در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تفسیر 322

متن درس






تفسیر آیات 73 و 74 سوره بقره

تفسیر آیات 73 و 74 سوره بقره: تحلیل عرفانی و فلسفی وجود انسان

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره جلسه (322)

مقدمه

تفسیر آیات 73 و 74 سوره بقره، دریچه‌ای است به سوی فهم عمیق وجود انسان در نظام خلقت، با نگاهی عرفانی، فلسفی و روان‌شناختی. این آیات، با تبیین مفاهیمی چون روح، نفس، عقل، قلب و جایگاه انسان در مراتب هستی، انسان را به مثابه موجودی چندلایه معرفی می‌کنند که در عین پیوند با عالم ناسوت، قابلیت اتصال به مراتب متعالی ملکوت و جبروت را داراست. این نوشتار، با تجمیع و بازنویسی محتوای درس‌گفتارها، به تحلیل علمی و نظام‌مند این آیات پرداخته و با بهره‌گیری از تمثیلات و استعارات فاخر، به غنای ادبی و علمی متن افزوده است. هدف، ارائه تبیینی جامع و منسجم است که برای مخاطبان متخصص و پژوهشگران حوزه علوم دینی و فلسفه جذاب و قابل استفاده باشد.

بخش اول: انسان در آیینه قرآن کریم: تبیین ابعاد وجودی

1.1. انسان به مثابه طرحی علمی و متعالی

انسان، در نگاه قرآن کریم، موجودی است که وجودش در قالب طرحی علمی، مدرن و پیچیده ترسیم شده است. این طرح، که در حوزه‌های فلسفی و روان‌شناختی قابل بررسی است، انسان را به مثابه آینه‌ای معرفی می‌کند که بازتاب‌دهنده ابعاد گوناگون وجودی است. این ابعاد، شامل نفس، عقل، قلب، فؤاد، صدر و روح، هر یک ظرفی برای ظهور و بروز ویژگی‌های انسانی‌اند. این نگاه، انسان را از منظر مادی و معنوی مورد تأمل قرار داده و بر جایگاه او در نظام خلقت تأکید می‌کند. انسان، در این منظومه، نه تنها موجودی مادی، بلکه حامل ظرفیت‌های متافیزیکی و الهی است که با خودسازی و اتصال به مراتب متعالی، به کمال می‌رسد.

درنگ: انسان‌شناسی قرآنی، با تلفیق علوم انسانی مدرن و معارف دینی، مدلی جامع ارائه می‌دهد که انسان را موجودی چندلایه با ظرفیت اتصال به مراتب متعالی خلقت معرفی می‌کند.

1.2. تمایز میان نفس، عقل، قلب و روح

نفس، عقل، قلب، فؤاد و صدر، ظروفی‌اند که تجلیات وجود انسان در آن‌ها متبلور می‌شود. این ظروف، در مرتبه ناسوت عمل کرده و بستری برای رشد و تکامل انسان فراهم می‌کنند. در مقابل، روح، ساختاری الهی و ربوبی دارد که در مرتبه‌ای متعالی، پیش از پیوند با انسان، در عالم «عالین» قرار دارد. تفاوت میان این ابعاد، در مرتبه وجودی و کارکرد آن‌ها آشکار می‌شود. نفس، گاه به سوی وسوسه (نفس اماره) و گاه به سوی آرامش (نفس مطمئنه) حرکت می‌کند، در حالی که روح، به مثابه نفخه الهی، انسان را به مراتب متعالی خلقت متصل می‌سازد.

آیه: فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي
ترجمه: هنگامی که او را آراستم و از روح خود در او دمیدم.
تبیین: این آیه (حجر: 29) نفخه روح را عامل تمایز انسان از سایر مخلوقات معرفی کرده و بر جایگاه متعالی روح به عنوان واسطه فیض الهی تأکید دارد.

1.3. نتیجه‌گیری بخش اول

انسان، در آیینه قرآن کریم، موجودی است که در عین تعلق به عالم ناسوت، قابلیت اتصال به مراتب متعالی را داراست. تمایز میان نفس، عقل، قلب و روح، نقشه‌ای از وجود انسان ترسیم می‌کند که در آن، روح به مثابه دریچه‌ای به سوی الوهیت، انسان را به کمال وجودی رهنمون می‌شود.

بخش دوم: عرفان قرآنی: محبین و محبوبین

2.1. تقسیم‌بندی انسان‌ها به محبین و محبوبین

در چارچوب عرفان قرآنی، انسان‌ها به دو گروه محبین و محبوبین تقسیم می‌شوند. محبین، جویندگان معرفت‌اند که با تلاش، ریاضت و خودسازی، در مسیر کمال گام برمی‌دارند. در مقابل، محبوبین، که تعدادشان اندک است، برگزیدگان الهی‌اند که از مرتبه عالین به عالم ناسوت نزول یافته و نیازی به ریاضت ندارند. این گروه، در ظرف قرب الهی و مرتبه عالین ظهور می‌یابند و مظهر تام فیض الهی‌اند. دعای «اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ» نشانه‌ای از این تمایز است که محبین را جویندگان و محبوبین را دریافت‌کنندگان بی‌واسطه معرفت معرفی می‌کند.

درنگ: محبوبین، مانند خمسه طیبه، از مرتبه عالین به ناسوت نزول یافته و مظهر مستقیم اراده الهی‌اند، در حالی که محبین با تلاش به سوی کمال حرکت می‌کنند.

2.2. جایگاه روح در عرفان قرآنی

روح، به عنوان ظرف وجودی انسان کامل، از نفس و عقل متمایز است. در حالی که نفس و عقل در مرتبه ناسوت عمل می‌کنند، روح به مراتب ملکوت و جبروت متصل است. انسان کامل، با اتصال به روح، از محدودیت‌های ناسوتی فراتر رفته و ملکوت را تحت اختیار خود درمی‌آورد. این اتصال، انسان را به مظهر تام اسماء و صفات الهی تبدیل می‌کند.

آیه: وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ ۖ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَمَا أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا
ترجمه: و از تو درباره روح می‌پرسند، بگو: روح از امر پروردگار من است و جز اندکی از دانش به شما عطا نشده است.
تبیین: این آیه (اسراء: 85) بر محدودیت علم بشر در فهم حقیقت روح تأکید کرده و آن را به امر الهی نسبت می‌دهد.

2.3. نتیجه‌گیری بخش دوم

عرفان قرآنی، با تمایز میان محبین و محبوبین، نقشه‌ای از مسیر کمال انسان ارائه می‌دهد. روح، به عنوان پلی میان ناسوت و ملکوت، انسان را به سوی کمال وجودی هدایت می‌کند، و محبوبین، به عنوان برگزیدگان الهی، مظهر این اتصال‌اند.

بخش سوم: روح و محدودیت‌های ناسوتی

3.1. کیفیت و کمیت روح در انسان

روح، از منظر کمیت، متاع اندکی است که به انسان عطا شده، اما از نظر کیفیت، اعظم و متعالی است. این ویژگی ربوبی، روح را به موجودی فعال در عالم ملکوت، جبروت و مراتب تجردی تبدیل می‌کند. با این حال، ظهور روح در انسان، به دلیل محدودیت‌های ناسوتی، کمتر به فعلیت می‌رسد. نفخه روح، هرچند در همه انسان‌ها دمیده شده، اما میزان بهره‌وری از آن به تلاش و خودسازی وابسته است.

3.2. نفخه روح و فعلیت آن

نفخه روح، به عنوان مبدأ حیات و کمال انسان، در همه انسان‌ها وجود دارد، اما میزان ظهور و فعلیت آن متفاوت است. مشابه عقل که ممکن است به کار گرفته نشود (يَعْقِلُونَ لَا يَعْقِلُونَ)، روح نیز ممکن است در حد اندکی مورد بهره‌برداری قرار گیرد. محدودیت‌های ناسوتی، مانند غفلت و تعلقات مادی، مانع از فعلیت کامل روح می‌شوند.

درنگ: نفخه روح، هرچند در همه انسان‌ها دمیده شده، اما فعلیت آن به خودسازی و رهایی از محدودیت‌های ناسوتی وابسته است.

3.3. نتیجه‌گیری بخش سوم

روح، به عنوان نفخه الهی، ظرفیت متعالی انسان را نمایان می‌سازد، اما محدودیت‌های ناسوتی مانع از ظهور کامل آن می‌شوند. انسان کامل، با غلبه بر این محدودیت‌ها، به ظرف ظهور روح تبدیل شده و به مرتبه ملکوت دست می‌یابد.

بخش چهارم: تأیید الهی و نقش روح القدس

4.1. تأیید عیسی بن مریم با روح القدس

عیسی بن مریم (ع)، به واسطه روح القدس، مورد تأیید الهی قرار گرفته است. این تأیید، در آیات متعدد قرآن کریم، از جمله آیات 87 و 253 سوره بقره و آیه 171 سوره نساء، ذکر شده و نشان‌دهنده پیوند ویژه عیسی با مرتبه روح الهی است.

آیه: وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ وَقَفَّيْنَا مِنْ بَعْدِهِ بِالرُّسُلِ ۖ وَآتَيْنَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّنَاتِ وَأَيَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ
ترجمه: و به‌راستی به موسی کتاب دادیم و پس از او پیامبرانی پی‌در‌پی فرستادیم و به عیسی پسر مریم دلایل روشن عطا کردیم و او را با روح القدس تأیید نمودیم.
تبیین: این آیه (بقره: 87) بر نقش روح القدس به عنوان واسطه الهی در تقویت و هدایت عیسی (ع) تأکید دارد.

4.2. نقش روح القدس در هدایت و حفاظت

روح القدس، به عنوان موکل، مدبر، محافظ و معلم اولیای الهی عمل می‌کند. این نیرو، اولیا را در برابر چالش‌های ناسوتی حفظ کرده و آن‌ها را در مسیر رسالتشان هدایت می‌کند. اولیای الهی، به واسطه اتصال به روح القدس، قادر به تسخیر نیروهای مادی و معنوی‌اند و از قدرت متعالی برخوردار می‌شوند. تمثیل سوزن بایزید بسطامی در دریا، نشانه‌ای از این قدرت متعالی است که فراتر از سلطنت ظاهری است.

درنگ: روح القدس، به عنوان نیروی الهی، اولیای خدا را در برابر محدودیت‌های ناسوتی حفظ کرده و آن‌ها را به تسخیر مراتب متعالی قادر می‌سازد.

4.3. نتیجه‌گیری بخش چهارم

روح القدس، به عنوان واسطه فیض الهی، نقش کلیدی در هدایت و حفاظت اولیای الهی ایفا می‌کند. این نیرو، انسان‌های برگزیده را از محدودیت‌های ناسوتی فراتر برده و به مرتبه‌ای متعالی رهنمون می‌سازد.

بخش پنجم: محدودیت‌های علم بشری و ظرفیت‌های قرآنی

5.1. محدودیت علم بشر در فهم روح

قرآن کریم، در آیه 85 سوره اسراء، بر محدودیت علم بشر در فهم حقیقت روح تأکید دارد. این محدودیت، به اکثریت انسان‌ها (جل) مربوط است، اما محبوبین، به دلیل اتصال به امر الهی، از این محدودیت فراتر می‌روند.

آیه: وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ ۖ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَمَا أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا
ترجمه: و از تو درباره روح می‌پرسند، بگو: روح از امر پروردگار من است و جز اندکی از دانش به شما عطا نشده است.
تبیین: این آیه بر محدودیت علم اکثریت بشر (جل) در برابر حقیقت روح تأکید کرده و محبوبین را از این محدودیت مستثنا می‌داند.

5.2. ظرفیت‌های مغفول قرآن کریم

قرآن کریم، منبعی غنی از معارف است که به دلیل عدم بهره‌برداری صحیح، کمتر مورد استفاده قرار گرفته است. ریتم‌ها و صوت‌های قرآنی، اگر به درستی در قالب هنر و موسیقی ارائه شوند، می‌توانند تأثیری جهانی داشته باشند. با این حال، رویکردهای سنتی به موسیقی و غنا، مانع از بهره‌گیری از این ظرفیت‌ها شده است.

درنگ: قرآن کریم، با ظرفیت‌های صوتی و ریتمیک خود، می‌تواند در قالب هنر جهانی‌سازی شود، اما رویکردهای سنتی مانع از تحقق این ظرفیت‌ها شده‌اند.

5.3. نقد رویکردهای سنتی به علم دینی

رویکردهای سنتی به علم دینی، به دلیل ناآگاهی، گاه مانع از استفاده صحیح از ظرفیت‌های قرآنی شده‌اند. بازنگری در این رویکردها، به ویژه در حوزه‌هایی مانند موسیقی و غنا، می‌تواند به ترویج معارف دینی کمک کند. این نقد، به ضرورت روش‌شناسی علمی در تفسیر قرآن و تحلیل مستقل آیات اشاره دارد.

5.4. نتیجه‌گیری بخش پنجم

محدودیت علم بشری در فهم حقیقت روح، مانعی برای درک کامل مراتب متعالی خلقت است. با این حال، قرآن کریم، با ظرفیت‌های بی‌نظیر خود، می‌تواند به عنوان منبعی برای ترویج معارف الهی در سطح جهانی مورد استفاده قرار گیرد.

بخش ششم: قدردانی از عالمان گمنام و نقد عرفان کاذب

6.1. نقش عالمان گمنام در حفظ معارف دینی

عالمان گمنامی که سال‌ها در حوزه‌های علمیه به تدریس پرداخته‌اند، شاکله معرفت دینی را حفظ کرده‌اند. این عالمان، با وجود فقدان شهرت، نقش کلیدی در تربیت طلاب و انتقال علوم دینی داشته‌اند. قدردانی از این زحمات، به بازنگری در تاریخ‌نگاری حوزه‌های علمیه نیاز دارد.

درنگ: عالمان گمنام، با تدریس مداوم و بی‌ادعا، شاکله معرفت دینی را حفظ کرده‌اند و شایسته قدردانی‌اند.

6.2. نقد عرفان کاذب و ضرورت هوشیاری

در حوزه عرفان، به دلیل وجود ادعاهای کاذب، هوشیاری و دقت در تمیز سخنان راست از دروغ ضروری است. بسیاری از ادعاهای عرفانی در کتاب‌ها، فاقد اصالت‌اند و عرفان حقیقی، مبتنی بر قرآن کریم و سنت است.

6.3. نتیجه‌گیری بخش ششم

حفظ اصالت معارف دینی، نیازمند قدردانی از عالمان گمنام و هوشیاری در برابر عرفان‌های کاذب است. این دو عنصر، به حفظ و ترویج معارف اصیل اسلامی کمک می‌کنند.

جمع‌بندی نهایی

تفسیر آیات 73 و 74 سوره بقره، با رویکردی عرفانی و فلسفی، انسان را به مثابه موجودی چندلایه معرفی می‌کند که در عین تعلق به ناسوت، قابلیت اتصال به ملکوت و جبروت را داراست. روح، به عنوان نفخه الهی، انسان را به مراتب متعالی خلقت متصل می‌سازد، اما محدودیت‌های ناسوتی مانع از ظهور کامل آن می‌شوند. تمایز میان محبین و محبوبین، نقشه‌ای از مسیر کمال انسان ارائه می‌دهد، و روح القدس، به عنوان واسطه فیض الهی، اولیای خدا را هدایت و حفاظت می‌کند. نقد رویکردهای سنتی به علم دینی و تأکید بر ظرفیت‌های مغفول قرآن کریم، ضرورت بازنگری در روش‌های ترویج معارف الهی را نشان می‌دهد. در نهایت، قدردانی از عالمان گمنام و هوشیاری در برابر عرفان‌های کاذب، به حفظ اصالت معارف دینی کمک می‌کند.

با نظارت صادق خادمی