متن درس
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره جلسه (۳۳۷)
مقدمه
تفسیر آیه ۸۴ سوره بقره، که در این نوشتار مورد بررسی قرار میگیرد، دریچهای است به سوی فهم عمیق نظام اخلاقی و اجتماعی قرآن کریم. این آیه، با محوریت اخذ میثاق از بنیاسرائیل، اصول بنیادینی را در دو ساحت اثباتی و سلبی مطرح میسازد که نهتنها برای مخاطبان اولیه آن، بلکه برای جوامع بشری در همه اعصار، راهنمایی جامع و مانع ارائه میدهد. میثاق الهی، چونان پیمانی است که پیوند میان انسان و خالق را با مسئولیتهای فردی و جمعی او درهم میآمیزد. این نوشتار، با نگاهی جامعهشناختی و روانشناختی، به تحلیل این میثاق و تمایز میان دو گروه از مخاطبان آن میپردازد و با بهرهگیری از تمثیلات فاخر، تلاش دارد تا عمق و جامعیت این آیه را برای مخاطبان متخصص و تحصیلکرده آشکار سازد.
بخش اول: ساختار دوگانه میثاق الهی
ماهیت اثباتی و سلبی میثاق
آیه ۸۴ سوره بقره، میثاقی را ترسیم میکند که در دو ساحت اثباتی و سلبی تدوین شده است. ساحت اثباتی، که در آیات پیشین (مانند آیه ۸۳) به روشنی بیان شده، به تکالیف بنیادین چون اقامه نماز، پرداخت زکات، احسان به والدین، یتیمان، مساکین و گفتار نیکو با مردم اشاره دارد. این تکالیف، چونان ستونهایی استوار، بنای جامعهای آرمانی را برپا میدارند. در مقابل، ساحت سلبی، که در این آیه برجسته است، بر پرهیز از دو گناه کبیره تأکید دارد: سفک دماء (خونریزی ظالمانه) و اخراج انفس از دیار (آواره ساختن افراد از سرزمینشان).
درنگ: ساختار دوگانه میثاق، نشاندهنده جامعیت نظام ارزشی قرآن کریم است که تکالیف ایجابی و سلبی را بهگونهای مکمل یکدیگر قرار میدهد تا تعادل میان رفتارهای فردی و اجتماعی برقرار شود.
این دوگانگی، چونان دو بال پرندهای است که جامعه را به سوی تعالی هدایت میکند. تکالیف اثباتی، روح عبادت و اخلاق را در فرد و جامعه میدمد، در حالی که تکالیف سلبی، از فروپاشی نظم اجتماعی و اخلاقی جلوگیری میکند.
تکرار «أَخَذْنَا مِيثَاقَكُمْ» و اهمیت بلاغی آن
تکرار عبارت «أَخَذْنَا مِيثَاقَكُمْ» در این آیه و آیه پیشین (آیه ۸۳)، نهتنها از منظر بلاغی، بلکه از منظر محتوایی نیز حائز اهمیت است. این تکرار، به تمایز میان دو گروه از مخاطبان میثاق اشاره دارد: گروهی که به تکالیف عام و فراگیر ملزماند و گروهی که به دلیل توانمندی یا موقعیت خاص، در معرض ارتکاب جرائم سنگین قرار دارند.
درنگ: تکرار «أَخَذْنَا» بر اهمیت میثاق تأکید میکند و تمایز میان مخاطبان عام و خاص را نشان میدهد، بهگونهای که هیچکس نتواند خود را از شمول این پیمان الهی مستثنا بداند.
این تکرار، چونان طنین ناقوسی است که همگان را به هوشیاری و مسئولیتپذیری فرا میخواند. از منظر روانشناختی، این تأکید مکرر، حس تعهد و پاسخگویی را در مخاطبان تقویت میکند.
بخش دوم: تحلیل مخاطبان میثاق
شمولیت تکالیف اثباتی
تکالیف اثباتی، مانند اقامه نماز، پرداخت زکات، احسان به والدین، یتیمان، مساکین و گفتار نیکو با مردم، دارای شمولیتی کاملاند. این تکالیف، چونان جویباری زلال، همه افراد جامعه را در بر میگیرند، زیرا هیچکس از تعامل با والدین، همسایگان یا نیازمندان مستثنا نیست. این شمولیت، نشاندهنده نظام اخلاقی فراگیری است که بر فطرت انسانی و نیازهای اجتماعی استوار شده است.
درنگ: تکالیف اثباتی، به دلیل شمولیت کامل، پیوندهای انسانی را تقویت کرده و انسجام اجتماعی را تضمین میکنند.
این تکالیف، چونان رشتههایی است که تار و پود جامعه را به هم میبافد و از منظر روانشناختی، حس مسئولیت و تعلق را در افراد تقویت میکند، بهگونهای که هر فرد خود را جزئی از کل منسجم اجتماع میبیند.
خاص بودن تکالیف سلبی
تکالیف سلبی در آیه ۸۴، یعنی پرهیز از سفک دماء و اخراج از دیار، به گروهی خاص خطاب شدهاند. این گروه، که ممکن است به دلیل قدرت، نفوذ یا موقعیت اجتماعی در معرض ارتکاب چنین جرائمی قرار گیرند، مسئولیت سنگینتری دارند. این تکالیف، برخلاف تکالیف اثباتی، عام و فراگیر نیستند، بلکه به افرادی محدود میشوند که توان ارتکاب چنین گناهانی را دارند.
درنگ: تکالیف سلبی، به دلیل ماهیت خاص جرائم (قتل و اخراج)، به گروهی با توانمندیها یا مسئولیتهای خاص خطاب شدهاند و نشاندهنده توجه قرآن به تفاوتهای روانشناختی و اجتماعی است.
این تمایز، چونان خطکشی است که مرز میان مسئولیتهای عام و خاص را مشخص میسازد. از منظر جامعهشناختی، این خطاب خاص، به کنترل قدرت و پیشگیری از سوءاستفاده از آن اشاره دارد.
تمایز مخاطبان میثاق
مخاطبان میثاق در دو دسته تقسیمبندی شدهاند: دسته اول، عموم مردم که به تکالیف عام ملزماند؛ دسته دوم، گروهی خاص که به دلیل توانمندی یا موقعیت، در معرض جرائم سنگین قرار دارند. تکرار میثاق، به این تمایز اشاره دارد تا گروه دوم نتوانند ادعا کنند که از این پیمان مستثنا بودهاند.
درنگ: تقسیمبندی مخاطبان میثاق، نشاندهنده دقت قرآن در خطاب به گروههای مختلف اجتماعی است و مسئولیتپذیری را در همه سطوح تقویت میکند.
این تقسیمبندی، چونان آینهای است که هر فرد را در جایگاه خود به تأمل وامیدارد. گروه دوم، که ممکن است به دلیل غرور یا قدرت خود را از تکالیف الهی مستثنا بدانند، با این تکرار به هوشیاری فراخوانده میشوند.
بخش سوم: تحلیل مفاهیم کلیدی آیه
مفهوم سفک دماء
وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَكُمْ لَا تَسْفِكُونَ دِمَاءَكُمْ
و هنگامی که از شما پیمان گرفتیم که خون یکدیگر را نریزید
«سفک دماء» در این آیه، به معنای قتل ظالمانه است و نه هر نوع خونریزی یا قطع عضو. این تعریف دقیق، از تفاسیر نادرستی که سفک دماء را به هر نوع خونریزی تعمیم دادهاند، متمایز است. در آیه ۳۳ سوره مائده، جرائم مشابه (قتل، صلب، قطع دست و پا، و نفي بلد) بهصورت تفصیلیتر مطرح شدهاند، اما سفک دماء بهطور خاص به قتل ظالمانه اشاره دارد.
درنگ: سفک دماء، بهعنوان گناه درجه اول، به دلیل تأثیرات عمیق آن بر نابودی حیات و امنیت اجتماعی، مورد تأکید قرآن کریم قرار گرفته است.
این تعریف، چونان شمشیری است که خط بطلان بر هرگونه خشونت ظالمانه میکشد. از منظر جامعهشناختی، تأکید بر پرهیز از قتل، به ضرورت حفظ امنیت و ثبات اجتماعی اشاره دارد.
مفهوم اخراج از دیار
وَلَا تُخْرِجُونَ أَنْفُسَكُمْ مِنْ دِيَارِكُمْ
و خود را از سرزمینهایتان آواره نسازید
عبارت «لَا تُخْرِجُونَ أَنْفُسَكُمْ مِنْ دِيَارِكُمْ» به معنای بیرون راندن افراد از خانه و سرزمینشان است. ضمیر «أَنْفُسَكُمْ» نشان میدهد که این اخراج، علیه افراد جامعه خود انجام میشود، که ظلمی مضاعف است. این خطاب، با ایجاد حس همذاتپنداری، از مخاطب میخواهد که خود را در جایگاه قربانی تصور کند.
درنگ: ضمیر «أَنْفُسَكُمْ» حس عدالت و همدلی را تقویت میکند و اخراج از دیار را بهعنوان گناهی کبیره، به دلیل تخریب پیوندهای اجتماعی، مورد نهی قرار میدهد.
این مفهوم، چونان هشداری است که جامعه را از فروپاشی پیوندهای انسانی برحذر میدارد. از منظر روانشناختی، این خطاب به تقویت حس همدلی و عدالت در افراد کمک میکند.
اقرار و شهادت
ثُمَّ أَقْرَرْتُمْ وَأَنْتُمْ تَشْهَدُونَ
آنگاه اقرار کردید و خود گواهی میدهید
عبارت «ثُمَّ أَقْرَرْتُمْ وَأَنْتُمْ تَشْهَدُونَ» به اقرار افراد به میثاق و شهادت آنها بر اقرار یکدیگر اشاره دارد. اقرار، امری نفسی و درونی است که با سرافکندگی همراه است، در حالی که شهادت، امری بیرونی و مرتبط با دیگران است. این دو مفهوم، نظام پاسخگویی فردی و جمعی را ترسیم میکنند.
درنگ: تمایز میان اقرار (امر نفسی) و شهادت (امر بیرونی) نشاندهنده عمق روانشناختی قرآن در تبیین مسئولیتپذیری فردی و جمعی است.
این تمایز، چونان دو روی یک سکه است که مسئولیت فردی و نظارت جمعی را در هم میآمیزد. اقرار، فرد را به تأمل در خویش وامیدارد، در حالی که شهادت، جامعه را به نظارت و پاسخگویی جمعی فرامیخواند.
بخش چهارم: نقد تفاسیر و ضرورت علوم انسانی
نقد تفاسیر نادرست
برخی تفاسیر، بهاشتباه اقرار را به پدران و شهادت را به فرزندان نسبت دادهاند. این تفسیر، با منطق آیه که بر پاسخگویی مستقیم افراد تأکید دارد، سازگار نیست. اقرار و شهادت، هر دو به خود افراد مربوطاند و نه به نسلهای پیشین.
درنگ: نسبت دادن اقرار به پدران، مسئولیتپذیری فردی را تضعیف میکند و با منطق آیه که بر پاسخگویی مستقیم تأکید دارد، ناسازگار است.
این نقد، چونان چراغی است که مسیر تفسیر صحیح را روشن میسازد و از انحراف در فهم قرآن کریم جلوگیری میکند.
ضرورت دانش جامعهشناسی و روانشناسی
درک عمیق قرآن کریم، نیازمند بهرهگیری از دانش جامعهشناسی و روانشناسی است، همانگونه که فهم متون فقهی نیازمند تسلط بر صرف و نحو است. بدون این علوم، تفسیر قرآن ممکن است سطحی یا نادرست باشد.
درنگ: جامعهشناسی و روانشناسی، بهعنوان ابزارهایی برای تحلیل رفتارهای فردی و اجتماعی، به فهم بهتر مقاصد قرآنی کمک میکنند.
این علوم، چونان کلیدهایی هستند که قفلهای معانی عمیق قرآن کریم را میگشایند و تفسیر را از سطح به عمق میبرند.
نقد مطالعه متون دینی بدون تسلط بر زبان اصلی
مطالعه متون دینی و فلسفی مانند «اسفار» و «اشارات» بدون تسلط بر زبان عربی، به فهم ناقص و تحریفشده منجر میشود. این نقد، به ضرورت تسلط بر زبان اصلی برای درک دقیق متون تأکید دارد.
درنگ: تسلط بر زبان عربی، شرط لازم برای فهم دقیق متون دینی و فلسفی است و بدون آن، تفسیرها ناقص یا نادرست خواهند بود.
این اصل، چونان ستونی است که بنای فهم صحیح متون دینی را استوار میسازد.
بخش پنجم: نقش علم دینی در تحلیل قرآن کریم
تقویت جایگاه علم دینی
علم دینی، با تکیه بر دانشهای سنتی و علوم انسانی، میتواند با قدرت علمی به نقد و تحلیل مسائل اجتماعی و دینی بپردازد. این علم، با بهرهگیری از جامعهشناسی و روانشناسی مبتنی بر قرآن و سنت، توانایی تبیین دقیق مفاهیم قرآنی را دارد.
درنگ: علم دینی، با تلفیق دانشهای سنتی و علوم انسانی، میتواند نقش مؤثری در تحلیل و تبیین مفاهیم قرآنی ایفا کند.
این رویکرد، چونان پلی است که علوم سنتی و مدرن را به هم پیوند میدهد و جایگاه علم دینی را در جامعه تقویت میکند.
نقش علم دینی در مناظره علمی
علم دینی، با تکیه بر دانشهای سنتی و علوم انسانی، میتواند به مناظره علمی بپردازد و جایگاه خود را در برابر چالشهای فکری و اجتماعی تثبیت کند. این مناظره، باید بر اساس اصول علمی و به دور از جدلهای غیرسازنده باشد.
درنگ: مناظره علمی، با تکیه بر دانشهای قرآنی و علوم انسانی، میتواند به روشن شدن حقایق و تقویت جایگاه علم دینی کمک کند.
این مناظره، چونان میدان رقابتی است که علم دینی را به نمایش میگذارد و تواناییهای آن را در برابر پرسشهای زمانه آشکار میسازد.
جمعبندی نهایی
تفسیر آیه ۸۴ سوره بقره، با تأکید بر میثاق الهی و پرهیز از سفک دماء و اخراج از دیار، نظام اخلاقی و اجتماعی جامعی را ارائه میدهد که تکالیف اثباتی و سلبی را در هم میآمیزد. این آیه، با تکرار میثاق، به تمایز میان مخاطبان عام و خاص اشاره دارد و مسئولیتپذیری را در همه سطوح تقویت میکند. مفاهیم اقرار و شهادت، چونان دو بال، نظام پاسخگویی فردی و جمعی را ترسیم میکنند. درک این آیه، نیازمند بهرهگیری از علوم جامعهشناسی و روانشناسی است که به فهم عمیقتر مقاصد قرآنی یاری میرسانند. علم دینی، با تلفیق دانشهای سنتی و انسانی، میتواند نقش مؤثری در تبیین این مفاهیم و تقویت جایگاه خود در جامعه ایفا کند. این تفسیر، چونان چراغی است که راه را برای فهم عمیقتر قرآن کریم روشن میسازد و مخاطبان را به تأمل در پیمان الهی و مسئولیتهای خویش فرامیخواند.
با نظارت صادق خادمی