متن درس
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره جلسه (۳۴۰)
تفسیر آیه ۸۵ سوره بقره: کاوشی در مظاهره ظالمانه و ایمان گزینشی
مقدمه
آیه ۸۵ سوره بقره، بهسان چراغی فروزان در مسیر هدایت، پرده از پیچیدگیهای رفتارهای اجتماعی و اخلاقی انسانها برمیدارد و با زبانی بلاغی و عمیق، به نقد رفتارهای ظالمانه و ایمان گزینشی میپردازد. این آیه، با تأکید بر مفاهیم «تَظَاهَرُونَ عَلَيْهِمْ بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ» و «تُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَتَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ»، به تحلیل مکانیزمهای ظلم در جوامع، نقش کوتاهی اکثریت، و پیامدهای آن در دنیا و آخرت میپردازد. این نوشتار، با رویکردی علمی و نظاممند، به تبیین لایههای بلاغی، روانشناختی و جامعهشناختی این آیه پرداخته و با ادغام تحلیلهای عمیق، محتوایی جامع و فاخر ارائه میدهد که برای مخاطبان تحصیلکرده مناسب است. ساختار این تفسیر، با بخشبندیهای روشن و تحلیلهای تفصیلی، به گونهای تنظیم شده که هم عمق معانی قرآنی را حفظ کند و هم از منظر آکادمیک، غنای علمی داشته باشد.
بخش اول: متن و ترجمه آیه
ثُمَّ أَنْتُمْ هَؤُلَاءِ تَقْتُلُونَ أَنْفُسَكُمْ وَتُخْرِجُونَ فَرِيقًا مِنْكُمْ مِنْ دِيَارِهِمْ تَظَاهَرُونَ عَلَيْهِمْ بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَإِنْ يَأْتُوكُمْ أُسَارَى تُفَادُوهُمْ وَهُوَ مُحَرَّمٌ عَلَيْكُمْ إِخْرَاجُهُمْ ۚ أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَتَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ ۚ فَمَا جَزَاءُ مَنْ يَفْعَلُ ذَٰلِكَ مِنْكُمْ إِلَّا خِزْيٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۖ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يُرَدُّونَ إِلَىٰ أَشَدِّ الْعَذَابِ ۗ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ
ترجمه: پس شما همانانید که یکدیگر را میکشید و گروهی از خود را از دیارشان بیرون میرانید و در گناه و تجاوز علیه آنان به یاری یکدیگر برمیخیزید. و اگر بهصورت اسیر به سوی شما آیند، فدیهشان میدهید، در حالی که بیرون راندن آنان بر شما حرام شده بود. آیا به برخی از کتاب ایمان میآورید و به برخی کفر میورزید؟ پس سزای کسی از شما که چنین کند، جز خواری در زندگی دنیا نیست و در روز قیامت به سوی سختترین عذاب بازگردانده میشوند، و خداوند از آنچه میکنید غافل نیست.
تحلیل و تبیین
این آیه، با زبانی که چون شمشیری برّان، حقیقت را میشکافد، به نقد رفتارهای دوگانه و ناجوانمردانه پرداخته و با اشاره به میثاق الهی، بنیاسرائیل را به دلیل نقض عهد، نکوهش میکند. رفتارهایی چون قتل، اخراج، و همکاری ظالمانه در گناه و تجاوز، همراه با ایمان گزینشی به برخی احکام و انکار برخی دیگر، نشاندهنده انحرافی عمیق در پایبندی به اصول الهی است. این آیه، نهتنها به بنیاسرائیل، بلکه به تمامی جوامع بشری هشداری است که چگونه کوتاهی و ظلم، بنیانهای اخلاقی و اجتماعی را متزلزل میسازد.
بخش دوم: مفهوم مظاهره و ابعاد آن
مظاهره: همکاری اثباتی و ارزشمند
واژه «تَظَاهَرُونَ»، که ریشه در «مظاهره» دارد، به معنای یاری و همراهی متقابل است و در اصل، وجهی اثباتی و ارزشمند دارد. همکاری و همافزایی، بهسان رودی که از پیوند جویبارها پدید میآید، به تقویت پیوندهای اجتماعی و پیشرفت جمعی منجر میشود. این مفهوم، در جوامع انسانی، بهعنوان یکی از ارکان انسجام و پیشرفت شناخته میشود.
درنگ: مظاهره، در ذات خود، عملی مثبت و سازنده است که به تقویت همبستگی اجتماعی و حس مسئولیت جمعی میانجامد.
تحول مظاهره به ظلم با «عَلَيْهِمْ»
افزودن «عَلَيْهِمْ» به «تَظَاهَرُونَ»، این همکاری ارزشمند را به ابزاری برای ظلم تبدیل میکند. همکاری که به ضرر گروهی دیگر (مظلومان) انجام شود، از وجه اثباتی خود تهی شده و به ظلمی آشکار بدل میگردد. این تحول، بهسان نوری که در آینهای شکسته بازتاب یابد، همکاری مثبت را به سویی تاریک و ناعادلانه هدایت میکند.
درنگ: «عَلَيْهِمْ» نشاندهنده انحراف همکاری از مسیر خیر به سوی ظلم است، که از منظر جامعهشناختی، به سوءاستفاده از مکانیزمهای همکاری برای اهداف ناعادلانه اشاره دارد.
عدم تنقیص ذاتی در مظاهره علیه دیگران
همکاری علیه دیگران، بهخودیخود، منفی نیست؛ زیرا حتی یاری حق (مانند مبارزه با ظلم یا کفر) ممکن است به ضرر گروهی دیگر تمام شود. این امر، ذاتاً نقص یا تنقیص محسوب نمیشود، بلکه نیت و هدف همکاری است که ماهیت آن را تعیین میکند. بهسان شمشیری که میتواند در راه دفاع از حق یا ستم به کار رود، مظاهره نیز بسته به مقصدش، خیر یا شر میشود.
درنگ: مظاهره علیه دیگران، اگر در راستای حق باشد، خیر است و نقص محسوب نمیشود؛ اما نیت و هدف، تعیینکننده ماهیت آن است.
نتیجهگیری بخش
مفهوم مظاهره، با وجه اثباتی خود، نشاندهنده ارزش همکاری در جوامع انسانی است. اما هنگامی که این همکاری به ضرر دیگران و با نیت ظالمانه انجام شود، به ابزاری برای ستم تبدیل میشود. این بخش از آیه، به ما میآموزد که همکاری، اگرچه ذاتاً خیر است، اما بدون توجه به نیت و پیامدهای آن، میتواند به انحراف کشیده شود.
بخش سوم: اثم و عدوان: ریشههای ظلم
تفاوت اثم و عدوان
«عُدْوَان» به تجاوز، عناد و ظلم با کیفیت بالا اما کمیت کم اشاره دارد. این رفتار، از انگیزههای عمیقی چون بغض و خباثت سرچشمه میگیرد و بهسان آتشی سوزان، ویرانگر اما محدود است. در مقابل، «إِثْم» به گناهان کوچکتر، خردهریز و گسترده اشاره دارد که ممکن است از غفلت یا بیتوجهی ناشی شود. اثم، بهمانند قطرات بارانی که به تدریج زمین را سیراب یا ویران میکنند، در کمیت فراوان اما در کیفیت ضعیفتر است.
درنگ: عدوان، ظلمی است کیفی با کمیت کم، در حالی که اثم، گناهی است گسترده اما کمکیفیت، که از غفلت یا کوتاهی سرچشمه میگیرد.
تقدم اثم بر عدوان
در عبارت «بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ»، اثم بر عدوان مقدم شده است، زیرا کوتاهی و گناهان کوچک اکثریت، زمینهساز تقویت تجاوز اقلیت میشود. اگر جامعه در برابر حق ایستادگی کند، ظالم نمیتواند دست به تجاوز زند. این تقدم، بهسان نوری که تاریکی را پیش از روشنی میگشاید، نشاندهنده نقش کلیدی کوتاهی در نهادینه شدن ظلم است.
درنگ: اثم، با گستردگی خود، بستر عدوان را فراهم میکند و کوتاهی اکثریت، ظلم اقلیت را ممکن میسازد.
استمرار در مظاهره ظالمانه
واژه «تَظَاهَرُونَ»، که از «تَتَظَاهَرُونَ» با حذف یکی از «ت»ها مشتق شده، بر استمرار در همکاری ظالمانه دلالت دارد. این استمرار، نشاندهنده نهادینه شدن رفتارهای ناجوانمردانه در جامعه است که بهسان زخمی کهنه، به تدریج بنیانهای اخلاقی را فرسوده میکند.
درنگ: استمرار در مظاهره ظالمانه، به نهادینه شدن ظلم در جامعه منجر شده و اعتماد اجتماعی را تضعیف میکند.
نتیجهگیری بخش
اثم و عدوان، دو رکن اصلی ظلم در جامعهاند که هر یک با ویژگیهای خاص خود، به شکست حق کمک میکنند. اثم، با گستردگی و فراوانی، و عدوان، با شدت و کیفیت، در کنار یکدیگر، شبکهای پیچیده از ظلم را شکل میدهند. تقدم اثم بر عدوان، نشاندهنده نقش کلیدی کوتاهی اکثریت در پیروزی ظالمان است.
بخش چهارم: ساختار جامعه و نقش افراد در ظلم
سه دسته در جامعه
جامعه از سه گروه تشکیل شده است: گروهی اندک که با عدوان، به تجاوز و ظلم میپردازند؛ گروهی اندک که حقطلب و مدافع عدالتاند؛ و اکثریتی متوسط که با اثم، یعنی کوتاهی و بیتوجهی، به ظلم کمک میکنند. این اکثریت، بهسان خاکی حاصلخیز، بستر رشد بذر ظلم را فراهم میآورد.
درنگ: اکثریت متوسط، با کوتاهی و بیتوجهی، نقش اصلی را در پیروزی ظلم ایفا میکنند.
نقش اثم در شکست حق
شکست حق در جامعه، بیشتر از عدوان اقلیت، نتیجه اثم اکثریت است. مثال خانهنشینی امیرالمؤمنین (ع) نشان میدهد که کوتاهی مردم، نه قدرت باطل، عامل اصلی این شکست بود. این کوتاهی، بهسان سدی که از ترکهای کوچک فرومیریزد، بنیان حق را متزلزل میسازد.
درنگ: کوتاهی اکثریت، بیش از تجاوز اقلیت، به شکست حق منجر میشود.
مشارکت همگانی در ظلم
در مظاهره ظالمانه، همه افراد، چه با عدوان و چه با اثم، در ظلم شریکاند. اثم شامل سكوت، بیتوجهی، رویگرداندن، و کوتاهی است که همگی به تقویت ظلم کمک میکنند. این مشارکت، بهسان شبکهای نامرئی، همه افراد جامعه را در ظلم به مظلوم شریک میسازد.
درنگ: همه افراد، با فعل یا ترک فعل، در ظلم مشارکت دارند و اثم اکثریت، ظلم را تقویت میکند.
استعاره فاز و نول
عدوان، بهسان فاز در جریان برق، عامل فعال ظلم است، اما بدون اثم، که چون نول عمل میکند، نمیتواند کارکردی داشته باشد. این استعاره، به زیبایی نشان میدهد که چگونه کوتاهی اکثریت، بستر لازم برای تجاوز اقلیت را فراهم میآورد.
درنگ: عدوان (فاز) بدون اثم (نول) نمیتواند ظلم را به انجام رساند.
نتیجهگیری بخش
ساختار جامعه، با سه گروه متمایز، نشاندهنده نقش کلیدی اکثریت در تعیین سرنوشت حق و باطل است. اثم، به دلیل گستردگی و فراوانی، بیش از عدوان، به شکست حق منجر میشود. استعاره فاز و نول، به زیبایی این وابستگی را نشان میدهد و بر ضرورت اجتناب از کوتاهی تأکید میکند.
بخش پنجم: ایمان گزینشی و تناقض رفتاری
ایمان به بعض و کفر به بعض
عبارت «أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَتَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ» به ایمان گزینشی اشاره دارد که در آن، افراد برخی احکام (مانند فدیه اسرا) را میپذیرند و برخی دیگر (مانند نهی از قتل و اخراج) را نادیده میگیرند. این تناقض، بهسان دو روی سکهای است که یکپارچگی ایمان را مخدوش میکند.
درنگ: ایمان گزینشی، به دلیل تناقض در باور و رفتار، به کفر به کل کتاب منجر میشود.
جنس بودن بعض در ایمان و کفر
«بَعْض» در این عبارت، جنس است، یعنی ایمان به بخشی از کتاب و کفر به بخشی دیگر، معادل کفر به کل کتاب است. این مفهوم، بهسان قانونی ریاضی، نشان میدهد که نپذیرفتن حتی یک حکم الهی، ایمان را باطل میکند.
درنگ: کفر به بخشی از کتاب، به دلیل جنس بودن «بَعْض»، معادل کفر به کل است.
رفتار بر اساس مزاج نفسانی
رفتارهایی چون قتل و اخراج برخی و فدیه دادن برخی دیگر، نه از ایمان به خدا، بلکه از مزاج نفسانی و منافع شخصی سرچشمه میگیرد. این رفتارها، بهسان بادی که به هر سو میوزد، از هواهای نفسانی پیروی میکنند.
درنگ: رفتارهای نفسانی، به جای ایمان الهی، به تضعیف عدالت و انسجام اجتماعی منجر میشوند.
نتیجهگیری بخش
ایمان گزینشی و رفتارهای نفسانی، بهعنوان دو رکن انحراف از مسیر الهی، نهتنها ایمان را مخدوش میکنند، بلکه به تضعیف عدالت و انسجام اجتماعی منجر میشوند. این بخش از آیه، هشداری است به ضرورت یکپارچگی در ایمان و عمل.
بخش ششم: عدالت در قضاوت و محاسبه الهی
عدالت در قضاوت
عدالت در قضاوت، حتی در برابر دشمنان، نیازمند رعایت انصاف و دادن حق به همه است. این اصل، بهسان ترازویی دقیق، ایمان واقعی را از نفسانیت متمایز میکند. حتی در برابر شخصیتی چون شمر، قضاوت عادلانه اقتضا میکند که حق او نیز محترم شمرده شود.
درنگ: عدالت در قضاوت، حتی در برابر دشمنان، از ایمان واقعی سرچشمه میگیرد.
نقش همه در معرکه حق و باطل
حتی افراد ظالم، در معرکه حق و باطل، نقشی دارند و ممکن است به دلیل تأثیر غیرمستقیم در احیای دین، سهمی از خیر نصیبشان شود. اما شرشان نیز محاسبه میشود. این محاسبه، بهسان حسابی دقیق، خیر و شر را در برابر یکدیگر قرار میدهد.
درنگ: همه افراد، حتی ظالمان، در معرکه حق و باطل سهمی دارند، اما خیر و شرشان به دقت محاسبه میشود.
نتیجهگیری بخش
عدالت در قضاوت و محاسبه دقیق خیر و شر، نشاندهنده عمق نظام الهی است. این اصل، انسان را به رعایت انصاف و دوری از تعصبات دعوت میکند و بر نقش همه افراد در معرکه حق و باطل تأکید دارد.
بخش هفتم: پیامدهای ظلم و ایمان گزینشی
خزی دنیا و آخرت
عبارت «خِزْيٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا» و «يُرَدُّونَ إِلَىٰ أَشَدِّ الْعَذَابِ» به خواری در دنیا و عذاب شدید در آخرت اشاره دارد. خزی، به معنای رسوایی و خواری، نتیجه طبیعی ظلم و ایمان گزینشی است که بهسان سایهای تاریک، عزت نفس و جایگاه اجتماعی را نابود میکند.
درنگ: ظلم و ایمان گزینشی، به خواری در دنیا و عذاب شدید در آخرت منجر میشود.
شدت عذاب در قیامت
عبارت «يُرَدُّونَ إِلَىٰ أَشَدِّ الْعَذَابِ» نشاندهنده شدت عذاب قیامت در مقایسه با برزخ است. انسان باید در دنیا و برزخ خود را اصلاح کند تا از این عذاب رهایی یابد. این هشدار، بهسان زنگ بیدارباشی است که انسان را به توبه و خودآگاهی فرا میخواند.
درنگ: عذاب قیامت، به دلیل شدت و سنگینی، انسان را به اصلاح در دنیا و برزخ دعوت میکند.
نتیجهگیری بخش
پیامدهای ظلم و ایمان گزینشی، خواری در دنیا و عذاب شدید در آخرت است. این پیامدها، انسان را به ضرورت توبه، خودآگاهی و اصلاح رفتار دعوت میکنند تا از رسوایی و عذاب رهایی یابند.
جمعبندی نهایی
تفسیر آیه ۸۵ سوره بقره، بهسان نقشهای جامع، نظام اخلاقی و اجتماعی الهی را ترسیم میکند که در آن، مسئولیتپذیری افراد در برابر ظلم و کوتاهی، محور اصلی است. مفاهیم مظاهره ظالمانه، اثم و عدوان، و ایمان گزینشی، لایههای عمیقی از تحلیلهای بلاغی، روانشناختی و جامعهشناختی را آشکار میسازند. اثم، با گستردگی خود، و عدوان، با شدت خود، شبکهای پیچیده از ظلم را شکل میدهند که شکست حق را رقم میزند. استعاره فاز و نول، به زیبایی وابستگی ظلم به کوتاهی اکثریت را نشان میدهد. عدالت در قضاوت، محاسبه دقیق خیر و شر، و ضرورت اجتناب از اثم و عدوان، انسان را به سوی ایمان کامل و عمل صالح هدایت میکند. این تفسیر، با حفظ امانت به محتوای اصلی، در قالبی علمی و فاخر ارائه شده و دعوتی است به تأمل در مسئولیتهای فردی و اجتماعی در برابر حق و حقیقت.
با نظارت صادق خادمی