در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تفسیر 378

متن درس





تفسیر آیه 102 سوره بقره

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، جلسه 378

تفسیر آیه 102 سوره بقره: کاوشی در علوم غریبه، کفر و اخوت اسلامی

مقدمه

آیه 102 سوره بقره، به‌عنوان یکی از آیات کلیدی قرآن کریم، دریچه‌ای به سوی فهم عمیق علوم غریبه، سحر و جادو، و مسائل کلامی مرتبط با کفر و ایمان می‌گشاید. این آیه، با اشاره به آموزش سحر توسط شیاطین در عهد سلیمان نبی و نقش فرشتگان هاروت و ماروت در بابل، به موضوعاتی چون اخلاق، فقه، و روابط اجتماعی در جامعه دینی می‌پردازد. این نوشتار، با رویکردی علمی و نظام‌مند، به تحلیل و تبیین این آیه پرداخته و با ادغام محتوای درس‌گفتارها و تحلیل‌های تفسیری، متنی جامع و آکادمیک ارائه می‌دهد که برای مخاطبان تحصیل‌کرده و پژوهشگران علوم دینی مناسب است. ساختار این نوشتار، با بخش‌بندی‌های دقیق و عناوین معنادار، به‌گونه‌ای تنظیم شده که ضمن حفظ تمامی جزئیات، پیوندهای معنایی میان مفاهیم را نیز روشن سازد.

بخش اول: گستره علوم غریبه و جایگاه آن در تفسیر قرآنی

1.1. تعریف و تقسیم‌بندی علوم غریبه

علوم غریبه، به‌عنوان شاخه‌ای از دانش‌های باطنی، در فرهنگ اسلامی از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. این علوم، که شامل کیمیا (شیمی باطنی)، ریمیا (تردستی)، هیمیا (تسخیرات)، و سیمیا (تصرفات روانی) می‌شوند، تنها بخشی از گستره وسیع دانش‌هایی هستند که قدرت انسان در تعامل با عالم غیب و ماده را نشان می‌دهند. فراتر از این تقسیم‌بندی‌های اولیه، علوم غریبه شامل حوزه‌های پیچیده‌ای چون علم اعداد، علم آفاق (کیهان‌شناسی باطنی)، علم احضار (ارواح، اجسام، و نفسانیات)، و علم تمکین و تصرف است. این علوم، همچون رودی جاری در بستر معرفت انسانی، توانایی‌های نهفته آدمی را در تسخیر نظام هستی آشکار می‌سازند.

درنگ: علوم غریبه، فراتر از قراردادهای اولیه، ابزارهایی برای فهم و تأثیرگذاری بر نظام هستی‌اند که در صورت استفاده مسئولانه، می‌توانند در خدمت دین قرار گیرند.

1.2. پیوند علوم غریبه با فلسفه اسلامی

علوم غریبه، به دلیل ماهیت باطنی و تأثیرگذاری بر عالم ماده و معنا، با مباحث فلسفه اسلامی، به‌ویژه در حوزه قوای نفسانی و ارتباط میان عالم ملک و ملکوت، پیوند عمیقی دارند. فیلسوفانی چون ابن‌سینا و ملاصدرا، با بررسی قوای نفس و تأثیر اراده انسانی بر هستی، زمینه‌ای برای فهم این علوم فراهم کرده‌اند. بااین‌حال، در تفسیر قرآنی، تمرکز بر استخراج معانی مستقیم از آیه است تا از پیچیدگی‌های فلسفی غیرضروری پرهیز شود. این رویکرد، همانند نوری که از منشور حقیقت می‌گذرد، معانی آیه را در قالبی روشن و قابل‌فهم ارائه می‌دهد.

1.3. هیپنوتیزم و جایگاه آن در علوم غریبه

هیپنوتیزم، که در جهان معاصر به‌عنوان تکنیکی برای تأثیرگذاری بر ذهن و روان از طریق تلقین شناخته می‌شود، تنها بخش کوچکی از علوم غریبه، به‌ویژه سیمیا (تصرفات روانی)، را تشکیل می‌دهد. این فن، که در روان‌شناسی مدرن نیز جایگاهی یافته، با مفهوم سنتی تسخیر نفسانیات همخوانی دارد. بااین‌حال، بسیاری از ادعاهای مرتبط با هیپنوتیزم، به‌ویژه از سوی افراد ناآگاه، کاذب بوده و از اعتبار علمی برخوردار نیستند. این وضعیت، مانند گوهری که در میان خاکستر پنهان است، نیازمند تمییز حقیقت از مجاز است.

بخش دوم: متن و ترجمه آیه 102 سوره بقره

وَاتَّبَعُوا مَا تَتْلُو الشَّيَاطِينُ عَلَىٰ مُلْكِ سُلَيْمَانَ ۖ وَمَا كَفَرَ سُلَيْمَانُ وَلَٰكِنَّ الشَّيَاطِينَ كَفَرُوا يُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَمَا أُنْزِلَ عَلَى الْمَلَكَيْنِ بِبَابِلَ هَارُوتَ وَمَارُوتَ ۚ وَمَا يُعَلِّمَانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّىٰ يَقُولَا إِنَّمَا نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلَا تَكْفُرْ ۖ فَيَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ وَزَوْجِهِ ۚ وَمَا هُمْ بِضَارِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ ۚ وَيَتَعَلَّمُونَ مَا يَضُرُّهُمْ وَلَا يَنْفَعُهُمْ ۚ وَلَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَرَاهُ مَا لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ خَلَاقٍ ۚ وَلَبِئْسَ مَا شَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ ۚ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ

ترجمه: و پیروی کردند از آنچه شیاطین در پادشاهی سلیمان برمی‌خواندند، و سلیمان کافر نشد، بلکه شیاطین کافر شدند که به مردم سحر می‌آموختند، و نیز آنچه بر دو فرشته در بابل، هاروت و ماروت، نازل شده بود. و این دو به هیچ‌کس چیزی نمی‌آموختند مگر آنکه می‌گفتند: ما تنها وسیله آزمایشی هستیم، پس کافر مشو. اما مردم از آن دو چیزی می‌آموختند که به‌وسیله آن میان مرد و همسرش جدایی می‌افکندند، و جز به اذن خداوند به کسی زیان نمی‌رساندند. و چیزهایی می‌آموختند که به آنان زیان می‌رساند و سودی نمی‌داد، و به‌یقین می‌دانستند که هر که آن را بخرد، در آخرت بهره‌ای ندارد، و چه بد بود آنچه خود را به آن فروختند، اگر می‌دانستند.

2.1. تحلیل مفهومی آیه

این آیه، با اشاره به نقش شیاطین در آموزش سحر و فعالیت فرشتگان هاروت و ماروت، به بررسی تأثیرات سحر در جامعه می‌پردازد. تأکید آیه بر این است که سحر، اگرچه واقعی و تأثیرگذار است، تنها با اذن الهی می‌تواند زیان برساند، و استفاده نادرست از آن به زیان انسان منجر می‌شود. این پیام، مانند آیینه‌ای که حقیقت را بازمی‌تاباند، مسئولیت انسان در برابر دانش را نشان می‌دهد.

بخش سوم: سحر، کفر، و مسائل کلامی

3.1. نقد خرافات و اسرائیلیات

برخی تفاسیر، با تکیه بر روایات غیرمعتبر و اسرائیلیات، آیه 102 را با ادعاهای اغراق‌آمیز مانند وجود «هزار هزار موضوع» در آن پیچیده کرده‌اند. این رویکرد، مانند غباری که بر آیینه حقیقت می‌نشیند، فهم صحیح آیه را دشوار می‌سازد. تفسیر علمی، با تمرکز بر متن قرآن کریم و روایات معتبر، از این انحرافات پرهیز کرده و معانی اصیل آیه را استخراج می‌کند.

درنگ: تفسیر آیه 102 نیازمند پرهیز از خرافات و اسرائیلیات است تا معانی اصیل قرآنی در قالبی شفاف و علمی ارائه شوند.

3.2. سحر و کفر: تمایز میان عمل و اعتقاد

یکی از پرسش‌های بنیادین در تفسیر این آیه، ارتباط سحر با کفر است. آیا یادگیری سحر، عمل به آن، یا اعتقاد به تأثیر آن کفرآور است؟ پاسخ این است که سحر، مانند قتل یا شراب‌خواری، فی‌نفسه کفرآور نیست، مگر آنکه به انکاری اعتقادی منجر شود. برای مثال، اگر فردی سحر را حلال بداند و این اعتقاد به تکذیب خدا یا رسول بازگردد، کفر رخ می‌دهد. این تمایز، مانند خطی که میان نور و ظلمت کشیده می‌شود، از برچسب‌زنی غیرمنطقی به افراد جلوگیری می‌کند.

3.3. نقد تفاسیر سنتی

برخی تفاسیر سنتی، با استناد به عبارت «وَمَا كَفَرَ سُلَيْمَانُ وَلَٰكِنَّ الشَّيَاطِينَ كَفَرُوا»، سحر را فی‌نفسه کفرآور دانسته‌اند. این دیدگاه، به دلیل عدم تمایز میان عمل و اعتقاد، نادرست است. سحر، مانند هر عمل غیراخلاقی دیگر، تا زمانی که به انکاری اعتقادی منجر نشود، کفر نمی‌آورد. این نقد، مانند باد پاکی که غبار را می‌زداید، به روشن شدن حقیقت کمک می‌کند.

درنگ: سحر فی‌نفسه کفرآور نیست، بلکه کفر زمانی رخ می‌دهد که عمل یا اعتقاد به انکار خدا یا رسول منجر شود.

3.4. مقایسه سحر با سایر اعمال غیراخلاقی

سحر، مانند قتل، سرقت، یا شراب‌خواری، عملی غیراخلاقی است، اما تا زمانی که به انکاری اعتقادی منجر نشود، کفر محسوب نمی‌شود. اگر فردی با سحر مرتکب جنایت شود، مانند قتل، این عمل گناه است، اما کفر نیست. این مقایسه، مانند ترازویی که عدالت را می‌سنجد، بر ضرورت تمایز میان گناه و کفر تأکید دارد.

3.5. استحلال سحر و کفر

استحلال سحر، یعنی اعتقاد به حلال بودن آن، فی‌نفسه کفرآور نیست، مگر آنکه به انکار ضروریت دینی یا تکذیب خدا و رسول منجر شود. برای مثال، اگر فردی بگوید سحر حلال است، اما این اعتقاد را به معنای انکار خدا نداند، کافر نمی‌شود. این تحلیل، مانند کلیدی که قفل حقیقت را می‌گشاید، از سوءتفاهم‌های کلامی جلوگیری می‌کند.

3.6. اعتقاد به تأثیر سحر

اعتقاد به تأثیر سحر، مانند اعتقاد به تأثیر غذا یا دارو، فی‌نفسه کفرآور نیست. قرآن کریم در آیه 102 تأکید می‌کند که سحر تنها با اذن الهی تأثیر می‌گذارد. اگر فردی تأثیر سحر را به‌گونه‌ای بداند که منکر توحید افعالی شود، کفر رخ می‌دهد، اما این نیازمند آگاهی و قصد انکار است. این دیدگاه، مانند ستاره‌ای که در شب تاریک راه را نشان می‌دهد، حقیقت را روشن می‌سازد.

3.7. نقد روایات مرتبط با کفر سحر

روایاتی مانند «من تعلم السحر کفر» یا قتل ساحر بر اساس شهادت دو نفر، به دلیل عدم انطباق با اصول فقهی و کلامی، قابل‌قبول نیستند. این روایات، بدون توجه به قیود و شرایط، سحر را کفرآور یا مستوجب قتل دانسته‌اند. همچنین، قتل کافر یا ساحر بدون رعایت قوانین قضایی، با اصول اسلامی ناسازگار است.

درنگ: احکام قضایی، مانند قتل ساحر یا کافر، نیازمند رعایت اصول حقوقی و قیود شرعی است و نمی‌توان بر اساس روایات بدون قید عمل کرد.

بخش چهارم: تأثیرات سیاسی و اجتماعی بر احکام سحر

4.1. تأثیر سیاست بر احکام دینی

احکام مرتبط با سحر، مانند موسیقی و غنا، در طول تاریخ تحت تأثیر جریان‌های سیاسی و گروهی قرار گرفته‌اند. در دوره‌هایی که علم دینی تحت حمایت حاکمان بود، سحر و موسیقی حرام اعلام می‌شدند، و در دوره‌هایی که عرفا یا فلاسفه قدرت داشتند، حلال شمرده می‌شدند. این تغییرات، مانند امواجی که ساحل را درمی‌نوردند، نتیجه رویکردهای خطی و غیرمستدل بوده‌اند.

4.2. مثال‌های تاریخی از تأثیر سیاست

در تاریخ معاصر، به‌ویژه پس از تحولات اجتماعی، تغییراتی در رویکردهای دینی مشاهده شده است. برای مثال، در برخی مقاطع، روضه‌خوانی غیرضروری دانسته شد، اما بعدها اهمیت آن تأیید گردید. همچنین، بحث‌هایی مانند «دین منهای علم دینی» یا تغییر نقش روحانیون در امور دینی، نتیجه جوسازی‌های سیاسی بوده و فاقد پشتوانه شرعی محکم است. این تحولات، مانند بادهایی که جهتشان تغییر می‌کند، نشان‌دهنده تأثیر سیاست بر دین‌اند.

4.3. نقد جوسازی‌های سیاسی

برخی جوسازی‌های سیاسی، مانند تلاش برای کم‌رنگ کردن هویت دینی به بهانه حفظ روابط بین‌المللی، فاقد پشتوانه منطقی و دینی‌اند. این اقدامات، که در مقاطعی برای جلب حمایت یا اجتناب از تنش مطرح شدند، به انحراف در هویت دینی منجر شده‌اند. دین، مانند درختی ریشه‌دار، نباید تحت تأثیر بادهای سیاسی تحریف شود.

درنگ: احکام دینی باید از تأثیرات سیاسی مصون مانده و بر اساس استدلال‌های علمی و شرعی تنظیم شوند.

بخش پنجم: سحر به‌عنوان ابزار مبارزه و یاری دین

5.1. سحر در برابر انبیا

سحر، در تاریخ ادیان، به‌عنوان ابزاری علیه انبیا و برای مبارزه با هدایت الهی به کار گرفته شده است. این کاربرد، که در آیه 102 با اشاره به شیاطین نشان داده شده، دلیل اصلی حرمت آن است. هر عملی، چه سحر و چه شمشیر، اگر علیه دین به کار رود، حرام و کفرآور است، اما این حرمت به نیت و هدف وابسته است، نه ماهیت عمل.

5.2. استفاده از علوم در خدمت دین

علوم، از جمله سحر، هیپنوتیزم، و علوم آفاق و انفس، اگر در خدمت دین و یاری انبیا به کار روند، نه‌تنها حرام نیستند، بلکه مشروع و ارزشمندند. این دیدگاه، مانند جویباری که به سوی دریا روان است، بر لزوم بهره‌گیری از همه توانمندی‌های انسانی برای تقویت دین تأکید دارد.

درنگ: علوم، از جمله سحر، اگر در خدمت دین باشند، مشروع و ارزشمندند و نباید به دلیل پیش‌داوری‌ها محدود شوند.

بخش ششم: نقد روایات و احکام قضایی

6.1. نقد روایت «من ترک الصلاة متعمداً فقد کفر»

روایت «من ترک الصلاة متعمداً فقد کفر» به معنای کفران نعمت و ظلم به نفس است، نه کفر اعتقادی. ترک عمدی نماز، گناهی بزرگ است، اما تا زمانی که به انکار واجب دینی منجر نشود، کفرآور نیست. این تفسیر، مانند نوری که تاریکی را می‌زداید، از برچسب‌زنی غیرمنطقی به افراد جلوگیری می‌کند.

درنگ: ترک عمدی نماز، کفران نعمت است، اما بدون انکار اعتقادی، کفرآور نیست.

6.2. نقد قتل کافر یا ساحر

قتل کافر یا ساحر، بدون رعایت قوانین قضایی و اصول شهروندی، با نظام حقوقی اسلام ناسازگار است. در جامعه اسلامی، همه افراد، اعم از کافر و مؤمن، از حقوق شهروندی برخوردارند و هرگونه مجازات باید از طریق قانون اعمال شود. این دیدگاه، مانند سپری که عدالت را پاس می‌دارد، از اعمال خودسرانه جلوگیری می‌کند.

بخش هفتم: اخوت اسلامی و ضرورت رحمت

7.1. رحمت میان مؤمنان

قرآن کریم در آیه 54 سوره مائده، مؤمنان را به «رحما بینهم» (رحمت میان خود) و «اشداء علی الکفار» (سخت‌گیری بر کافران) دعوت می‌کند. بااین‌حال، در برخی جوامع دینی، به‌جای رحمت، سخت‌گیری و عداوت میان مؤمنان مشاهده می‌شود. این انحراف، مانند خاری در باغ اخوت، به تضعیف انسجام دینی منجر می‌شود.

درنگ: رحمت میان مؤمنان، اصل قرآنی است که باید در رفتارهای اجتماعی نمود یابد.

7.2. اهمیت محبت و معانقه

محبت و همدلی در جامعه دینی، از طریق رفتارهایی مانند معانقه، بوسیدن دست طلاب، و جفت کردن کفش‌های یکدیگر تقویت می‌شود. این اعمال، مانند گُل‌هایی در باغ ایمان، به ایجاد انسجام و رحمت کمک می‌کنند. بااین‌حال، موانع فرهنگی و ترس از قضاوت، مانع از انجام این رفتارها می‌شوند.

7.3. نقد رفتارهای غیرمحبت‌آمیز

فقدان محبت و دوری طلاب از یکدیگر، به‌ویژه در ایام تعطیلی دروس، نشانه‌ای از ضعف «رحما بینهم» است. این رفتارها، مانند سایه‌ای که بر نور اخوت می‌افتد، با روح اسلامی ناسازگارند و نیازمند اصلاح از طریق تقویت فرهنگ محبت و همدلی‌اند.

بخش هشتم: به‌روزرسانی فقه و تحول علمی

8.1. ضرورت به‌روزرسانی فقه

فقه اسلامی باید با شرایط زمانه هماهنگ شود و از روش‌های غیرضروری، مانند بوسیدن ضریح یا اصرار بر تماس فیزیکی در زیارات، که ممکن است به مشکلات بهداشتی منجر شوند، پرهیز کند. رویکردهایی مانند «تقبیل بلامماسه» (بوسیدن بدون تماس)، مانند نسیمی که طراوت می‌آورد، می‌توانند جایگزین شوند.

درنگ: فقه پویا، با تطبیق با نیازهای زمانه، به حفظ احترام و رعایت مسائل بهداشتی کمک می‌کند.

8.2. عقب‌ماندگی علمی و ضرورت تحول

عقب‌ماندگی علمی در جوامع اسلامی، نتیجه محدودیت‌های خودساخته، مانند حرام دانستن علوم غریبه یا بی‌توجهی به علوم مدرن، است. این وضعیت، مانند بندی که بال‌های پرواز را می‌بندد، مانع از رقابت با جهان معاصر شده و نیازمند تحول در نظام‌های آموزشی و علمی است.

بخش نهم: پاسخ به پرسش درباره سحر و انکار دین

در پاسخ به پرسش درباره ارتباط سحر با انکار دین، تأکید شده که سحر فی‌نفسه به انکار دین منجر نمی‌شود و می‌تواند در خدمت انبیا و دین به کار رود. سحر، مانند شمشیر یا سایر ابزارها، اگر برای فساد و تجاوز استفاده شود، مستوجب مجازات است، اما این مجازات به معنای کفر نیست. این پاسخ، مانند پلی که میان حقیقت و باطل کشیده می‌شود، از سوءتفاهم‌ها جلوگیری می‌کند.

درنگ: سحر، اگر در خدمت دین باشد، مشروع است و به انکار دین منجر نمی‌شود.

جمع‌بندی نهایی

تفسیر آیه 102 سوره بقره، مانند گوهری در صدف معرفت، درس‌های عمیقی در اخلاق، فقه، و جامعه‌شناسی ارائه می‌دهد. این آیه، با تأکید بر مسئولیت انسان در برابر علوم، تمایز میان گناه و کفر، و ضرورت رحمت و اخوت در جامعه دینی، راهنمایی برای زیست مؤمنانه است. علوم غریبه، اگر در خدمت دین باشند، مشروع و ارزشمندند. احکام دینی باید از تأثیرات سیاسی مصون مانده و فقه با نیازهای زمانه هماهنگ شود. رحمت میان مؤمنان، مانند جویباری که باغ ایمان را سیراب می‌کند، باید در رفتارهای اجتماعی نمود یابد. این نوشتار، با تبیین دقیق و علمی، به پژوهشگران و طالبان علم راهی برای فهم عمیق‌تر قرآن کریم ارائه می‌دهد.

با نظارت صادق خادمی