در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تفسیر 385

متن درس





تفسیر آیه ۱۰۵ سوره بقره

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، جلسه ۳۸۵

مقدمه: تبیین الهیاتی و روان‌شناختی آیه ۱۰۵ سوره بقره

آیه ۱۰۵ سوره بقره، به‌عنوان یکی از آیات کلیدی قرآن کریم، با محوریت نقد رفتار کفرآلود گروه‌های انسانی و تبیین اختصاص خیر و رحمت الهی، چارچوبی عمیق برای فهم رابطه انسان با خدا و جامعه ارائه می‌دهد. این آیه، با ساختاری دوگانه، هم به رفتارهای منفی‌گرایانه گروه‌هایی نظیر اهل کتاب، مشرکان، و برخی از مسلمین می‌پردازد و هم بر مالکیت مطلق الهی بر خیر، رحمت، و فضل تأکید دارد. نوشتار حاضر، با رویکردی علمی و نظام‌مند، به تحلیل این آیه پرداخته و محتوای درس‌گفتار را با نگاهی الهیاتی، روان‌شناختی، و اجتماعی بازنویسی می‌کند. هدف، ارائه متنی منسجم، فاخر، و متناسب با فضای پژوهشی است که برای مخاطبان تحصیل‌کرده و متخصص، معرفتی عمیق و جذاب فراهم آورد.

درنگ: محوریت آیه

آیه ۱۰۵ سوره بقره، با تبیین تقابل کفر و ایمان، بر دو محور اساسی استوار است: نخست، نقد حسادت و بخل گروه‌های کفرآلود نسبت به خیر الهی؛ دوم، تأکید بر اختیار مطلق خداوند در اعطای رحمت و فضل. این دوگانگی، انسان را به سوی ایمان خالص و توکل بر خدا دعوت می‌کند.

بخش اول: تحلیل متن و ساختار آیه

متن و ترجمه آیه

مَا يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ وَلَا الْمُشْرِكِينَ أَنْ يُنَزَّلَ عَلَيْكُمْ مِنْ خَيْرٍ مِنْ رَبِّكُمْ ۗ وَاللَّهُ يَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ يَشَاءُ ۚ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ

ترجمه: کافران از اهل کتاب و مشرکان دوست ندارند که خیری از سوی پروردگارتان بر شما نازل شود، حال آنکه خداوند رحمت خویش را به هر که بخواهد اختصاص می‌دهد و خداوند صاحب فضل عظیم است.

ساختار دوگانه آیه

آیه ۱۰۵ سوره بقره به دو بخش متمایز تقسیم می‌شود: بخش نخست، رفتار منفی‌گرایانه گروه‌های کفرآلود شامل اهل کتاب (یهود و نصاری)، مشرکان، و حتی برخی از مسلمین را نقد می‌کند که به دلیل کفر، از نزول خیر الهی بر مؤمنان ناخرسندند. بخش دوم، بر اختیار مطلق الهی در اعطای رحمت و فضل تأکید دارد. این ساختار دوگانه، مانند دو بال یک پرنده، رابطه میان رفتار انسانی و اراده الهی را به تصویر می‌کشد و تقابل میان کفر و ایمان را برجسته می‌سازد.

نتیجه‌گیری بخش اول

ساختار آیه، با تبیین رفتارهای انسانی و اراده الهی، چارچوبی مفهومی برای فهم کفر و ایمان ارائه می‌دهد. این دوگانگی، دعوتی است به تأمل در رفتارهای اجتماعی و ضرورت توکل بر خدا به‌عنوان منشأ خیر و رحمت.

بخش دوم: خیر الهی و منفی‌گرایی گروه‌های کفرآلود

ماهیت خیر در قرآن کریم

خیر در قرآن کریم، مفهومی چندلایه و گنگ‌المعناست که در ۱۷۸ مورد به کار رفته است: ۱۳۹ مورد به‌صورت خیر جنس (مفعولی)، ۳۷ مورد به‌صورت خیراً، و ۲ مورد به‌صورت الأخیار. خیر، مانند عدد صفر در ریاضیات، ارزشی متغیر و وابسته به اراده الهی دارد. همان‌گونه که صفر در کنار عدد یک به ده و در کنار ده به صد تبدیل می‌شود، خیر نیز در ظرف اراده الهی معنا می‌یابد. این ابهام، نشان‌دهنده ناشناخته بودن خیر برای انسان و وابستگی مطلق آن به خدا است.

درنگ: ابهام خیر

خیر در قرآن کریم، مانند صفر ریاضی، مفهومی است که ارزش آن تنها در پرتو اراده الهی آشکار می‌شود. این ابهام، انسان را به توکل بر خدا و پرهیز از خودمحوری دعوت می‌کند.

منفی‌گرایی گروه‌های کفرآلود

گروه‌های کفرآلود، شامل یهود، نصاری، مشرکان، و حتی برخی از مسلمین، به دلیل کفرشان، از نزول خیر الهی بر مؤمنان ناخرسندند. این منفی‌گرایی، ریشه در حسادت، بخل، و عناد دارد. آیه با عبارت «مَا يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا» این رفتار را نقد می‌کند و نشان می‌دهد که کفر، مانند زهری کشنده، هر عقیده‌ای را فاسد می‌سازد، خواه در کاسه عسل (ایمان ظاهری) ریخته شود یا در ظرف ماست (جهان‌بینی‌های غیرالهی).

کفر به‌عنوان منشأ فساد

کفر، به معنای بی‌اعتمادی به خدا و انکار خیر الهی، ریشه تمامی مفاسد اجتماعی و اخلاقی است. این کفر، مانند زهری است که هیچ ماده‌ای نمی‌تواند آن را خنثی کند. همان‌گونه که در علوم طبیعی، زهر در مقادیر کم نیز اثر تدریجی دارد، کفر نیز به‌تدریج عقاید و رفتارها را فاسد می‌سازد. این فساد در رفتارهایی مانند حسادت، دروغ، و ظلم نمود می‌یابد.

نتیجه‌گیری بخش دوم

خیر الهی، مفهومی ناشناخته و وابسته به اراده خداوند است که گروه‌های کفرآلود به دلیل حسادت و بخل، از پذیرش آن ناتوان‌اند. کفر، به‌عنوان زهری کشنده، ریشه فساد در تمامی مکاتب و ادیان است و تنها ایمان خالص می‌تواند انسان را از این فساد رهایی بخشد.

بخش سوم: اختصاص رحمت و فضل الهی

اختصاص رحمت الهی

عبارت «وَاللَّهُ يَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ يَشَاءُ» بر اختیار مطلق الهی در اعطای رحمت تأکید دارد. این اختیار، مستقل از خواست انسانی و مبتنی بر حکمت و عدالت الهی است. در قرآن کریم، واژه «یختص» تنها دو بار به کار رفته است که یکی در این آیه و دیگری در سوره آل عمران (آیه ۷۴) است:

إِنَّ الْفَضْلَ بِيَدِ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ ۚ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ

ترجمه: فضل به دست خداست، به هر که بخواهد عطا می‌کند و خداوند بسیار بخشنده و داناست.

این آیات، بر مالکیت مطلق خدا بر رحمت و فضل تأکید دارند.

فضل عظیم الهی

عبارت «وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ» به مالکیت خداوند بر فضل عظیم اشاره دارد. واژه «ذُو» در قرآن کریم، در ۱۷ مورد به صفات الهی نظیر «ذو الفضل» و «ذو العقاب» نسبت داده شده است. این واژه، مانند کلیدی که قفل گنجینه الهی را می‌گشاید، بر مالکیت مطلق خدا بر خیر، رحمت، و فضل تأکید می‌کند.

درنگ: مالکیت الهی

خیر، رحمت، و فضل، همگی از خداوند سرچشمه می‌گیرند و هیچ انسانی نمی‌تواند در اعطای آن‌ها دخالت کند. این مالکیت مطلق، انسان را به تواضع در برابر اراده الهی دعوت می‌کند.

نتیجه‌گیری بخش سوم

رحمت و فضل الهی، در انحصار خداوند است و از دسترس حسادت و بخل انسانی خارج. این حقیقت، مؤمن را به توکل بر خدا و پرهیز از خودمحوری سوق می‌دهد، در حالی که کافر، با انکار این مالکیت، به فساد و خودخواهی گرفتار می‌شود.

بخش چهارم: ریشه‌های کفر و پیامدهای آن

فراگیری کفر در گروه‌های انسانی

کفر، ویژگی مشترکی است که در میان یهود، نصاری، مشرکان، و حتی برخی از مسلمین دیده می‌شود. این کفر، به شکل حسادت و بخل نسبت به خیر دیگران بروز می‌کند و ریشه در بی‌اعتمادی به خدا دارد. گروه‌های کفرآلود، به جای توکل بر خدا، به زرنگی و خودمحوری روی می‌آورند و این خودخواهی، به رفتارهایی مانند دروغ، ظلم، و کلک منجر می‌شود.

کفر و خودخواهی

کفر، مانند زهری است که هر عقیده‌ای را فاسد می‌سازد. این زهر، حتی در مقادیر کم، اثر تدریجی دارد و به فساد عقیدتی و اجتماعی منجر می‌شود. مثال‌هایی مانند استفاده از سموم در داروها نشان می‌دهد که حتی خیر ظاهری، اگر با کفر همراه باشد، در نهایت به فساد می‌انجامد.

نتیجه‌گیری بخش چهارم

کفر، به‌عنوان منشأ خودخواهی و فساد، در تمامی گروه‌های انسانی دیده می‌شود. این کفر، با ایجاد حسادت و بخل، انسان را از خیر الهی محروم می‌سازد و تنها ایمان خالص می‌تواند این زهر را خنثی کند.

بخش پنجم: روش‌های علمی در تحلیل قرآنی

سه روش علمی در علوم دینی

علوم دینی از سه روش علمی بهره می‌برند:

  1. مفهوم به مفهوم: انتقال مفاهیم از استاد به شاگرد، که در کتب فقهی و اصولی رایج است.
  2. مصداق به مصداق: روش عملی انبیا و اولیا که بر عمل مصداقی استوار است.
  3. مصداق به مفهوم: استخراج مفاهیم از مصادیق قرآنی، که در این تفسیر به کار رفته است.

روش سوم، با تبدیل مصادیق قرآنی به مفاهیم، به فهم عمیق‌تر آیات کمک می‌کند.

نتیجه‌گیری بخش پنجم

روش مصداق به مفهوم، به‌عنوان رویکردی علمی در تحلیل قرآنی، امکان استخراج معارف عمیق از آیات را فراهم می‌آورد. این روش، با پیوند مصادیق و مفاهیم، به غنای معرفتی علوم دینی کمک می‌کند.

بخش ششم: خیر و شر در قرآن کریم

نسبیت خیر و شر

آیاتی مانند

عَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ ۖ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَكُمْ

ترجمه: چه بسا چیزی را ناخوش دارید و آن برای شما خیر است، و چه بسا چیزی را دوست دارید و آن برای شما شر است.

نشان می‌دهند که خیر و شر نسبی‌اند و تنها خدا می‌داند چه چیزی خیر یا شر است.

خیر امت و نقش ائمه

آیه

كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ

ترجمه: شما بهترین امتی هستید که برای مردم پدید آمده‌اید.

خیر امت را به تبعیت از ائمه نسبت می‌دهد. این خیر، وابسته به صدق و ایمان به خداست، نه اعمال ظاهری.

نتیجه‌گیری بخش ششم

خیر و شر در قرآن کریم، مفاهیمی نسبی و وابسته به اراده الهی‌اند. خیر امت، در گرو تبعیت صادقانه از ائمه و ایمان به خداست، نه در اعمال ظاهری یا خودمحوری.

بخش هفتم: ایمان، صدق، و توکل

نقش صدق در ایمان

صدق، کلید اتصال انسان به خیر الهی است. انبیا، مانند موسی (ع)، با صدق و شفافیت عمل می‌کردند و از دروغ و کلک پرهیز داشتند. این رفتار، الگویی برای مؤمنان است که حتی در اشتباهات، با صدق به خیر الهی دست یابند.

فرقه ناجیه و توکل

فرقه ناجیه، شامل ناجیه عالیه (انبیا و ائمه) و ناجیه دانیه (مؤمنان صادق)، با توکل بر خدا و ایمان به خیر الهی، از کفر و خودخواهی دور می‌مانند. این توکل، مانند سپری در برابر وسوسه‌های کفرآلود، انسان را به سوی رستگاری هدایت می‌کند.

درنگ: صدق و توکل

صدق و توکل، دو بال ایمان‌اند که مؤمن را از کفر و خودخواهی نجات داده و به خیر الهی متصل می‌کنند. فرقه ناجیه، با این دو ویژگی، به رستگاری دست می‌یابد.

نقد سیاست‌بازی

رفتارهای سیاسی مبتنی بر دروغ، ظلم، و کلک، با ایمان و توحید ناسازگار است. این رفتارها، نشانه کفر به خیر الهی‌اند و انسان را به فساد و خودخواهی سوق می‌دهند.

نتیجه‌گیری بخش هفتم

ایمان، صدق، و توکل، انسان را از کفر و خودخواهی رهایی می‌بخشند. فرقه ناجیه، با این ویژگی‌ها، به خیر الهی دست می‌یابد، در حالی که رفتارهای کفرآلود، مانند سیاست‌بازی، به فساد منجر می‌شوند.

بخش هشتم: قدرت الهی و رستگاری

قدرت مطلق الهی

خداوند، با قدرت مطلق خود، قادر است مغلوب را غالب و مرده را زنده کند. این قدرت، مانند نوری که تاریکی را می‌شکافد، انسان را به توکل و ایمان دعوت می‌کند. روایت توحید مفضل، که از جای‌دادن دنیا در عدس سخن می‌گوید، بر این قدرت تأکید دارد.

موفقیت مؤمنان

موفقیت در دنیا و آخرت، مختص فرقه ناجیه است که با صدق و توکل به خیر الهی عمل می‌کنند. گروه‌های کفرآلود، به دلیل حسادت و بخل، از این موفقیت محروم‌اند.

نتیجه‌گیری بخش هشتم

قدرت مطلق الهی، انسان را به توکل و ایمان سوق می‌دهد. موفقیت مؤمنان، در گرو صدق و توکل است، در حالی که کفر، انسان را از رستگاری محروم می‌سازد.

جمع‌بندی نهایی

تفسیر آیه ۱۰۵ سوره بقره، با تبیین تقابل کفر و ایمان، درس‌های عمیقی در حوزه الهیات، روان‌شناسی، و اخلاق ارائه می‌دهد. کفر، به‌عنوان زهری کشنده، ریشه حسادت، بخل، و فساد در تمامی گروه‌های انسانی است. خیر، رحمت، و فضل، همگی از خداوند سرچشمه می‌گیرند و از دسترس حسادت انسانی خارج‌اند. خیر در قرآن کریم، مفهومی گنگ و وابسته به اراده الهی است که تنها با صدق و ایمان قابل درک است. فرقه ناجیه، با صدق و توکل، از کفر و خودخواهی دور مانده و به خیر الهی دست می‌یابد. این تفسیر، انسان را به ایمان خالص، توکل بر خدا، و پرهیز از حسادت و خودمحوری دعوت می‌کند، مانند درختی که ریشه در خاک ایمان دارد و شاخه‌هایش به سوی آسمان خیر الهی قد می‌کشد.

با نظارت صادق خادمی