در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تفسیر 406

متن درس






تفسیر آیه 117 سوره بقره

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره جلسه (406)

تفسیر آیه 117 سوره بقره و ارتباط آن با آیه 116: تبیین توحید افعالی و قاطعیت اراده الهی

مقدمه

آیه 117 سوره بقره، چون گوهری درخشان در دریای معارف قرآنی، توحید افعالی و قدرت مطلق الهی را به نمایش می‌گذارد. این آیه، با بیانی موجز و پرمعنا، خداوند را به عنوان مبدع آسمان‌ها و زمین و قاضی امور خلقت معرفی می‌کند که با اراده‌ای قاطع، هر آنچه را بخواهد، با کلام “کُن” به هستی می‌آورد. در پی آیه 116، که شبهه اتخاذ ولد توسط خداوند را نفی می‌کند، این آیه با تبیین بداعت الهی و قاطعیت اراده، شرک را رد کرده و توحید را استوار می‌سازد. همانند نوری که از پس ابرهای تیره می‌درخشد، این آیه حقایق عمیق توحیدی را در برابر دیدگان حقیقت‌جویان قرار می‌دهد. در این نوشتار، با رویکردی علمی و آکادمیک، محتوای درس‌گفتار و تحلیل‌های مرتبط با این آیه در قالب ساختاری نظام‌مند ارائه می‌شود. هدف، تبیین مفاهیم عمیق قرآنی با زبانی فاخر و متناسب با مخاطبان تحصیل‌کرده است، تا چون پلی میان معرفت قرآنی و تأملات فلسفی، کلامی و عرفانی عمل کند.

بخش اول: تبیین متن و محتوای آیه

متن و ترجمه آیات

وَقَالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَدًا ۗ سُبْحَانَهُ ۚ بَلْ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ كُلٌّ لَهُ قَانِتُونَ

ترجمه: و گفتند: خداوند فرزندی برگزیده است. منزه است او! بلکه هر آنچه در آسمان‌ها و زمین است، از آن اوست و همه در برابر او فرمانبردارند.

بَدِيعُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ وَإِذَا قَضَىٰ أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ

ترجمه: پدیدآورنده آسمان‌ها و زمین است، و هنگامی که به کاری اراده فرماید، تنها به آن می‌گوید: باش، پس می‌شود.

ویژگی‌های آیه 117: فشردگی و سنگینی

درنگ: آیه 117 سوره بقره، به دلیل فشردگی الفاظ و غنای معانی، از سنگین‌ترین آیات قرآن کریم است. این آیه، با بیانی موجز، حقایقی عمیق را در خود جای داده که فهم آن نیازمند تأمل و ژرف‌اندیشی است.

آیه 117، با الفاظی کوتاه اما محتوایی عمیق، چون کوزه‌ای کوچک که دریایی از معرفت را در خود جای داده، مخاطب را به تأمل در قدرت و بداعت الهی دعوت می‌کند. این سنگینی، نه تنها به دلیل گستردگی معانی، بلکه به سبب پیچیدگی ذیل آیه است که ویژگی متشابه بودن را نیز در بر دارد.

صدر و ذیل آیه: تمایز در ثقل

درنگ: ذیل آیه (وَإِذَا قَضَىٰ أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ) از صدر آن (بَدِيعُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ) سنگین‌تر است، زیرا علاوه بر ثقل محتوایی، ویژگی متشابه بودن را نیز دارد که فهم آن را دشوارتر می‌سازد.

صدر آیه، خداوند را به عنوان مبدع آسمان‌ها و زمین معرفی می‌کند، اما ذیل آیه با طرح مفهوم “قَضَىٰ” و “کُنْ فَيَكُونُ”، به اراده قاطع الهی و تحقق بی‌واسطه آن اشاره دارد. این بخش، چون ماهی‌ای لغزنده، از دست فهم عادی می‌گریزد و نیازمند دقت و تأمل عمیق است.

جمع‌بندی بخش اول

آیه 117 سوره بقره، با بیانی موجز و محتوایی عمیق، توحید افعالی و بداعت الهی را تبیین می‌کند. صدر آیه، بر نوآوری خداوند در خلقت تأکید دارد، در حالی که ذیل آن، قاطعیت اراده الهی را به نمایش می‌گذارد. این آیه، با فشردگی و سنگینی خود، مخاطب را به ژرف‌اندیشی در معارف قرآنی دعوت می‌کند.

بخش دوم: تحلیل مفاهیم کلیدی آیه

مفهوم متشابه و نقد سوءتفاهم‌ها

درنگ: متشابه بودن آیات، به نادانی مخاطب در فهم معانی بازمی‌گردد، نه به ذات آیات. نزد خداوند، پیامبر، و امام، هیچ آیه‌ای متشابه نیست، زیرا آن‌ها معانی را به‌طور کامل درک می‌کنند.

متشابه بودن، وصفی است که به ناتوانی مخاطب در فهم رابطه میان موصوف و وصف بازمی‌گردد، نه به ذات آیات قرآن کریم. همان‌گونه که در ادبیات عربی، عبارت “زید ضارب ابوه” وصف متعلق (ابوه) را نشان می‌دهد، در قرآن کریم نیز متشابه بودن به نادانی مخاطب در فهم معانی عمیق اشاره دارد. نزد خداوند و اولیای او، آیات قرآن کریم از هرگونه تشابه مبرا هستند، زیرا معرفت کامل آن‌ها، هر ابهامی را برطرف می‌سازد.

درنگ: قرائات متعدد قرآن کریم (مانند چهارده قرائت)، نتیجه نادانی قاری است، نه تعدد ذاتی قرآن. قاری آگاه، با یک قرائت، حقیقت قرآن را درک می‌کند.

تعدد قرائات، همانند گمراهی در یافتن قبله که به خواندن نماز در جهات مختلف منجر نمی‌شود، از نادانی قاری سرچشمه می‌گیرد. قاری آگاه، با یک قرائت، به حقیقت قرآن کریم دست می‌یابد، در حالی که نادان، در دام قرائات متعدد گرفتار می‌شود. این نقد، بر ضرورت فهم دقیق و مستقیم متن قرآن کریم تأکید دارد.

بداعت الهی: صدر آیه

درنگ: صدر آیه (بَدِيعُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ)، خداوند را به عنوان مبدع و نوآور آسمان‌ها و زمین معرفی می‌کند. متعلق این بداعت، نظام‌های کیهانی و خلقت است.

واژه “بَدِيعُ”، به معنای نوآوری و خلقت بی‌سابقه، خداوند را به عنوان آفریننده‌ای معرفی می‌کند که آسمان‌ها و زمین را بدون نمونه پیشین پدید آورده است. “سَمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ”، فراتر از تعاریف ساده‌انگارانه، به عوالم کیهانی و نظام‌های خلقت اشاره دارد که فهم دقیق آن‌ها نیازمند تحقیق عمیق و تأمل در کیهان‌شناسی قرآنی است.

قَضَىٰ و کُنْ فَيَكُونُ: ذیل آیه

درنگ: ذیل آیه (وَإِذَا قَضَىٰ أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ)، به قاطعیت اراده الهی و تحقق بی‌واسطه آن با کلام “کُن” اشاره دارد. “فَيَكُونُ”، گزارش تحقق است، نه مرحله‌ای مستقل.

مفهوم “قَضَىٰ”، به معنای قاطعیت و نهایی کردن امر، چون حکمی قاطع از قاضی عالم، تحقق اراده الهی را نشان می‌دهد. “کُنْ”، امر وجودی و انشائی است که هستی را ایجاد می‌کند، و “فَيَكُونُ”، گزارش اخباری از این تحقق است. فاء در “فَيَكُونُ”، تفريح ادبی است که وحدت میان انشاء و اخبار را نشان می‌دهد. همان‌گونه که در ادبیات، “کسرت الکوز فانکسر” (کوزه را شکستم، پس شکسته شد) وحدت میان شکستن و گزارش آن را نشان می‌دهد، در این آیه نیز “کُنْ” و “فَيَكُونُ” یک حقیقت واحد را بیان می‌کنند.

اسباب تسبیبی و غیرتسبیبی

درنگ: عالم دارای دو نوع سبب است: تسبیبی (مکانیکی و نظام‌مند) و غیرتسبیبی (اراده خاص الهی). “قَضَىٰ”، به دخالت مستقیم و غیرتسبیبی خداوند در عالم اشاره دارد.

جهان هستی، چون ساعتی دقیق، بر اساس اسباب تسبیبی و مکانیکی عمل می‌کند، اما اراده خاص الهی (قَضَىٰ)، چون دستی نامرئی، این نظام را هدایت کرده و گاه آن را مختل می‌سازد. این دخالت غیرتسبیبی، اسباب را تسریع، تبدیل یا جابه‌جا می‌کند، و عالم را از مکانیک صرف به آفریده‌ای شعورمند تبدیل می‌کند.

جمع‌بندی بخش دوم

آیه 117، با تبیین بداعت الهی و قاطعیت اراده، توحید افعالی را در برابر شرک و مکانیک صرف قرار می‌دهد. مفهوم متشابه، به نادانی مخاطب بازمی‌گردد، و فهم دقیق آیات، این تشابه را برطرف می‌سازد. “قَضَىٰ” و “کُنْ فَيَكُونُ”، قاطعیت و وحدت اراده الهی را نشان می‌دهند که فراتر از اسباب تسبیبی عمل می‌کند.

بخش سوم: توحید و نقد سوءتفاهم‌های اعتقادی

پدیده یا آفریده: سؤال بنیادین

درنگ: آیا عالم پدیده‌ای مکانیکی و بدون شعور است یا آفریده‌ای شعورمند با اراده الهی؟ این آیه، با تبیین “قَضَىٰ”، عالم را آفریده‌ای شعورمند معرفی می‌کند.

سؤال بنیادین این است که آیا عالم، چون ماشینی بی‌روح، تنها بر اساس مکانیک عمل می‌کند یا آفریده‌ای است که شعوری الهی آن را هدایت می‌کند؟ گفت‌وگوی عالمان دینی با طبیعت‌گرایان، مانند مناظره امام صادق (ع) با ابن ابی‌الاوجاء، نشان می‌دهد که مکانیک عالم، شعورمند است و این شعور، همان خداوند است. این دیدگاه، تمایز میان کفر (انکار شعور) و ایمان (قبول شعور الهی) را در فهم نظام خلقت قرار می‌دهد.

وحدت کفر و ایمان در نظام خلقت

درنگ: در نظام آفرینش، کفر و ایمان تفاوتی ایجاد نمی‌کنند، زیرا عالم بر اساس مکانیک الهی عمل می‌کند. اختلاف، در فهم شعور این مکانیک است.

سوءتفاهم‌های میان کفر و ایمان، مانند تشبیه کافر به آتش و مؤمن به باد، نتیجه جداسازی مصنوعی این دو مفهوم است. در حقیقت، هر کافری در نظام خلقت، به نوعی مؤمن است، زیرا عالم بر اساس اراده الهی عمل می‌کند. این دیدگاه، شرک و خودبسندگی را نفی کرده و توحید را تثبیت می‌کند.

نقد تصورات نادرست از خداوند

درنگ: تصور خداوند به عنوان موجودی قلدر یا ناکارآمد، ناشی از سوءتفاهم‌های فلسفی است. خداوند، شعور عالم و قاضی امور خلقت است.

تصورات نادرست از خداوند، مانند موجودی گردن‌کلفت یا خدایان فلسفی ناکارآمد (مانند کلی و جزئی)، از فلسفه‌های سنتی و غیرعلمی سرچشمه گرفته‌اند. این خدایان خیالی، نمی‌توانند اراده انسان را هدایت کنند و از حقیقت الهی به دورند. ترس از خدا، خاص اولیای الهی است که عظمت او را درک می‌کنند، نه ادعاهای غیرصادقانه‌ای که گاه با انگیزه‌های سیاسی مطرح می‌شوند.

شناخت خداوند: فسخ عزائم

درنگ: شناخت خداوند، از طریق فسخ عزائم و فصل اراده‌ها ممکن است. این شناخت، به درک دخالت اراده الهی در مکانیک عالم منجر می‌شود.

امیرمؤمنان (ع) فرمودند: “عرفت الله بفسخ العزائم” (خداوند را از طریق برهم زدن اراده‌ها شناختم). این شناخت، در درک دخالت اراده الهی در مکانیک عالم نهفته است، جایی که اراده‌های انسانی در برابر تقدیر الهی فرو می‌ریزند. این دیدگاه، توحید را چون نوری در دل تاریکی‌های شرک می‌درخشاند.

جمع‌بندی بخش سوم

این بخش، با تبیین تمایز میان پدیده و آفریده، توحید افعالی را در برابر شرک و کفر قرار داد. عالم، آفریده‌ای شعورمند است که اراده الهی در آن دخالت می‌کند. نقد تصورات نادرست و تأکید بر شناخت خداوند از طریق فسخ عزائم، راه را برای معرفت توحیدی هموار می‌سازد.

بخش چهارم: ارتباط آیه 117 با آیه 116

سیاق قرآنی و رد شرک

درنگ: آیه 117، در پاسخ به آیه 116 (وَقَالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَدًا)، با تبیین بداعت الهی و قاطعیت اراده، شرک را رد کرده و توحید را تثبیت می‌کند.

آیه 116، شبهه اتخاذ ولد توسط خداوند را نفی می‌کند و تأکید دارد که همه موجودات آسمان‌ها و زمین، متعلق به خداوند و فرمانبردار او هستند. آیه 117، با معرفی خداوند به عنوان مبدع آسمان‌ها و زمین و قاضی امور خلقت، این نفی را تقویت کرده و شرک را به چالش می‌کشد. بداعت الهی و قاطعیت اراده (قَضَىٰ)، نشان می‌دهد که خداوند نیازی به فرزند ندارد، زیرا همه عالم تحت اراده اوست.

چالش فهم ارتباط

درنگ: فهم ارتباط آیه 117 با آیه 116، نیازمند بررسی دقیق سیاق قرآنی و استخراج ظرایف است. این ارتباط، توحید را در برابر شرک برجسته می‌سازد.

ارتباط میان این دو آیه، چون رشته‌ای نامرئی، توحید را به نفی شرک پیوند می‌دهد. آیه 117، با تبیین قدرت مطلق الهی، شبهه فرزند داشتن خداوند را بی‌معنا می‌سازد، زیرا مبدع آسمان‌ها و زمین، خود همه امور را با اراده قاطع هدایت می‌کند. این ارتباط، مخاطب را به تأمل در سیاق قرآنی و کشف ظرایف آن دعوت می‌کند.

جمع‌بندی بخش چهارم

آیه 117، در ادامه آیه 116، با تبیین بداعت و قاطعیت الهی، شرک را نفی کرده و توحید را استوار می‌سازد. این ارتباط، نشان‌دهنده پیوستگی معارف قرآنی و ضرورت فهم سیاق در تفسیر است.

بخش پنجم: توحید در عمل و عبادت

نماز و توحید

درنگ: نماز حقیقی، با إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ محقق می‌شود. این عبادت، توحید را در عمل نشان می‌دهد و از مکانیک صرف فراتر می‌رود.

نماز، چون آیینه‌ای که حقیقت توحید را بازتاب می‌دهد، با عبارت “إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ” به اوج خود می‌رسد. این عبادت، از مکانیک صرف فراتر رفته و اراده الهی را در دل بنده زنده می‌کند. عبادات مکانیکی، مانند نمازهای حفظی یا آداب غیرخالصانه، فاقد قاطعیت الهی (قَضَىٰ) بوده و به بطلان می‌انجامند.

تحریک الهی و قَضَىٰ

درنگ: اولیای الهی، با عبادات خالصانه، خداوند را تحریک می‌کنند تا قَضَىٰ محقق شود. این تحریک، در برابر تحریک‌های منفی (مانند ابولهب) قرار دارد.

اولیای الهی، با عبادات خالصانه، چون موجی که ساحل را به حرکت درمی‌آورد، اراده الهی را تحریک می‌کنند تا قَضَىٰ در عالم تحقق یابد. در مقابل، تحریک‌های منفی، مانند آنچه در آیه “تَبَّتْ يَدَا أَبِي لَهَبٍ وَتَبَّ” آمده، نشان‌دهنده ناسپاسی و شرک است که عاقبت آن تباهی است.

تَبَّتْ يَدَا أَبِي لَهَبٍ وَتَبَّ ۝ مَا أَغْنَىٰ عَنْهُ مَالُهُ وَمَا كَسَبَ ۝ سَيَصْلَىٰ نَارًا ذَاتَ لَهَبٍ

ترجمه: بریده باد دست‌های ابولهب و نابود باد او. مالش و آنچه به دست آورد، او را بی‌نیاز نکرد. به زودی در آتشی شعله‌ور درآید.

جمع‌بندی بخش پنجم

توحید در عمل، با عبادات خالصانه و درک قاطعیت الهی (قَضَىٰ) محقق می‌شود. نماز حقیقی، توحید را در دل بنده زنده می‌کند، در حالی که عبادات مکانیکی، از این حقیقت به دورند. اولیای الهی، با تحریک اراده الهی، راه را برای تحقق قَضَىٰ هموار می‌سازند.

بخش ششم: ضرورت تحقیق علمی و آکادمیک

آزمایشگاه توحید

درنگ: فهم دخالت اراده الهی (قَضَىٰ) در عالم، نیازمند ایجاد آزمایشگاه‌های علمی برای بررسی نظام مقطعی، چرخشی، و تبدیلی خلقت است.

جهان هستی، چون آزمایشگاهی عظیم، منتظر کاوش‌های علمی است تا دخالت اراده الهی در نظام خلقت بررسی شود. علم مدرن، در شناخت ذرات عالم به نادانی رسیده، اما قرآن کریم، با تبیین قَضَىٰ، از اراده‌ای خاص سخن می‌گوید که در هر تعین عالم دخالت دارد. این دعوت به تحقیق، پلی است میان علم و دین.

نقد علم دینی و اصالت تحقیق

درنگ: نقد مدارک غیراصیل و دعوت به تحقیق مستقل، بر ضرورت اصالت در فهم قرآن کریم تأکید دارد. این تحقیق، حتی با استفاده از منابع دیگران، ارزشمند است.

نقد رویکردهای غیراصیل در علم دینی، چون آینه‌ای که حقیقت را بازتاب می‌دهد، بر ضرورت تحقیق مستقل و ژرف در معارف قرآنی تأکید دارد. این تحقیق، مخاطبان را به کاوش در ظرایف قرآنی و کشف ارتباط میان آیات دعوت می‌کند.

جمع‌بندی بخش ششم

فهم توحید و قاطعیت الهی، نیازمند رویکردی علمی و تحقیق‌محور است. ایجاد آزمایشگاه‌های علمی برای بررسی دخالت اراده الهی و نقد رویکردهای غیراصیل، راه را برای احیای معرفت قرآنی هموار می‌سازد.

جمع‌بندی نهایی

آیه 117 سوره بقره، چون نگینی در تاج معارف قرآنی، توحید افعالی و قاطعیت اراده الهی را به نمایش می‌گذارد. این آیه، با تبیین بداعت الهی و قَضَىٰ، شرک را نفی کرده و عالم را آفریده‌ای شعورمند معرفی می‌کند. ارتباط این آیه با آیه 116، رد شبهه اتخاذ ولد و تثبیت توحید را نشان می‌دهد. مفاهیم متشابه، به نادانی مخاطب بازمی‌گردد، و فهم دقیق آیات، این تشابه را برطرف می‌سازد. عبادات خالصانه، توحید را در عمل زنده می‌کند، و تحقیق علمی، راه را برای کشف حقایق قرآنی هموار می‌سازد. این تفسیر، مخاطبان را به تأمل در ظرایف قرآنی و بازنگری در الهیات سنتی دعوت می‌کند، تا چون ستارگانی در آسمان معرفت، به سوی حقیقت الهی هدایت شوند.

با نظارت صادق خادمی