در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تفسیر 409

متن درس





تفسیر آیه 117 سوره بقره

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، جلسه (409)

تفسیر آیه 117 سوره بقره: کاوش در مفهوم بدیع السماوات و الارض و معرفت قرآنی نسبت به ارض

مقدمه

تفسیر آیه 117 سوره بقره، با تمرکز بر عبارت «بَدِیعُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ»، دریچه‌ای به سوی فهم عظمت خلقت الهی و جایگاه والای معرفت قرآنی در تبیین ویژگی‌های زمین (ارض) و آسمان‌ها (سماوات) می‌گشاید. این نوشتار، با رویکردی علمی و معرفتی، به بررسی ابعاد گوناگون این آیه پرداخته و می‌کوشد تا نشان دهد که قرآن کریم، به عنوان کتاب هدایت و فرقان، چگونه معرفتی جامع و فراتر از دانش بشری در باب ارض ارائه می‌دهد. ساختار این اثر به گونه‌ای تنظیم شده که با زبانی فاخر، نظام‌مند و متناسب با فضای آکادمیک، برای پژوهشگران و مخاطبان تحصیل‌کرده، به ویژه در حوزه علوم قرآنی، قابل استفاده باشد. آیات قرآنی با اعراب کامل و ترجمه‌ای دقیق ارائه شده‌اند تا اصالت و دقت متن حفظ گردد. هدف، پاسخ به این پرسش بنیادین است که آیا قرآن کریم، به عنوان منبعی الهی، توانایی ارائه معرفتی فراتر از دانش بشری در شناخت ارض را داراست؟

بخش اول: عظمت خلقت در عبارت بدیع السماوات و الارض

مفهوم بدیع و جایگاه سماوات و ارض در قرآن کریم

بَدِیعُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ

پدیدآورنده آسمان‌ها و زمین

عبارت «بَدِیعُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ» به خلاقیت بی‌همتای الهی در آفرینش آسمان‌ها و زمین اشاره دارد. «بدیع» به معنای آفرینش بدون پیشینه و نمونه، بر خلقت ابتکاری و بی‌مانند خداوند دلالت می‌کند، گویی نقشی بی‌بدیل بر بوم هستی ترسیم شده که هیچ قلم بشری را یارای تقلید آن نیست. قرآن کریم در 771 مورد به سماوات و ارض اشاره کرده که 310 مورد آن به ارض اختصاص دارد. این کثرت، چونان نغمه‌ای مکرر در سمفونی خلقت، نشان‌دهنده عظمت این دو مفهوم در نظام معرفتی قرآن است.

درنگ: کثرت ذکر سماوات و ارض (771 مورد) در قرآن کریم، نشانه‌ای از محوریت این دو مفهوم در تبیین نظام خلقت است. این فراوانی، دعوتی است به تأمل در عظمت و پیچیدگی‌های زمین و آسمان‌ها.

در فرهنگ قرآنی، تکرار یک مفهوم، چونان چراغی است که راه را برای کاوش در عمق معانی روشن می‌کند. همان‌گونه که اسم «الله» به دلیل کثرت، عظمت بی‌مانندی را نمایان می‌سازد، سماوات و ارض نیز با تکرار مکرر، جایگاه محوری خود را در تبیین نظام آفرینش نشان می‌دهند.

اهمیت کثرت و قلت در اسمای الهی و عناوین قرآنی

در نظام اسمایی قرآن کریم، فراوانی یا قلت یک عنوان، چونان کلیدی است که درهای معرفت را می‌گشاید. اسم «صمد»، با یک‌بار ذکر در سوره توحید، چونان قله‌ای استوار، عظمت بی‌همتای الهی را نشان می‌دهد، در حالی که کثرت ذکر «الله» بر جامعیت و محوریت آن دلالت دارد. سماوات و ارض، با 771 مورد ذکر، از جمله عناوینی‌اند که به دلیل فراوانی، اهمیت ویژه‌ای در نظام معرفتی قرآن دارند. این اصل، ریشه در روش‌شناسی تفسیری دارد که کثرت یا قلت را نشانه‌ای از وزن معرفتی یک مفهوم می‌داند.

درنگ: فراوانی یا قلت عناوین در قرآن کریم، چونان نشانه‌هایی است که عظمت و اهمیت آن‌ها را در نظام معرفتی الهی آشکار می‌سازد. سماوات و ارض، با کثرت ذکر، محور تأملات علمی و فلسفی‌اند.

تقدم ارض بر سماوات به اعتبار قرب

در ترتیب آیات قرآنی، ارض معمولاً پس از سماوات ذکر می‌شود، گویی سماوات چونان آسمانی بلند، مقدم بر زمین خاکی است. اما این تقدم و تأخر، به قرب وجودی انسان به ارض و قرب سماوات به عوالم متعالی اشاره دارد. انسان، چونان مسافری که از زمین آغاز می‌کند، از ارض به سوی سماوات حرکت می‌کند. ارض، به دلیل نزدیکی به تجربه زیسته انسان، نقطه شروع تأملات معرفتی است، در حالی که سماوات، به دلیل ماهیت متعالی، نیازمند تأملی عمیق‌تر است.

این ترتیب، چونان نقشه‌ای است که از محسوس به نامحسوس راه می‌نماید. قرب ارض به انسان، به دسترسی مستقیم او به زمین و تجربه‌های ملموسش اشاره دارد، در حالی که سماوات، چونان افقی دور، ذهن را به سوی تأملات متعالی هدایت می‌کند.

مفرد بودن ارض و مفهوم طبقات

ارض در قرآن کریم همواره به صورت مفرد آمده و هیچ‌گاه به شکل جمع (ارضین) ذکر نشده است. این مفرد بودن، چونان نشانه‌ای از وحدت وجودی زمین است، اما وجود طبقات در ارض، به لایه‌های مختلف آن، از پوسته تا هسته، اشاره دارد. این طبقات، گویی مراتب وجودی زمین‌اند که در حکم واحدی متحد شده‌اند.

در علوم طبیعی، زمین از لایه‌های گوناگون تشکیل شده که می‌تواند با مفهوم طبقات قرآنی همخوانی داشته باشد. این دیدگاه، امکان تأویل علمی آیات قرآنی را فراهم می‌آورد، بدون آنکه به معنای جمع صریح ارض باشد. گویی قرآن کریم، با زبان وحی، به ساختار چندلایه زمین اشاره کرده است.

نتیجه‌گیری بخش اول

بخش نخست، با تمرکز بر عبارت «بَدِیعُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ»، نشان داد که قرآن کریم، سماوات و ارض را به عنوان دو رکن اصلی خلقت معرفی می‌کند. کثرت ذکر این دو مفهوم، دعوتی است به تأمل در عظمت و پیچیدگی‌های آن‌ها. تقدم و تأخر ارض و سماوات، به ترتیب معرفتی از محسوس به نامحسوس اشاره دارد، و مفرد بودن ارض، وحدت وجودی آن را با وجود طبقاتش نشان می‌دهد.

بخش دوم: چیستی ارض در قرآن کریم و چالش‌های علمی

پرسش از چیستی ارض در قرآن کریم

قرآن کریم، با 310 مورد ذکر ارض، پرسشی بنیادین را پیش روی ما می‌نهد: این آیات، ارض را چگونه معرفی می‌کنند؟ ارض چیست؟ چه موجودی است؟ چه صفات، آثار و خصوصیاتی دارد؟ این پرسش، چونان آینه‌ای است که ما را به بازخوانی آیات قرآنی با نگاهی علمی و فلسفی دعوت می‌کند.

در صدر اسلام، علوم و فنون به گستردگی امروز نبودند، اما قرآن کریم با 310 مورد ذکر ارض، گویی از همان آغاز، به عمق و پیچیدگی این مفهوم توجه داشته است. این کثرت، نه تکراری بی‌حاصل، بلکه دعوتی است به کاوش در چیستی زمین و ویژگی‌های آن.

درنگ: 310 مورد ذکر ارض در قرآن کریم، دعوتی است به بررسی علمی و فلسفی ویژگی‌ها، صفات و آثار زمین، که فراتر از تکرار لفظی، به عمق معرفتی این مفهوم اشاره دارد.

چالش علمی قرآن در برابر دانش بشری

پرسش از میزان برد علمی قرآن کریم در تبیین ویژگی‌های ارض، چونان آزمونی است که جامعیت این کتاب الهی را به محک می‌کشد. آیا قرآن کریم، به عنوان منبعی وحیانی، معرفتی فراتر از دانش بشری ارائه می‌دهد؟ این پرسش، نه از سر تردید، بلکه از سر تعهد به تبیین عظمت قرآن مطرح می‌شود.

اگر قرآن کریم تنها به معرفت زمان نزول خود محدود باشد، نمی‌تواند کتابی برای همه اعصار باشد. از این‌رو، بررسی آیات ارض با ابزارهای علمی مدرن، آزمونی است برای اثبات جامعیت و وحیانی بودن قرآن.

انتظار دانشمندان از قرآن کریم

دانشمندان معاصر، چونان کاوشگرانی که در جست‌وجوی حقیقت‌اند، انتظار دارند که قرآن کریم، به عنوان کتاب وحی، معرفتی عمیق و فراتر از دانش بشری در باب ارض ارائه دهد. این انتظار، گویی قرآن را در برابر آزمونی علمی قرار می‌دهد که پاسخ به آن، نیازمند تحلیل دقیق و نظام‌مند آیات است.

اگر قرآن کریم بتواند قواعد و فرمول‌هایی ارائه دهد که دانش بشری هنوز به آن‌ها نرسیده، این امر، چونان مشعلی فروزان، عظمت وحیانی آن را آشکار خواهد ساخت.

درنگ: انتظار دانشمندان از قرآن کریم، ارائه معرفتی فراتر از دانش بشری در باب ارض است. پاسخ به این انتظار، آزمونی برای اثبات جامعیت و وحیانی بودن قرآن است.

کثرت آیات ارض و سماوات و محتوای علمی آن‌ها

771 مورد ذکر سماوات و ارض، پرسشی اساسی را مطرح می‌کند: این آیات چه میزان معرفت علمی به ما ارائه می‌دهند؟ آیا این موارد، صرفاً تکرار لفظی‌اند یا حاوی قواعد، قوانین و معرفتی علمی‌اند؟ این پرسش، چونان کلیدی است که درهای کاوش علمی در قرآن کریم را می‌گشاید.

اگر این آیات تنها به جنبه‌های ادبی یا معنوی محدود شوند، نمی‌توانند پاسخگوی نیازهای علمی بشر باشند. از این‌رو، استخراج قواعد علمی از این آیات، وظیفه‌ای معرفتی است که بر دوش عالمان دینی نهاده شده است.

قرآن کریم و علوم طبیعی

قرآن کریم، به عنوان کتاب وحی، باید معرفتی جامع در باب ارض ارائه دهد که با علوم طبیعی، از فیزیک و شیمی گرفته تا زیست‌شناسی، همخوانی داشته باشد. این معرفت، گویی نقشه‌ای است که نه تنها با دانش بشری هماهنگ است، بلکه فراتر از آن، راه را برای اکتشافات آینده روشن می‌کند.

اگر قرآن کریم بتواند قواعدی ارائه دهد که علوم مدرن به آن‌ها نرسیده، این امر، نشانه‌ای از جامعیت و وحیانی بودن آن خواهد بود.

نتیجه‌گیری بخش دوم

بخش دوم، با تمرکز بر چیستی ارض در قرآن کریم، نشان داد که 310 مورد ذکر ارض، دعوتی است به کاوش در ویژگی‌ها و صفات زمین با نگاهی علمی. چالش علمی قرآن در برابر دانش بشری، آزمونی است که جامعیت این کتاب الهی را به محک می‌کشد. انتظار دانشمندان از قرآن کریم، ارائه معرفتی فراتر از دانش بشری است که پاسخ به آن، نیازمند تحلیل دقیق و نظام‌مند آیات است.

بخش سوم: معرفت قرآنی در سه فاز و نقد رویکردهای سنتی

سه فاز معرفت قرآنی نسبت به ارض

معرفت قرآنی نسبت به ارض را می‌توان در سه فاز بررسی کرد:

  1. معرفتی که بشر از گذشته می‌فهمد: آیاتی که به مفاهیمی مانند احیای زمین پس از مرگش اشاره دارند، با دانش بشری در گذشته همخوانی دارند.
  2. یُحْیِی الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا

    زمین را پس از مرگش زنده می‌کند

    این آیه، به چرخه‌های طبیعی مانند تجدید حیات گیاهان در بهار اشاره دارد که با دانش بشری در گذشته هماهنگ است.

  3. معرفتی که با علم مدرن تأیید می‌شود: ویژگی‌هایی از ارض که علم مدرن، مانند لایه‌های زمین یا خصوصیات فیزیکی آن، به آن‌ها رسیده و قرآن نیز آن‌ها را تأیید می‌کند.
  4. معرفتی فراتر از دانش کنونی: قواعد و فرمول‌هایی که فراتر از دانش بشری کنونی‌اند و در آینده فهمیده خواهند شد.

این تقسیم‌بندی، چونان نقشه‌ای سه‌بعدی، جامعیت قرآن کریم را نشان می‌دهد. قرآن نه تنها با دانش گذشته و حال هماهنگ است، بلکه معرفتی فراتر از زمان ارائه می‌دهد که نیازمند کاوش‌های آینده است.

درنگ: معرفت قرآنی نسبت به ارض در سه فاز: هماهنگ با دانش گذشته، تأیید شده توسط علم مدرن، و فراتر از دانش کنونی، جامعیت این کتاب الهی را نشان می‌دهد.

نقد ادعاهای علمی گذشته

ادعاهای عالمان گذشته مبنی بر جامعیت علمی، که خود را «جامع المنقول و معقول» می‌دانستند، در برابر دانش مدرن ناکافی است. این نقد، چونان تلنگری است که ضرورت بازنگری در نظام معرفتی سنتی را یادآور می‌شود. دانش بشری در گذشته، به دلیل محدودیت‌های زمانی، نمی‌توانست به عمق پیچیدگی‌های ارض پی ببرد، اما قرآن کریم، گویی از همان آغاز، به این پیچیدگی‌ها توجه داشته است.

تحولات اجتماعی و علمی و نقش قرآن

تحولات اجتماعی و علمی، چونان جریانی خروشان، جوامع را از سادگی به سوی پیشرفت هدایت کرده‌اند. به عنوان مثال، قم از یک قنات ساده به استانی پیشرفته تبدیل شده است. این تحول، گویی مثالی است از ظرفیت رشد و توسعه بشری که می‌تواند با الهام از قرآن کریم، به سوی معرفتی عمیق‌تر حرکت کند.

قرآن کریم، چونان منبعی لایزال، می‌تواند راهنمای این تحولات باشد، به شرطی که با نگاهی علمی و معرفتی مورد کاوش قرار گیرد.

اهمیت علوم طبیعی در فهم آیات قرآنی

علوم طبیعی (طبیعیات) و منطق، چونان دو بال معرفت، در گذشته از علوم محوری در حوزه‌های علمیه بودند، اما به دلیل عدم توجه کافی، از رونق افتاده‌اند. این علوم، ابزارهایی ضروری برای تحلیل آیات ارض و سماوات‌اند. احیای این علوم، گویی بازگرداندن جانی تازه به پیکر علم دینی است.

طبیعیات، با مطالعه قوانین حاکم بر طبیعت، می‌تواند به فهم عمیق‌تر آیات قرآنی کمک کند و راه را برای تبیین علمی آن‌ها هموار سازد.

نقد فرهنگ حفظ قرآن و ضرورت فهم علمی

حفظ قرآن کریم، بدون فهم علمی و معرفتی، چونان ظرفی تهی است که تنها صورتی زیبا دارد، اما از محتوا خالی است. قرآن کریم، نه تنها کتاب هدایت معنوی، بلکه نقشه‌ای مهندسی برای عالم و آدم است که نیازمند تحلیل علمی و استخراج قواعد معرفتی است.

این نقد، به فرهنگ نادرست تأکید بر حفظ قرآن به جای فهم آن اشاره دارد. گویی حفظ قرآن، بدون تأمل در معانی آن، چونان خواندن نغمه‌ای است بدون درک موسیقی آن.

درنگ: قرآن کریم، نقشه‌ای مهندسی برای عالم و آدم است. تأکید بر حفظ آن، بدون فهم علمی، نمی‌تواند پاسخگوی نیازهای معرفتی بشر باشد.

قرآن کریم به عنوان کتاب هدایت و فرقان

هُدًى لِلنَّاسِ وَبَیِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَىٰ وَالْفُرْقَانِ

هدایت برای مردم و نشانه‌های روشن از هدایت و فرقان

قرآن کریم، به عنوان کتاب هدایت، نه تنها به موعظه محدود نمی‌شود، بلکه شامل علوم و معرفتی است که فرقان (تمیز حق از باطل) را فراهم می‌کند. فرقان، چونان معیاری است که حق را از باطل جدا می‌سازد و به جنبه علمی و معرفتی قرآن اشاره دارد.

این آیه، گویی مشعلی است که راه هدایت علمی و معنوی را روشن می‌کند و نشان می‌دهد که قرآن کریم، منبعی جامع برای همه ابعاد زندگی بشر است.

نتیجه‌گیری بخش سوم

بخش سوم، با بررسی معرفت قرآنی در سه فاز، نشان داد که قرآن کریم، نه تنها با دانش گذشته و حال هماهنگ است، بلکه معرفتی فراتر از زمان ارائه می‌دهد. نقد رویکردهای سنتی، از جمله تأکید بر حفظ قرآن و غفلت از علوم طبیعی، دعوتی است به بازنگری در نظام معرفتی دینی. قرآن کریم، به عنوان کتاب هدایت و فرقان، منبعی لایزال برای کشف قواعد علمی و معرفتی است.

بخش چهارم: قرآن کریم و آینده علم

استخراج فرمول‌های علمی از قرآن کریم

قرآن کریم، چونان گنجینه‌ای از معرفت، حاوی فرمول‌ها، صفات و خصوصیات علمی است که هنوز به ذهن بشر راه نیافته است. این فرمول‌ها، در سه مرتبه قابل بررسی‌اند: بخشی که در گذشته فهمیده شده، بخشی که با علم مدرن همخوانی دارد، و بخشی که فراتر از دانش کنونی است و در آینده فهمیده خواهد شد.

استخراج این فرمول‌ها، چونان کندوکاو در معدنی گران‌بهاست که وظیفه عالمان دینی را در برابر چالش‌های علمی برجسته می‌سازد.

درنگ: قرآن کریم حاوی فرمول‌ها و قواعد علمی است که بخشی از آن‌ها هنوز برای بشر ناشناخته‌اند. استخراج این معرفت، وظیفه‌ای خطیر برای عالمان دینی است.

آزمون قرآن کریم در برابر دانشمندان

جهان معاصر، چونان محکمه‌ای است که قرآن کریم را به آزمون فرا می‌خواند. اگر قرآن کریم بتواند قواعدی ارائه دهد که دانش بشری به آن‌ها نرسیده، گویی ساحران فرعون در برابر عصای موسی، در برابر عظمت آن سر تعظیم فرود خواهند آورد.

این آزمون، نه تنها عظمت قرآن کریم را نشان می‌دهد، بلکه دعوتی است به عالمان دینی برای بازخوانی آیات با نگاهی علمی و پاسخگویی به چالش‌های دانش مدرن.

نقش قرآن کریم در هدایت علمی بشر

قرآن کریم، به عنوان کتاب هدایت، نه تنها راهنمای معنوی، بلکه منبعی برای هدایت علمی بشر است. این کتاب، چونان نقشه‌ای است که راه را برای اکتشافات علمی آینده روشن می‌کند و می‌تواند دانشمندان را به سوی کشفیاتی هدایت کند که هنوز در پرده ابهام است.

اگر دانشمندان بتوانند از آیات قرآنی قواعدی استخراج کنند که فراتر از دانش کنونی است، این امر، گویی گواهی است بر وحیانی بودن قرآن کریم.

نتیجه‌گیری بخش چهارم

بخش چهارم، با تأکید بر نقش قرآن کریم در آینده علم، نشان داد که این کتاب الهی، حاوی قواعد و فرمول‌هایی است که می‌تواند دانش بشری را به سوی افق‌های جدید هدایت کند. آزمون قرآن در برابر دانشمندان، دعوتی است به کاوش علمی در آیات و اثبات عظمت وحیانی آن.

جمع‌بندی نهایی

تفسیر آیه 117 سوره بقره، با محوریت عبارت «بَدِیعُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ»، دریچه‌ای به سوی فهم عظمت خلقت الهی و جایگاه علمی قرآن کریم گشود. این نوشتار، با بررسی 771 مورد ذکر سماوات و ارض، به ویژه 310 مورد ارض، نشان داد که قرآن کریم، نه تنها به جنبه‌های معنوی، بلکه به ویژگی‌های مادی و طبیعی زمین توجه دارد. معرفت قرآنی در سه فاز بررسی شد: هماهنگ با دانش گذشته، تأیید شده توسط علم مدرن، و فراتر از دانش کنونی. این تقسیم‌بندی، جامعیت قرآن کریم را به عنوان کتابی برای همه اعصار نشان می‌دهد.

نقد فرهنگ حفظ قرآن و تأکید بر فهم علمی، دعوتی است به بازنگری در رویکردهای سنتی به علم دینی. قرآن کریم، به عنوان نقشه‌ای مهندسی برای عالم و آدم، نیازمند تحلیل علمی و استخراج قواعد معرفتی است. این نوشتار، جامعه علمی اسلامی را به بازخوانی آیات قرآنی با رویکردی علمی و پاسخگویی به چالش‌های دانش مدرن فرا می‌خواند. اگر قرآن کریم بتواند قواعدی ارائه دهد که دانش بشری به آن‌ها نرسیده، این امر، چونان مشعلی فروزان، عظمت و وحیانی بودن آن را آشکار خواهد ساخت.

امید است که این تحلیل، گامی در جهت فهم عمیق‌تر حقایق قرآنی و احیای رسالت علمی حوزه‌های علمیه باشد، تا چونان ستارگانی در آسمان معرفت، راه را برای آیندگان روشن سازد.

با نظارت صادق خادمی