در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تفسیر 443

متن درس






تفسیر آیه ۱۳۳ سوره بقره

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره جلسه (۴۴۳)

تفسیر آیه ۱۳۳ سوره بقره: تبیین توحید، نظام‌مندی و نقد کثرت دینی

مقدمه

آیه ۱۳۳ سوره بقره، چونان نگینی درخشان در کلام وحی، وصیت حضرت یعقوب (ع) به فرزندانش را در لحظات پایانی حیاتش به تصویر می‌کشد و بر محوریت توحید، تسلیم در برابر خداوند و پرهیز از کثرت دینی تأکید می‌ورزد. این آیه، در ادامه آیات پیشین، دین را به‌سان نظامی معرفی می‌کند که بر سه رکن اراده، نظام‌مندی و حقانیت استوار است. با نقدی عمیق بر کثرت‌گرایی دینی و بی‌خدایی، این آیه راه سعادت را در دینداری توحیدی، حنیف و قیم ترسیم می‌کند. در این نوشتار، با رویکردی علمی و نظام‌مند، محتوای آیه به‌گونه‌ای بازنویسی شده که برای مخاطبان متخصص و دانشگاهی، به‌ویژه در سطح تحصیلات تکمیلی، قابل‌استفاده باشد. تمامی مفاهیم و جزئیات اصلی با شرح و تفصیل کامل حفظ شده و با زبانی فاخر و ادبی، اما در عین حال دقیق و آکادمیک، ارائه می‌گردد. تمثیلات و استعارات فاخر، چونان جویبارهایی روان، برای غنای متن به‌کار گرفته شده‌اند تا ضمن حفظ اصالت علمی، جذابیتی معنوی به کلام افزوده شود.

بخش اول: تبیین آیه و چارچوب توحیدی

متن و ترجمه آیه

أَمْ كُنْتُمْ شُهَدَاءَ إِذْ حَضَرَ يَعْقُوبَ الْمَوْتَ إِذْ قَالَ لِبَنِيهِ مَا تَعْبُدُونَ مِنْ بَعْدِي قَالُوا نَعْبُدُ إِلَٰهَكَ وَإِلَٰهَ آبَائِكَ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ إِلَٰهًا وَاحِدًا وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ

ترجمه: آیا شما شاهد بودید هنگامی که مرگ یعقوب را دربرگرفت؟ آن‌گاه که به فرزندانش گفت: پس از من چه را می‌پرستید؟ پاسخ دادند: ما خدای تو و خدای پدرانت، ابراهیم و اسماعیل و اسحاق را می‌پرستیم، خدایی یگانه، و ما در برابر او تسلیم هستیم.

این آیه، چونان آیینه‌ای صیقل‌یافته، گفت‌وگوی حضرت یعقوب (ع) با فرزندانش را بازتاب می‌دهد و بر ضرورت پایبندی به توحید و تسلیم در برابر خداوند تأکید می‌ورزد. پرسش یعقوب (ع) از فرزندانش، نه‌تنها وصیتی معنوی، بلکه آزمونی برای سنجش ایمان و اخلاص آن‌هاست.

راستای واحد آیه

درنگ: آیه ۱۳۳ سوره بقره، با ترویج توحید و تسلیم، راستای واحدی را دنبال می‌کند و کثرت و انحرافات دینی را نقد می‌کند.

این آیه، در پیوند با آیات پیشین سوره بقره، بر پیوستگی دین توحیدی تأکید دارد. راستای واحد، همان دین حنیف و قیمی است که در سیره انبیا، از ابراهیم تا یعقوب، متجلی است. این دیدگاه با آیه مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا (النحل: ۱۲۳) هم‌خوانی دارد که بر دین ابراهیم به‌عنوان الگویی توحیدی تأکید می‌کند.

شاخصه‌های دینداری موفق

درنگ: دینداری موفق، نیازمند سه رکن اراده، نظام‌مندی و حقانیت الهی است.

دینداری، چونان بنایی استوار، بر سه پایه استوار است: اراده‌ای محکم، نظامی منسجم و حقانیتی الهی. اراده و نظام‌مندی به‌تنهایی کافی نیستند؛ آنچه دین را به‌سوی سعادت هدایت می‌کند، حقانیت آن است که در دین اسلام تجلی یافته است. این مفهوم با آیه إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ (آل عمران: ۱۹) هم‌سو است که اسلام را به‌عنوان دین مقبول الهی معرفی می‌کند.

بخش دوم: نقد کثرت دینی و بی‌خدایی

کثرت دینی و انحراف

درنگ: کثرت دینی، با وجود اراده و نظام‌مندی، به دلیل فقدان توحید، به گمراهی و نابودی دین می‌انجامد.

بسیاری از ادیان و مکاتب، با وجود اراده‌ای قوی و نظامی منسجم، به دلیل فقدان مبنای توحیدی، به گمراهی می‌انجامند. کثرت دینی، چونان شاخه‌های پراکنده‌ای از درخت حقیقت، دین را از اصالت خود تهی می‌کند. این دیدگاه با آیه وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا (الأنفال: ۴۶) هم‌خوانی دارد که اختلاف و تفرقه را عامل شکست می‌داند.

بی‌خدایی و پیامدهای آن

درنگ: بی‌خدایی، چه به‌صورت لائیسیته یا کفر، انسان را از نظام الهی و سعادت محروم می‌کند.

بی‌خدایی، چونان تاریکی‌ای که نور حقیقت را فرومی‌بلعد، انسان را از نظام الهی محروم می‌سازد. این انحراف، چه در قالب لائیسیته یا کفر آشکار، مانع از دستیابی به سعادت است. این مفهوم با آیه وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا (طه: ۱۲۴) هم‌سو است که زندگی تنگ و دشوار را نتیجه اعراض از یاد خدا می‌داند.

خطر دینداری غیرحق

درنگ: دینداری غیرحق، به دلیل تعصب و فقدان توحید، گاهی زیان‌بارتر از بی‌دینی است.

دینداری غیرحق، چونان آتشی که به‌جای روشنی، ویرانی می‌آفریند، به دلیل فقدان توحید و گرایش به تعصب، گاه زیانی بیش از بی‌دینی به بار می‌آورد. این مفهوم با آیه أَفَغَيْرَ دِينِ اللَّهِ يَبْغُونَ (آل عمران: ۸۳) هم‌خوانی دارد که هر دینی جز دین الهی را ناپذیرفتنی می‌داند.

بخش سوم: توحید، خلوص و تسلیم

اهمیت توحید و خلوص

درنگ: توحید، خلوص و اسلام، مسیر انبیا و تنها راه سعادت است.

توحید، چونان ستاره‌ای درخشان در آسمان هدایت، انسان را از کثرت و بی‌خدایی نجات می‌دهد. خلوص و تسلیم، که در دین اسلام متجلی است، راه انبیا را هموار می‌سازد. این مفهوم با آیه صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ دِينًا قِيَمًا (الأنعام: ۱۶۱) هم‌سو است که دین قیم را صراط مستقیم می‌داند.

عبادت و معرفت

درنگ: عبادت، متفرع بر معرفت است و بدون شناخت الهی، عبادت اصیل محقق نمی‌شود.

عبادت، چونان میوه‌ای است که از درخت معرفت می‌روید. بدون شناخت الهی، عبادت به عادت یا ظاهرگرایی تقلیل می‌یابد. این دیدگاه با آیه لِيَعْبُدُونِ (الذاريات: ۵۶) هم‌خوانی دارد که هدف خلقت را عبادت خدا می‌داند، اما این عبادت را مبتنی بر معرفت می‌شمارد.

حکمت نظری و عملی

درنگ: نَعْبُدُ إِلَٰهًا وَاحِدًا، حکمت نظری (معرفت) و وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ، حکمت عملی (تسلیم) است.

معرفت به خدای یگانه، چونان بذری است که در دل مؤمن کاشته می‌شود و تسلیم به او، میوه‌ای است که از این بذر می‌روید. این دو، چونان دو بال، مؤمن را به‌سوی سعادت پرواز می‌دهند. این مفهوم با اصول فلسفی و عرفانی هم‌خوانی دارد.

تسلیم و دعای مؤمن

درنگ: دعای مؤمن، مانند «وَافْعَلْ بِي مَا أَنْتَ أَهْلُهُ»، نشانه تسلیم کامل به اراده الهی است.

دعای مؤمن، چونان آوایی از عمق جان، نفی خودمحوری و پذیرش اراده الهی را فریاد می‌زند. این دعا، که در روایات به‌عنوان نشانه تسلیم کامل آمده، مؤمن را به مقام خلوص می‌رساند.

بخش چهارم: نقد ادعاها و انحرافات دینی

عدم صداقت فرزندان یعقوب

درنگ: فرزندان یعقوب، با وجود ادعای توحید، در عمل به شرک و انحراف گراییدند.

ادعای فرزندان یعقوب، چونان کلامی توخالی، در عمل به شرک و انحراف منتهی شد. تاریخ نشان می‌دهد که نسل‌های بعدی، به‌جای توحید، به یهودیت، نصرانیت و دیگر انحرافات گراییدند. این دیدگاه با آیه وَمَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَهُمْ مُشْرِكُونَ (یوسف: ۱۰۶) هم‌خوانی دارد.

انحراف نسل‌های بعدی

درنگ: نسل‌های بعدی انبیا، به‌جای توحید، به کثرت دینی و انحرافات گراییدند.

نسل‌های بعدی، چونان قایق‌هایی بی‌لنگر، از ساحل توحید دور شدند و به امواج کثرت دینی گرفتار آمدند. این انحراف، انبیا را نیز به خود نسبت داد و حقیقت دین را تحریف کرد. این مفهوم با آیه وَقَالَتِ الْيَهُودُ وَالنَّصَارَىٰ نَحْنُ أَبْنَاءُ اللَّهِ (المائدة: ۱۸) هم‌سو است.

تکثر فرق اسلامی

درنگ: روایت ۷۳ فرقه، کلیات فرق اسلامی است، اما مصادیق آن به صدها انشعاب می‌رسد.

تکثر فرق اسلامی، چونان شاخه‌های پراکنده‌ای از درخت وحدت، دین را از اصالت خود دور کرده است. روایت ۷۳ فرقه، تنها کلیات این انشعابات را نشان می‌دهد، درحالی‌که مصادیق آن به صدها فرقه می‌رسد. این دیدگاه با تحلیل‌های تاریخی فرق اسلامی هم‌خوانی دارد.

بخش پنجم: تحلیل لغوی و آماری

تفاوت إِلَٰه و اللَّه

درنگ: إِلَٰه، با قابلیت تکثر، به معبودهای کاذب اشاره دارد، اما اللَّه، به‌عنوان اسم خاص، تنها به خدای یگانه اطلاق می‌شود.

واژه إِلَٰه، چونان ظرفی گسترده، قابلیت تکثر و اطلاق به معبودهای کاذب را دارد، اما اللَّه، چونان نگینی یگانه، تنها به خدای واحد اختصاص دارد. در قرآن کریم، إِلَٰه ۱۴۷ بار و اللَّه ۹۸۰ بار آمده است، که این تفاوت نشان‌دهنده یگانگی اللَّه و تکثرپذیری إِلَٰه است. این مفهوم با آیه قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ (الإخلاص: ۱) هم‌خوانی دارد.

تکثر مصادیق إِلَٰه

درنگ: هر مورد از ۱۴۷ إِلَٰه در قرآن، می‌تواند میلیون‌ها مصداق، مانند مال، قدرت و هوای نفس، داشته باشد.

إِلَٰه، چونان دریایی بی‌کران، می‌تواند به هر معبودی، از مال و قدرت تا هوای نفس، اطلاق شود. این تکثر، انسان را به گمراهی می‌کشاند. آیه أَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَٰهَهُ هَوَاهُ (الجاثية: ۲۳) به روشنی این حقیقت را نشان می‌دهد که هوای نفس می‌تواند به معبودی کاذب بدل شود.

یگانگی اللَّه

درنگ: اللَّه، با ۹۸۰ ذکر، یگانه است و مصادیق متعدد ندارد.

اللَّه، چونان خورشیدی بی‌همتا، یگانه است و هیچ تکثری در آن راه ندارد. این یگانگی، معیار توحید اصیل و مانع از انحراف است. این مفهوم با آیه لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ (البقرة: ۲۵۵) هم‌خوانی دارد.

بخش ششم: روان‌شناسی و جامعه‌شناسی دینی

روان‌شناسی گناه

درنگ: گناه، نتیجه عدم باور به نظارت و قدرت الهی است که انسان را از تسلیم دور می‌کند.

گناه، چونان سایه‌ای تاریک، از عدم باور به نظارت الهی سرچشمه می‌گیرد. آیه إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصَادِ (الفجر: ۱۴) بر نظارت همیشگی خداوند تأکید دارد و نشان می‌دهد که گناه، نتیجه بی‌اعتنایی به این نظارت است.

موانع ایمان

درنگ: موانع ایمان شامل انکار خدا، کثرت معبودها و بی‌اعتنایی به نظارت الهی است.

موانع ایمان، چونان دیوارهایی بلند، انسان را از خداباوری و خداداری دور می‌کنند. این موانع، از انکار خدا تا کثرت معبودها و بی‌اعتنایی به نظارت الهی، همگی به گمراهی می‌انجامند. این مفهوم با آیه وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي (طه: ۱۲۴) هم‌خوانی دارد.

خداباوری و خداداری

درنگ: خداباوری، انگیزه دینداری است، اما خداداری، تحقق عملی توحید در زندگی است.

خداباوری، چونان جرقه‌ای است که انگیزه دینداری را برمی‌افروزد، اما خداداری، چونان شعله‌ای پایدار، توحید را در زندگی عملی می‌سازد. اولیای خدا، با خداداری، از گناه مصون می‌مانند و به سعادت می‌رسند.

نقد فلسفه غیرتوحیدی

درنگ: مفاهیم فلسفی غیرتوحیدی، مانند واجب‌الوجود، به دلیل مفهومی بودن، به هدایت و ایمان منجر نمی‌شوند.

مفاهیم فلسفی غیرتوحیدی، چونان نقشه‌هایی گمراه‌کننده، انسان را از حقیقت الهی دور می‌کنند. این مفاهیم، به دلیل فقدان ارتباط با حقیقت، به ایمان و هدایت منجر نمی‌شوند و تنها به سردرگمی می‌انجامند.

بخش هفتم: کاربرد عملی و تحلیل آماری

کاربرد عملی تفسیر

درنگ: تفسیر قرآن باید در زندگی مؤمن اثر عملی داشته باشد و به تحول درونی منجر شود.

تفسیر قرآن، چونان کلیدی برای گشودن درهای معرفت، باید به تحول درونی و اصلاح رفتار مؤمن منجر شود. این تفسیر، فراتر از انباشت دانش، باید راهنمای عملی برای دینداری اصیل باشد.

ضرورت بررسی آماری مفاسد

درنگ: بررسی آماری مفاسد در جوامع مختلف، می‌تواند تأثیر دینداری و بی‌دینی را روشن کند.

بررسی آماری مفاسد در جوامع، چونان ترازویی دقیق، می‌تواند تأثیر ادیان و مکاتب را بر رفتار اجتماعی آشکار سازد. این تحلیل، معیاری برای مقایسه ادیان و نظام‌های فکری ارائه می‌دهد.

جایگاه زیارت اهل‌بیت

درنگ: آمار نشان می‌دهد زیارت امام رضا (ع) از حج در مکه پرطرفدارتر است.

زیارت اهل‌بیت، به‌ویژه امام رضا (ع)، چونان جویباری معنوی، جایگاه ویژه‌ای در میان شیعیان دارد. آمارها نشان‌دهنده اقبال بیشتر به این زیارت نسبت به حج است که بر اهمیت معنوی اهل‌بیت تأکید دارد.

جمع‌بندی نهایی

آیه ۱۳۳ سوره بقره، چونان مشعلی فروزان، راه توحید و تسلیم را روشن می‌سازد. این آیه، با نقد کثرت دینی و بی‌خدایی، بر ضرورت اراده، نظام‌مندی و حقانیت در دینداری تأکید می‌کند. توحید، خلوص و تسلیم، مسیر انبیا و تنها راه سعادت است. تفاوت میان إِلَٰه و اللَّه، نشان‌دهنده خطر تکثر و اهمیت یگانگی الهی است. دینداری غیرحق، به دلیل تعصب و انحراف، گاه زیان‌بارتر از بی‌دینی است. خداباوری و خداداری، انسان را به سعادت می‌رساند، اما فلسفه‌های غیرتوحیدی، چونان سراب، گمراه‌کننده‌اند. بررسی آماری مفاسد و جایگاه زیارت اهل‌بیت، بر تأثیر عملی دینداری توحیدی تأکید دارد. این تفسير، مؤمنان را به بازنگری در دینداری و پایبندی به توحید دعوت می‌کند تا با تسلیم به إِلَٰهٌ وَاحِدٌ، به سعادت ابدی دست یابند.

با نظارت صادق خادمی