در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تفسیر 453

متن درس





تفسیر علمی و تخصصی سوره بقره، آیه 142

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، جلسه (453)

مقدمه

تفسیر آیه 142 سوره بقره، به عنوان گامی در راستای فهم عمیق کلام الهی، دریچه‌ای به سوی ابعاد کلامی، فلسفی، اجتماعی و معرفت‌شناختی قرآن کریم می‌گشاید. این نوشتار، با رویکردی چندوجهی و علمی، به تبیین این آیه پرداخته و با نگاهی نظام‌مند، جایگاه آن را در ساختار سوره و تعاملات میان ادیان ابراهیمی بررسی می‌کند. هدف، ارائه تحلیلی جامع و منسجم برای مخاطبان تحصیل‌کرده است که ضمن حفظ اصالت محتوای قرآنی، از تمثیلات و اشارات فاخر فارسی بهره می‌جوید تا غنای ادبی و علمی را توأمان فراهم آورد.

بخش اول: جایگاه و ساختار آیه در سوره بقره

نقش آیه 142 در معماری سوره

آیه 142 سوره بقره، به مثابه دروازه‌ای به سوی مباحث عملی و نمادین، در آغاز جزء دوم این سوره قرار گرفته و سرآغاز گفتمانی حدوداً ده تا یازده آیه‌ای درباره قبله است. این آیه، گذار از مباحث نظری و اعتقادی، نظیر وحدت دینی و محاجّه کلامی، به مسائل عینی و نمادین را رقم می‌زند. این انتقال، همانند پلی است که اندیشه را از آسمان معرفت به زمین عمل متصل می‌سازد، و جامعیت قرآن کریم را در پوشش ابعاد نظری و عملی دین به نمایش می‌گذارد.

درنگ: آیه 142، نقطه عطفی در سوره بقره است که از گفتمان‌های کلامی به نمادهای عملی گذر می‌کند، و این گذار، نشان‌دهنده جامعیت قرآن کریم در هدایت نظری و عملی است.

فرازهای تعاملی میان مسلمین و اهل کتاب

این آیه، در ادامه سلسله فرازهایی قرار دارد که تعاملات میان مسلمین و اهل کتاب، به‌ویژه یهود، را در مقاطع تاریخی و کلامی ترسیم می‌کند. این فرازها، همانند نغمه‌های یک سمفونی، مراحل تکامل گفتمان اسلامی را در مواجهه با ادیان ابراهیمی بازگو می‌کنند: از وحدت دینی در آغاز، به محاجّه کلامی در میانه، و نهایتاً به استقلال نمادین با تغییر قبله. این روند، حکایت از استراتژی تدریجی اسلام در تثبیت هویت و اقتدار خویش دارد.

بخش دوم: قبله به مثابه نماد هویت دینی

قبله: نمادی خارجی با معنایی عمیق

برخلاف موضوعات اعتقادی پیشین، نظیر وحدت یا کثرت دینی، قبله در این آیه به عنوان نمادی خارجی و عینی معرفی می‌شود که هویت و استقلال دینی اسلام را بازنمایی می‌کند. قبله، همانند پرچمی است که در بلندای معرفت افراشته شده و جهت‌گیری مؤمنان را به سوی توحید نشان می‌دهد. این نماد، نه‌تنها جهت عبادت، بلکه تمایز سبک و سیاق اسلام را از ادیان دیگر، به‌ویژه اهل کتاب، آشکار می‌سازد.

تمایز سبک و سیاق اسلام و اهل کتاب

آیه 142، با طرح مسئله تغییر قبله، پویایی و انعطاف دین اسلام را در برابر تعلق اهل کتاب به مکان خاص (بیت‌المقدس) برجسته می‌کند. اسلام، با تأکید بر هدف الهی و بی‌نیازی از تعلقات مکانی، همانند جویباری است که در هر بستر به سوی مقصد خویش جاری می‌شود، در حالی که اهل کتاب، به مکان خاص چون صخره‌ای ثابت چنگ زده‌اند. این تمایز، به تفاوت در تلقی از ماهیت عبادت و رابطه با الوهیت اشاره دارد.

درنگ: قبله در اسلام، سمبل توحید و جهت‌گیری به سوی خداست، نه مکانی ثابت که عبادت را محدود کند، و این پویایی، استقلال هویتی اسلام را نمایان می‌سازد.

بخش سوم: تحلیل واژگان و مفاهیم آیه

متن و ترجمه آیه

سَيَقُولُ السُّفَهَاءُ مِنَ النَّاسِ مَا وَلَّاهُمْ عَنْ قِبْلَتِهِمُ الَّتِي كَانُوا عَلَيْهَا ۚ قُلْ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ ۚ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ

ترجمه: به‌زودی نادانان از میان مردم خواهند گفت: چه چیز آنان را از قبله‌ای که بر آن بودند بازگرداند؟ بگو: مشرق و مغرب از آنِ خداست؛ هر که را بخواهد به راه راست هدایت می‌کند.

اخبار از مغیبات با «سَيَقُولُ»

عبارت «سَيَقُولُ» در صدر آیه، نشانه‌ای از اخبار غیبی است که خداوند از طریق وحی، پیامبر(ص) را از واکنش‌های آینده نادانان نسبت به تغییر قبله آگاه می‌سازد. این ویژگی، چونان چراغی در تاریکی آینده، اعجاز پیش‌گویانه قرآن کریم را روشن می‌کند و بر الهی بودن آن گواهی می‌دهد.

سفیهان: مخاطبان آیه

عبارت «السُّفَهَاءُ مِنَ النَّاسِ» به گروهی اشاره دارد که به دلیل فقدان تعادل فکری و رفتاری، در برابر تغییر قبله واکنش نشان می‌دهند. این نادانان، همانند پرندگانی بی‌جهت در طوفان، فاقد منش و نظام فکری من cerrسجم‌اند و از درک حقیقت عبادت عاجزند.

ناس: کف انسانیت

واژه «ناس» در قرآن کریم، به پایین‌ترین مرتبه انسانیت اشاره دارد که شامل مؤمن، کافر، فاجر و ظالم می‌شود. نادانان (سفیهان)، حتی از این سطح نیز فروترند، گویی در ژرفای نازل‌ترین مراتب وجودی انسان گرفتار شده‌اند.

درنگ: نادانان (سفیهان) در آیه، نه کفار و نه منافقین، بلکه افرادی ناموزون و فاقد نظام فکری‌اند که در برابر تغییر قبله، بدون استدلال، اعتراض می‌کنند.

سفاهت: ناموزونی فکری و رفتاری

سفیه، فردی است که فاقد منش و رفتار موزون بوده و اعمال و سخنانش با صراط مستقیم همخوانی ندارد. سفاهت، همانند بادی است که شاخه‌های نازک اندیشه را بی‌هدف به این‌سو و آن‌سو می‌راند، و این نادانان را از حکمت عملی و نظری محروم می‌سازد.

واکنش نادانان به تغییر قبله

نادانان با پرسش «مَا وَلَّاهُمْ عَنْ قِبْلَتِهِمُ الَّتِي كَانُوا عَلَيْهَا» (چه چیز آنان را از قبله‌ای که بر آن بودند بازگرداند؟)، تغییر قبله از بیت‌المقدس به کعبه را مورد انتقاد قرار می‌دهند. این پرسش، چونان فریادی از سر تعصب، نشان‌دهنده مقاومت در برابر تغییر و تعلق به سنت‌های پیشین است.

پاسخ الهی: مالکیت مطلق خداوند

پاسخ الهی در آیه، «قُلْ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ» (بگو: مشرق و مغرب از آنِ خداست)، بر سیادت مطلق خداوند و بی‌نیازی قبله از مکان خاص تأکید دارد. این پاسخ، همانند نوری است که تاریکی تعصبات را می‌شکافد و راه هدایت را به سوی صراط مستقیم می‌گشاید.

بخش چهارم: ابعاد فلسفی و معرفت‌شناختی

تمایز بالذات و بالعرض در قبله

قبله بالذات، هدف و بلندای الهی است که ثابت و تغییرناپذیر است، در حالی که قبله بالعرض، یعنی مکان خاص (بیت‌المقدس یا کعبه)، متغیر و وابسته به مصلحت الهی است. این تمایز، همانند جداسازی جوهر از عوارض در فلسفه، حقیقت عبادت را از ابزارهای آن متمایز می‌کند.

قبله به مثابه سمبل توحید

قبله در اسلام، سمبل توحید و جهت‌گیری به سوی خداست، نه مکانی که عبادت را محدود کند. این دیدگاه، همانند آینه‌ای است که حقیقت الهی را منعکس می‌کند و مؤمن را به سوی بلندای معرفت رهنمون می‌سازد.

درنگ: قبله، نه هدف نهایی، بلکه وسیله‌ای بالعرض برای توجه به خداست؛ این دیدگاه، پویایی اسلام را در برابر تعلقات مادی و مکانی نشان می‌دهد.

تفاوت قبله و بت

قبله، برخلاف بت، بالعرض و سمبل توجه به خداست، نه مورد پرستش. نادانان، به دلیل ناتوانی در درک این تمایز، قبله را به مکان خاصی محدود می‌کنند و از حقیقت توحیدی آن غافل می‌مانند.

مهر: سمبلی بالعرض

مهر در سجده، مانند قبله، سمبلی بالعرض است که برای رعایت بهداشت و تمرکز در عبادت به کار می‌رود. این ابزار، همانند تکه‌ای زمین پاک، فروتنی مؤمن را در برابر خدا تسهیل می‌کند، نه آنکه مورد پرستش قرار گیرد.

بخش پنجم: استقلال و پویایی اسلام

تغییر قبله و استقلال اسلام

تغییر قبله از بیت‌المقدس به کعبه، گامی در جهت اعلام استقلال اسلام از ادیان پیشین و پایان حجیت شرعی آن‌ها بود. این اقدام، همانند برافراشتن پرچمی نو، هویت مستقل اسلام را در برابر یهودیت و نصرانیت تثبیت کرد.

مراحل تکامل اسلام

اسلام در مراحل اولیه، به دلیل فقدان استحکام، از قبله مشترک با اهل کتاب بهره برد و پس از کسب قدرت، قبله‌ای مستقل برگزید. این فرایند، همانند رشد درختی است که ابتدا در سایه دیگران بالیده و سپس شاخسار خویش را به سوی آسمان گسترده است.

درنگ: تغییر قبله، نقطه اوج فرایند تکامل اسلام است که استقلال و اقتدار آن را در برابر ادیان پیشین به نمایش می‌گذارد.

قبله و معرفت

تغییر قبله، نه عامل اختلاف، بلکه عاملی برای معرفت است که تمایز میان مؤمنان واقعی و نادانان را آشکار می‌سازد. این تغییر، چونان غربال ایمان، حقیقت توحیدی را از تعصبات جدا می‌کند.

بخش ششم: نقد و بازنگری در علوم دینی

ضرورت کاربردی‌سازی وجوه قرآن کریم

قرآن کریم، با وجوه شتّی و ظرفیت‌های متعدد (هزار شهر قرآن)، از مغیبات و حکمت گرفته تا عرفان و فقه، نیازمند کاربردی‌سازی در حوزه‌های علمی است. این ظرفیت‌ها، همانند گنجینه‌ای بی‌پایان، باید به صورت عملیاتی در خدمت جامعه قرار گیرند.

نقد روش‌های سنتی در علم دینی

علم دینی، به دلیل تکیه بر روش‌های کهنه و عدم توجه به نیازهای روز، از رسالت اصلی خود در تبیین قرآن کریم فاصله گرفته است. این نقد، چونان آینه‌ای است که کاستی‌های موجود را بازتاب می‌دهد و ضرورت نوآوری را گوشزد می‌کند.

درنگ: علم دینی نیازمند بازنگری و کاربردی‌سازی است تا بتواند پاسخگوی نیازهای جامعه مدرن و جایگاه جهانی اسلام باشد.

خطر خودبسندگی در علوم قرآنی

تصور خودبسندگی در علوم قرآنی، همانند سدی است که اشتیاق علمی را متوقف می‌کند و مانع از پیشرفت در فهم و تبیین قرآن کریم می‌شود. این توهم، گویی پرده‌ای است که حقیقت عظمت قرآن را از دیدگان پنهان می‌دارد.

نقد مفسران غیرمتخصص

بسیاری از افرادی که به عنوان مفسر معرفی می‌شوند، فاقد تخصص لازم‌اند و این امر، به تضعیف جایگاه قرآن کریم در حوزه‌های علمی منجر شده است. تفسیر، چونان گوهری است که تنها در دستان متخصصان می‌درخشد.

المیزان: نمونه‌ای از تفسیر تخصصی

تفسیر المیزان، اثر علامه طباطبایی، چونان مشعلی فروزان در تاریکی جهل، نمونه‌ای از تعهد علمی و تخصص در تفسیر است. این اثر، با عمق و جامعیت خود، همچنان مرجع اصلی تفسیر به شمار می‌رود.

ضرورت بازنگری در المیزان

با وجود ارزش علمی المیزان، ضعف‌های ناشی از شرایط نگارش آن، نظیر ناتوانی جسمی علامه و نبود حمایت، ضرورت بازنگری و تکمیل این اثر را آشکار می‌سازد. این بازنگری، همانند احیای گوهری گرانبها، جایگاه المیزان را در جهان اسلام تقویت خواهد کرد.

بخش هفتم: تبلیغ دین و پویایی آن

روش تبلیغ مؤثر

تبلیغ دین، نیازمند تطبیق با سطح فکری و نیازهای مخاطبان است. عالم دینی، همانند پزشکی که نبض بیمار را می‌گیرد، باید بر اساس شرایط مخاطب سخن بگوید، نه آنکه مطالب حفظ‌شده را تکرار کند.

نقد روش‌های سنتی تبلیغ

روش‌های سنتی تبلیغ، که بر حفظ و تکرار مطالب تکیه دارند، چونان قایقی به گل نشسته، ناکارآمد و غیرمؤثرند. تبلیغ مؤثر، نیازمند انعطاف و نوآوری است تا پیام دین را به قلب مخاطبان برساند.

درنگ: تبلیغ دین، هنگامی مؤثر است که با نیازها و فهم مخاطبان هماهنگ باشد، نه آنکه به تکرار مطالب کهنه بسنده کند.

پویایی دین اسلام

دین اسلام، برخلاف تصور نادانان، دینی پویا و منعطف است که با مصلحت و شرایط زمانی تغییر می‌کند. این پویایی، همانند رودی است که در هر بستر به سوی مقصد خویش جاری می‌شود.

نقش فقیه حکیم

اجرای احکام دینی در شرایط متغیر، نیازمند فقیهی حکیم است که اصول را با فروع هماهنگ سازد. این فقیه، چونان معماری است که بنای دین را با مصالح زمانه استوار می‌سازد.

اجتهاد در زمان غیبت

اجتهاد و استنباط، حتی در زمان غیبت، ادامه دارد و پویایی فکری علما را تضمین می‌کند. این اصل، همانند جریانی است که حیات فکری جامعه اسلامی را زنده نگه می‌دارد.

نقد تقلید اعلم

تقلید از اعلم، مفهومی مخدوش و غیرضروری است. مجتهد عادل، با احراز اجتهاد، کفایت می‌کند و اعلمیت، گویی زینتی غیرضروری است که بار دین را سنگین می‌کند.

بخش هشتم: ظرفیت‌های قرآن کریم و خودکفایی علمی

هزار شهر قرآن

قرآن کریم، با وجوه شتّی و ظرفیت‌های بی‌پایان، از مغیبات و حکمت گرفته تا عرفان و فقه، گنجینه‌ای است که باید به صورت عملیاتی در خدمت جامعه قرار گیرد. این ظرفیت‌ها، همانند ستارگانی در آسمان معرفت، راهنمای بشریت‌اند.

خودکفایی علم دینی

علم دینی باید با تولید علم و عرضه آن در سطح جهانی، به خودکفایی اقتصادی دست یابد. این خودکفایی، همانند درختی است که میوه‌هایش، نیازهای جامعه را برآورده می‌سازد.

درنگ: خودکفایی علم دینی، با تولید و عرضه علم در سطح جهانی، به استقلال و اقتدار جامعه اسلامی منجر می‌شود.

صدور انقلاب از طریق محتوا

صدور انقلاب، به معنای انتقال محتوای علمی و معرفتی به جهان است، نه صرفاً تبلیغات سطحی. این فرایند، همانند جویباری است که از سرچشمه‌های علم دینی به سوی جهانیان جاری می‌شود.

بخش نهم: جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

تفسیر آیه 142 سوره بقره، با رویکردی علمی و نظام‌مند، لایه‌های عمیق کلامی، فلسفی، اجتماعی و معرفت‌شناختی این آیه را آشکار ساخت. از اخبار مغیبات و سفاهت نادانان تا پویایی دین و استقلال اسلام، این آیه چونان آیینه‌ای است که حقیقت توحید و جامعیت قرآن کریم را بازتاب می‌دهد. تمایز بالذات و بالعرض در قبله، نقد روش‌های کهنه در علم دینی، و ضرورت کاربردی‌سازی وجوه قرآن، از پیام‌های کلیدی این آیه‌اند. این تحلیل، می‌تواند مبنایی برای پژوهش‌های آتی در حوزه الهیات، فلسفه و علوم قرآنی باشد و راه را برای فهم عمیق‌تر کلام الهی هموار سازد.

با نظارت صادق خادمی