در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تفسیر 477

متن درس






تفسیر سوره بقره، آیه 153

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، جلسه 477

مقدمه

تفسیر آیه 153 سوره بقره، با محوریت مفاهیم صبر و صلاة، دریچه‌ای به سوی فهم عمیق رابطه انسان با پروردگار در نظام معنوی قرآن کریم می‌گشاید. این آیه، با خطاب به مؤمنان و تأکید بر معیت الهی با صابران، صبر را به‌عنوان مقسم کمالات و صلاة را به‌عنوان معراج معنوی معرفی می‌کند. این نوشتار، با تجمیع محتوای درس‌گفتار و تحلیل‌های تخصصی، در قالبی علمی و نظام‌مند، به تبیین دقیق این مفاهیم می‌پردازد. ساختار اثر، شامل بخش‌های اصلی با زیرعناوین تخصصی، به‌گونه‌ای تنظیم شده که پاسخگوی نیازهای پژوهشگران و مخاطبان تحصیل‌کرده در حوزه مطالعات قرآنی باشد. با بهره‌گیری از تمثیلات فاخر و زبانی روان، تلاش شده تا ضمن حفظ اصالت علمی، متن از جذابیت ادبی برخوردار گردد.

بخش اول: تبیین آیه 153 و مقایسه با آیه 45

متن و ترجمه آیه

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ ۚ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ

ای کسانی که ایمان آورده‌اید، از صبر و نماز یاری جویید، همانا خداوند با صابران است.

این آیه، با خطاب به مؤمنان، صبر و صلاة را به‌عنوان دو ابزار بنیادین برای یاری‌جویی در مسیر تعالی معنوی معرفی می‌کند. معیت الهی با صابران، نشانه‌ای از جایگاه والای صبر در نظام ارزشی قرآن کریم است.

درنگ: آیه 153، در مقایسه با آیه 45، از عظمت بیشتری برخوردار است، زیرا مخاطب آن مؤمنان‌اند و معیت الهی را به صراحت با صابران پیوند می‌دهد.

مقایسه با آیه 45

آیه 45 سوره بقره نیز به صبر و صلاة اشاره دارد:

وَاسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخَاشِعِينَ

و از صبر و نماز یاری جویید، و همانا آن (نماز) جز بر خاشعان دشوار است.

این آیه، در سیاق خطاب به بنی‌اسرائیل قرار دارد و صلاة را به دلیل فقدان خشوع در آن قوم، عملی سنگین معرفی می‌کند. تفاوت اصلی میان این دو آیه، در مخاطب و تأکید است: آیه 45 بر سختی صلاة برای غیرخاشعان تمرکز دارد، در حالی که آیه 153، با خطاب به مؤمنان، صبر را به‌عنوان کلید معیت الهی برجسته می‌سازد.

مخاطب مؤمنان در آیه 153

خطاب «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا» نشان‌دهنده جایگاه متعالی مؤمنان در نظام قرآنی است. ایمان، پیش‌نیاز بهره‌مندی از صبر و صلاة است و مؤمنان را به سوی فهم عمیق این دو ابزار معنوی هدایت می‌کند. این خطاب، مؤمنان را به‌عنوان کسانی معرفی می‌کند که به دلیل ایمانشان، قادر به تحمل سختی‌ها و دستیابی به معیت الهی‌اند.

مخاطب بنی‌اسرائیل در آیه 45

آیه 45، در پیوند با آیه 44 («أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنْسَوْنَ أَنْفُسَكُمْ»), به نقد رفتار دوگانه بنی‌اسرائیل می‌پردازد. این قوم، به دلیل چموشی و فقدان خشوع، صلاة را سنگین می‌یافتند. قرآن کریم، با استثنای خاشعان، نشان می‌دهد که خشوع، کلید فهم و انجام صلاة است و این صفت، فراتر از قوم خاصی، در هر انسانی ممکن است.

نتیجه‌گیری بخش اول

آیه 153، با خطاب به مؤمنان و تأکید بر معیت الهی، جایگاه والای صبر را در نظام معنوی قرآن کریم نشان می‌دهد. مقایسه با آیه 45، تفاوت در مخاطب و تمرکز را آشکار می‌سازد: آیه 45 بر سختی صلاة برای بنی‌اسرائیل تأکید دارد، در حالی که آیه 153، صبر را به‌عنوان مقسم کمالات و معیت الهی را به‌عنوان موهبتی برای صابران معرفی می‌کند.

بخش دوم: صبر، مقسم کمالات

صبر در قرآن کریم

صبر، در 103 آیه از قرآن کریم ذکر شده، اما تنها در آیات 45 و 153 سوره بقره با صلاة همراه شده است. برخی روایات، صبر را در این دو آیه به روزه تفسیر کرده‌اند، اما این تفسیر، معنای جامع صبر را محدود می‌کند. آیاتی مانند «لَمَنْ صَبَرَ وَغَفَرَ» یا «فَاصْبِرْ كَمَا صَبَرَ أُولُو الْعَزْمِ» صبر را به‌عنوان یک صفت عام و زیربنایی معرفی می‌کنند که در همه اعمال صالح نقش دارد.

درنگ: صبر، مقسم همه کمالات است و نه‌تنها در روزه، بلکه در همه اعمال، از جمله صلاة، ضروری است. این صفت باطنی، زیربنای تحقق اعمال صالح و دستیابی به تعالی معنوی است.

صبر، صفت وجودی

صبر، برخلاف برخی تصورات، یک صفت وجودی است، نه عدمی. امساک در روزه نیز وجودی است، زیرا نیازمند اراده فعال است. همان‌گونه که نگه‌داشتن دهانه اسب نیازمند اراده است، صبر نیز عملی ارادی است که انسان را در برابر چالش‌ها تقویت می‌کند. این دیدگاه، صبر را به‌عنوان یک نیروی فعال در مسیر کمال معرفی می‌کند.

سه حوزه صبر

صبر، در سه حوزه اصلی اعمال می‌شود:

  1. صبر در طاعات: انجام عباداتی مانند صلاة و روزه نیازمند صبر است. بدون صبر، این اعمال به‌صورت صوری و بی‌محتوا انجام می‌شوند.
  2. صبر در برابر معاصی: ترک گناه، نیازمند استقامت در برابر وسوسه‌هاست. بی‌صبری، انسان را به سوی آلودگی سوق می‌دهد.
  3. صبر در برابر مشکلات زندگی: مواجهه با گرفتاری‌ها و چالش‌های زندگی، صبر را به‌عنوان یک سپر معنوی معرفی می‌کند.

این تقسیم‌بندی، صبر را به‌عنوان یک اصل جامع معرفی می‌کند که در همه ابعاد زندگی نقش دارد.

نقد تفسیر صبر به روزه

تفسیر صبر به روزه، اگرچه در برخی روایات ذکر شده، معنای جامع صبر را محدود می‌کند. صبر، مانند کلمه‌ای که شامل اسم، فعل و حرف است، مقسم همه اعمال انسانی است. همان‌گونه که یک رودخانه، سرچشمه‌های متعددی را در خود جای می‌دهد، صبر نیز در همه کردارهای نیک جریان دارد. محدود کردن آن به روزه، از عمق این مفهوم می‌کاهد.

نقد بی‌صبری

بی‌صبری، به عجله و ناتوانی در انجام صحیح اعمال منجر می‌شود. در روان‌شناسی، افرادی که عجول‌اند، در مهارت‌هایی مانند خطاطی، نقاشی یا حفظ مطالب ناتوان‌اند. صبر، مانند خاک حاصلخیزی است که بذر کمالات در آن می‌روید. بدون صبر، هیچ عملی به بار نمی‌نشیند.

نقد روان‌شناسی استعماری

برخی نظریه‌های روان‌شناختی، مانند تفاوت میان چپ‌دستان و راست‌دستان، ریشه در اهداف استعماری دارند و فاقد پایه علمی‌اند. این نظریه‌ها، با القاء پیش‌داوری‌ها، به تفرقه و سوءاستفاده منجر می‌شوند. علم دینی، باید از چنین پیش‌فرض‌هایی آزاد شود و به حقیقت ناب معارف قرآنی متکی باشد.

نقد تقسیم‌بندی‌های جغرافیایی

تقسیم‌بندی‌های جغرافیایی، مانند تفاوت میان شهری و روستایی یا ویژگی‌های منطقه‌ای، اغلب ریشه در اهداف استعماری دارند. هیچ ویژگی ذاتی در مناطق وجود ندارد؛ شهر می‌تواند روستا شود و بالعکس. همان‌گونه که قرآن کریم می‌فرماید: «سَخَّرَ لَكُمْ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ» (جاثیه: 13)، انسان قادر به تغییر محیط است.

نتیجه‌گیری بخش دوم

صبر، به‌عنوان مقسم کمالات، در همه اعمال انسانی نقش دارد. این صفت باطنی، مانند نوری است که مسیر تعالی را روشن می‌کند. نقد تفسیر محدود صبر به روزه، ضرورت فهم جامع این مفهوم را نشان می‌دهد. صبر، در طاعات، ترک معاصی و مدیریت چالش‌های زندگی، زیربنای موفقیت است.

بخش سوم: صلاة، معراج معنوی

اشتقاق صلاة

صلاة، از ماده «صلو» و «صلی» (ناقص واوی و یایی) است که به معنای حرارت، توجه و آگاهی است. این ریشه، صلاة را به‌عنوان عملی معرفی می‌کند که با ایجاد حرارت معنوی، انسان را به سوی خدا هدایت می‌کند. همان‌گونه که آتش، توجه انسان را جلب می‌کند، صلاة نیز با ایجاد ارتباط با معبود، قلب را به سوی تعالی سوق می‌دهد.

درنگ: صلاة، با محتوای توجه و حرارت معنوی، انسان را از سردی معنوی نجات می‌دهد و به معراج الهی می‌رساند.

نقد تفسیر صلاة به دعا

برخی صلاة را به دعا تفسیر کرده‌اند، اما صلاة، به معنای توجه و عطف است. اگرچه دعا در صلاة حضور دارد، اما صلاة فراتر از دعا، شامل قیام، قعود و ارتباط عمیق با خداست. این دیدگاه، صلاة را به‌عنوان یک عمل جامع معرفی می‌کند که توجه استعلایی (به سوی خدا) و استفلایی (به سوی آتش) را در خود جای داده است.

صبر در صلاة

صلاة بدون صبر، به‌صورت صوری و بی‌محتوا انجام می‌شود. قرآن کریم، صلاة بی‌توجه را به «قنقل الغراب» (تند و بی‌معنا) تشبیه می‌کند. صلاة حقیقی، نیازمند حضور قلب و طمأنینه است، مانند جویباری که با آرامش، زمین را سیراب می‌کند.

نقد صلاة صوری

صلاة صوری، که به‌صورت تند یا طولانی و بدون محتوا انجام شود، فاقد ارزش معنوی است. طولانی کردن غیرطبیعی صلاة، ممکن است به وسواس یا آسیب روانی منجر شود. صلاة، مانند گلی است که تنها با مراقبت و توجه شکوفا می‌شود؛ بدون محتوا، به شاخه‌ای خشک تبدیل می‌گردد.

صلاة فرازمانی

صلاة حقیقی، انسان را از محدودیت‌های زمانی آزاد می‌کند. مصلی، با گفتن «الله اکبر»، وارد فضایی فرازمانی می‌شود که در آن، تنها حضور خدا جریان دارد. این تجربه، مانند پرواز روح در آسمان معرفت است که انسان را به قرب الهی می‌رساند.

صلاة در جماعت

در صلاة جماعت، باید ضعیف‌ترین مأموم (مانند کودکان یا سالمندان) ملاحظه شود. صلاة جماعت، مانند باغی است که هر گل در آن، با توجه به شرایط خود، پرورش می‌یابد. این رویکرد، تعادل و انسجام اجتماعی را در عبادت تقویت می‌کند.

نتیجه‌گیری بخش سوم

صلاة، به‌عنوان معراج معنوی، با ایجاد حرارت و توجه، انسان را به سوی خدا هدایت می‌کند. نقد صلاة صوری و وسواسی، بر ضرورت حضور قلب و تعادل در این عمل تأکید دارد. صلاة فرازمانی، انسان را از محدودیت‌های مادی آزاد می‌کند و به تجربه‌ای متعالی تبدیل می‌سازد.

بخش چهارم: محدودیت‌های تفسیری و نقش قرآن کریم

محدودیت روایات قرآنی

روایات تفسیری قرآن، به دلیل موانع تاریخی، مانند محدودیت‌های بنی‌امیه و بنی‌عباس، اندک‌اند (حدود 200 تا 300 روایت). این تعداد، در برابر بیش از 6000 آیه قرآن کریم، ناچیز است. قرآن کریم، خود به‌عنوان کتاب لغت و معنا، بهترین مفسر خویش است.

موانع تاریخی تفسیر

دشمنان، با محدود کردن ائمه، مانع تبیین کامل قرآن شدند. ادعای «حسبنا کتاب الله» (کتاب خدا برای ما کافی است)، بدون هدایت معصومان، به فهم ناقص قرآن منجر شد. این محدودیت‌ها، ضرورت اتکا به متن قرآن را برجسته می‌کند.

درنگ: قرآن کریم، به‌عنوان منبع اصلی معرفت، خود بهترین مفسر خویش است. محدودیت روایات، بر ضرورت فهم مستقیم از متن قرآن تأکید دارد.

نتیجه‌گیری بخش چهارم

محدودیت روایات و موانع تاریخی، بر اهمیت اتکا به متن قرآن کریم تأکید دارد. قرآن، مانند چشمه‌ای زلال است که معارف الهی را بی‌واسطه در اختیار مؤمنان قرار می‌دهد.

بخش پنجم: محتوا، جوهره دین

اولویت محتوا بر شکل

دین، به محتوای اعمال (صبر، توکل، و اراده) اولویت می‌دهد، نه به شکل ظاهری. صلاة و روزه، بدون محتوا، فاقد ارزش‌اند. همان‌گونه که حسن صباح، با وجود انجام صلاة و روزه، به دلیل فقدان محتوای اخلاقی، به انحراف کشیده شد، اعمال صوری ممکن است به ظلم و ستم منجر شوند.

توکل در روزه

دعای افطار، «اللَّهُمَّ لَكَ صُمْتُ وَعَلَى رِزْقِكَ أَفْطَرْتُ وَعَلَيْكَ تَوَكَّلْتُ»، بر توکل و اراده در روزه تأکید دارد. این دعا، روزه را به‌عنوان عملی معنوی معرفی می‌کند که با ارتباط با خدا تکمیل می‌شود.

شعائر و محتوا

دین، ضمن اهمیت به شعائر (مانند صلاة و روزه)، به محتوای آن‌ها اولویت می‌دهد. شعائر، مانند ظرفی‌اند که تنها با محتوای معنوی ارزش می‌یابند. بدون محتوا، این اعمال به پوسته‌ای بی‌روح تبدیل می‌شوند.

درنگ: دین، به تحول باطنی و محتوای اعمال اولویت می‌دهد. صلاة و روزه، تنها با حضور قلب و معرفت، به تعالی معنوی منجر می‌شوند.

نتیجه‌گیری بخش پنجم

محتوای دین، مانند روحی است که در کالبد اعمال جریان می‌یابد. صلاة و روزه، تنها با توکل، صبر و معرفت، ارزش واقعی خود را می‌یابند. نقد اعمال صوری، بر ضرورت تحول باطنی و اولویت محتوای معنوی تأکید دارد.

جمع‌بندی نهایی

تفسیر آیه 153 سوره بقره، با تبیین صبر و صلاة، انسان را به سوی تعالی معنوی هدایت می‌کند. صبر، به‌عنوان مقسم کمالات، و صلاة، به‌عنوان معراج معنوی، دو بال پرواز انسان به سوی قرب الهی‌اند. نقد تفسیر محدود صبر به روزه و صلاة صوری، بر ضرورت فهم جامع و توجه به محتوای اعمال تأکید دارد. قرآن کریم، به‌عنوان منبع اصلی معرفت، انسان را از محدودیت‌های تاریخی و پیش‌داوری‌های استعماری آزاد می‌کند و راهی به سوی حقیقت ناب می‌گشاید. این تفسیر، دعوتی است به بازنگری علمی در مفاهیم قرآنی و بهره‌گیری از آن‌ها برای پاسخ به چالش‌های معاصر.

با نظارت صادق خادمی