در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تفسیر 482

متن درس






تفسیر آیات 156 و 157 سوره بقره

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره جلسه (482)

مقدمه

آیات 156 و 157 سوره بقره، از جمله آیات عمیق و چندلایه قرآن کریم، به بشارت صابرین و پاداش‌های الهی برای آنان می‌پردازند. این آیات، با تمرکز بر واکنش مؤمنان در برابر مصائب و جایگاه رفیع هدایت‌یافتگان، از منظر علمی، فلسفی، عرفانی و کلامی دارای اهمیتی والا هستند. در این نوشتار، با تجمیع و بازنویسی محتوای درس‌گفتار و تحلیل‌های تفصیلی، تلاش شده است تا معارف این آیات به‌صورت نظام‌مند و با زبانی فاخر و متناسب با فضای دانشگاهی ارائه گردد. محور اصلی این متن، تبیین مفهوم اصابت مصیبت، صبر مؤمنانه و اعتماد به حکمت الهی است که در قالب بخش‌های موضوعی و با توضیحات تکمیلی ارائه می‌شود.

بخش اول: سیاق و جایگاه آیات در سوره بقره

انسجام ساختاری سوره بقره

آیات 156 و 157 سوره بقره، در ادامه آیات 153 تا 155، به موضوع استقامت مؤمنان در برابر آزمایش‌های الهی پرداخته و نتیجه‌گیری این بخش را تشکیل می‌دهند. این آیات، با بشارت به صابرین و توصیف پاداش‌های الهی، نقش کلیدی در تکمیل پیام پیشین ایفا می‌کنند. سیاق این آیات، بر محوریت صبر و تسلیم در برابر مشیت الهی استوار است که مؤمن را به سوی هدایت رهنمون می‌سازد.

درنگ: آیات 156 و 157، با تأکید بر صبر و هدایت، حلقه تکمیلی آیات پیشین بوده و جایگاه محوری در تبیین نظام آزمایش الهی دارند.

بخش دوم: مفهوم اصابت مصیبت و نظم حکیمانه الهی

نظم الهی در مصائب

اصابت مصیبت، بخشی از نظام دقیق و منظم عالم است که همچون قطعات پازل، مهره‌های شطرنج یا اجزای یک دستگاه مکانیکی، با دقت و هماهنگی بر انسان‌ها، حیوانات، گیاهان و اجسام وارد می‌شود. این نظم، حکایت از حکمت و هدفمندی الهی دارد که هر جزء و کلی در جای خویش به‌گونه‌ای نیکو قرار گرفته است.

درنگ: مصائب، نه تصادفی، بلکه بخشی از نظام حکیمانه الهی‌اند که با دقت و هدفمندی در عالم طراحی شده‌اند.

نقش اختیار و آگاهی انسانی

انسان، به دلیل برخورداری از اختیار، اراده، ادراک و آگاهی، در مواجهه با مصائب جایگاه ویژه‌ای دارد. این ویژگی‌ها، مسئولیت او را در برابر مصائب سنگین‌تر می‌سازد، زیرا واکنش او معیار صبر و ایمانش است.

درنگ: اختیار و آگاهی، انسان را به سوی انتخاب صبر و تسلیم در برابر مصائب هدایت می‌کند.

تفرد معارف قرآنی

محتوای این آیات، حاوی حقایقی است که منحصر به قرآن کریم بوده و در تفاسیر سنتی یا منابع دیگر یافت نمی‌شوند. این معارف، در ظرف پنهان آیات باقی مانده و نیازمند کاوش عمیق‌اند.

درنگ: آیات 156 و 157، حاوی معارفی بی‌همتا هستند که فراتر از تفاسیر متداول بوده و نیازمند تأمل عمیق‌اند.

بخش سوم: علم الهی و اصابت مصیبت

علم بی‌نهایت الهی

ادراک کامل اصابت مصیبت، تنها در علم الهی ممکن است. هیچ انسانی، حتی انبیا و اولیا، نمی‌تواند به‌طور کامل به این علم دست یابد. این محدودیت، نشان‌دهنده عظمت علم الهی و جایگاه تنزیلی اولیاست.

درنگ: اصابت مصیبت، در نهایت، در دایره علم بی‌نهایت الهی قرار دارد.

ادعای الهی در نظم مصائب

خداوند ادعا می‌کند که هر مصیبتی، مانند قطعات پازل یا مهره‌های شطرنج، با نظم و دقت در جای خود قرار دارد. این ادعا، به حکمت و هدفمندی نظام الهی اشاره دارد که فراتر از درک انسانی است.

درنگ: مصائب، بخشی از طرح کلی الهی‌اند که با حکمت و نظم بی‌نقص طراحی شده‌اند.

تکلیف مؤمنان

خداوند به مؤمنان تکلیف نکرده که به علم کامل اصابت مصیبت دست یابند، بلکه از آنها خواسته در برابر مصائب صبر کنند و بگویند:

وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ * الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ * أُولَٰئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ ۖ وَأُولَٰئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ

ترجمه: و صابران را مژده ده؛ همان کسانی که چون مصیبتی به ایشان رسد، گویند: ما از آنِ خداییم و به سوی او بازمی‌گردیم. اینانند که درودهایی از پروردگارشان و رحمتی بر ایشان است، و اینانند هدایت‌یافتگان.

این تکلیف، بر اهمیت تسلیم و اعتماد به حکمت الهی تأکید دارد.

درنگ: صبر و ذکر «إِنَّا لِلَّهِ»، راهکار عملی مؤمنان در مواجهه با مصائب است.

معنای «إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ»

این عبارت، بیانگر تسلیم مؤمنان به مالکیت الهی و بازگشت به سوی اوست. مصائب، از خدا آمده‌اند و انسان به سوی او بازمی‌گردد، که نشانه‌ای از توحید عملی است.

درنگ: ذکر «إِنَّا لِلَّهِ»، نشانه توحید عملی و پذیرش حکمت الهی است.

بخش چهارم: مراتب ادراک اصابت

ادراک در مراتب مختلف

انبیا، اولیا و معصومان، به مراتب مختلف، ممکن است بخشی از اصابت مصیبت را ادراک کنند، اما ادراک کامل تنها از آنِ خداوند است. حتی معصومان، در ظرف تنزیل، به بخشی از علم الهی دسترسی دارند.

درنگ: ادراک اصابت، در مراتب مختلف، به انبیا و اولیا عطا شده، اما کامل آن مختص خداوند است.

ادراک محدود اولیای غیرمعصوم

اولیای غیرمعصوم، ممکن است در برخی موارد، در خواب یا بیداری، اصابت مصیبت را ادراک کنند، اما این ادراک، محدود و مقطعی است.

درنگ: ادراک اولیای غیرمعصوم، مقطعی و محدود به خواست الهی است.

خواب‌های صادق و اصابت

خواب‌های صادق، به‌عنوان بخشی از نبوت، می‌توانند بستری برای ادراک اصابت مصیبت باشند. این خواب‌ها، دریچه‌ای به معارف الهی‌اند.

درنگ: رؤیای صادقه، بستری برای ادراک مقطعی اصابت است.

عدم دائمی بودن ادراک

حتی معصومان، تنها در مواردی که خداوند اراده کند («إِذَا شَاءَ أَرَاكَ») به ادراک اصابت می‌رسند و این ادراک دائمی نیست.

درنگ: ادراک معصومان، مشروط به اراده الهی و در ظرف تنزیل است.

دسترسی همگانی به ادراک مقطعی

خداوند هیچ بنده‌ای، حتی کافر، را از امکان ادراک مقطعی اصابت محروم نکرده است. برخی افراد، در خواب یا بیداری، ممکن است یک یا دو بار به این ادراک برسند.

درنگ: رحمت الهی، امکان ادراک مقطعی اصابت را برای همه انسان‌ها فراهم کرده است.

بخش پنجم: واکنش صابرین و وزن معرفتی

تفاوت واکنش صابرین

صابرین، در برابر مصیبت، به‌جای ادعای زیبایی («مَا رَأَيْتُ إِلَّا جَمِيلًا»)، می‌گویند: «إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ»، که نشانه تسلیم و اعتماد به خداست.

درنگ: تسلیم صابرین، مرتبه‌ای عملی و قابل دسترس برای همه مؤمنان است.

وزن معرفتی «إِنَّا لِلَّهِ»

عبارت «إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ»، بالاترین مرتبه معرفت و علم در هستی است، زیرا به مالکیت و حکمت الهی اقرار می‌کند.

درنگ: این ذکر، بیانگر توحید در مقام عمل و پذیرش کامل مشیت الهی است.

شواهد روایی

عباراتی مانند:

  • «لَوْ كُشِفَ الْغِطَاءُ مَا ازْدَدْتُ يَقِينًا» (ترجمه: اگر پرده برداشته شود، بر یقین من افزوده نمی‌گردد) از امیرالمؤمنین.
  • «صَلُّونِي قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي» (ترجمه: پیش از آنکه مرا از دست دهید، از من بپرسید).

این عبارات، نشان‌دهنده ادراک بالای اولیا در ظرف تنزیل است.

درنگ: شواهد روایی، جایگاه رفیع معصومان را در ادراک محدود اصابت نشان می‌دهند.

بخش ششم: نقد معرفت‌شناسی و روش‌های تفسیر

سه سیستم معرفتی

سه سیستم معرفتی وجود دارد:

  1. مصداق به مصداق: غیرممکن است، زیرا منجر به نتایج نادرست می‌شود.
  2. مفهوم به مفهوم: متداول در علم دینی، اما به تکرار مفاهیم بدون عمق می‌انجامد.
  3. مصداق به مفهوم: روش برتر، که به فهم عمیق‌تر آیات منجر می‌شود.

درنگ: روش مصداق به مفهوم، رویکردی علمی و خلاقانه برای کشف معارف قرآنی است.

نقد سیستم مفهوم به مفهوم

این روش، که در علم دینی رایج است، به تکرار مفاهیم بدون عمق منجر می‌شود و نمی‌تواند به معرفت حقیقی راه یابد. علم دینی نیازمند تحول در روش‌های آموزشی است.

درنگ: روش مفهوم به مفهوم، محدودیت‌هایی در تولید معرفت حقیقی دارد.

دشواری تبدیل مصداق به مفهوم

تبدیل مصداق به مفهوم، فرآیندی دشوار است که نیازمند تلاش و توان علمی بالاست، مانند اتصال لوله‌های ناهمسان که نیاز به دقت و مهارت دارد.

درنگ: تبدیل مصداق به مفهوم، نیازمند تخصص و خلاقیت است.

بخش هفتم: نگرش کلی و اعتماد به حکمت الهی

نگرش کلی در برابر جزئی

نگرش جزئی به مصائب، به یأس و بی‌اعتمادی منجر می‌شود، اما نگرش کلی («إِنَّا لِلَّهِ») به پذیرش و آرامش می‌انجامد. این نگرش، انسان را از پراکندگی ذهنی نجات می‌دهد.

درنگ: نگرش کل‌نگر، انسان را به سوی آرامش و پذیرش حکمت الهی هدایت می‌کند.

نقد جزئي‌نگری در جامعه اسلامی

درگیری جامعه اسلامی با جزئیات، به بی‌اعتمادی و تضعیف ایمان منجر شده است. بازگشت به نگرش کل‌نگر، ضرورت حیاتی دارد.

درنگ: جزئي‌نگری، به پراکندگی و تضعیف ایمان می‌انجامد.

حکمت الهی در قضاوت

خداوند با حکمت خود («وَاللَّهُ يَحْكُمُ بَيْنَ الْعِبَادِ»، ترجمه: و خداوند میان بندگان داوری می‌کند) همه امور را در قیامت به‌صورت کلی قضاوت می‌کند، برخلاف نظام جزئی‌نگر دنیا.

درنگ: قیامت، محل قضاوت جامع و کلی الهی است.

نظام مشاعی قیامت

در قیامت، همه چیز مشاعی است و قضاوت به‌صورت کلی انجام می‌شود. این نظام، با جزئی‌نگری دنیا متفاوت است.

درنگ: نظام مشاعی قیامت، نشان‌دهنده عدالت و جامعیت الهی است.

تصویر محشر

محشر، صحنه‌ای است که انبیا، ملائکه و اولیا برای شفاعت حضور دارند، اما قضاوت نهایی با خداوند است («وَاللَّهُ يَحْكُمُ بَيْنَ الْعِبَادِ»).

درنگ: خداوند، قاضی نهایی محشر است که حکمش همه‌جانبه و عادلانه است.

بخش هشتم: نقد عقل‌محوری و معرفت عرفانی

نقد عقل‌محوری

عقل‌محوری بدون دیوانگی عرفانی، به فهم حقیقی خدا نمی‌رسد. دیوانگی، نشانه‌ای از معرفت شهودی است، چنان‌که شاعر گفته: «جهان چون چشم و خط و خال و ابروست / که هر چیزی به جای خویش نیکوست».

درنگ: معرفت شهودی، فراتر از عقل ظاهری، به درک زیبایی‌های الهی می‌رسد.

بیان حضرت زینب (س)

عبارت «مَا رَأَيْتُ إِلَّا جَمِيلًا» (ترجمه: جز زیبایی ندیدم) از حضرت زینب (س)، نشانه ادراک بالای ایشان از اصابت مصیبت است.

درنگ: این بیان، نمونه‌ای از معرفت علوی در دیدن زیبایی حکمت الهی است.

بخش نهم: نقد متون دینی و وظایف علم دینی

نقد مفاتیح‌الجنان

مفاتیح‌الجنان، با وجود ارزش معنوی، دارای اشکالات اسنادی است و نیازمند بازنگری علمی است. این بازنگری، می‌تواند به تقویت اعتبار آن کمک کند.

درنگ: بازنگری علمی مفاتیح، به رفع اشکالات و تقویت جایگاه آن می‌انجامد.

منشأ مفاتیح‌الجنان

مفاتیح‌الجنان، از مفتاح‌الجنان اقتباس شده و منشأ آن به نزاعی علمی بازمی‌گردد. بررسی ریشه‌های تاریخی این متون، ضرورت دارد.

درنگ: شناخت ریشه‌های تاریخی متون دینی، به فهم دقیق‌تر آنها کمک می‌کند.

نقد وظایف علم دینی

علم دینی باید به جای فعالیت‌های عامه‌پسند، به تولید معرفت و کار علمی بپردازد. این تحول، رسالت اصلی علم دینی است.

درنگ: تولید دانش دینی، وظیفه اصلی علم دینی است.

نقد فهم ولایت

فهم ولایت، نیازمند مطالعه علمی و نظام‌مند است. رویکردهای سطحی، به این مفهوم آسیب می‌زند.

درنگ: ولایت، موضوعی عمیق و نیازمند پژوهش آکادمیک است.

بخش دهم: اقرار به نبوت و برتری اصابت

اقرار به نبوت

مؤمنان با اقرار به «مَا جَاءَ بِهِ النَّبِيُّ» (ترجمه: آنچه پیامبر آورده است)، هر آنچه پیامبر آورده را می‌پذیرند، حتی اگر آن را نفهمند.

درنگ: اقرار به نبوت، نشانه تسلیم و اعتماد به پیامبر است.

نقد معاد جسمانی

برخی، معاد جسمانی را از نظر علمی نادرست می‌دانند، اما مؤمن با اقرار به نبوت، آن را می‌پذیرد، حتی اگر نفهمد.

درنگ: ایمان به نبوت، فراتر از عقل ظاهری است.

اعتماد به اصابت

اقرار به نبوت، به معنای اعتماد به اصابت الهی است. مؤمن می‌پذیرد که هر آنچه خدا انجام می‌دهد، درست است.

درنگ: اعتماد به اصابت، پایه ایمان عملی است.

برتری اصابت بر اقرار به نبوت

اصابت، که به جزئیات عالم مربوط است، سنگین‌تر از اقرار به نبوت است که به کلیات (قرآن و حدیث) محدود می‌شود.

درنگ: اصابت، علمی جزئي و مختص خداوند است.

بخش یازدهم: ارزش راستاهای کلی

تمرکز بر راستاهای کلی

تمرکز بر راستاهای کلی، به درک عظمت پدیده‌ها منجر می‌شود، در حالی که جزئي‌نگری به پراکندگی می‌انجامد. این نگرش، در تحلیل پدیده‌های اجتماعی و دینی مؤثر است.

درنگ: نگرش کل‌نگر، به درک عمیق‌تر و آرامش منجر می‌شود.

تصویر جهان در نگاه کل‌نگر

نگرش کلی به جهان، که هر چیز را در جای خود نیکو می‌بیند، به معرفت و آرامش منجر می‌شود. چنان‌که عارفی گفته: «اگر بر دیده مجنون نشینی / به غیر از حسن در لیلی نبینی».

درنگ: نگاه کل‌نگر، زیبایی‌های حکمت الهی را آشکار می‌سازد.

جمع‌بندی نهایی

تفسیر آیات 156 و 157 سوره بقره، با تمرکز بر صبر مؤمنان در برابر مصائب و پاداش‌های الهی، ابعاد عمیق فلسفی، عرفانی و کلامی این آیات را آشکار می‌سازد. مفهوم اصابت مصیبت، به‌عنوان بخشی از نظم حکیمانه الهی، تنها در علم خداوند به‌صورت کامل قابل ادراک است، اما مؤمنان با گفتن «إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ»، به حکمت الهی اعتماد می‌کنند. این آیات، با تأکید بر نگرش کل‌نگر، انسان را از جزئي‌نگری و یأس نجات می‌دهند و به سوی معرفت و تسلیم هدایت می‌کنند. نقد روش‌های معرفتی و ضرورت تحول در علم دینی، بر اهمیت تولید دانش نظام‌مند تأکید دارد. پاداش‌های الهی (صلوات، رحمت و هدایت) به صابرین، نشان‌دهنده جایگاه رفیع آنان در نزد خداوند است. این نوشتار، با ارائه تحلیل‌های دقیق و ساختارمند، راهنمایی برای فهم عمیق‌تر آیات و کاربرد آن در زندگی معنوی و علمی ارائه می‌دهد.

با نظارت صادق خادمی