در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تفسیر 497

متن درس





تفسیر آیه 165 سوره بقره

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، جلسه 497

تفسیر و تحلیل آیه 165 سوره بقره: کاوشی در مفهوم حب از منظر الهیاتی، فلسفی و روان‌شناختی

مقدمه

مفهوم حب، به مثابه یکی از بنیادی‌ترین نیازهای وجودی انسان و جریانی فراگیر در تمامی مراتب هستی، در آیه 165 سوره بقره از قرآن کریم به گونه‌ای عمیق و چندلایه مورد بررسی قرار گرفته است. این آیه، با تبیین تفاوت میان محبت مؤمنان به خداوند و گرایش برخی از مردم به همتایان خدا (انداد)، نوری بر حقیقت وجودی حب و نقش آن در هدایت یا انحراف انسان می‌افکند. در این نوشتار، با رویکردی علمی و نظام‌مند، مفهوم حب از منظرهای الهیاتی، فلسفی و روان‌شناختی کاوش شده و مراتب آن در نظام هستی تحلیل می‌گردد. هدف این اثر، ارائه دیدگاهی جامع و منسجم به مخاطبان تحصیل‌کرده است که در پی فهمی عمیق‌تر از این مفهوم قرآنی هستند.

بخش اول: حقیقت وجودی حب در نظام خلقت

ماهیت حب به مثابه صفت نفسانی

حب، صفتی نفسانی و از اعمال جوانحی انسان است که به مثابه ضرورتی وجودی، هم‌چون نیاز به غذا و نوشیدنی، در ذات بشر نهفته است. این صفت، نه تنها در انسان، بلکه در تمامی مراتب هستی، از خداوند متعال تا ملائکه، حیوانات و حتی اجسام بی‌جان جریان دارد. خداوند، هم محب است و هم محبوب، و این دوسویگی در حب، نشانه‌ای از رحمت بی‌کران الهی است که تمامی موجودات را به سوی کمال سوق می‌دهد.

درنگ: حب، به مثابه جریانی وجودی، از خداوند تا اجسام بی‌جان گسترده است و نشانه‌ای از وحدت خلقت و رحمت الهی محسوب می‌شود.

نیاز محب به محبوب

محب، بیش از آن‌که محبوب به او نیاز داشته باشد، به محبوب وابسته است. این نیاز، ریشه در فقر وجودی انسان دارد که او را به سوی مبدأ کمال، یعنی خداوند، هدایت می‌کند. همان‌گونه که جسم به غذا نیازمند است، روح نیز به حب نیازمند است تا به تعادل و کمال دست یابد.

فراگیری حب در هستی

حب، منحصر به انسان یا حیوان نیست، بلکه در تمامی مراتب هستی جاری است. خداوند در قرآن کریم می‌فرماید:

وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْدَادًا يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللَّهِ ۖ وَالَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ ۗ

و برخی از مردم کسانی‌اند که به جای خدا همتایانی برمی‌گزینند و آن‌ها را چنان دوست دارند که خدا را، حال آن‌که مؤمنان به خدا محبتی شدیدتر دارند.

این آیه، با اشاره به دو نوع حب – حب الهی و حب شرک‌آمیز – برتری محبت مؤمنان را به دلیل اتصال به حقیقت الهی نشان می‌دهد.

حب و جاذبه در اجسام

از منظر فلسفی، جاذبه در اجسام، از جمله سنگ‌ها و احجار، به عنوان جلوه‌ای از حب وجودی تلقی می‌شود. این دیدگاه، که ریشه در فلسفه اسلامی دارد، جاذبه را به مثابه گرایشی وجودی تفسیر می‌کند که تمامی موجودات را به سوی مبدأ خلقت پیوند می‌دهد. با این حال، اثبات علمی این ادعا، به دلیل محدودیت‌های علوم تجربی، به فلسفه و عرفان واگذار شده است.

تسبیح و سجده موجودات

قرآن کریم در آیاتی چون:

يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ

آنچه در آسمان‌ها و زمین است، برای خدا تسبیح می‌گویند.

و:

وَلَهُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ

و هر که در آسمان‌ها و زمین است، از آن اوست.

به تسبیح و سجده تمامی موجودات اشاره دارد. این آیات، حب را به مثابه شعوری ذاتی در تمامی مراتب هستی معرفی می‌کنند که با تسبیح و سجده نمود می‌یابد.

نتیجه‌گیری بخش اول

حب، به عنوان یک حقیقت وجودی، در تمامی مراتب هستی جریان دارد و از خداوند تا اجسام بی‌جان گسترده است. این صفت نفسانی، نه تنها نیاز بنیادین انسان، بلکه نیروی محرکه خلقت است که تمامی موجودات را به سوی مبدأ کمال هدایت می‌کند. اتصال حب به حقیقت الهی، آن را به سوی کمال سوق می‌دهد، در حالی که انحراف از این حقیقت، به پشیمانی و حسرت منجر می‌شود.

بخش دوم: مراتب حب و تحلیل قرآنی آن

مراتب حب به لحاظ متعلق

حب، به لحاظ متعلق، به چهار مرتبه تقسیم می‌شود:

  • حب الله: محبت به خداوند، که بالاترین مرتبه حب است و در مؤمنان به دلیل ایمان و عقلانیت، شدت بیشتری دارد.
  • حب إلى الله: محبت به تمامی مخلوقات، از معصومان تا طبیعت، به نیت قرب به خدا.
  • حب مظاهر الله: محبت به تجلیات الهی، مانند فرزندان، وطن و دنیا، که اگر به نیت الهی باشد، ارزشمند است.
  • حب باطل: محبت به همتایان خدا (انداد)، که به دلیل فقدان حقیقت، به حسرت و پشیمانی می‌انجامد.

درنگ: مراتب حب، از حب الله تا حب باطل، نشان‌دهنده سلسله‌مراتب وجودی است که انسان را به سوی کمال یا انحراف هدایت می‌کند.

حب متقابل در قرآن کریم

قرآن کریم در آیه:

إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهِ

اگر خدا را دوست دارید، از من پیروی کنید تا خدا شما را دوست بدارد.

به حب متقابل بین خدا و انسان اشاره دارد. این حب، مبتنی بر متابعت از اولیای الهی است و نشانه‌ای از رحمت خداوند در هدایت انسان‌هاست.

تمایز حب از میل و اراده

حب، صفتی نفسانی است که با میل (مرتبه نازل) و اراده (فعل نفسانی) متمایز است. میل، گرایشی غریزی و نازل است، در حالی که حب، عاطفه‌ای عمیق و وجودی است که انسان را به سوی کمال هدایت می‌کند. اراده نیز به مقوله افعال نفسانی تعلق دارد و از حب متمایز است.

مراتب حب: میل، حب، عشق

حب در سه مرتبه میل، حب و عشق جریان دارد. میل، مرتبه نازل و غریزی است؛ حب، مرتبه میانی و نفسانی است؛ و عشق، مرتبه متعالی است که در قرآن کریم به «أَشَدُّ حُبًّا» تعبیر شده است. عشق الهی، انسان را به وحدت با حقیقت سوق می‌دهد، در حالی که عشق ناسوتی، به دلیل همراهی با مرض نفسانی، به انحراف می‌انجامد.

شدت حب مؤمنان

شدت حب مؤمنان، به دلیل عقلانیت و قوت ایمانی آن‌هاست که جذب و انجذاب دوسویه بین انسان و خدا را تقویت می‌کند. این شدت، در آیه 165 سوره بقره با عبارت «وَالَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ» برجسته شده است.

نتیجه‌گیری بخش دوم

مراتب حب، از میل غریزی تا عشق الهی، نشان‌دهنده سیر صعودی انسان به سوی کمال است. حب مؤمنان، به دلیل اتصال به حقیقت الهی و ایمان معرفتی، از حب ناس (مردم عادی) متمایز است. قرآن کریم با تبیین این مراتب، انسان را به انتخاب متعلق حب با آگاهی و معرفت دعوت می‌کند.

بخش سوم: نقد حب باطل و آثار آن

حب باطل و انداد

حب باطل، محبت به همتایان خدا (انداد) است که شامل بت‌ها، ائمه ظلم، کفار و هر آنچه به جای خدا پرستیده شود، می‌گردد. قرآن کریم در آیه 165 سوره بقره، این حب را به دلیل فقدان حقیقت و نادانی مذمت می‌کند، نه به دلیل خود حب. این مذمت، به پشیمانی و حسرتی اشاره دارد که در آیه:

لَوْ أَنَّ لَنَا كَرَّةً فَنَتَبَرَّأَ مِنْهُمْ كَمَا تَبَرَّءُوا مِنَّا

اگر برای ما بازگشتی بود، از آن‌ها تبرئه می‌جستیم، چنان‌که آن‌ها از ما تبرئه جستند.

بیان شده است.

احترام قرآن به حب کفار

قرآن کریم در عبارت «يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللَّهِ» با استفاده از ضمیر جمع و تشبیه به حب الهی، به حب کفار احترام می‌گذارد، اما آن را به دلیل انحراف از حقیقت نقد می‌کند. این احترام، نشانه کرامت انسانی در قرآن است، در حالی که نقد آن، به ضرورت معرفت و آگاهی در انتخاب متعلق حب اشاره دارد.

درنگ: قرآن کریم با احترام به حب کفار، بر ضرورت آگاهی در انتخاب متعلق حب تأکید می‌کند تا انسان از حسرت و پشیمانی در امان ماند.

نقد پرستش عیسی

در آیه:

أَنْتُمْ وَمَا تَعْبُدُونَ حَسَبُ جَهَنَّمَ

شما و آنچه می‌پرستید، سزاوار جهنمند.

معبود در دل (تصور باطل) جهنمی است، نه خود عیسی یا بت‌ها. این دیدگاه، پرستش عیسی را به دلیل انحراف در اقانیم ثلاثه نقد می‌کند.

نتیجه‌گیری بخش سوم

حب باطل، به دلیل فقدان حقیقت و نادانی، به حسرت و پشیمانی منجر می‌شود. قرآن کریم با نقد این حب، انسان را به آگاهی و انتخاب متعلق حب بر اساس حقیقت دعوت می‌کند. احترام به حب کفار، نشانه کرامت انسانی در قرآن است، اما نقد آن، به ضرورت معرفت در هدایت انسان تأکید دارد.

بخش چهارم: حب معصومان و ضرورت حفظ حرمت

جایگاه معصومان در حب

معصومان، به عنوان واسطه‌های حق، نه در عرض خدا، بلکه در راستای هدایت الهی قرار دارند. تفاوت آن‌ها با خداوند، مانند تفاوت عدد و صفر است. حب به معصومان باید إلى الله باشد، یعنی به نیت قرب به خدا.

افراط و تفریط در حب معصومان

افراط در حب معصومان، مانند شعارهای نادرست، و تفریط در انکار عصمت آن‌ها، هر دو به انحراف می‌انجامد. این رفتارها، به تضعیف جایگاه دین و تحقیر معصومان منجر می‌شود.

نقد رفتارهای عامیانه

رفتارهای عامیانه و تعصبات غیرعقلانی، مانند شعارهای نامناسب، به تمسخر دین و تضعیف جایگاه معصومان در جهان مدرن می‌انجامد. حفظ حرمت معصومان، نشانه التزام به توحید و رعایت جایگاه آن‌هاست.

درنگ: حب به معصومان باید با حفظ حرمت و به نیت قرب به خدا باشد تا از انحرافات افراطی و تفریطی در امان ماند.

نتیجه‌گیری بخش چهارم

معصومان، به عنوان واسطه‌های هدایت الهی، باید با حفظ حرمت و به نیت قرب به خدا مورد محبت قرار گیرند. افراط و تفریط در حب آن‌ها، به انحراف و تضعیف جایگاه دین منجر می‌شود. رعایت حرمت و آگاهی در حب، انسان را به سوی حقیقت هدایت می‌کند.

بخش پنجم: حب در اعمال و زندگی روزمره

حب إلى الله در اعمال

اعمالی مانند کمک به فقرا یا انجام امور روزمره، اگر با نیت قرب به خدا (قربة إلى الله) انجام شوند، عبادت محسوب می‌شوند. بدون این نیت، این اعمال تنها اجر دنیوی دارند.

وطن و مردم به عنوان مظاهر الله

وطن و مردم، اگر به نیت قرب به خدا مورد محبت قرار گیرند، مظاهر الهی هستند. دین بدون مردم، صرفاً کاغذ است و تحقق عملی آن به حضور مردم وابسته است.

حب الطبیعه

محبت به طبیعت، فرزندان یا دنیا، اگر به نیت الهی باشد، ارزشمند است، اما در مرتبه‌ای پایین‌تر از حب مؤمنان قرار دارد. این حب، عقلی و ممدوح است، اما به دلیل فقدان اتصال مستقیم به حقیقت الهی، در مرتبه نازل‌تری قرار می‌گیرد.

درنگ: حب به وطن، مردم و طبیعت، اگر به نیت قرب به خدا باشد، عبادت است و نشانه معرفت مؤمنانه محسوب می‌شود.

نتیجه‌گیری بخش پنجم

حب در اعمال روزمره و محبت به مظاهر الهی، اگر با نیت قرب به خدا باشد، به عبادت تبدیل می‌شود. وطن و مردم، به عنوان مظاهر الهی، نقش کلیدی در تحقق دین دارند، و حب الطبیعه، اگرچه ممدوح است، در مرتبه‌ای پایین‌تر از حب مؤمنان قرار دارد.

بخش ششم: روان‌شناسی حب و نقد بغض

بغض و رابطه آن با حب

بغض، مقابل حب نیست، بلکه خود نوعی حب ناهماهنگ است که از قرب و ارتباط ناشی می‌شود. بغض بدون حب وجود ندارد، زیرا ریشه در تعلقات عاطفی دارد.

بغض لله و حب لله

بغض لله، مانند حب لله، از جانب خداوند ناشی می‌شود و نشانه‌ای از عدالت الهی در هدایت انسان‌هاست. این بغض، به دلیل قرب به موضوع حب شکل می‌گیرد و در برابر دشمنان دین معنا می‌یابد.

نفورا به عنوان منتهای بغض

نفورا (نفرت)، منتهای بغض است و در قرآن کریم به عنوان شدیدترین واکنش منفی معرفی شده است. این حالت، بدتر از کفر است و نشانه انحراف کامل از حقیقت محسوب می‌شود.

روان‌شناسی خودکشی و حب

خودکشی، نه از حب، بلکه از ترس ناشی می‌شود و نشانه فقدان محبت به زندگی است. این پدیده، به بحران‌های عاطفی و دوری از حب الهی اشاره دارد.

درنگ: بغض و نفورا، ریشه در تعلقات عاطفی دارند و بدون حب وجود نمی‌یابند. حب الهی، انسان را از این انحرافات حفظ می‌کند.

نتیجه‌گیری بخش ششم

بغض و نفورا، به عنوان واکنش‌های عاطفی ناهماهنگ، ریشه در حب دارند و بدون آن معنا نمی‌یابند. حب الهی، با هدایت انسان به سوی حقیقت، او را از انحرافات عاطفی و بحران‌هایی چون خودکشی حفظ می‌کند.

جمع‌بندی نهایی

آیه 165 سوره بقره، به مثابه چراغی فروزان، حقیقت حب را در نظام هستی روشن می‌سازد. حب، به عنوان سرمایه‌ای الهی و صفتی نفسانی، در تمامی مراتب خلقت جریان دارد و انسان را به سوی کمال یا انحراف هدایت می‌کند. مراتب حب، از حب الله تا حب باطل، نشان‌دهنده سلسله‌مراتب وجودی است که با آگاهی و ایمان، به سوی حقیقت متعالی می‌شود. مؤمنان، به دلیل عقلانیت و قوت ایمانی، حبی شدیدتر به خداوند دارند، در حالی که حب کفار، به دلیل نادانی و فقدان حقیقت، به حسرت و پشیمانی می‌انجامد. معصومان، به عنوان واسطه‌های هدایت، باید با حفظ حرمت و به نیت قرب به خدا مورد محبت قرار گیرند. حب در اعمال روزمره، وطن و مردم، اگر إلى الله باشد، عبادت است و به تحقق دین در جامعه کمک می‌کند. این آیه، نه تنها بیانیه‌ای الهیاتی، بلکه راهنمایی فلسفی، روان‌شناختی و جامعه‌شناختی برای فهم هویت انسانی و مسیر هدایت اوست.

با نظارت صادق خادمی