متن درس
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، جلسه (۵۰۶)
مقدمه
آیه ۱۶۸ سوره بقره، بهعنوان یکی از آیات محوری قرآن کریم، با خطاب عام به همه انسانها («ناس») و دعوت به بهرهمندی از نعمتهای حلال و پاکیزه، دریچهای به سوی تأملات عمیق در حوزههای دینی، فلسفی، کلامی و اجتماعی میگشاید. این آیه، فراتر از یک دستور فقهی، منشوری اخلاقی و اجتماعی است که رابطه انسان با خدا، طبیعت و جامعه را بازتعریف میکند. گستردگی موضوعی این آیه، از فقه و احکام شرعی گرفته تا مباحث عمیق فلسفی درباره اختیار و تعارض عقل و شرع، آن را به موضوعی مناسب برای پژوهشهای میانرشتهای تبدیل کرده است. در این نوشتار، با تجمیع محتوای درسگفتار و تحلیلهای علمی، به بررسی ابعاد گوناگون این آیه پرداخته میشود تا راهنمایی جامع برای پژوهشگران و مخاطبان تحصیلکرده فراهم آید.
بخش اول: گستردگی و اهمیت آیه ۱۶۸ سوره بقره
ویژگیهای منحصربهفرد آیه
آیه ۱۶۸ سوره بقره، با گستردگی بینظیر خود، بهعنوان یکی از آیات جامع قرآن کریم شناخته میشود که در علوم مختلف از جمله فقه، کلام، فلسفه و جامعهشناسی جایگاهی ویژه دارد.
درنگ: این آیه به دلیل شمول مخاطب («ناس») و طرح مفاهیم «حلال و طَیّب»، زمینهای چندبُعدی برای پژوهشهای میانرشتهای فراهم میکند، که از مسائل عملی مانند مصرف حلال تا تأملات نظری در باب عقل و شرع را در بر میگیرد.
این آیه، برخلاف بسیاری از آیات که به احکام خاص یا مسائل محدود اخلاقی میپردازند، به دلیل خطاب عام و ارتباط با موضوعات متعدد، از منظر فلسفی به بحث اختیار انسان و رابطه او با طبیعت میپردازد. از منظر کلامی، امکان تعارض میان شرع و عقل در تفسیر مفاهیم «حلال» و «طَیّب» را مطرح میکند. از منظر جامعهشناسی، مخاطب عام این آیه نشاندهنده شمول دین در تمامی فرهنگها و جوامع است. این ویژگیها، آیه را به موضوعی مناسب برای پژوهشهای چندرشتهای تبدیل کرده است که از فقه و اخلاق تا اکولوژی و روانشناسی را در بر میگیرد.
متن و ترجمه آیه
يَا أَيُّهَا النَّاسُ كُلُوا مِمَّا فِي الْأَرْضِ حَلَالًا طَيِّبًا وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ
ای مردم! از آنچه در زمین است، حلال و پاکیزه بهرهمند شوید و از گامهای شیطان پیروی نکنید، که او برای شما دشمنی آشکار است.
نتیجهگیری بخش
آیه ۱۶۸ سوره بقره، با گستردگی موضوعی و ارتباط با علوم مختلف، نهتنها یک دستور شرعی، بلکه دعوتی به تأمل در رابطه انسان با طبیعت و جامعه است. این آیه، با طرح مفاهیم حلال و طَیّب، زمینهای برای بررسیهای عمیق فلسفی، کلامی و اجتماعی فراهم میکند.
بخش دوم: مخاطب آیه و شمول آن
تفاوت مخاطب در آیه ۱۶۸ و ۱۷۲
آیه ۱۶۸ سوره بقره، با خطاب «ناس» (همه انسانها)، دامنهای فراگیر دارد، در حالی که آیه ۱۷۲ سوره بقره با خطاب «الذین آمنوا» (مؤمنان) به گروه خاصی از انسانها اشاره میکند. این تمایز، نشاندهنده استراتژی قرآن کریم در خطاب به گروههای مختلف است: خطاب عام برای اصول کلی و خطاب خاص برای احکام ویژهتر.
درنگ: خطاب «ناس» در آیه ۱۶۸، شمول دین را در همه فرهنگها و جوامع نشان میدهد، در حالی که خطاب «مومنون» در آیه ۱۷۲ به ویژگیهای خاص گروه مؤمنان اشاره دارد.
نکته شایان توجه این است که «مومنون» در آیه ۱۷۲ بهعنوان وصف فعلی (حالت ایمان در لحظه) و نه وصف اسمی (ایمان ثابت و دائمی) تفسیر میشود. این تفسیر، بر پویایی مفهوم ایمان در قرآن کریم دلالت دارد و نشان میدهد که ایمان حالتی پویا و وابسته به زمان است.
تحلیل جامعهشناختی خطاب «ناس»
استفاده از واژه «ناس» نشاندهنده شمول آیه و توجه به کل بشریت، فارغ از دین و عقیده است. این خطاب عام، از منظر جامعهشناسی دینی، بیانگر آن است که اصول اولیه دین، مانند بهرهمندی از نعمتهای حلال و پاکیزه، برای همه انسانها مشترک است. این شمول، به بحثهای عمیق در جامعهشناسی دینی منجر میشود که آیا انسان بدون دین وجود دارد یا هر انسانی بهنوعی دارای یک نظام ارزشی (دین) است.
دو دیدگاه در این زمینه مطرح است: نخست، اینکه هیچ انسانی بدون دین نیست، زیرا هر فرد دارای سنت، عادت یا عرفی است که بهنوعی نظام ارزشی او را شکل میدهد. دوم، اینکه ممکن است انسانهایی بدون دین رسمی وجود داشته باشند، اما حتی این افراد نیز دارای تمایزاتی در باب حلال و حرام (به معنای عام) هستند، مانند ترجیح برخی امور و اجتناب از برخی دیگر. این بحث، نیازمند پژوهشهای تاریخی و جامعهشناختی است تا مشخص شود آیا «ناس» بهعنوان انسان بهماهو انسان، ذاتاً دارای نظام حلال و حرام است یا خیر.
نتیجهگیری بخش
خطاب «ناس» در آیه ۱۶۸ سوره بقره، بیانگر شمول دین در همه فرهنگها و جوامع است و از منظر جامعهشناسی، زمینهای برای بررسی نظامهای ارزشی انسانها فراهم میکند. تمایز میان خطاب عام و خاص در آیات ۱۶۸ و ۱۷۲، نشاندهنده استراتژی قرآن کریم در هدایت بشر با توجه به تنوع مخاطبان است.
بخش سوم: مفهوم «کُلوا» و تصرف در نعمتهای الهی
معنای «کُلوا» و تمایز آن با «اشربوا»
واژه «کُلوا» در آیه ۱۶۸، برخلاف معنای تحتاللفظی «خوردن»، به مفهوم گستردهتری یعنی «تصرف» در منابع زمین اشاره دارد. نبود واژه «اشربوا» (نوشیدن) در این آیه، نشاندهنده قصد قرآن کریم در تعمیم مفهوم مصرف به تمامی اشکال بهرهبرداری از منابع طبیعی، اقتصادی و اجتماعی است.
درنگ: «کُلوا» در این آیه به معنای جواز تصرف در منابع زمین است، نه صرف خوردن، و این تفسیر با نبود «اشربوا» تقویت میشود.
از منظر فقهی، این تفسیر، مفهوم «کُلوا» را به «اباحه تصرف» (اجازه استفاده) مرتبط میکند. این معنا، در مقابل دیدگاههای محدودکنندهای قرار میگیرد که هر نوع تصرف را منوط به اجازه صریح شرعی میدانند.
اطلاق «کُلوا» و نقد امتناع از مصرف
واژه «کُلوا» دارای اطلاق است، به این معنا که دعوت به تصرف معقول و متناسب در نعمتهای الهی میکند. امتناع از تصرف، بهویژه در صورت نیاز، مذموم است، زیرا میتواند به سوءتفاهمهای اجتماعی، مانند اتهام بخل یا حرامدانستن مال دیگران، منجر شود.
بهعنوان مثال، اگر فردی در برابر سفرهای گسترده از نعمتها به دلیل ریاضتکشی افراطی از خوردن امتناع ورزد، این عمل ممکن است به برداشت نادرست میزبان (مانند بخل یا عدم اعتماد) منجر شود. از منظر اخلاقی، چنین امتناعی با شکر نعمت و شئون بندگی سازگار نیست. از منظر روانشناختی، امتناع افراطی میتواند به انزوای اجتماعی یا حتی وسواس منجر شود.
نقد ریاضتکشی افراطی
ریاضتکشی افراطی، مانند چلهنشینی و امتناع کامل از مصرف نعمتها، با روح عرفان اسلامی ناسازگار است. عرفان اسلامی بر رامکردن نفس تأکید دارد، نه سرکوب آن. تشبیه نفس به سگ و محرومکردن آن از نعمتها، به خشونت علیه خود و حتی پرخاشگری در برابر دیگران منجر میشود.
درنگ: ریاضتکشی افراطی، برخلاف عرفان اسلامی، به خودتخریبی و انزوای اجتماعی منجر میشود و با دعوت آیه به تصرف معقول در نعمتها در تعارض است.
از منظر روانشناختی، چنین رویکردی میتواند به اختلالات عاطفی و کاهش عزت نفس منجر شود. از منظر جامعهشناختی، افرادی که به ریاضت افراطی روی میآورند، ممکن است از تعاملات اجتماعی کنارهگیری کنند و به انزوا یا پرخاشگری دچار شوند.
نتیجهگیری بخش
مفهوم «کُلوا» در آیه ۱۶۸، فراتر از خوردن، به تصرف معقول در نعمتهای الهی اشاره دارد. این دعوت، با نقد ریاضتکشی افراطی و تأکید بر تعادل در مصرف، انسان را به قدردانی از نعمتها و تعامل مثبت با محیط دعوت میکند.
بخش چهارم: نقد دیدگاههای سنتی و دفاع از اصالت اباحه
نقد دیدگاه «اصالة الحضر»
دیدگاه «اصالة الحضر» (اصل ممنوعیت)، که برخی از عالمان سنتی به آن معتقد بودند، هر نوع تصرف در منابع را منوط به اجازه صریح شرعی میدانست. این دیدگاه، از نظر اجتماعی و فلسفی دچار ضعف است، زیرا با آیاتی مانند «سَخَّرَ لَكُمْ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ» (جاثیه: ۱۳) و «کُلوا مِمَّا فِي الْأَرْضِ» در تعارض است.
درنگ: «اصالة الإباحة» (اصل اباحه) با روح قرآن کریم سازگارتر است، زیرا آیه ۱۶۸ با دعوت به تصرف در منابع زمین، آزادی عمل انسان را در چارچوب شرع تأیید میکند.
این دیدگاه، بهویژه در میان برخی از عالمان سنتی، به محدودیتهای اجتماعی و علمی منجر شده و رسوبات فکری مانند احتياط افراطی و وسواس را به دنبال داشته است. در مقابل، «اصالة الإباحة» (اصل اباحه) با تأکید بر آزادی عمل انسان در چارچوب شرع، با روح قرآن کریم همخوانی بیشتری دارد.
نقد احتیاط افراطی در علم دینی
احتياط افراطی، که ریشه در دیدگاه «اصالة الحضر» دارد، با شئون دیانت و انسان وارسته سازگار نیست. این رویکرد، گاه به وسواس فقهی منجر شده و بار روانی و اجتماعی سنگینی بر افراد تحمیل میکند. بهعنوان مثال، فردی که به دلیل احتیاط بیش از حد در مسائل فقهی دچار وسواس میشود، ممکن است در سادهترین امور روزمره، مانند شستوشو، دچار مشکل شود.
از منظر روانشناختی، احتیاط افراطی میتواند به اختلالات وسواسی منجر شود، بهویژه در افرادی که بدون پشتوانه تخصصی به مطالعه متون دینی میپردازند. از منظر فقهی، احتیاط باید در سطح مجتهد باشد، نه مقلد، زیرا مقلد فاقد تخصص لازم برای قضاوت در مسائل پیچیده است.
نتیجهگیری بخش
دیدگاه «اصالة الإباحة» با روح آیه ۱۶۸ سوره بقره همخوانی دارد و از آزادی عمل انسان در چارچوب شرع دفاع میکند. نقد دیدگاههای سنتی، مانند «اصالة الحضر» و احتیاط افراطی، نشاندهنده ضرورت بازنگری در برخی رویکردهای علم دینی است تا با نیازهای اجتماعی و روانی انسان معاصر سازگار شود.
بخش پنجم: مفهوم «مِمَّا فِي الْأَرْضِ» و تعادل در مصرف
معنای «مِمَّا فِي الْأَرْضِ»
واژه «مِمَّا» (از آنچه) در آیه ۱۶۸، دلالت بر تبعیض دارد، یعنی استفاده از بخشی از منابع زمین، نه کل آن. این مفهوم، بر بهرهبرداری متعارف و نه مصرف بیرویه تأکید دارد.
درنگ: «مِمَّا فِي الْأَرْضِ» به معنای استفاده متعارف از منابع زمین است و با اصول پایداری محیطزیستی سازگار است.
مصرف بیرویه منابع، به کاهش توان تولیدی زمین منجر میشود، مانند برداشت بیش از حد آب که به خشکشدن چاهها میانجامد. از منظر اکولوژیکی، این آیه میتواند مبنایی برای اخلاق محیطزیستی در اسلام باشد، زیرا بر تعادل در بهرهبرداری از طبیعت تأکید دارد.
نقد مصرف بیرویه
مصرف بیرویه، مانند برداشتن بخشی از هر چیز بدون توجه به نیاز دیگران یا توان تولید زمین، با روح آیه در تعارض است. بهعنوان تمثیل، کودکی که از هر میوهای گاز میزند و آن را رها میکند، نمونهای از مصرف غیرمتعارف است که نهتنها اسراف است، بلکه به کاهش منابع برای دیگران منجر میشود.
نتیجهگیری بخش
مفهوم «مِمَّا فِي الْأَرْضِ» بر استفاده متعارف و مسئولانه از منابع زمین تأکید دارد. این دعوت، با اصول پایداری محیطزیستی همخوانی دارد و انسان را به تعادل در مصرف و احترام به حقوق دیگران و طبیعت فرامیخواند.
بخش ششم: تحلیل مفهوم «حَلَالًا طَیّبًا» و تعارض عقل و شرع
تمایز حلال و طَیّب
مفهوم «حَلَالًا طَیّبًا» در آیه ۱۶۸، دو بُعد متمایز اما مرتبط را مطرح میکند: «حلال» به معنای مجاز شرعی و «طَیّب» به معنای پاک و گوارا. از منظر شرعی، هر طَیّبی حلال است، اما هر حلالی لزوماً طَیّب نیست. بهعنوان مثال، درآمد حاصل از کار سخت (مانند کارگری) یا کفنفروشی حلال است، اما به دلیل دشواری یا ماهیت آن، طَیّب نیست.
درنگ: هر طَیّبی حلال است، اما هر حلالی لزوماً طَیّب نیست. این تمایز، به تعارض میان عقل و شرع در تفسیر مفاهیم منجر میشود.
از منظر عقلانی، ممکن است چیزی طَیّب باشد اما حلال نباشد، مانند مالی که از فردی ثروتمند دزدیده شده و او رضایت میدهد. این تفاوت، به تعارض میان دستگاه معرفتی شرع (مستند به وحی) و عقل (مستند به قضاوت بشری) منجر میشود.
تعارض عقل و شرع
تعارض میان عقل و شرع در تفسیر «حلال و طَیّب» به دو دستگاه معرفتی اشاره دارد: عقل با معیار «فی نفسه» (ذاتی) و شرع با معیار «بنفسه» (مستند به شرع). بهعنوان مثال، شرع ربا را حرام میداند، در حالی که عقل ممکن است آن را نوعی معامله (بيع) بداند. شرع، به دلیل برخورداری از وحی، بر عقل مقدم است، زیرا وحی میتواند اعوجاجات عقل را تصحیح کند.
آثار حکمی و وضعی
حلال و حرام دارای آثار حکمی هستند، به این معنا که با رضایت صاحب مال، حرام میتواند به حلال تبدیل شود. اما طَیّب و عدم طَیّب دارای آثار وضعیاند که غیرقابل تبدیل هستند. بهعنوان مثال، نان گدایی یا درآمد حاصل از کار سخت، حتی اگر حلال باشد، به دلیل آثار روانی و اجتماعی، طَیّب نیست و میتواند به کاهش عزت نفس یا احساس حقارت منجر شود.
درنگ: آثار حکمی حلال و حرام قابل تبدیلاند، اما آثار وضعی طَیّب و عدم طَیّب غیرقابل تغییرند و به سلامت روان و اجتماع مرتبطاند.
نتیجهگیری بخش
مفهوم «حَلَالًا طَیّبًا» دعوتی به تعادل در مصرف است که هم احکام شرعی و هم سلامت روان و اجتماع را در نظر میگیرد. تعارض عقل و شرع در این مفهوم، نشاندهنده برتری وحی در تصحیح قضاوتهای عقلانی است.
بخش هفتم: علوم ضروری برای فهم آیه
نقش علوم چهارگانه
فهم دقیق آیه ۱۶۸ سوره بقره نیازمند تسلط بر چهار علم است: روانشناسی، جامعهشناسی، فلسفه و اشتقاق (مادهشناسی زکی).
- روانشناسی: به تحلیل تأثیر احتیاط و ریاضت بر نفس انسان کمک میکند و از اختلالات روانی مانند وسواس جلوگیری مینماید.
- جامعهشناسی: مفهوم «ناس» و شمول آیه را در جوامع مختلف بررسی میکند.
- فلسفه: به تحلیل تعارض عقل و شرع و مفهوم اختیار انسان میپردازد.
- اشتقاق: به فهم دقیق واژگان مانند «حلال» و «طَیّب» یاری میرساند.
درنگ: تسلط بر روانشناسی، جامعهشناسی، فلسفه و اشتقاق برای فهم جامع آیه ضروری است و فقدان هر یک به نقص در تفسیر منجر میشود.
این علوم، بهعنوان پایههای معرفتی، برای هر عالم دینی ضروریاند. فقدان هر یک، به تفسیر ناقص و گاه نادرست منجر میشود.
نتیجهگیری بخش
فهم آیه ۱۶۸ سوره بقره نیازمند رویکردی میانرشتهای است که روانشناسی، جامعهشناسی، فلسفه و اشتقاق را در بر میگیرد. این علوم، به درک عمیقتر مفاهیم آیه و کاربرد آن در زندگی معاصر کمک میکنند.
جمعبندی نهایی
آیه ۱۶۸ سوره بقره، با خطاب به همه انسانها و دعوت به بهرهمندی از نعمتهای حلال و پاکیزه، نهتنها یک دستور فقهی، بلکه منشوری اخلاقی، اجتماعی و فلسفی است. این آیه، با تأکید بر تصرف معقول در منابع زمین، نقد ریاضتکشی و احتیاط افراطی، و بررسی تعارض عقل و شرع، بهعنوان یکی از جامعترین آیات قرآن کریم شناخته میشود. تحلیل این آیه نیازمند رویکردی میانرciplineای است که روانشناسی، جامعهشناسی، فلسفه و اشتقاق را در بر میگیرد. از منظر عملی، آیه به تعادل در مصرف، قدردانی از نعمتها و پرهیز از افراط و تفریط دعوت میکند، که میتواند مبنایی برای اخلاق محیطزیستی و اجتماعی در جهان معاصر باشد.
این آیه، همچون آیینهای است که رابطه انسان با خدا، طبیعت و جامعه را بازتاب میدهد و او را به سوی تعادلی معنوی و مادی هدایت میکند. دعوت به «حَلَالًا طَیّبًا» نهتنها به سلامت جسم، بلکه به سلامت روان و اجتماع نیز توجه دارد و انسان را به زندگیای متعادل و متعالی فرامیخواند.
با نظارت صادق خادمی