متن درس
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره جلسه (514)
مقدمه
آیه 173 سوره بقره، بهعنوان یکی از آیات محوری در تبیین احکام تحریمی در قرآن کریم، با خطابی صریح به مؤمنان، به بیان حرمت برخی اعیان خاص (مردار، خون، گوشت خوک، و آنچه برای غیر خدا ذبح شده) پرداخته و در عین حال، با تأکید بر انعطاف شرعی در شرایط اضطرار، ارزش والای حیات انسانی را برجسته میسازد. این آیه، با رویکردی جامع و انبساطی، نهتنها احکام تحریمی را محدود به خوردن این اعیان میکند، بلکه با رفع اثم در شرایط اضطرار، راه را برای حفظ حیات هموار میسازد. تفسیر این آیه، با نگاهی علمی و نظاممند، به استخراج اصول فقهی و اخلاقی آن پرداخته و با پیوند دادن این اصول به مسائل اجتماعی معاصر، کارآمدی احکام قرآنی را در بستر جامعه مدنی نشان میدهد. در این نوشتار، محتوای درسگفتار با تحلیلهای تکمیلی ادغام شده تا متنی یکپارچه، فاخر و متناسب با فضای آکادمیک ارائه گردد.
درنگ: آیه 173 سوره بقره، با تبیین محدود بودن تحریمها به خوردن اعیان خاص و انعطاف در شرایط اضطرار، بر ارزش حیات و جامعیت احکام الهی تأکید دارد.
بخش اول: تبیین ساختار و محتوای آیه 173 سوره بقره
متن و ترجمه آیه
إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنْزِيرِ وَمَا أُهِلَّ بِهِ لِغَيْرِ اللَّهِ ۖ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ
ترجمه: تنها بر شما حرام شده است مردار و خون و گوشت خوک و آنچه به نام غیر خدا ذبح شده است. پس هر کس ناچار شود، در حالی که نه ستمگر باشد و نه متجاوز، گناهی بر او نیست. همانا خداوند آمرزنده و مهربان است.
جایگاه آیه در سوره بقره
آیه 173، بهعنوان اولین آیه تحریمی در سوره بقره، پس از تبیین اصول اعتقادی و اخلاقی در آیات پیشین، به بیان احکام شرعی پرداخته و با خطاب به مؤمنان، چهار مصداق تحریم (مردار، خون، گوشت خوک، و ذبح برای غیر خدا) را مطرح میکند. این جایگاه، نشاندهنده تدریج در گفتمان قرآنی است که ابتدا مبانی ایمانی را استوار ساخته و سپس به احکام عملی میپردازد. محدودیت تحریمها به این چهار مورد، بر اصل اباحه در شریعت اسلامی دلالت دارد، که تحریم را استثنایی بر اصل جواز میداند.
درنگ: جایگاه آیه 173 در سوره بقره، بر تدریج گفتمان قرآنی و غلبه اصل اباحه بر تحریم تأکید دارد.
خطاب به مؤمنان و تمرکز بر اکل
آیه با خطاب به مؤمنان («الَّذِينَ آمَنُوا» در آیه 172)، احکام تحریمی را به خوردن (اکل) این اعیان محدود میسازد. این خطاب خاص، جایگاه مؤمنان را در رعایت احکام شرعی برجسته کرده و تمرکز بر اکل، حکمت تشریع را در منع مصرف خوراکی این اعیان به دلیل مضرات بهداشتی یا شرعی نشان میدهد. بهبیان دیگر، تحریم در این آیه، نه به افعال کلی، بلکه به عمل خوردن این اشیاء خاص معطوف است.
نتیجهگیری بخش اول
آیه 173 سوره بقره، با تبیین احکام تحریمی در قالبی محدود و مشخص، بر خطاب به مؤمنان و تمرکز بر خوردن اعیان خاص تأکید دارد. این ساختار، نهتنها حکمت تشریع را در حفظ سلامت جسمی و معنوی مؤمنان نشان میدهد، بلکه با محدود ساختن تحریمها، انعطاف شریعت را در برابر اصل اباحه آشکار میسازد.
بخش دوم: تحلیل فقهی احکام تحریمی و تصرفات غیرخوراکی
تحریم اعیان، نه افعال
حرمت در آیه 173، به اعیان خاص (مردار، خون، گوشت خوک، و ذبح برای غیر خدا) تعلق گرفته و نه به افعال. این تمایز، روششناسی فقهی را در تحلیل احکام برجسته میسازد. تحریم اعیان، به دلیل ویژگیهای ذاتی یا شرعی آنهاست، در حالی که تحریم افعال (مانند غیبت) به رفتار انسانی مربوط میشود. بهعنوان مثال، آیه بهجای نهی از اعمال خاص، خوردن این اشیاء را ممنوع کرده است.
جواز تصرفات غیرخوراکی
تصرفات غیرخوراکی در این اعیان، مانند استفاده از مردار برای تولید کود یا چربی، مشمول تحریم نیست. این انعطاف، به جامعیت احکام اسلامی اشاره دارد که با محدود ساختن تحریم به اکل، امکان بهرهبرداری از این اعیان در مصارف غیرخوراکی را فراهم میسازد. بهعنوان مثال، پوست مردار حیوان (مانند گوسفند) در صورتی که به خوردن منجر نشود و نجاست مانع آن نباشد، قابل استفاده است.
درنگ: جواز تصرفات غیرخوراکی در اعیان حرام، نشاندهنده انبساط دینی و بهرهبرداری بهینه از منابع طبیعی در چارچوب شریعت است.
نقد دیدگاه حرمت نجاست در تصرفات
برخی از عالمان دینی، حرمت نجاست را مانع تصرف در اعیان نجس دانستهاند. اما هیچ دلیل شرعی معتبری بر حرمت استفاده غیرخوراکی از نجس وجود ندارد. نجاست، تنها خوردن را ممنوع میکند و تصرفات دیگر، مانند استفاده صنعتی یا کشاورزی، مشمول تحریم نیست. این دیدگاه، با استناد به اصل اباحه، بر فقدان دلیل بر حرمت تأکید دارد.
عدم نجاست میت مؤمن
برخلاف تصور رایج، میت مؤمن نجس نیست. غسل میت با سدر، کافور، و آب خالص، نه به دلیل نجاست یا جنابت، بلکه بهعنوان حکمی خاص برای احترام به میت و آمادهسازی او برای دفن است. این غسل، ممکن است دلایل بهداشتی یا علمی داشته باشد، که در فلسفه احکام باید بررسی شود.
حرمت تصرف در میت مؤمن
تصرف در میت مؤمن، مانند کالبدشکافی، به دلیل حرمت معنوی او ممنوع است، مگر در موارد ضرورت و با اذن وارث. در مقابل، میت حیوانات، به دلیل فقدان کرامت انسانی، مشمول این محدودیت نبوده و استفاده غیرخوراکی از آن مجاز است.
نتیجهگیری بخش دوم
تحلیل فقهی آیه 173، بر تمایز بین تحریم اعیان و افعال، جواز تصرفات غیرخوراکی، و عدم نجاست میت مؤمن تأکید دارد. این احکام، با تکیه بر اصل اباحه و انعطاف شرعی، امکان بهرهبرداری از منابع را در چارچوب شریعت فراهم ساخته و کرامت انسانی را در احکام مربوط به میت مؤمن حفظ میکنند.
بخش سوم: اضطرار و ارزش حیات در چارچوب شرعی
رفع اثم در اضطرار
آیه با عبارت «فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ»، اثم را در شرایط اضطرار، در صورتی که فرد باغی (ستمگر) یا عادی (متجاوز) نباشد، رفع میکند. باغی به معنای ستمگر در برابر خدا (معصیتکار) و عادی به معنای متجاوز به حقوق دیگران (غاصب) است. این رفع اثم، به اهمیت حفظ حیات در شریعت اسلامی اشاره دارد.
درنگ: رفع اثم در اضطرار، نشاندهنده اولویت حفظ حیات بر احکام تحریمی و انعطاف شریعت در شرایط بحرانی است.
تقید اطلاق حرمت
اطلاق حرمت («إِنَّمَا حَرَّمَ») با شرط اضطرار («فَمَنِ اضْطُرَّ») تقید مییابد، بهطوری که حرمت در حالت اضطرار برداشته میشود. این تقید، با شرط مضاعف «غَيْرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ»، از سوءاستفاده از اضطرار جلوگیری کرده و انعطاف شرعی را در چارچوبی اخلاقی حفظ میکند.
حکم عقل در اضطرار باغی و عادی
در صورت اضطرار و وجود بغی یا عدا، عقل حکم به خوردن محرمات برای حفظ حیات میدهد، حتی اگر اثم باقی بماند. این امر، به نقش عقل در فقه اسلامی اشاره دارد که در شرایط خاص، احکام را تعدیل میکند تا مقاصد شریعت (حفظ نفس) محقق شود.
امر بین محظورین
در اضطرار باغی، فرد بین دو محظور قرار میگیرد: خوردن محرمات (اثم) یا مرگ (عصیان). عقل، خوردن را به دلیل امکان توبه و حفظ حیات مقدم میداند. اثم، بهعنوان گناه قابل جبران، بر عصیان، که با مرگ امکان توبه را سلب میکند، ترجیح دارد.
درنگ: در اضطرار باغی، عقل حکم به حفظ حیات میدهد، زیرا اثم (گناه قابل توبه) بر عصیان (مرگ بدون توبه) مقدم است.
نتیجهگیری بخش سوم
آیه 173، با تأکید بر رفع اثم در اضطرار و تقید اطلاق حرمت، ارزش حیات را بهعنوان یکی از مقاصد اصلی شریعت برجسته میسازد. حکم عقل در شرایط باغی و عادی، با اولویت دادن به حفظ حیات، انعطاف شریعت را در برابر بحرانها نشان داده و قاعده امر بین محظورین را بهعنوان مبنای فقهی تثبیت میکند.
بخش چهارم: نقد علم دینی و کاربرد اجتماعی آیه
نقد تمرکز محدود علم دینی
علم دینی، با تمرکز بر مثالهای محدود (مانند خوردن مردار یا مسائل تاریخی)، از تطبیق احکام بر مسائل اجتماعی معاصر بازمانده است. این محدودیت، کارآمدی احکام را در بستر جامعه مدنی کاهش داده و نیاز به نوآوری در تطبیق احکام را برجسته میسازد.
کاربرد اجتماعی آیه
آیه 173، فراتر از مسائل سنتی مانند مردار، در زمینههای اجتماعی مانند رشوه، رفتارهای اداری، و معاملات کاربرد دارد. بهعنوان مثال، اضطرار در محیط کار (مانند اجبار به شرکت در نماز جماعت غیرصحیح یا پرداخت رشوه) نیازمند تحلیل فقهی است تا احکام متناسب با نیازهای جامعه صادر شود.
درنگ: آیه 173، با قابلیت تطبیق بر مسائل اجتماعی معاصر، صدها حکم فقهی را در زمینههای شغلی و معاملاتی ارائه میدهد.
نیاز به نوآوری در علم دینی
علم دینی، برای پاسخگویی به مسائل نوپدید، نیازمند اجتهاد پویا و تطبیق احکام با بسترهای اجتماعی است. این نوآوری، با تحلیل موضوعات معاصر، احکام را کارآمد و پاسخگوی نیازهای جامعه میسازد.
نتیجهگیری بخش چهارم
نقد تمرکز محدود علم دینی و تأکید بر تطبیق آیه 173 بر مسائل اجتماعی، به ضرورت اجتهاد پویا اشاره دارد. این آیه، با قابلیت استخراج احکام متنوع در زمینههای معاصر، علم دینی را به سوی کارآمدی و انسجام هدایت میکند.
بخش پنجم: معانی بلاغی و اخلاقی آیه
معنای احلال در ذبح
عبارت «مَا أُهِلَّ بِهِ لِغَيْرِ اللَّهِ» به ذبح حیوان با ذکر صوتی غیرخدایی (مانند نام لات و عزى) اشاره دارد. احلال، از ریشه «هلل» به معنای ریختن (خون یا صوت)، به شعائر دینی در ذبح دلالت دارد. این معنا، هویت دینی ذبح را به ذکر نام خدا پیوند میزند.
غفور و رحیم در رفع اثم
عبارت «إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ» به رحمت واسعه الهی در رفع اثم در شرایط اضطرار اشاره دارد. اما این آمرزش، خودکشی (نخوردن محرمات در اضطرار باغی و مرگ) را شامل نمیشود، زیرا خودکشی، به دلیل نقض حق حیات، گناهی غیرقابل جبران است.
درنگ: خودکشی در اضطرار باغی، مشمول آمرزش الهی نیست، زیرا نقض حق حیات، گناهی غیرقابل جبران است.
نقد تجاوز به حقوق دیگران
تجاوز به حیات، آبرو، و عزت دیگران (مانند غیبت و تهمت) گناهی است که مشمول غفران الهی نمیشود. حفظ حرمت دیگران، بهعنوان وظیفهای بنیادین، از تفرقه و فساد در جامعه جلوگیری میکند.
نقد لجنپراکنی در جامعه
رسانهها و افراد، با تخریب و لجنپراکنی، به اجماع منفی علیه جامعه اسلامی دامن میزنند. این امر، به تضعیف هویت و انسجام اجتماعی منجر شده و اعتبار جامعه را خدشهدار میسازد.
ترمیم و تصحیح در جامعه اسلامی
جامعه اسلامی باید با تأکید بر خوبیهای یکدیگر و ترمیم کاستیها، به جای تخریب، به وحدت و اعتبار کمک کند. این اصل، برگرفته از حدیث امام صادق (ع) است که یهود و نصارا را به دلیل نفی یکدیگر باطل میداند: «لَيْسَتِ الْيَهُودُ عَلَى شَيْءٍ وَلَيْسَتِ النَّصَارَى عَلَى شَيْءٍ فَلَيْسَتَا جَمِيعًا عَلَى شَيْءٍ» (یهود و نصارا بر حق نیستند، زیرا هر یک دیگری را نفی میکند).
نتیجهگیری بخش پنجم
آیه 173، با تبیین معانی بلاغی احلال و تأکید بر رحمت الهی، ارزشهای اخلاقی مانند حفظ حرمت دیگران و ترمیم جامعه را برجسته میسازد. نقد لجنپراکنی و دعوت به تصحیح اجتماعی، به انسجام و اعتبار جامعه اسلامی کمک میکند.
جمعبندی نهایی
آیه 173 سوره بقره، چون چراغی فروزان در آسمان شریعت، احکام تحریمی را در قالبی محدود و با انعطافی حکیمانه تبیین میکند. این آیه، با تمرکز بر خوردن اعیان خاص (مردار، خون، گوشت خوک، و ذبح برای غیر خدا)، حرمت را به حوزه اکل محدود ساخته و تصرفات غیرخوراکی را مجاز میداند. رفع اثم در اضطرار، با شروط فقدان بغی و عدا، انبساط دینی را نشان داده و ارزش حیات را بهعنوان مقصدی بنیادین در شریعت برجسته میسازد. حتی در شرایط بغی، عقل با اولویت دادن به حفظ حیات، خوردن محرمات را بر مرگ ترجیح میدهد، زیرا اثم قابل توبه است، اما مرگ، درهای توبه را میبندد.
نقد تمرکز محدود علم دینی و دعوت به تطبیق احکام بر مسائل اجتماعی معاصر، چون نسیمی تازه، نیاز به اجتهاد پویا را یادآور میشود. این آیه، با قابلیت استخراج صدها حکم در زمینههای شغلی، معاملاتی، و اجتماعی، علم دینی را به سوی کارآمدی هدایت میکند. تأکید بر حفظ حرمت دیگران و ترمیم جامعه، چون گلی شکوفا در باغ دین، وحدت و اعتبار جامعه اسلامی را تقویت میسازد. این تفسیر، با تکیه بر انبساط دینی و ارزش حیات، به دیانتی عقلانی، اخلاقی، و پاسخگوی نیازهای زمان دعوت میکند.
با نظارت صادق خادمی