در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تفسیر 587

متن درس





تفسیر آیه 217 سوره بقره

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، جلسه (587)

مقدمه

تفسیر آیه 217 سوره بقره، که به بررسی قتال در ماه‌های حرام و علل و اسباب آن می‌پردازد، دریچه‌ای است به سوی فهم عمیق حکمت قرآنی در تحلیل مسائل اجتماعی. این آیه، با نگاهی ریشه‌ای به پدیده‌های اجتماعی، بر اولویت علل بر معلول‌ها تأکید دارد و دعوتی است به تأمل در ساختارهای فرهنگی و اجتماعی که بستر بروز رفتارهای انسانی‌اند. متن پیش‌رو، با تجمیع محتوای درس‌گفتار و تحلیل‌های دقیق، به بازنویسی این تفسیر در قالبی علمی و نظام‌مند پرداخته و با زبانی فاخر و متناسب با مخاطبان دانشگاهی، به تبیین معانی و مفاهیم آن می‌نشیند.

بخش اول: زمینه تاریخی و ساختار آیه

زمینه نزول آیه

آیه 217 سوره بقره در پاسخ به پرسشی از سوی گروهی از مسلمانان درباره جواز قتال در ماه حرام، به‌ویژه ماه رجب، نازل شده است. در این واقعه، گروهی از مسلمانان به کفار حمله کرده و اموالشان را غارت نمودند، عملی که نقض حرمت ماه‌های حرام محسوب می‌شد. این پرس‌وجو، نشان‌دهنده پویایی جامعه اسلامی در رجوع به پیامبر برای حل مسائل شرعی است.

درنگ: پرس‌وجوی مسلمانان از پیامبر، نشانه‌ای از بلوغ فکری جامعه نوپای اسلامی در مواجهه با مسائل پیچیده شرعی است.

متن و ترجمه آیه

يَسْأَلُونَكَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرَامِ قِتَالٍ فِيهِ ۖ قُلْ قِتَالٌ فِيهِ كَبِيرٌ ۖ وَصَدٌّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَكُفْرٌ بِهِ وَالْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَإِخْرَاجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَكْبَرُ عِنْدَ اللَّهِ ۚ وَالْفِتْنَةُ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ

از تو درباره جنگیدن در ماه حرام می‌پرسند. بگو: جنگیدن در آن گناهی بزرگ است، اما بازداشتن از راه خدا و کفر به آن و [ممانعت از] مسجدالحرام و اخراج اهل آن از آنجا نزد خدا گناهی بزرگ‌تر است، و فتنه از قتل بزرگ‌تر است.

تحلیل ساختاری آیه

عبارت «قتالٍ فِيهِ» بدل شمولی از «الشَّهْرِ الْحَرَامِ» است، که پرسش را به جوهره قتال در ماه حرام معطوف می‌سازد. پاسخ الهی با واژه «قل» آغاز می‌شود، که نشان‌دهنده سرعت و قاطعیت در هدایت امت است. واو در «وَصَدٌّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ» استینافی است، پرونده قتال را می‌بندد و به علل آن می‌پردازد.

جمع‌بندی بخش اول

آیه 217 سوره بقره، با اشاره به حادثه‌ای تاریخی، بر نقض حرمت ماه‌های حرام توسط برخی مسلمانان تأکید دارد. ساختار آیه، با پاسخ فوری الهی و تمرکز بر علل، حکمت قرآنی را در تحلیل ریشه‌ای مسائل اجتماعی نشان می‌دهد.

بخش دوم: معنای قتال و پیامدهای آن

تعریف قتال در آیه

قتال در این آیه، به معنای درگیری‌های پراکنده و غارت است، نه جنگ سازمان‌یافته. این تعریف، آن را از جهاد نظامی متمایز می‌سازد و به رفتارهای بدوی در جامعه‌ای اشاره دارد که هنوز نظم اسلامی در آن تثبیت نشده بود.

خطر قتال در ماه حرام

خداوند قتال در ماه حرام را «کبیر» می‌نامد، گناهی بزرگ و خطرناک که حرمت‌ها و اصول اجتماعی را فرو می‌ریزد. واژه «کبیر» به جای «قبیح»، بر خطر فروپاشی نظم اجتماعی تأکید دارد، گویی که نقض این حرمت، چون شکستی در بنیان‌های یک بنای رفیع است.

درنگ: قتال در ماه حرام، چون طوفانی است که ستون‌های نظم اجتماعی را متزلزل می‌سازد.

عدم لاپوشانی خطای مسلمانان

خداوند خطای مسلمانان را پنهان نمی‌کند و آن را «کبیر» می‌خواند. این انصاف الهی، نشان‌دهنده قضاوت بی‌طرفانه و عادلانه است که حتی خطای مومنان را نادیده نمی‌گیرد.

جمع‌بندی بخش دوم

قتال در ماه حرام، به دلیل نقض حرمت‌های الهی و اجتماعی، گناهی بزرگ است. قرآن کریم، با صراحت و بدون لاپوشانی، به نقد این رفتار می‌پردازد و بر حفظ نظم و احترام به احکام شرعی تأکید می‌ورزد.

بخش سوم: علل قتال و تحلیل اجتماعی

علل قتال: چهار عامل کلیدی

آیه، چهار عامل را به‌عنوان علل قتال معرفی می‌کند: «صد عن سبیل الله»، «کفر به»، «المسجد الحرام»، و «اخراج اهله منه». این عوامل، ریشه‌های اجتماعی و سیاسی قتال را نشان می‌دهند و نزد خدا از خود قتال مهم‌ترند.

صد عن سبیل الله: ناامنی اجتماعی

«صد عن سبیل الله» به معنای ایجاد ناامنی در ترددها و رفت‌وآمدهاست. این ناامنی، چون سدی است که راه‌های پیشرفت و آرامش جامعه را مسدود می‌سازد.

کفر به: بی‌حرمتی عملی

«کفر به» در اینجا، بی‌حرمتی عملی به جامعه و امنیت است، نه صرفاً کفر اعتقادی. این رفتار، چون ناسپاسی در برابر نعمت‌های الهی، نظم اجتماعی را به هم می‌ریزد.

سد عن المسجد الحرام

ممانعت از دسترسی به مسجدالحرام، نشانه‌ای از محدودیت‌های معنوی و فیزیکی است که مومنان را از ارتباط با مقدسات محروم می‌سازد.

اخراج اهله: تبعید و بی‌حرمتی

اخراج مومنان از مکه، عملی است که ریشه در فشارهای اجتماعی و سیاسی دارد و به هجرت اجباری پیامبر و یارانش اشاره می‌کند.

فتنه: بزرگ‌تر از قتل

آیه، فتنه را از قتل بزرگ‌تر می‌داند. فتنه، شامل اقداماتی چون رشوه، شکنجه، و تضعیف روحیه برای انحراف از دین است. این اقدامات، چون آتشی است که بنیان ایمان و اجتماع را می‌سوزاند.

درنگ: فتنه، چون طوفانی است که ریشه‌های ایمان را از خاک برمی‌کَند و از قتل نیز ویرانگرتر است.

اولویت علل بر معلول

قرآن کریم، با تأکید بر علل قتال، نشان می‌دهد که ریشه‌های اجتماعی و سیاسی (ناامنی، بی‌حرمتی، اخراج) از معلول (قتال) مهم‌ترند. این رویکرد، چون چراغی است که تاریکی‌های مشکلات اجتماعی را روشن می‌سازد.

جمع‌بندی بخش سوم

قرآن کریم، با تحلیل علل قتال، به ریشه‌های اجتماعی و سیاسی مشکلات توجه دارد. ناامنی، بی‌حرمتی، و اخراج، چون زنجیره‌هایی‌اند که جامعه را در بند می‌کشند و فتنه، بزرگ‌ترین تهدید برای ایمان و نظم اجتماعی است.

بخش چهارم: نقد فقهی و جامعه‌شناختی

دیدگاه فقهی: مباشر قوی‌تر از سبب

در فقه سنتی، مباشر (عامل مستقیم جرم) قوی‌تر از سبب (علت) دانسته می‌شود، زیرا ظاهر و ملموس است. این دیدگاه، به دلیل وضوح مباشر، در قضاوت‌های حقوقی غالب است.

نقد فقهی: سبب قوی‌تر از مباشر

برخلاف فقه سنتی، سبب قوی‌تر از مباشر است، زیرا ریشه مشکلات را تشکیل می‌دهد. فقر و هرج‌ومرج، چون ریشه‌های درختی هستند که میوه‌های تلخ جرم را بار می‌آورند.

مباشران: طبقات محروم

مباشران جرایم، چون دزدان و قاچاقچیان، معمولاً از طبقات محروم و عقب‌مانده‌اند. اینان، چون ابزارهایی‌اند که در دست علل اصلی به کار گرفته می‌شوند.

درنگ: مباشران جرایم، چون برگ‌های زردی‌اند که از شاخه‌های بیمار جامعه فرو می‌افتند.

علل جرایم: نقش قدرتمندان

علل مفاسد اجتماعی، در دست دولت‌ها و قدرتمندان است که با سوءمدیریت و سیاست‌های ناکارآمد، جامعه را به سوی جرم سوق می‌دهند. اینان، چون معمارانی‌اند که بنای جامعه را کج می‌سازند.

نقد مجازات مباشران

مجازات مباشران، چون اعدام یا زندان، بدون توجه به علل، چون آبی است که بر سنگ می‌ریزد و اثری ندارد. این رویکرد، ناکارآمد و ناعادلانه است.

جمع‌بندی بخش چهارم

تحلیل فقهی و جامعه‌شناختی نشان می‌دهد که تمرکز بر مباشران جرایم، بدون توجه به علل، راه به جایی نمی‌برد. علم دینی باید به ریشه‌های اجتماعی، چون فقر و سوءمدیریت، بپردازد تا اصلاح جامعه ممکن شود.

بخش پنجم: قرآن کریم به‌عنوان کتاب علمی

رویکرد علمی قرآن کریم

قرآن کریم، با تحلیل ریشه‌ای مسائل، کتابی علمی است که به علل اجتماعی توجه دارد. این کتاب، چون چشمه‌ای زلال است که دانش و حکمت را به جامعه جاری می‌سازد.

ناکامی در بهره‌گیری از قرآن

مسلمانان از ظرفیت علمی قرآن کریم بهره نبرده‌اند و آن را به‌عنوان متنی صرفاً دینی نگریسته‌اند. این ناکامی، چون غباری است که بر گوهر تابناک قرآن نشسته است.

ظرفیت علمی دین

دین اسلام، با ظرفیت علمی بالا، می‌تواند جامعه را سیراب کند، اما نبود بسترهای مناسب، مانع عرضه این دانش شده است.

درنگ: قرآن کریم، چون کتابی است که با کلید علم، قفل‌های مشکلات اجتماعی را می‌گشاید.

جمع‌بندی بخش پنجم

قرآن کریم، با تأکید بر علل اجتماعی، راه‌حل‌هایی علمی برای چالش‌های بشری ارائه می‌دهد. بهره‌گیری از این ظرفیت، نیازمند بازخوانی علمی و فرهنگی دین است.

بخش ششم: نقد اجتماعی و فرهنگی

فقر و جرم

فقر و کمبود، چون بادهایی‌اند که انسان‌ها را به سوی جرم می‌رانند. تغییر الگوی سرقت از پول به مواد غذایی، نشانه‌ای از شدت فقر در جامعه است.

سوءمدیریت و هدررفت منابع

هدررفت بودجه‌های کلان، بدون توجه به زیرساخت‌های عمومی چون توالت و آب آشامیدنی، جامعه را در تنگنا قرار داده است. این سوءمدیریت، چون سایه‌ای است که بر روشنایی تمدن اسلامی افتاده است.

نیاز به زیرساخت‌های عمومی

شهرهای زیارتی، چون قم و مشهد، با کمبود امکانات عمومی مواجه‌اند. ایجاد توالت‌های مدرن و آب آشامیدنی، چون گامی است به سوی تمدن‌سازی اسلامی.

درنگ: زیرساخت‌های عمومی، چون رگ‌های حیات جامعه‌اند که تمدن را زنده نگه می‌دارند.

اولویت جامعه بر اماکن مقدس

اصلاح جامعه، با تأمین زیرساخت‌های عمومی، مقدم بر تمرکز بر مساجد است. جامعه سالم، مسجدی سالم می‌سازد.

جمع‌بندی بخش ششم

فقر، سوءمدیریت، و کمبود زیرساخت‌ها، ریشه‌های مشکلات اجتماعی‌اند. اصلاح این علل، چون آبی است که زمین خشک جامعه را سیراب می‌کند.

بخش هفتم: اسلام به‌عنوان دین فرهنگی

ماهیت فرهنگی اسلام

اسلام، دینی فرهنگی است که سیاست در خدمت فرهنگ آن قرار دارد. این ماهیت، چون خورشیدی است که نور هدایت را بر جامعه می‌تاباند.

نقد سیاسی شدن دین

سیاسی شدن بیش از حد دین، به ماهیت فرهنگی آن آسیب زده است. این انحراف، چون غباری است که بر چهره تابناک اسلام نشسته است.

نقد علم دینی

علم دینی، به جای تمرکز بر علل مسائل اجتماعی، درگیر مسائل ظاهری شده است. این نقص، چون سدی است که جریان دانش دینی را متوقف ساخته است.

درنگ: اسلام، چون درختی است که شاخه‌های فرهنگ آن، میوه‌های تمدن را بار می‌آورد.

جمع‌بندی بخش هفتم

اسلام، با ماهیت فرهنگی خود، راه‌حل‌هایی برای احیای جامعه ارائه می‌دهد. حرکت فرهنگی، نه سیاسی، کلید بازسازی تمدن اسلامی است.

بخش هشتم: تعامل ادیان و نقش اجتماعی دین

نگرش مثبت غیرمسلمانان

غیرمسلمانان، چون یهودیان و مسیحیان، نگرشی مثبت به مسلمانان دارند و حتی در مراسم عاشورا مشارکت می‌کنند. این تعامل، چون پلی است که دل‌ها را به هم پیوند می‌دهد.

نقد طرد غیرمسلمانان

طرد غیرمسلمانان، مانع جذب آن‌ها به اسلام شده است. این رویکرد، چون دیواری است که راه گفت‌وگو را بسته است.

نقش روحانیت به‌عنوان حامی

روحانیت باید حامی همه مردم، حتی خطاکاران، باشد. این نقش، چون چتری است که همه را در پناه خود می‌گیرد.

عشق مردم به ائمه

مردم ایران، به‌ویژه به امام حسین و ائمه، عشقی عمیق دارند. این پیوند، چون ریشه‌ای است که در خاک فرهنگ این سرزمین تنیده شده است.

درنگ: عشق به ائمه، چون جریانی است که قلب‌های مردم را به سوی حقیقت هدایت می‌کند.

جمع‌بندی بخش هشتم

تعامل مثبت با غیرمسلمانان و نقش حمایتی روحانیت، کلید جذب و احیای جامعه اسلامی است. عشق مردم به ائمه، سرمایه‌ای فرهنگی برای تمدن‌سازی است.

بخش نهم: روایت صحت و امان

نعمتان مجهولتان

روایت: نعمتان مجهولتان: الصحة والأمان

ترجمه: دو نعمت ناشناخته‌اند: سلامتی و امنیت.

سلامتی و امنیت، دو نعمت بنیادین‌اند که فقدانشان، چون جهنمی است که زندگی را تیره می‌سازد.

ناامنی و بیماری در عصر حاضر

در عصر حاضر، بیماری و ناامنی، چون سایه‌هایی فراگیر، زندگی را تحت تأثیر قرار داده‌اند. این چالش‌ها، از حریم خصوصی تا عرصه جهانی، نفوذ کرده‌اند.

جمع‌بندی بخش نهم

سلامتی و امنیت، چون دو بال‌اند که جامعه را به سوی تعالی می‌برند. فقدان آن‌ها، مانعی بزرگ برای پیشرفت است.

جمع‌بندی نهایی

تفسیر آیه 217 سوره بقره، چون آیینه‌ای است که حقیقت مسائل اجتماعی را باز می‌تاباند. این آیه، با تأکید بر علل قتال (ناامنی، بی‌حرمتی، ممانعت از مسجدالحرام، اخراج)، راه‌حل‌هایی ریشه‌ای برای اصلاح جامعه ارائه می‌دهد. فقر، سوءمدیریت، و نبود زیرساخت‌ها، چون زنجیرهایی‌اند که جامعه را در بند نگه داشته‌اند. اسلام، دینی فرهنگی است که با حرکت فرهنگی، نه سیاسی، می‌تواند تمدن اسلامی را احیا کند. علم دینی، با بازخوانی علمی قرآن کریم، می‌تواند راهگشای چالش‌های مدرن باشد.

با نظارت صادق خادمی