متن درس
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره جلسه (598)
تفسیر آیه 219 سوره بقره: خمر، میسر و پرسشگری فطری
مقدمه
آیه 219 سوره بقره، با محوریت پرسش از خمر و میسر، دریچهای به سوی تحلیل پدیدههای اجتماعی و اخلاقی در تاریخ بشر میگشاید. این آیه، ضمن اشاره به گناه بزرگ و منافع اندک خمر و میسر، بر اهمیت تفکر و پرسشگری تأکید دارد. تفسیر حاضر، با رویکردی کلامی، فقهی و جامعهشناختی، به بررسی جایگاه خمر، میسر، رقص، موسیقی و اعتیاد بهعنوان «خبائث خمس» در تاریخ بشر و فرهنگ دینی میپردازد. همچنین، با نقدی سازنده بر نظام آموزش دینی و تأکید بر پرسشگری فطری، به ضرورت آگاهی از تحولات جهانی و استقلال نهادهای دینی اشاره میکند. متن پیشرو، با زبانی فاخر و ساختاری نظاممند، تمامی محتوای درسگفتار را با توضیحات تکمیلی و پیوندهای معنایی ارائه میدهد تا برای مخاطبان متخصص، غنای علمی و جذابیت ادبی را توأمان فراهم آورد.
بخش اول: خمر و میسر در تاریخ بشر
جایگاه تاریخی و اجتماعی خمر و میسر
خمر و میسر، از دیرباز، بهعنوان دو پدیده بنیادین در تاریخ بشر شناخته شدهاند که ابعاد اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی گستردهای داشتهاند. این دو، نهتنها بهعنوان ابزارهای تفریح، بلکه بهمثابه منابعی برای تجارت و کسب درآمد، در جوامع مختلف نقشآفرینی کردهاند. از منظر انسانشناسی تاریخی، عمومیت این پدیدهها در فرهنگهای گوناگون، از تمدنهای باستانی تا جوامع مدرن، نشاندهنده تأثیر عمیق آنها بر ساختارهای اجتماعی است. خمر، بهعنوان مادهای مسکر، و میسر، بهمثابه فعالیتی مبتنی بر شانس و مخاطره، همواره در کانون توجه ادیان و فرهنگها قرار داشتهاند.
درنگ: خمر و میسر، به دلیل دوگانه بودن کارکردهای تفریحی و تجاری، از پدیدههای محوری در تاریخ اجتماعی بشر به شمار میروند.
نقش ابلیس در روایات مرتبط با خمر
در روایات اسلامی، خمر به ابلیس نسبت داده شده است که این attribution به مفهوم وسوسه شیطانی برای ترویج گناهان اجتماعی اشاره دارد. این دیدگاه، با آیاتی نظیر آیه 90 سوره مائده که خمر و میسر را از «عمل شیطان» میداند، همخوانی دارد. از منظر کلامی، این روایت بر نقش نیروهای بازدارنده در انحراف انسان از مسیر الهی تأکید میورزد و خمر را بهعنوان ابزاری برای گمراهی معرفی میکند.
خبائث خمس: چالشهای اخلاقی در ادیان
خمر، میسر، رقص، موسیقی و اعتیاد، که در این تفسیر به «خبائث خمس» تعبیر شدهاند، در تمامی ادیان بهعنوان چالشهای اخلاقی و اجتماعی مطرح بودهاند. این پنج پدیده، به دلیل تأثیرات عمیق بر رفتارهای فردی و جمعی، در ادیان ابراهیمی و غیرابراهیمی مورد نقد و بررسی قرار گرفتهاند. از منظر مطالعات تطبیقی ادیان، این پدیدهها بهعنوان موانعی برای رشد معنوی و اخلاقی شناخته شده و در متون دینی با احکام و توصیههایی برای کنترل آنها مواجه هستیم.
نتیجهگیری بخش اول
خمر و میسر، بهعنوان دو رکن از خبائث خمس، در تاریخ بشر جایگاهی محوری داشتهاند. این پدیدهها، با کارکردهای دوگانه تفریحی و تجاری، از منظر انسانشناسی، کلامی و جامعهشناختی قابل تحلیلاند. روایات اسلامی، با نسبت دادن خمر به ابلیس، بر جنبه گمراهکننده آن تأکید دارند، در حالی که عمومیت خبائث خمس در ادیان، به چالشهای مشترک اخلاقی در جوامع بشری اشاره میکند.
بخش دوم: تحولات خمر و میسر در جهان مدرن
تنوع اقسام قمار در قرآن کریم
يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ ۖ قُلْ فِيهِمَا إِثْمٌ كَبِيرٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُمَا أَكْبَرُ مِنْ نَفْعِهِمَا ۗ
از تو درباره خمر و میسر میپرسند، بگو: در آن دو گناهی بزرگ است و سودهایی برای مردم، اما گناهشان از سودشان بزرگتر است.
در قرآن کریم، واژههای «اقلام» و «ازلام» بهعنوان نمونههایی از قمار در فرهنگ جاهلی ذکر شدهاند. این واژهها، به ابزارهای خاصی اشاره دارند که در جامعه عرب پیش از اسلام برای قمار استفاده میشدند. با این حال، تنوع قمار در تاریخ بشر بسیار گستردهتر از این نمونههاست. از منظر زبانشناسی قرآنی، این واژهها به زمینه فرهنگی و اجتماعی خاص جامعه جاهلی محدودند و نمیتوانند تمامی اشکال قمار را در بر گیرند.
تحول قمار از سنتی به مدرن
با پیشرفت فناوری، قمار از شکل سنتی خود، که مبتنی بر ابزارهای ساده و بازیهای محلی بود، به قمار کامپیوتری و دیجیتال تحول یافته است. این تحول، به کاهش قمار سنتی و افزایش اشکال مدرن آن منجر شده است. از منظر جامعهشناسی فناوری، این تغییر به افزایش دسترسی و تنوع قمار در جوامع مدرن انجامیده و چالشهای جدیدی را در حوزه اخلاق و قانونگذاری ایجاد کرده است.
درنگ: تحول تکنولوژیک، قمار را از ابزارهای سنتی به پلتفرمهای دیجیتال سوق داده و چالشهای اخلاقی جدیدی را پدید آورده است.
ارتباط بیکاری و قمار سنتی
کاهش بیکاری در جوامع، به کاهش گرایش به قمار سنتی منجر شده است. بیکاری، بهعنوان یک عامل اجتماعی، افراد را به سوی رفتارهای ناپسند مانند قمار سوق میدهد. از منظر اقتصاد اجتماعی، این ارتباط نشاندهنده تأثیر شرایط اقتصادی بر رفتارهای اجتماعی است، بهگونهای که اشتغال پایدار میتواند از گرایش به چنین فعالیتهایی بکاهد.
سرمایهگذاری کلان در قمار مدرن
قمار مدرن، بهویژه در قالب کازینوها و پلتفرمهای آنلاین، با سرمایهگذاریهای کلان و میلیاردی در کشورهای مختلف گسترش یافته است. این صنعت، به دلیل سودآوری بالا، به یکی از بخشهای کلیدی اقتصاد جهانی تبدیل شده است. از منظر اقتصاد جهانی، رشد این صنعت نشاندهنده تأثیرات عمیق مدرنیته و جهانیسازی بر رفتارهای اجتماعی است.
تنوع خمر در جهان مدرن
در جهان مدرن، بیش از هزار نوع خمر تولید و مصرف میشود که نشاندهنده عمومیت و پیچیدگی این پدیده است. از منظر فرهنگشناسی، این تنوع به تأثیرات جهانیسازی بر تولید و مصرف خمر اشاره دارد و نشاندهنده تحولات فرهنگی در جوامع مدرن است.
نتیجهگیری بخش دوم
تحولات مدرن، خمر و میسر را از اشکال سنتی به پدیدههایی پیچیده و جهانی تبدیل کردهاند. قمار کامپیوتری، سرمایهگذاریهای کلان و تنوع خمر، چالشهای جدیدی را در حوزههای اخلاقی و اجتماعی ایجاد کردهاند. این تحولات، ضرورت بازنگری در رویکردهای دینی و علمی به این پدیدهها را برجسته میسازد.
بخش سوم: نقد نظام آموزش دینی
ضعف علم دینی در شناخت خمر و میسر
علم دینی، در مواجهه با خمر و میسر مدرن، از فقدان معیارهای علمی و تحلیلی رنج میبرد. این کاستی، به عدم شناخت دقیق تحولات این پدیدهها در جهان امروز منجر شده است. از منظر آموزشی، این نقد بر ضرورت توسعه برنامههای تخصصی و بهروز در نهادهای دینی تأکید دارد.
تجربه میدانی در کازینوها
شناخت عملی از محیطهای قمار مدرن، مانند کازینوها، به تحلیل دقیقتر این پدیده کمک میکند. حضور در چنین محیطهایی، امکان بررسی پیچیدگیهای قمار مدرن و اقتباسهای آن از فرهنگهای شرقی، مانند قمارهای ایرانی و عربی، را فراهم میآورد. از منظر روششناسی پژوهش، این تجربه بر اهمیت مطالعات میدانی در فهم پدیدههای اجتماعی تأکید دارد.
ابتدایی بودن قمارهای قرآنی
قمارهای ذکرشده در قرآن کریم، مانند اقلام و ازلام، به فرهنگ جاهلی محدود بوده و از منظر امروزی، ابتدایی و ساده تلقی میشوند. این تفاوت، به تحولات اجتماعی و تکنولوژیک در طول تاریخ اشاره دارد و از منظر تفسیر تاریخی، ضرورت بازنگری در تحلیلهای قرآنی را نشان میدهد.
کاستی فقه سنتی در تبیین خمر و میسر مدرن
فقه سنتی، که عمدتاً بر خمر و میسر سنتی (مانند شراب انگور و خرما) متمرکز است، در تبیین اشکال مدرن این پدیدهها ناکارآمد بوده است. از منظر فقه پویا، این نقد به ضرورت بازنگری در احکام فقهی با توجه به تحولات مدرن تأکید میورزد.
درنگ: کاستی فقه سنتی در مواجهه با خمر و میسر مدرن، ضرورت بازنگری در احکام دینی را برجسته میسازد.
گسترش خبائث خمس در جهان مدرن
خبائث خمس (خمر، میسر، رقص، موسیقی و اعتیاد) در جهان مدرن گسترش یافته و ادیان و عقلا در کنترل آنها ناکام ماندهاند. از منظر جامعهشناسی دین، این گسترش به تأثیرات جهانیسازی و مدرنیته اشاره دارد که چالشهای جدیدی را در حوزه اخلاق و معنویت ایجاد کرده است.
نقد تبلیغ دینی سطحی
تبلیغات دینی سطحی، که اغلب در قالب جزوههای سادهانگارانه ارائه میشوند، به جای هدایت، به گمراهی مخاطبان منجر شدهاند. این نقد، بر ضرورت تولید محتوای عمیق و علمی در تبلیغ دین تأکید دارد و از منظر آموزش دینی، به اهمیت تأثیرگذاری هدایت دینی اشاره میکند.
نقد نظام آموزش دینی
نهادهای دینی باید طلاب را با تحولات جهانی آشنا کنند و آموزشهایی متناسب با چالشهای مدرن ارائه دهند. فقدان این رویکرد، به کاستی علم دینی در مواجهه با مسائل روز منجر شده است. از منظر مدیریت آموزشی، این نقد بر ضرورت بازنگری در برنامههای آموزشی تأکید دارد.
استقلال نهادهای دینی
نهادهای دینی باید از وابستگی به دولتها رها شوند و بهصورت مستقل به تربیت دینی و اجتماعی بپردازند. این استقلال، به تقویت جایگاه این نهادها در جهان کمک میکند و از منظر جامعهشناسی نهادهای دینی، به اهمیت نقش مستقل آنها در هدایت جامعه اشاره دارد.
نقد فرهنگ فرافکنی
فرافکنی مشکلات به «بالاییها» و انتظار از آنها برای حل مسائل، به کاهش مسئولیتپذیری نهادهای دینی منجر شده است. از منظر روانشناسی اجتماعی، این فرهنگ وابستگی، مانع از اقدام مؤثر در مواجهه با چالشهای اجتماعی میشود.
نقد دیدگاههای افلاطونی
دیدگاههای افلاطونی درباره وجود یک «کدخدا» یا مرجع بالا، بهعنوان مبنای حل مسائل، خرافی و غیرتوحیدی است. از منظر کلامی، این نقد با اصل توحید همخوانی دارد و بر نفی واسطههای غیرالهی تأکید میورزد.
نتیجهگیری بخش سوم
نظام آموزش دینی، به دلیل فقدان شناخت دقیق از تحولات مدرن و وابستگی به ساختارهای دولتی، در مواجهه با خبائث خمس ناکارآمد بوده است. نقدهای مطرحشده، بر ضرورت استقلال، آموزش تخصصی و پرهیز از فرافکنی تأکید دارند. این بخش، به اهمیت بازنگری در رویکردهای دینی برای پاسخگویی به چالشهای معاصر اشاره میکند.
بخش چهارم: پرسشگری فطری و قرآن کریم
فراوانی پرسوجو در قرآن کریم
واژههای مرتبط با سؤال، نظیر «يَسْأَلُونَكَ»، «سَأَلَ» و «تَسْأَلُونَ»، 129 بار در قرآن کریم تکرار شدهاند که نشاندهنده اهمیت پرسشگری در فرهنگ قرآنی است. از منظر تحلیل زبانی، این فراوانی با آیاتی نظیر «فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ» (نحل: 43) همخوانی دارد و بر نقش پرسشگری در کسب معرفت تأکید میورزد.
نقد تعابیر مبهم در تفاسیر
استفاده از تعابیر مبهم، مانند «بیش از ده بار» برای تکرار واژه «يَسْأَلُونَكَ»، به کاهش اعتبار علمی تفاسیر منجر شده است. از منظر روششناسی تفسیر، این نقد بر ضرورت تحلیل دقیق و آماری آیات قرآن کریم تأکید دارد.
تفسیر آیه «فَاسْتَمِعُوا وَأَنْصِتُوا»
وَإِذَا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَأَنْصِتُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ
و هنگامی که قرآن خوانده شود، به آن گوش فرا دهید و خاموش مانید، باشد که مورد رحمت قرار گیرید.
در این آیه، «انساط» و «استماع» به معنای توجه و فهم عمیق قرآن کریم است، نه سکوت مطلق. از منظر تفسیر بلاغی، این آیه بر اهمیت تمرکز و تأمل در هنگام مواجهه با کلام الهی تأکید دارد و سکوت را بهعنوان ابزاری برای فهم معرفی میکند، نه هدفی فینفسه.
درنگ: انساط در آیه اعراف: 204، به معنای توجه عمیق به قرآن کریم است، نه سکوت مطلق.
تفسیر آیه «فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ»
فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ
پس اگر نمیدانید، از اهل ذکر بپرسید.
این آیه، به جای دستور به سؤال مطلق، ارشادی است به پرسش از افراد آگاه و متخصص. از منظر تفسیر موضوعی، این آیه بر اهمیت رجوع به دانایان در کسب دانش تأکید دارد و پرسشگری را به سوی منابع معتبر هدایت میکند.
تفسیر آیه «وَاسْأَلِ الْقَرْيَةَ»
وَاسْأَلِ الْقَرْيَةَ الَّتِي كُنَّا فِيهَا
و از شهری که در آن بودیم بپرس.
این آیه، با شگرد بلاغی، قريه را بهعنوان یک شخصیت مورد پرسش قرار میدهد، نه اهل آن را. از منظر بلاغت قرآنی، این آیه از مجاز و استعاره برای انتقال معنا بهره میبرد و بر توانایی محیط و اشیا در ارائه شواهد تأکید دارد.
فطری بودن پرسشگری
پرسشگری، بهعنوان ویژگی ذاتی انسان، در همه افراد، از مؤمن و کافر تا کودک و بزرگسال، وجود دارد. از منظر فلسفه انسانشناسی، این ویژگی با مفهوم ناطق بودن انسان در فلسفه اسلامی همخوانی دارد و نیازی به دستور الهی ندارد. سؤال، مانند خنده یا تعجب، جزء ذات انسان است و در نهاد او نهفته است.
درنگ: پرسشگری، بهعنوان صفت ذاتی انسان، نیازی به دستور الهی ندارد و در نهاد هر فرد، از کودکی تا بزرگسالی، جاری است.
مقید بودن سؤالات قرآنی
تمامی سؤالات در قرآن کریم با قیودی خاص، مانند رجوع به اهل ذکر یا پرسش در صورت جهل، مطرح شدهاند. هیچ سؤال مطلقی در قرآن یافت نمیشود. از منظر تحلیل ساختاری، این قیود به مهندسی دقیق قرآن کریم در هدایت انسان اشاره دارند و پرسشگری را به سوی فهم عمیقتر سوق میدهند.
نقد سؤالات بیجا
سؤالاتی که از روی علم یا با هدف آزار و امتحان دیگران مطرح میشوند، بیجا و ناپسند هستند. از منظر منطق، سؤالات باید معرفتافزا و برای رفع جهل باشند، نه ابزاری برای اتلاف وقت یا ایجاد مزاحمت.
تشبیه سؤال به قطع در اصول فقه
سؤال، مانند قطع در اصول فقه، ذاتی است و نیازی به نهی یا امر ندارد. همانگونه که قطع، به دلیل ذاتی بودن، از احکام شرعی مستقل است، سؤال نیز بهعنوان بخشی از ناطق بودن انسان، مستقل از دستورات الهی است. از منظر اصول فقه، این تشبیه با حجيت ذاتی قطع در کفایه همخوانی دارد.
نقد انساط مطلق در آموزش
انساط مطلق، به معنای سکوت و گوش دادن صرف، در آموزش دینی ناکارآمد است. آموزش دینی باید تعاملی و مبتنی بر دیالوگ باشد تا به فهم عمیقتر منجر شود. از منظر آموزششناسی، این نقد به اهمیت یادگیری مشارکتی و فعال در مقابل یادگیری منفعل اشاره دارد.
اهمیت مباحثه در نهادهای دینی
مباحثه، بهعنوان روشی تعاملی، به یادگیری عمیقتر مفاهیم دینی کمک میکند. این روش، با ایجاد گفتوگو میان معلم و محصل، فهم دقیقتر و کاربردیتری را فراهم میآورد. از منظر روششناسی آموزش، این دیدگاه با نظریههای یادگیری مبتنی بر گفتوگو همخوانی دارد.
نقد تفاسیر لغوی نادرست
تفاسیر لغوی نادرست، مانند جایگزینی «فِي جُذُوعِ النَّخْلِ» با «عَلَى جُذُوعِ النَّخْلِ»، به سوءتفاهم در تفسیر قرآن کریم منجر شده است. از منظر زبانشناسی قرآنی، این نقد بر ضرورت دقت در تحلیل لغوی آیات تأکید دارد.
مهندسی ادبی قرآن کریم
قرآن کریم، با بهرهگیری از مهندسی ادبی، معانی را بهصورت دقیق و چندلایه منتقل میکند. این ساختار، امکان فهم عمیق و چندوجهی را برای مخاطبان فراهم میآورد. از منظر تحلیل ادبی، این مهندسی با نظریههای مدرن تحلیل متون دینی همخوانی دارد.
درنگ: مهندسی ادبی قرآن کریم، با انتقال دقیق و چندلایه معانی، به فهم عمیقتر کلام الهی کمک میکند.
نقد جفا به قرآن کریم
قرار دادن قرآن کریم در کنار کتابهای عادی، بهعنوان کلام وحی، جفا به آن است. قرآن کریم، با جایگاه منحصربهفرد خود، نیازمند توجهی ویژه و متمایز است. از منظر کلامی، این دیدگاه با آیه «إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ» (واقعه: 77) همخوانی دارد.
اهمیت چراگاه بودن نهادهای دینی
نهادهای دینی باید بهسان چراگاهی باشند که در آن، پرسشگری و فهم عمیق شکوفا میشود. این تمثیل، به فضایی اشاره دارد که طلاب در آن با پرسشگری فعال، به کسب معرفت میپردازند. از منظر آموزششناسی، این دیدگاه به اهمیت یادگیری اکتشافی تأکید دارد.
نقد فرهنگ تبعیت کورکورانه
تبعیت کورکورانه از گفتههای گذشتگان، مانند ارسطو و افلاطون، مانع از تفکر مستقل و پرسشگری است. از منظر فلسفه علم، این نقد بر ضرورت نقد سنتهای فکری و حرکت به سوی فهم مستقل تأکید دارد.
نقد تأثیرات حاشیهای بر عالمان بزرگ
مشکلات کوچک و حاشیهای، بهسان مورچههایی که شیری را از پای درمیآورند، میتوانند عالمان بزرگ را ناکارآمد کنند. از منظر جامعهشناسی سیاسی، این تمثیل به تأثیر موانع کوچک بر عملکرد رهبران اشاره دارد.
نقد تعیین سرنوشت توسط پیشینیان
پیشینیان، حق تعیین سرنوشت برای نسلهای بعدی را ندارند. این دیدگاه، بر استقلال فکری و پرسشگری تأکید دارد و از منظر روانشناسی رشد، به اهمیت خودمختاری در تربیت اشاره میکند.
فطری بودن سؤال در کودکان
کودکان، از بدو تولد، پرسشگر هستند و این ویژگی، نشانهای از فطری بودن سؤال در انسان است. از منظر روانشناسی شناختی، این دیدگاه با نظریههای رشد شناختی کودکان همخوانی دارد و بر اهمیت پاسخگویی به پرسشهای کودکان از سنین پایین تأکید میورزد.
نقش تربیت در فهم کودکان
کودکان، از بدو تولد، قادر به فهم و ثبت اطلاعات هستند و گیرندگی بالای آنها، ضرورت تربیت صحیح را برجسته میسازد. از منظر علوم تربیتی، این دیدگاه به تأثیر محیط اولیه بر رشد کودک اشاره دارد.
سؤال بهعنوان صفت ذاتی انسان
سائل بودن، بهعنوان بخشی از ناطق بودن انسان، در ذات او نهفته است. از منظر فلسفه اسلامی، این ویژگی با تعریف انسان بهعنوان «حیوان ناطق» همخوانی دارد و پرسشگری را بهعنوان صفتی بنیادین معرفی میکند.
نتیجهگیری بخش چهارم
پرسشگری، بهعنوان ویژگی فطری انسان، در قرآن کریم با قیودی هدایتگر، مانند رجوع به اهل ذکر، به سوی فهم عمیقتر سوق داده شده است. آیات قرآنی، با مهندسی ادبی و بلاغی، پرسشگری را بهعنوان ابزاری برای کسب معرفت ترویج میکنند. نقدهای مطرحشده، بر ضرورت پرهیز از انساط مطلق، مباحثه علمی و توجه به جایگاه منحصربهفرد قرآن کریم تأکید دارند.
جمعبندی نهایی
تفسیر آیه 219 سوره بقره، با تمرکز بر خمر و میسر، دریچهای به سوی تحلیل خبائث خمس (خمر، میسر، رقص، موسیقی و اعتیاد) در تاریخ بشر و فرهنگ دینی گشوده است. این پدیدهها، با کارکردهای دوگانه تفریحی و تجاری، از چالشهای بنیادین جوامع بشری بودهاند که در جهان مدرن، با تحولات تکنولوژیک و جهانیسازی، پیچیدگی بیشتری یافتهاند. علم دینی، به دلیل فقدان شناخت دقیق از این تحولات و وابستگی به ساختارهای دولتی، در مواجهه با این چالشها ناکارآمد بوده است. پرسشگری فطری، بهعنوان صفت ذاتی انسان، در قرآن کریم با قیودی هدایتگر، به سوی فهم عمیقتر سوق داده شده و نهادهای دینی، بهسان چراگاهی برای شکوفایی این پرسشگری، باید به آموزشهای تخصصی و مستقل مجهز شوند. این تفسیر، با زبانی فاخر و ساختاری نظاممند، به تحلیل این موضوعات پرداخته و بر ضرورت بازنگری در رویکردهای دینی و آموزشی تأکید دارد.
با نظارت صادق خادمی