متن درس
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره جلسه (600)
مقدمه
آیه 219 سوره بقره، از آیات کلیدی قرآن کریم، با بیانی موجز و عمیق به مسائل اخلاقی و اجتماعی نظیر خمر، میسر و انفاق پرداخته و با دعوت به تفکر، مخاطبان را به تأمل در احکام و معارف الهی فرا میخواند. این آیه، که در آن پرسشهایی درباره شراب، قمار و انفاق مطرح شده، نهتنها به تبیین احکام الهی میپردازد، بلکه با ساختاری دوگانه، تضاد میان تلخی گناه و شیرینی نیکوکاری را به تصویر میکشد. این تفسیر، با رویکردی کلامی، فقهی و فلسفی، به تحلیل آیه و مضامین آن پرداخته و با بهرهگیری از تمثیلات و استدلالهای منطقی، عمق معانی قرآنی را برای اهل تفکر آشکار میسازد. در این نوشتار، ضمن حفظ تمامی محتوای درسگفتار اصلی، نکات بهصورت نظاممند و با زبانی فاخر و متناسب با فضای دانشگاهی ارائه شده و تحلیلهای تکمیلی برای غنای علمی متن افزوده شده است.
بخش اول: ساختار و محتوای آیه 219 سوره بقره
ویژگیهای ساختاری آیه
آیه 219 سوره بقره، در مقایسه با آیات مطوله که به موضوعات سنگین اخلاقی و اجتماعی نظیر ظلم، قتل و غارت پرداختهاند، از آیات قصار محسوب میشود. این ایجاز نهتنها نشاندهنده تنوع در سبک بیانی قرآن کریم است، بلکه بر تأثیرگذاری پیام در قالبی موجز تأکید دارد. آیه به دو بخش تقسیم میشود: بخش نخست به پرسش درباره خمر و میسر پاسخ داده و بخش دوم به موضوع انفاق میپردازد. این ساختار دوگانه، تضادی میان تلخی گناه (خمر و میسر) و شیرینی فضیلت (انفاق) ایجاد میکند، که از منظر بلاغت قرآنی، به جذابیت و عمق پیام میافزاید.
درنگ: ایجاز آیه 219 سوره بقره، در کنار ساختار دوگانه آن، نشاندهنده هنر بیانی قرآن کریم در انتقال مفاهیم عمیق اخلاقی و اجتماعی در قالبی کوتاه و تأثیرگذار است.
متن و ترجمه آیه
﴿يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ ۖ قُلْ فِيهِمَا إِثْمٌ كَبِيرٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُمَا أَكْبَرُ مِنْ نَفْعِهِمَا ۗ وَيَسْأَلُونَكَ مَاذَا يُنْفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ ۗ كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ﴾
از تو درباره شراب و قمار میپرسند؛ بگو: در آن دو گناهی بزرگ است و سودهایی برای مردم، اما گناهشان از سودشان بزرگتر است. و از تو میپرسند چه چیز انفاق کنند؟ بگو: آنچه افزون بر نیاز است. اینگونه خداوند آیات را برای شما روشن میسازد، باشد که بیندیشید.
تضاد تلخی و شیرینی
بخش نخست آیه، با اشاره به خمر و میسر، به تلخی گناه و مفاسد اجتماعی ناشی از آنها میپردازد، درحالیکه بخش دوم، با تأکید بر انفاق (عفو)، شیرینی فضیلت و نیکوکاری را به تصویر میکشد. این تضاد، مانند ترکیب ماست و شیره در فرهنگ غذایی سنتی ایرانیان، به تعادل میان امور ناپسند و پسندیده اشاره دارد. همانگونه که ماست بیمزه با افزودن شیره شیرین میشود، گناهان اجتماعی با انفاق و نیکوکاری تعدیل میگردند.
تمثیل ماست و شیره
در فرهنگ سنتی ایران، ماست و شیره بهعنوان غذایی ساده و متعادل، نمادی از قناعت و سادگی بود. مردم در گذشته با خوراکهایی مانند نان، سبزی و نمک زندگی میکردند و از پیچیدگیهای غذایی امروزی به دور بودند. این تمثیل، به سادگی سبک زندگی پیشینیان و تعادل میان نیازهای مادی و معنوی اشاره دارد. از منظر جامعهشناسی تاریخی، این دیدگاه نشاندهنده تحولات فرهنگی و اقتصادی در جوامع ایرانی است که از سادگی به پیچیدگیهای مدرن گذر کردهاند.
نتیجهگیری بخش اول
آیه 219 سوره بقره، با ساختاری قصار و دوگانه، به تبیین احکام خمر، میسر و انفاق پرداخته و با ایجاد تضاد میان تلخی گناه و شیرینی فضیلت، مخاطب را به تأمل در معانی عمیق قرآنی دعوت میکند. تمثیلات فرهنگی مانند ماست و شیره، به فهم بهتر این تضاد کمک کرده و نشاندهنده پیوند عمیق قرآن کریم با فرهنگ و زندگی روزمره است.
بخش دوم: تفکر در قرآن کریم
اهمیت تفکر در فهم آیه
آیه با عبارت «كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ» به ضرورت تفکر در فهم آیات الهی تأکید دارد. این دعوت به تفکر، مخاطبان را به سوی تحلیل عمیق و پویا سوق میدهد. تفکر، بهمثابه دریایی عمیق، انسان را از سطح ظاهری آیات به ژرفای معانی آن هدایت میکند.
درنگ: دعوت به تفکر در قرآن کریم، نهتنها به فهم معانی ظاهری، بلکه به کشف لایههای عمیقتر معرفتی و اخلاقی آیات هدایت میکند.
تعریف تفکر در فلسفه اسلامی
تفکر، به نقل از حکیم سبزواری در منظومه، حرکتی ذهنی از مبادی (مقدمات) به مراد (نتیجه) است. این تعریف، با مفهوم قیاس منطقی همخوانی دارد، چنانکه در مثالی منطقی آمده است: «عالم متغیر است، آنچه متغیر است حادث است، پس عالم حادث است.» این قیاس، نمونهای از حرکت فکری است که از مقدمات به نتیجه میرسد و در تحلیل آیات قرآنی نیز کاربرد دارد.
کاربرد تفکر در تحلیل آیه
در آیه 219، تفکر به مقایسه طول آیات مطوله (مانند آیات ظلم و قتل) با کوتاهی آیه خمر و میسر منجر میشود. این مقایسه، از منظر روششناسی تفسیر، به ضرورت تحلیل تطبیقی در فهم قرآن کریم اشاره دارد. متفکر، با مقایسه صدر و ذیل آیه، ظاهر و باطن آن، و تمایز میان اشیاء، به ژرفای معانی قرآنی دست مییابد.
تمایز تفکر و تعقل
تفکر، به امور مادی و محسوس پرداخته، درحالیکه تعقل به امور مجرد و عقلی معطوف است. در قرآن کریم، واژه تفکر همواره در ارتباط با آثار الهی، خلقت و نعمات الهی به کار رفته و به ذات خداوند اشاره ندارد. این تمایز، از منظر فلسفه اسلامی، با مفاهیم حکمت متعالیه همخوانی دارد و نشاندهنده مهندسی دقیق واژگان قرآنی است.
ویژگیهای متفکر
متفکر کسی است که توانایی مقایسه، نتیجهگیری و تشخیص تمایزات را داراست. داشتن دانش زیاد، بدون توانایی تحلیل و قیاس، تفکر محسوب نمیشود. از منظر روانشناسی شناختی، این ویژگیها به مهارتهای حل مسئله و تفکر انتقادی مرتبط هستند. متفکر، مانند باغبانی که نهالهای معرفت را با دقت پرورش میدهد، از مبادی به مراد حرکت میکند.
درنگ: تفکر، بهمثابه پلی میان ظاهر و باطن آیات، انسان را به سوی فهم عمیق و پویای معارف قرآنی هدایت میکند.
نقد محفوظات بدون تفکر
دانش زیاد، بدون توانایی تحلیل و مقایسه، بهمنزله انباری از اطلاعات است که فاقد روح تفکر است. علم دینی، زمانی به بار مینشیند که با تفکر و تحلیل همراه باشد. این نقد، از منظر فلسفه آموزش، به ضرورت آموزش تفکرمحور در برابر حفظمحوری تأکید دارد.
نتیجهگیری بخش دوم
تفکر، بهعنوان محور اصلی فهم قرآن کریم، انسان را از سطح ظاهری آیات به ژرفای معانی آن هدایت میکند. تعریف فلسفی تفکر، تمایز آن با تعقل، و ویژگیهای متفکر، همگی نشاندهنده اهمیت تحلیل پویا در فهم معارف قرآنی است. نقد محفوظات بدون تفکر، بر لزوم آموزش تفکرمحور در علم دینی تأکید دارد.
بخش سوم: فهمپذیری و پویایی قرآن کریم
خطاب «تتفکرون» و ظرف نزول
عبارت «تتفکرون» در آیه، فعلی جمع و مخاطبمحور است که به شرایط خاص فرهنگی و فکری مخاطبان اولیه در زمان نزول اشاره دارد. این خطاب مستقیم، نشاندهنده فهمپذیری قرآن کریم برای صحابه و محدودیتهای فکری آنها، جز معصومان، است. اگر بهجای «تتفکرون» از «یتفکرون» (غایب) استفاده میشد، به دشواری فهم قرآن برای آیندگان اشاره داشت، اما خطاب «تتفکرون» بر پویایی و فهمپذیری آن تأکید میکند.
درنگ: خطاب «تتفکرون» نشاندهنده مهندسی دقیق خطابهای قرآنی و فهمپذیری آن برای مخاطبان اولیه و آیندگان است.
محدودیت فهم در ظرف نزول
مخاطبان اولیه، جز معصومان، به دلیل شرایط فرهنگی و فکری جزیرهالعرب، توانایی محدودی در فهم عمیق قرآن کریم داشتند. معصومان، به دلیل فرازمانی بودن، نقش کلیدی در تبیین معارف قرآنی داشتند. این دیدگاه، از منظر تاریخ تفسیر، به اهمیت نقش معصومان در فهم قرآن تأکید دارد.
پیشرفت فهم قرآن در آینده
نسلهای بعدی و آیندگان، با پیشرفت علمی و اجتماعی، توانایی بهتری در فهم و استفاده از قرآن کریم دارند. این پویایی، مانند رودی جاری که در مسیر خود ژرفتر میشود، نشاندهنده جامعیت و جاودانگی پیام قرآنی است.
نقد دیدگاههای محدودکننده
برخی از عالمان دینی در گذشته، قرآن کریم را مختص معصومان دانسته و فهم آن را برای عموم محدود میکردند. این دیدگاه، به جمود فکری و کاهش تعامل عمیق با محتوای قرآن منجر شده است. از منظر تاریخ کلام شیعه، این نقد به اختلاف میان دیدگاههای سنتی و پویا در فهم قرآن اشاره دارد.
نقد قرائت بدون فهم
قرائت صرف قرآن کریم، بدون توجه به معانی و محتوای آن، مانند خواندن کتابی بدون درک مضمون آن است. برخی عالمان گذشته، از ترس تفسیر نادرست، تنها به قرائت اکتفا میکردند و از ترجمه و فهم آن پرهیز داشتند. این رویکرد، از منظر روششناسی تفسیر، به ضرورت تعامل عمیق با محتوای قرآنی تأکید دارد.
مثال قرائت در کودکی
در گذشته، آموزش قرائت قرآن به کودکان با سختگیریهای غیرمنطقی همراه بود. برای مثال، مربیان معتقد بودند قرائت کودکان نابالغ در ختم قرآن محسوب نمیشود. این سختگیریها، فشار روانی بر کودکان وارد میکرد و از لذت یادگیری میکاست. از منظر روانشناسی آموزش، این نقد به ضرورت روشهای تربیتی مناسب برای کودکان تأکید دارد.
تحول در آموزش قرآن
امروزه، کودکان سهتاچهارساله با روشهای نوین، قرآن کریم را حفظ میکنند و سختگیریهای گذشته منسوخ شده است. این تحول، مانند شکوفایی گلی در باغ آموزش، نشاندهنده پیشرفت در روشهای آموزش قرآنی و افزایش دسترسی به آن است.
نتیجهگیری بخش سوم
خطاب «تتفکرون» و پویایی فهم قرآن کریم، نشاندهنده جامعیت و جاودانگی این کتاب آسمانی است. نقد دیدگاههای محدودکننده و قرائت بدون فهم، بر ضرورت تعامل عمیق و پویا با محتوای قرآنی تأکید دارد. تحولات در آموزش قرآن، گواهی بر پیشرفت روشهای آموزشی و افزایش دسترسی به معارف قرآنی است.
بخش چهارم: مراحل تدریجی تحریم خمر و میسر
رویکرد تدریجی قرآن کریم
قرآن کریم، در تحریم خمر و میسر، رویکردی تدریجی اتخاذ کرده و در چهار مرحله این احکام را تبیین نموده است. این مراحل، مانند گامهایی استوار در مسیر هدایت، نشاندهنده حکمت الهی در تشریع احکام است.
مرحله اول: اثم در آیه 219 سوره بقره
﴿يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ ۖ قُلْ فِيهِمَا إِثْمٌ كَبِيرٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُمَا أَكْبَرُ مِنْ نَفْعِهِمَا﴾
از تو درباره شراب و قمار میپرسند؛ بگو: در آن دو گناهی بزرگ است و سودهایی برای مردم، اما گناهشان از سودشان بزرگتر است.
در این مرحله، خمر و میسر بهعنوان گناه بزرگ (اثم کبیر) معرفی شدهاند که سودهایی برای مردم دارند، اما گناهشان از سودشان بیشتر است. اثم، به فاعل (مرتکب) مربوط است و به گناه ناشی از ارتکاب این اعمال اشاره دارد.
مرحله دوم: رجس در آیه 90 سوره مائده
﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالْأَنْصَابُ وَالْأَزْلَامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴾
ای کسانی که ایمان آوردهاید، شراب، قمار، بتها و تیرهای گروبندی پلیدی از کار شیطان است؛ از آن دوری کنید، باشد که رستگار شوید.
در این آیه، خمر، میسر، انصاب و ازلام بهعنوان رجس (پلیدی) و از عمل شیطان معرفی شده و به مؤمنان توصیه شده است که از آنها اجتناب کنند. رجس، به ماهیت ذاتی این پدیدهها مربوط است و بر پلیدی نفسی آنها تأکید دارد.
مرحله سوم: غایت در آیه 91 سوره مائده
﴿إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ فِي الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ وَيَصُدَّكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَعَنِ الصَّلَاةِ ۖ فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ﴾
شیطان جز این نمیخواهد که با شراب و قمار میان شما دشمنی و کینه ایجاد کند و شما را از یاد خدا و از نماز بازدارد. پس آیا دست میکشید؟
این آیه به غایت خمر و میسر، یعنی ایجاد عداوت و بغض و دوری از ذکر خدا و نماز، اشاره دارد. حذف انصاب و ازلام در این آیه، نشاندهنده تمرکز بر پدیدههای رایجتر در جامعه اسلامی است.
مرحله چهارم: تحریم نهایی
تحریم نهایی خمر و میسر، با تأکید بر اجتناب و دوری، در آیات مائده تکمیل میشود. این رویکرد تدریجی، مانند بنای ساختمانی که سنگبهسنگ استوار میشود، نشاندهنده حکمت الهی در هدایت جامعه است.
درنگ: رویکرد تدریجی قرآن کریم در تحریم خمر و میسر، نشاندهنده حکمت الهی در تطبیق احکام با ظرفیتهای اجتماعی و فرهنگی است.
نقد اجرای دفعتی احکام
اجرای یکباره احکام الهی، مانند تلاش برای رشد ناگهانی درختی بدون رعایت طبیعت آن، نتیجهبخش نیست. احکام الهی، مانند موجودات زنده، نیازمند رشد تدریجی هستند. این دیدگاه، از منظر فقه پویا، به اهمیت پذیرش اجتماعی در اجرای احکام تأکید دارد.
مثال حیله در پرورش گوسفند
گوسفندفروشان با افزودن نمک به غذای حیوان، آن را چاق میکنند، اما این حیله بهصورت تدریجی انجام میشود. این مثال، به ضرورت تدریج حتی در امور منفی اشاره دارد و از منظر جامعهشناسی اقتصادی، به نقش تدریج در رفتارهای اقتصادی تأکید میکند.
نقد بیاحترامی به خمر و میسر
قرآن کریم، برخلاف رویکردهای تند، به خمر و میسر بیاحترامی نمیکند، بلکه با منطق و ادب نقد میکند. این روش، مانند باغبانی که با دقت علفهای هرز را جدا میکند، نشاندهنده سبک متین و منطقی قرآن در مواجهه با پدیدههای منفی است.
نقد احادیث غیرمستند
برخی احادیث، مانند تأثیر قطره شراب در دریا، فاقد سندیت معتبر هستند. این نقد، مانند پالایش گوهری از ناخالصیها، به ضرورت بررسی دقیق روایات تأکید دارد.
نقد افراط در پاکی و نجاست
وسواس در مسائل پاکی و نجاست، مانند نپذیرفتن نفس دیگران، غیرمنطقی است. این دیدگاه، مانند نسیمی که تعادل را به باغ بازمیگرداند، به ضرورت اعتدال در اجرای احکام طهارت تأکید دارد.
اثم و ماندگاری آن
اثم، گناهی کوچک با نتایج ماندگار است، مانند کبریتی که انبار پنبه را به آتش میکشد. این تشبیه، از منظر اخلاق اسلامی، به تأثیرات گسترده گناهان کوچک در ایجاد آسیبهای بزرگ اشاره دارد.
نتیجهگیری بخش چهارم
رویکرد تدریجی قرآن کریم در تحریم خمر و میسر، نشاندهنده حکمت الهی در هدایت جامعه است. نقد بیاحترامی به پدیدههای منفی، احادیث غیرمستند و افراط در احکام، بر ضرورت منطق، اعتدال و پالایش در علم دینی تأکید دارد.
بخش پنجم: نقدهای اجتماعی و فرهنگی
تحول در فرهنگ ظاهری
تغییر در عادات ظاهری، مانند کوتاه کردن موهای زنان به دلیل مشکلات عملی، نشاندهنده تأثیرات اجتماعی و اقتصادی بر رفتارهای فردی است. این تحول، مانند جریانی که مسیر خود را تغییر میدهد، به چالشهای اجرای احکام ظاهری در جامعه اشاره دارد.
مثال رعایت حجاب
زنی با موهای بلند و روسری، نمادی از دشواری اجرای یکباره احکام ظاهری است. این مثال، مانند نقشی بر بوم فرهنگ، نشاندهنده تأثیر عادات و فرهنگ بر اجرای احکام است.
نقد عداوت و بغض در جامعه
عداوت و بغض، حتی بدون خمر و میسر، در جامعه وجود دارد. این نقد، مانند آینهای که واقعیت جامعه را بازتاب میدهد، به ضرورت بررسی عوامل دیگر ایجاد کینه و دشمنی تأکید دارد.
سؤال درباره عوامل بغض
اگر خمر و میسر عامل بغض نیستند، چه عواملی باعث این پدیده در جامعه شدهاند؟ این سؤال، مانند کلیدی که دریچهای نو به معرفت میگشاید، به نقش عوامل فرهنگی، اقتصادی و سیاسی در ایجاد کینه اشاره دارد.
نقد دانشگاههای قرآنی
دانشگاههای قرآنی، با تکرار مباحث کهن، از نوآوری در مطالعات قرآنی بازماندهاند. این نقد، مانند نسیمی که نیاز به تغییر را گوشزد میکند، به ضرورت رویکردهای نوین در آموزش قرآنی تأکید دارد.
درنگ: نقدهای اجتماعی و فرهنگی، نشاندهنده ضرورت بازنگری در روشهای آموزش و اجرای احکام در جامعه است.
نتیجهگیری بخش پنجم
نقدهای اجتماعی و فرهنگی، از تحولات ظاهری تا عداوت در جامعه، بر ضرورت بازنگری در روشهای آموزش و اجرای احکام تأکید دارند. این نقدها، مانند چراغی در مسیر هدایت، راه را برای اصلاح و پیشرفت روشن میکنند.
جمعبندی نهایی
تفسیر آیه 219 سوره بقره، با تمرکز بر خمر، میسر و انفاق، دریچهای به سوی فهم عمیق معارف قرآنی گشوده است. ساختار قصار و دوگانه آیه، تضاد میان تلخی گناه و شیرینی فضیلت را به تصویر کشیده و با دعوت به تفکر، مخاطبان را به تأمل در احکام و معانی الهی فرا میخواند. رویکرد تدریجی قرآن کریم در تحریم خمر و میسر، حکمت الهی در هدایت جامعه را نشان میدهد. نقدهای مطرحشده، از دیدگاههای محدودکننده تا قرائت بدون فهم، بر ضرورت تفکرمحوری و پویایی در علم دینی تأکید دارند. این تفسیر، مانند گوهری درخشان، عمق و جامعیت قرآن کریم را برای اهل معرفت آشکار میسازد.
با نظارت صادق خادمی