در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تفسیر 628

متن درس






تفسیر آیه 232 سوره بقره

تفسیر آیه 232 سوره بقره: احکام طلاق و ازدواج مجدد در پرتو حکمت قرآنی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، جلسه 628

مقدمه

قرآن کریم، به‌عنوان کتاب هدایت، احکامی را برای تنظیم روابط انسانی ارائه می‌دهد که در عین سادگی، از عمقی بی‌نظیر برخوردارند. آیه 232 سوره بقره، یکی از آیاتی است که به جنبه‌ای حساس از روابط زناشویی، یعنی طلاق و امکان بازگشت زوجین پس از اتمام عده، می‌پردازد. این آیه، با زبانی روشن و حکیمانه، نه‌تنها احکام شرعی را تبیین می‌کند، بلکه با موعظه‌ای عمیق، مؤمنان را به رعایت کرامت انسانی و استحکام نهاد خانواده دعوت می‌نماید. در این نوشتار، با رویکردی علمی و نظام‌مند، به تحلیل این آیه پرداخته و ابعاد فقهی، اخلاقی و اجتماعی آن را با نگاهی عمیق کاوش می‌کنیم. هدف آن است که با تجسم آیه در بستر تاریخی و اجتماعی، معنای آن را به‌گونه‌ای روشن کنیم که برای مخاطبان تحصیل‌کرده و پژوهشگران، راهگشا و الهام‌بخش باشد.

بخش اول: تبیین متن و معنای آیه

متن آیه و ترجمه

وَإِذَا طَلَّقْتُمُ ٱلنِّسَآءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلَا تَعْضُلُوهُنَّ أَن يَنكِحْنَ أَزْوَٰجَهُنَّ إِذَا تَرَٰضَوْا۟ بَيْنَهُم بِٱلْمَعْرُوفِ ۚ ذَٰلِكَ يُوعَظُ بِهِۦ مَن كَانَ مِنكُمْ يُؤْمِنُ بِٱللَّهِ وَٱلْيَوْمِ ٱلْءَاخِرِ ۚ ذَٰلِكُمْ أَزْكَىٰ لَكُمْ وَأَطْهَرُ ۚ وَٱللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ

هنگامی که زنان را طلاق دادید و آنان به پایان دوره عده خود رسیدند، مانع ازدواجشان با شوهران پیشینشان نشوید، اگر میان خود به شایستگی توافق کردند. این دستور به کسی از شما که به خدا و روز بازپسین ایمان دارد، پند داده می‌شود. این برای شما پاکیزه‌تر و طاهرتر است، و خداوند می‌داند و شما نمی‌دانید.

تحلیل واژگان کلیدی

آیه با عبارت وَإِذَا طَلَّقْتُمُ ٱلنِّسَآءَ آغاز می‌شود که به صراحت، اختیار طلاق را به شوهران نسبت می‌دهد. این واژه، نه‌تنها به عمل طلاق اشاره دارد، بلکه به مسئولیت مرد در این فرآیند نیز دلالت می‌کند. عبارت فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ به اتمام دوره عده اشاره دارد که نقطه‌ای است که رابطه زوجیت به‌طور کامل قطع شده و زن و شوهر سابق، نامحرم می‌گردند. واژه فَلَا تَعْضُلُوهُنَّ، که به معنای منع کردن است، خطاب به خویشاوندان و نزدیکان زن است که نباید مانع تصمیم او برای ازدواج مجدد شوند. أَزْوَٰجَهُنَّ، برخلاف تفاسیر عام، به شوهران پیشین اشاره دارد، نه شوهران آینده، که این تفسیر با قاعده فقهی ما تلبس بالمبدا (به کار بردن عنوان سابق برای چیزی که دیگر آن ویژگی را ندارد) هم‌خوانی دارد. تَرَٰضَوْا۟ بَيْنَهُم بِٱلْمَعْرُوفِ بر اهمیت رضایت متقابل و رعایت اصول اخلاقی در توافق برای ازدواج مجدد تأکید می‌کند. در نهایت، ذَٰلِكَ يُوعَظُ بِهِ و أَزْكَىٰ لَكُمْ وَأَطْهَرُ، این حکم را به‌عنوان پندی برای مؤمنان و راهی به سوی پاکیزگی و طهارت معرفی می‌کند.

درنگ: آیه 232 سوره بقره، با تأکید بر منع دخالت در ازدواج مجدد زنان با شوهران پیشین، بر حفظ کرامت زن و استحکام خانواده اصرار دارد. این حکم، نه‌تنها یک الزام شرعی، بلکه پندی اخلاقی برای جامعه ایمانی است.

بخش دوم: ابعاد فقهی و حقوقی آیه

اختیار طلاق و نقش عده

قرآن کریم، طلاق را به‌عنوان حقی برای شوهران به رسمیت می‌شناسد، اما این اختیار را با احکام عده و شرایط بازگشت مقید کرده است. عده، دوره‌ای است که زن پس از طلاق یا فوت همسر، باید صبر کند تا از عدم بارداری اطمینان حاصل شود و امکان رجوع در طلاق رجعی فراهم گردد. این دوره، افزون بر حفظ حقوق زن، به‌عنوان فرصتی برای بازنگری در تصمیم طلاق عمل می‌کند. پس از اتمام عده، رابطه زوجیت به‌طور کامل قطع می‌شود و زن و شوهر سابق، نامحرم می‌گردند. این نامحرمی، زمینه‌ساز آزادی عمل زن در تصمیم‌گیری برای ازدواج مجدد است.

ازواجهن: شوهران پیشین یا آینده؟

یکی از مباحث کلیدی در تفسیر این آیه، معنای أَزْوَٰجَهُنَّ است. برخی تفاسیر عام، این واژه را به شوهران آینده تعبیر کرده‌اند، اما این دیدگاه با سیاق آیه سازگار نیست. اگر مقصود شوهران آینده بود، عبارت أَزْوَاجًا به کار می‌رفت، نه أَزْوَٰجَهُنَّ که ضمیر هن به زنان اشاره دارد. قاعده ما تلبس بالمبدا، که در اصول فقه به کار می‌رود، تأیید می‌کند که منظور، شوهران پیشین است که دیگر عنوان زوجیت ندارند، اما به اعتبار گذشته، این‌گونه خطاب شده‌اند. این تفسیر، با تأکید بر اولویت شوهر سابق به دلیل پیشینه مشترک، هم‌خوانی دارد.

درنگ: تفسیر أَزْوَٰجَهُنَّ به شوهران پیشین، مبتنی بر قاعده فقهی ما تلبس بالمبدا، دقیق‌تر و با سیاق آیه سازگارتر است. این دیدگاه، بر حفظ پیوندهای خانوادگی پیشین تأکید دارد.

نهی از دخالت‌های عرفی

عبارت فَلَا تَعْضُلُوهُنَّ، خطاب به خویشاوندان و نزدیکان زن است که نباید مانع ازدواج مجدد او با شوهر پیشین شوند. این دخالت‌ها، که اغلب ریشه در تعصبات عرفی یا حفظ آبرو دارند، با روح قرآن که بر تسهیل ازدواج و حفظ خانواده تأکید دارد، ناسازگار است. خویشاوندان، مانند پدر، مادر یا برادر، ممکن است به دلیل درگیری‌های پیشین در اختلافات زوجین، از بازگشت آن‌ها به زندگی مشترک جلوگیری کنند. قرآن کریم، با نهی صریح از این رفتار، بر استقلال زن در تصمیم‌گیری تأکید می‌کند.

رضایت متقابل و رعایت معروف

عبارت إِذَا تَرَٰضَوْا۟ بَيْنَهُم بِٱلْمَعْرُوفِ، رضایت متقابل زوجین را شرط ازدواج مجدد قرار داده است. بالمعروف، به رعایت اصول اخلاقی و شرعی در توافق اشاره دارد، مانند تعیین مهریه عادلانه و احترام به حقوق طرفین. این شرط، از یک‌سو بر آزادی اراده زن و مرد تأکید دارد و از سوی دیگر، هرگونه اجبار یا توافق غیراخلاقی را نفی می‌کند.

نتیجه‌گیری بخش دوم

ابعاد فقهی آیه 232 سوره بقره، بر حفظ کرامت زن، تسهیل بازگشت به زندگی مشترک و نهی از دخالت‌های عرفی تأکید دارد. این احکام، نه‌تنها به تنظیم روابط زناشویی کمک می‌کنند، بلکه با ایجاد تعادل میان حقوق و مسئولیت‌ها، به استحکام نهاد خانواده یاری می‌رسانند. اولویت شوهر سابق و تأکید بر رضایت متقابل، نشان‌دهنده حکمت الهی در حفظ پیوندهای خانوادگی است.

بخش سوم: ابعاد اخلاقی و تربیتی آیه

موعظه به مؤمنان

عبارت ذَٰلِكَ يُوعَظُ بِهِۦ مَن كَانَ مِنكُمْ يُؤْمِنُ بِٱللَّهِ وَٱلْيَوْمِ ٱلْءَاخِرِ، این حکم را به‌عنوان پندی برای مؤمنان معرفی می‌کند. موعظه، روشی تربیتی است که با تذکر و نصیحت، افراد را به سوی عمل صالح هدایت می‌کند. ایمان به خدا و روز بازپسین، انگیزه‌ای معنوی برای رعایت این دستور است، زیرا مؤمنان به علم الهی و حکمت احکام او باور دارند.

درنگ: موعظه قرآنی، با پیوند دادن ایمان به خدا و آخرت با عمل به احکام، راهی به سوی پاکیزگی اخلاقی و معنوی جامعه می‌گشاید.

پاکیزگی و طهارت

عبارت ذَٰلِكُمْ أَزْكَىٰ لَكُمْ وَأَطْهَرُ، رعایت این حکم را برای جامعه پاکیزه‌تر و طاهرتر می‌داند. أَزْكَىٰ به پاکیزگی اخلاقی و أَطْهَرُ به طهارت معنوی اشاره دارد. این دو واژه، نشان‌دهنده تأثیر عمیق احکام الهی بر سلامت اجتماعی و معنوی جامعه‌اند. با جلوگیری از دخالت‌های عرفی و تسهیل ازدواج مجدد، قرآن کریم به کاهش تنش‌های خانوادگی و تقویت پیوندهای اجتماعی کمک می‌کند.

علم الهی و جهل انسانی

عبارت وَٱللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ، بر علم مطلق الهی و محدودیت دانش انسانی تأکید دارد. این عبارت، انسان‌ها را به تواضع در برابر احکام الهی دعوت می‌کند، زیرا خداوند به مصالح و حکمت احکام آگاه است، در حالی که انسان‌ها از بسیاری از این مصالح بی‌خبرند. این تذکر، به‌ویژه برای خویشاوندانی که با دخالت‌های خود مانع ازدواج مجدد می‌شوند، هشداری است که تصمیمات آن‌ها ممکن است با مصالح الهی هم‌خوانی نداشته باشد.

نقد دخالت‌های عرفی

دخالت‌های عرفی، مانند اعتراض به بازگشت زوجین به دلیل حفظ آبرو یا تعصبات خانوادگی، از منظر قرآن کریم ناپسند است. این دخالت‌ها، مانند سدی در برابر جریان طبیعی زندگی، مانع از تحقق اراده زوجین می‌شوند. قرآن، با نهی از این رفتار، بر اولویت رضایت زوجین و حفظ کانون خانواده تأکید دارد، حتی اگر این تصمیم با عرف‌های رایج ناسازگار باشد.

نتیجه‌گیری بخش سوم

ابعاد اخلاقی و تربیتی آیه، با تأکید بر موعظه، پاکیزگی و علم الهی، به تربیت جامعه‌ای عفیف و متعادل دعوت می‌کند. این آیه، با نهی از دخالت‌های عرفی و تشویق به رعایت احکام الهی، راهی به سوی سلامت معنوی و اجتماعی می‌گشاید. مؤمنان، با عمل به این پند، نه‌تنها به سعادت اخروی خود کمک می‌کنند، بلکه به ساختن جامعه‌ای پاک و طاهر یاری می‌رسانند.

بخش چهارم: نقد تفاسیر و روش‌شناسی تفسیری

نقد تفاسیر عام

برخی تفاسیر، أَزْوَٰجَهُنَّ را به شوهران آینده تعبیر کرده‌اند، اما این دیدگاه با سیاق آیه ناسازگار است. اگر مقصود شوهران آینده بود، مانع شدن از ازدواج با آن‌ها بی‌معنا می‌بود، زیرا عرفاً کسی مانع ازدواج زن مطلقه با مردی جدید نمی‌شود. این تفسیر، از فهم دقیق سیاق آیه فاصله گرفته و به احتمالات ادبی غیرضروری روی آورده است.

ضرورت تجسم آیات

تفسیر قرآن کریم، نیازمند تجسم آیات در بستر تاریخی و اجتماعی است. بدون این رویکرد، معنای آیات به احتمالات ادبی محدود می‌شود و از حقیقت آن‌ها فاصله می‌افتد. به‌عنوان مثال، آیه 232 را می‌توان در قالب یک خانواده فرضی مجسم کرد: زوجی که به دلیل اختلاف، طلاق گرفته‌اند، پس از اتمام عده، به دلیل علقه‌های عاطفی یا فرزندان مشترک، تصمیم به بازگشت می‌گیرند. خویشاوندان، به دلیل درگیری‌های پیشین، مانع این تصمیم می‌شوند. قرآن کریم، با نهی از این دخالت، بر اولویت رضایت زوجین تأکید می‌کند.

درنگ: تجسم آیات در بستر تاریخی و اجتماعی، مانند فیلمی که حقیقت را به تصویر می‌کشد، به فهم دقیق‌تر و کاربردی‌تر احکام قرآنی یاری می‌رساند.

نقد احتمالات ادبی

تفاسیر مبتنی بر احتمالات ادبی، مانند جابجایی فاعل و مفعول یا تغییر در ساختار جمله، از فهم صحیح قرآن کریم دور می‌شوند. این رویکرد، که در طول تاریخ تفسیر به‌عنوان بازی‌های ادبی شناخته شده، آیات محکم قرآن را به متشابه تبدیل می‌کند. قرآن، به‌عنوان کتاب مبین، نیازمند تفسیری است که معانی آن را با وضوح و دقت آشکار سازد.

متشابه بودن آیات

متشابه بودن آیات، نه به ذات قرآن کریم، بلکه به ناتوانی مفسر در فهم آن‌ها بازمی‌گردد. قرآن، تماماً محکم و مبین است، اما محدودیت‌های انسانی، مانند عدم آگاهی از سیاق یا بستر تاریخی، آیات را برای مفسر متشابه می‌سازد. برای رفع این مشکل، مفسر باید با تلاش علمی و روش‌شناختی، به معنای حقیقی آیه دست یابد.

نتیجه‌گیری بخش چهارم

نقد تفاسیر نادرست و تأکید بر روش‌شناسی علمی در تفسیر، از ضروریات فهم قرآن کریم است. تجسم آیات، پرهیز از احتمالات ادبی و توجه به سیاق، مفسر را به سوی فهمی محکم و کاربردی هدایت می‌کند. آیه 232 سوره بقره، با معنای روشن خود، نمونه‌ای از حکمت قرآنی است که نیازمند تفسیری دقیق و عاری از ابهام است.

بخش پنجم: مسائل اجتماعی و قانون‌گذاری

عدم ولایت بر زن مطلقه

آیه 232، هیچ ولایتی برای خویشاوندان بر زن مطلقه قائل نیست. عبارت فَلَا تَعْضُلُوهُنَّ، به صراحت از دخالت‌های عرفی، مانند اعتراض پدر، مادر یا برادر، نهی می‌کند. این دیدگاه، استقلال زن در تصمیم‌گیری برای ازدواج مجدد را تأیید می‌کند و هرگونه ولایت شرعی بر او را نفی می‌نماید.

نقد ولایت پدر

ولایت پدر بر دختر، حتی در ازدواج اول، یک احترام اخلاقی است، نه الزام شرعی. در فقه اسلامی، دیدگاه‌های متفاوتی در این باره وجود دارد: برخی فقها ولایت پدر را الزامی و ازدواج بدون اذن او را باطل می‌دانند؛ برخی دیگر، ازدواج را صحیح، اما معصیت‌آمیز می‌شمارند؛ و گروه سوم، که دیدگاه معتدل‌تری دارند، معتقدند ازدواج بدون اذن پدر، هم صحیح است و هم معصیت محسوب نمی‌شود. این دیدگاه آخر، با استقلال زن در تصمیم‌گیری هم‌خوانی دارد و با روح آیه 232 سازگار است.

درنگ: استقلال زن در تصمیم‌گیری برای ازدواج، چه در ازدواج اول و چه در ازدواج مجدد، با حکمت قرآنی هم‌سو است و دخالت‌های عرفی را نفی می‌کند.

بلوغ نفسی و نکاحی

بلوغ نفسی (جنسی) از بلوغ نکاحی (توانایی اداره زندگی) متمایز است. بلوغ نفسی، شرط لازم برای ازدواج نیست، اما بلوغ نکاحی، شامل توانایی مالی، اجتماعی و عاطفی برای مدیریت زندگی مشترک است. فردی که به بلوغ نفسی رسیده، اما توانایی اداره زندگی را ندارد، نمی‌تواند به‌طور کامل مسئولیت ازدواج را بر عهده گیرد. این تمایز، در قانون‌گذاری و سیاست‌گذاری اجتماعی اهمیت بسزایی دارد.

نقد بلوغ نه‌سالگی

بلوغ در نه سالگی، که در صدر اسلام به دلیل شرایط اقلیمی و اجتماعی خاص رایج بود، در عصر حاضر قابل‌تعمیم نیست. تفاوت‌های زیست‌شناختی و اجتماعی، بلوغ را به سنین بالاتر منتقل کرده است. امروزه، جشن‌های بلوغ در سنین پایین، مانند نه سالگی، نه‌تنها بی‌معناست، بلکه ممکن است به تشنج‌های روانی و اجتماعی در کودکان منجر شود.

مشکلات ازدواج زودهنگام

ازدواج در سنین پایین، به دلیل نبود بلوغ نکاحی، به ناپایداری خانواده و آسیب‌های اجتماعی منجر می‌شود. جوانان، به‌ویژه در جوامع مدرن که نیاز به تحصیلات و استقلال مالی دارند، نمی‌توانند در سنین پایین مسئولیت زندگی مشترک را به‌خوبی ایفا کنند. قانون‌گذاری باید با در نظر گرفتن این واقعیت، سنی مناسب برای ازدواج تعیین کند.

ضرورت قانون‌گذاری ازدواج موقت

ازدواج موقت، به‌عنوان راهکاری شرعی، می‌تواند نیازهای جوانان را در چارچوب عفاف برآورده کند. این نوع ازدواج، که در اسلام به رسمیت شناخته شده، باید با قانون‌گذاری شفاف و نظام‌مند، از حالت پنهانی خارج شود. قانون‌گذاری، نه‌تنها از گناه و فساد جلوگیری می‌کند، بلکه به جوانان امکان می‌دهد با حفظ عفت، به تحصیل و پیشرفت ادامه دهند.

درنگ: قانون‌گذاری ازدواج موقت، مانند نسیمی خنک در گرمای نیازهای اجتماعی، می‌تواند جوانان را به سوی عفاف و پیشرفت هدایت کند.

نقد و لیستعفف

عبارت وَلْيَسْتَعْفِفِ ٱلَّذِينَ لَا يَجِدُونَ نِكَاحًا حَتَّىٰ يُغْنِيَهُمُ ٱللَّهُ مِن فَضْلِهِ (نور: 33)، که به معنای عفت‌ورزی کسانی است که امکان ازدواج ندارند، برای همه افراد، اعم از جوانان و غیرجوانان، صدق می‌کند. بااین‌حال، این دستور نمی‌تواند جایگزین راهکارهای عملی، مانند ازدواج موقت، شود. تأکید صرف بر عفت، بدون ارائه راه‌حل‌های عملی، نمی‌تواند مشکلات اجتماعی را حل کند.

روایت مرتبط: «الصيبات ليست كالأبكار» (زنان مطلقه مانند باکره‌ها نیستند)، که بر تفاوت وضعیت زنان مطلقه و باکره تأکید دارد و اولویت ازدواج مجدد با شوهر سابق را تقویت می‌کند.

نقد فرهنگ پیشین

فرهنگ پیشین، که با ترویج خجالت و محدودیت، مانع رشد اجتماعی جوانان می‌شد، در برابر فرهنگ پویای امروزی کم‌رنگ شده است. جوانان امروز، با سواد و آگاهی بالاتر، از نسل‌های گذشته توانمندترند و نیازمند قانون‌گذاری متناسب با نیازهایشان هستند.

ضرورت آموزش

آموزش و آگاهی‌بخشی به جوانان، برای مدیریت زندگی و جلوگیری از آسیب‌های اجتماعی ضروری است. این آموزش، مانند چراغی در تاریکی، جوانان را در برابر خطرات اخلاقی و اجتماعی مصون می‌دارد.

نقد پنهان‌کاری

ازدواج موقت باید به‌صورت قانونی و شفاف اجرا شود تا از آسیب‌های پنهان‌کاری جلوگیری گردد. شفافیت، مانند آینه‌ای صاف، اعتماد اجتماعی را تقویت کرده و فساد را کاهش می‌دهد.

انواع ازدواج در اسلام

اسلام، دو نوع ازدواج دائم و موقت را به رسمیت می‌شناسد. این تنوع، مانند دو بال برای پرواز، پاسخگوی نیازهای مختلف اجتماعی است و با قانون‌گذاری مناسب، به سلامت جامعه کمک می‌کند.

نقش دولت

دولت، با حمایت مالی و قانونی از ازدواج موقت، می‌تواند موانع اقتصادی را کاهش دهد و به جوانان برای تحصیل و حفظ عفت یاری رساندская. این حمایت، مانند خاک حاصلخیزی است که درخت زندگی جوانان را بارور می‌سازد.

نقد مقایسه با غرب

جامعه اسلامی، با اهدافی متعالی مانند پرورش عالمان و اولیای الهی، نباید با فرهنگ غربی مقایسه شود. این تفاوت، مانند تمایز میان باغی پربار و بیابانی خشک است که هر یک اقتضائات خود را دارند.

قانون و کاهش فساد

قانون‌گذاری صحیح، مانند سپری محکم، از فساد و آسیب‌های اجتماعی جلوگیری می‌کند. قوانین شرعی، با هدایت جوانان به مسیر عفت، جامعه را به سوی سلامت و تعادل سوق می‌دهند.

بلوغ و بیماری

بلوغ نفسی، شرط لازم برای بلوغ نکاحی است. فردی که به بلوغ نفسی رسیده، اما توانایی ازدواج ندارد، ممکن است به اختلالات روانی یا اجتماعی دچار شود. این دیدگاه، مانند پزشکی که بیماری را پیش از گسترش درمان می‌کند، بر سلامت روان و جسم تأکید دارد.

تفاوت‌های طبیعی در بلوغ

بلوغ افراد، مانند میوه‌هایی که در فصول مختلف می‌رسند، در زمان‌های متفاوتی رخ می‌دهد. قانون‌گذاری باید این تنوع طبیعی را در نظر بگیرد، مانند باغبانی که به هر درخت بر اساس نیازش رسیدگی می‌کند.

نتیجه‌گیری بخش پنجم

ابعاد اجتماعی آیه 232، بر ضرورت قانون‌گذاری متناسب با نیازهای جامعه، به‌ویژه جوانان، تأکید دارد. ازدواج موقت، به‌عنوان راهکاری شرعی، می‌تواند با قانون‌گذاری شفاف، از فساد جلوگیری کرده و به سلامت اجتماعی کمک کند. استقلال زن، آموزش جوانان و حمایت‌های دولتی، همگی در راستای تحقق جامعه‌ای عفیف و متعادل هستند.

جمع‌بندی نهایی

آیه 232 سوره بقره، مانند نوری در تاریکی روابط انسانی، راهی به سوی حفظ کرامت زنان و استحکام خانواده می‌گشاید. این آیه، با نهی از دخالت‌های عرفی و تأکید بر رضایت متقابل، به مؤمنان پند می‌دهد که با ایمان به خدا و روز بازپسین، به پاکیزگی و طهارت جامعه یاری رسانند. نقد تفاسیر نادرست و تأکید بر روش‌شناسی علمی، فهم دقیق‌تری از این آیه ارائه می‌دهد. قانون‌گذاری ازدواج موقت، به‌عنوان راهکاری شرعی، می‌تواند نیازهای جوانان را در چارچوب عفت برآورده سازد. این آیه، الگویی عقلانی و اخلاقی برای جامعه‌ای متعادل ارائه می‌دهد که در آن، حقوق زنان محترم شمرده شده و خانواده‌ها در اولویت قرار دارند. این نوشتار، با کاوش در ابعاد فقهی، اخلاقی و اجتماعی آیه، تلاش کرد تا حکمت قرآنی را به‌گونه‌ای روشن و کاربردی برای مخاطبان تحصیل‌کرده تبیین نماید.

با نظارت صادق خادمی