در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تفسیر 681

متن درس






تفسیر آیه الکرسی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، جلسه (681)

تفسیر آیه الکرسی: تبین اقتدار الهی و اسمای ذات

مقدمه

آیه الکرسی، این گوهر بی‌بدیل سوره بقره، چونان نگینی در تارک قرآن کریم می‌درخشد و با جامعیت خود در بیان توحید، صفات و اقتدار الهی، جایگاه بی‌همتایی در میان آیات الهی دارد. این آیه، که به سیّد سوره بقره شهره است، نه‌تنها محور توحید و سیطره پروردگار بر عالم ناسوت است، بلکه به مثابه سپری معنوی، قوت قلب مؤمنان و حرزی برای اولیای خدا به شمار می‌رود. در این نوشتار، با رویکردی الهیاتی، فلسفی و زبان‌شناختی، به کاوش در معانی ژرف آیه الکرسی می‌پردازیم و با تحلیل اسمای الهی، ساختار ده‌گانه آیه، و کارکردهای عرفانی و حکمی آن، تلاش می‌کنیم تا نوری بر ابعاد این آیه تابان بیفکنیم. این تفسیر، با تأمل در زمینه نزول آیه و نقش آن در تقویت روحیه مؤمنان پس از ناملایمات جنگ، به تبیین جایگاه بی‌بدیل آن در نظام قرآنی می‌پردازد.

بخش اول: ساختار و محتوای آیه الکرسی

متن و ترجمه آیه

اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ ۚ لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ ۚ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ ۗ مَنْ ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ ۚ يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ ۖ وَلَا يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ ۚ وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ ۖ وَلَا يَئُودُهُ حِفْظُهُمَا ۚ وَهُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ

خداوند، جز او هیچ معبودی نیست، زنده و پاینده است. نه چرت او را فرا می‌گیرد و نه خواب. آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است، از آن اوست. کیست که جز به اذن او در پیشگاهش شفاعت کند؟ آنچه پیش روی خلایق و آنچه پشت سرشان است، می‌داند. و به چیزی از علم او احاطه نمی‌یابند، مگر به آنچه او بخواهد. کرسی او آسمان‌ها و زمین را در بر گرفته و نگهبانی آن دو بر او دشوار نیست. و او والا و بزرگ است.

آیه الکرسی، که در سوره بقره جای دارد، به دلیل جامعیت در بیان صفات الهی و اقتدار بی‌مانند پروردگار، به سیّد این سوره شهرت یافته است. این آیه، چونان ستونی استوار، محور توحید و سیطره الهی را در نظام قرآنی نمایان می‌سازد و با ساختاری منظم و ده‌گانه، از توحید ذاتی تا اقتدار عملی خداوند را به تصویر می‌کشد.

اختلاف در گستره آیه الکرسی

در سنت تفسیری، برخی آیه الکرسی را منحصر به آیه 255 دانسته‌اند، حال آنکه گروهی دیگر آیات 256 و 257 را نیز در بر می‌گیرند. این اختلاف، از اهمیت والای این مجموعه آیات در سوره بقره حکایت دارد، اما قول راجح آن است که آیه 255 به تنهایی آیه الکرسی نامیده می‌شود، هرچند آیات بعدی مکمل معانی آن هستند.

ساختار ده‌گانه آیه

آیه الکرسی، در تفسیری دقیق، به ده بند تقسیم می‌شود که هر یک بخشی از اقتدار و صفات الهی را تبیین می‌کند:

ساختار ده‌گانه آیه الکرسی:

  1. اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ: توحید ذاتی و نفی هر معبود جز خدا.
  2. الْحَيُّ الْقَيُّومُ: حیات و قیومیت الهی، مبدأ وجود و نگه‌دار هستی.
  3. لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ: نفی هرگونه نقص و سستی از ذات الهی.
  4. لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ: مالکیت مطلق خدا بر آسمان‌ها و زمین.
  5. مَنْ ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ: انحصار شفاعت به اذن الهی.
  6. يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ: علم فراگیر خدا به گذشته و آینده.
  7. وَلَا يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ: محدودیت علم مخلوقات در برابر علم الهی.
  8. وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ: سیطره کرسی الهی بر کل هستی.
  9. وَلَا يَئُودُهُ حِفْظُهُمَا: سهولت حفظ آسمان‌ها و زمین برای خدا.
  10. وَهُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ: علو و عظمت بی‌مانند پروردگار.

این ساختار، چونان زنجیری به‌هم‌پیوسته، از توحید ذاتی آغاز و به عظمت الهی ختم می‌شود، و هر بند چونان گامی است که سالک را به سوی معرفت الهی رهنمون می‌سازد.

شمارش حروف و اهمیت عرفانی

آیه الکرسی، در سنت‌های عرفانی، با دقت بی‌مانندی مورد توجه قرار گرفته است. تعداد حروف این آیه، که به 53491 حرف بالغ می‌شود، در کاربردهای حفاظتی و طلسمات معنوی اهمیتی ویژه دارد. این دقت در شمارش، نشان از جایگاه والای آیه در نظام عرفانی و حفاظتی دارد، که در آن هر حرف چونان کلیدی برای گشایش درهای معرفت و حفظ به کار می‌رود.

نتیجه‌گیری بخش اول

آیه الکرسی، با ساختار ده‌گانه و جامعیت در بیان توحید و اقتدار الهی، چونان چراغی فروزان در سوره بقره می‌درخشد. این آیه، نه‌تنها محور توحید و سیطره پروردگار است، بلکه با کارکردهای عرفانی و حفاظتی، پناهگاهی برای مؤمنان و اولیای خدا به شمار می‌رود. تحلیل دقیق ساختار و حروف آیه، راه را برای فهم عمیق‌تر معانی آن هموار می‌سازد.

بخش دوم: اسمای الهی و نقش آن‌ها در آیه الکرسی

اسمای الهی در آیه

آیه الکرسی، دربرگیرنده اسمای بی‌همتای الهی است که هر یک دریچه‌ای به سوی معرفت ذات و صفات پروردگار می‌گشایند. این اسما عبارت‌اند از:

اسمای الهی در آیه الکرسی:

  • الله: اسم جامع ذات و صفات، محور توحید و میل‌توپ قرآن کریم.
  • هُوَ: اسم باطنی و خفی، قوت قلب و همت عارفان.
  • الْحَيُّ: مبدأ حیات کل عالم، سرچشمه زندگی و تازگی.
  • الْقَيُّومُ: قوام‌بخش و نگه‌دار وجود، مقوم همه موجودات.
  • الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ: بیانگر علو و عظمت بی‌مانند پروردگار.

این اسما، چونان ستارگانی در آسمان آیه الکرسی می‌درخشند و هر یک، بُعدی از اقتدار و جمال الهی را به نمایش می‌گذارند.

الله: میل‌توپ قرآن کریم

اسم «الله»، که در قرآن کریم 980 بار تکرار شده، چونان محور و میل‌توپی است که تمام آیات به گرد آن می‌چرخند. به ندرت می‌توان صفحه‌ای از قرآن کریم یافت که از این اسم بی‌بهره باشد. با افزودن دیگر مشتقات مانند إلهة (80 مورد)، آلهة (16 مورد)، إلهك (2 مورد)، إلهكم (10 مورد)، إلهنا (1 مورد)، آلهة (2 مورد)، آلهين (2 مورد) و آلهه (18 مورد)، مجموعاً 147 مورد به دست می‌آید که با 980 مورد الله، به 1117 مورد می‌رسد. این فراوانی، نشان‌دهنده سعه وجودی بی‌نظیر این اسم و جایگاه آن به‌عنوان فرمانده کل عالم در نظام قرآنی است.

الله، اسم بسیط و جامع جمال و جلال الهی است. برخلاف برخی دیدگاه‌ها که آن را از «وَلَهَ» (حیرانی) یا «أَلَهَ» می‌دانند، این اسم از «إله» مشتق شده و بیانگر نهایت الوهیت است. الله، به مثابه ظهور ذات الهی در کسوت توحید، محور همه صفات و افعال الهی است.

هُوَ: اسم باطنی و قوت قلب

اسم «هُوَ»، که 478 بار در قرآن کریم آمده، اسم باطنی و خفی ذات الهی است. این اسم، نه‌تنها به خدا اختصاص ندارد، بلکه در موارد دیگر نیز به کار رفته، اما در آیه الکرسی، به‌عنوان اسم ذاتی و باطنی، قوت قلب مؤمنان و خوراک عارفان است. ذکر «هُوَ»، چونان کلیدی است که قلب را به سوی معارف الهی گشوده و صفا، سلامت و حیات را به ارمغان می‌آورد. در سلوک عرفانی، این ذکر به سالکانی با ظرفیت قلبی قوی اعطا می‌شود، زیرا سنگینی آن نیازمند آمادگی معنوی است.

ذکر «هُوَ اللَّهُ» در مناجات جمعی، با حذف «یَا» و با تکرار «هُوَ اللَّهُ الْحَيُّ الْقَيُّومُ»، چونان نغمه‌ای الهی، قلب را به سوی ذات متعال رهنمون می‌سازد و همت عارف را به باطن ذات پیوند می‌دهد.

الْحَيُّ الْقَيُّومُ: حیات و قوام هستی

«الْحَيُّ» مبدأ حیات کل عالم و سرچشمه زندگی و تازگی است. این اسم، که در قرآن کریم 5 بار برای خدا به کار رفته، حیات اسما و موجودات را تبیین می‌کند. «الْقَيُّومُ»، که 3 بار در قرآن کریم آمده، قوام‌بخش و نگه‌دار همه موجودات است و مقوم هر چیزی در عالم هستی به شمار می‌رود. این دو اسم، چونان دو بال، موجودات را به سوی حیات و پایداری رهنمون می‌سازند.

نتیجه‌گیری بخش دوم

اسمای الهی در آیه الکرسی، چونان نهرهایی جاری، معرفت ذات و صفات پروردگار را به قلب مؤمنان سرریز می‌کنند. الله، به‌عنوان میل‌توپ قرآن، و هُوَ، به‌عنوان اسم باطنی، همراه با الْحَيُّ و الْقَيُّومُ، اقتدار و حیات الهی را به نمایش می‌گذارند. این اسما، نه‌تنها محور توحیدند، بلکه خوراک معنوی مؤمنان و اولیای خدا در سلوک و ذکر به شمار می‌روند.

بخش سوم: اقتدار الهی و کارکردهای آیه الکرسی

اقتدار الهی در آیه

آیه الکرسی، با بیان صفات علم، سیطره و حفظ، اقتدار بی‌مانند پروردگار را به تصویر می‌کشد. عباراتی چون «يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ» (او آنچه پیش روی خلایق و پشت سرشان است می‌داند) و «وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ» (کرسی او آسمان‌ها و زمین را در بر گرفته)، سیطره الهی بر کل عالم ناسوت را نشان می‌دهند. این اقتدار، چونان سایبانی است که مؤمنان را در برابر یأس و ضعف پناه می‌دهد.

زمینه نزول و نقش آیه

آیه الکرسی، در پی آیات مربوط به جنگ طالوت و جالوت، در زمانی نازل شده که مؤمنان، خسته و شکسته از نبرد، در معرض یأس و سستی قرار داشتند. در این هنگام، خداوند با ظهور «اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ»، اقتدار خود را به رخ کشیده و به مؤمنان یادآور می‌شود که پناهگاه حقیقی آن‌ها ذات الهی است. این آیه، چونان ندایی آسمانی، روحیه مؤمنان را در برابر ناملایمات تقویت می‌کند.

کارکردهای عرفانی و حفاظتی

آیه الکرسی، در سنت اسلامی، به‌عنوان حرز و سپر معنوی شناخته می‌شود. این آیه، که چونان لشکری برای اولیای خدا عمل می‌کند، در طلسمات، حفظ و دفع بلا کاربرد دارد. ذکر مداوم «هُوَ اللَّهُ الْحَيُّ الْقَيُّومُ»، قلب را جلا داده و معارف الهی را چون مغناطیسی به سوی آن جذب می‌کند. این ذکر، که خوراک دائمی مؤمن در نماز، قنوت و سایر احوال است، کراماتی چون دفع بلا، جلب سرّ و قوت قلب را به ارمغان می‌آورد.

کارکردهای آیه الکرسی:

  • حرز و سپر معنوی در برابر بلایا.
  • قوت قلب و جلا دهنده روح مؤمنان.
  • لشکری برای اولیای خدا در سلوک عرفانی.
  • منبع معارف الهی و اتصال به ذات پروردگار.

هشدار سنگینی ذکر

ذکر «هُوَ اللَّهُ الْحَيُّ الْقَيُّومُ»، به دلیل سنگینی معنوی، نیازمند ظرفیت قلبی است. سالکی که آمادگی لازم را نداشته باشد، ممکن است در برابر عظمت این ذکر تاب نیاورد. از این‌رو، این ذکر به کسانی اعطا می‌شود که ظرف قلبشان برای دریافت معارف الهی آماده باشد. این ذکر، چونان تیغی دو لبه، هم قوت‌بخش است و هم نیازمند آمادگی.

نتیجه‌گیری بخش سوم

آیه الکرسی، با تبیین اقتدار الهی، چونان مشعلی فروزان، راه مؤمنان را در تاریکی‌های یأس و ضعف روشن می‌سازد. این آیه، با کارکردهای عرفانی و حفاظتی، پناهگاهی برای اولیای خدا و خوراکی معنوی برای قلب مؤمنان است. ذکر اسمای الهی در این آیه، نه‌تنها قوت قلب می‌بخشد، بلکه سالک را به سوی معارف متعالی رهنمون می‌سازد.

بخش چهارم: نقد روش‌های علمی در تفسیر

اهمیت اشتقاق در فهم قرآن کریم

فهم دقیق معانی قرآن کریم، نیازمند توجه به اشتقاق کلمات و ماده‌شناسی است. اشتقاق، چونان کلیدی است که درهای معانی واژگان را می‌گشاید و از تفسیرهای عاميانه و سطحی جلوگیری می‌کند. متأسفانه، علوم دینی در برخی موارد، به جای تمرکز بر اشتقاق و محتوای حقیقی کلمات، به صرف و نحو و شکلک‌های زبانی محدود شده است. این کاستی، مانع از فهم عمیق معانی قرآنی و کاربردهای آن در علوم دینی شده است.

نقد تمرکز بر صرف و نحو

تمرکز بیش از حد بر صرف و نحو، چونان مشغول شدن به پوسته‌ای است که هسته معرفت را در خود پنهان کرده است. برای نمونه، ماده «ضرب» در زبان عربی، معانی متعددی دارد، اما بدون شناخت اشتقاق آن، فهم دقیق کاربردهایش ممکن نیست. این کاستی، به عاميانه شدن علوم دینی، از جمله فقه، فلسفه و تفسیر، منجر شده و از حقیقت‌یابی دورمان کرده است.

تأثیر عوامل بیرونی بر علوم دینی

عوامل بیرونی، چونان سایه‌ای سنگین، بر علوم دینی اثر گذاشته و آن را از مسیر حقیقت‌جویی منحرف ساخته‌اند. این عوامل، با تأکید بر شکلک‌های زبانی و منطقی، مانع از توجه به محتوای اصیل و اشتقاق کلمات شده‌اند. از این‌رو، بازگشت به روش‌های علمی و اشتقاقی، ضرورتی برای احیای علوم دینی به شمار می‌رود.

نقد منطق شکلی

منطق شکلی، که بر اشکال اربعه (شکل اول، دوم، سوم و چهارم) متمرکز است، فاقد محتوای حقیقی و برهان ذاتی است. این منطق، چونان ساختمانی است که نمای بیرونی‌اش آراسته اما درونش تهی است. علوم دینی، برای دستیابی به حقیقت، باید به برهان‌های کلی، ذاتی و حقیقی روی آورند و از شکلک‌بازی پرهیز کنند.

نتیجه‌گیری بخش چهارم

فهم قرآن کریم و علوم دینی، نیازمند بازگشت به اشتقاق و ماده‌شناسی کلمات است. نقد تمرکز بر صرف و نحو و منطق شکلی، دعوتی است به سوی روش‌های علمی و اصیل که معارف الهی را در دسترس قرار می‌دهند. این بازگشت، چونان جریانی زلال، علوم دینی را از کاستی‌ها پاک کرده و به سوی حقیقت رهنمون می‌سازد.

بخش پنجم: ایمان و اتکا به خدا در ضعف و قدرت

ایمان و یقین به مَا عِنْدَ اللَّهِ

در حدیثی آمده است:

لَا يَدْخُلُ الْإِيمَانُ فِي قَلْبِ امْرِئٍ حَتَّى يَكُونَ بِمَا عِنْدَ اللَّهِ أَيْقَنَ مِمَّا فِي يَدِهِ

ایمان در دل انسانی وارد نمی‌شود تا زمانی که به آنچه نزد خداست یقین بیشتری داشته باشد تا آنچه در دست اوست.

این حدیث، چونان مشعلی روشنگر، راه مؤمن را در برابر وسوسه‌های مادی می‌نمایاند. ایمان حقیقی، در گرو یقین به رزق الهی است، نه وابستگی به داشته‌های اعتباری که در معرض فنا و نابودی‌اند.

نفله شدن داشته‌های مادی

دارایی‌های انسانی، از مال و حسنات گرفته تا مقام و منزلت، چونان آبی جاری‌اند که در یک لحظه ممکن است به تاراج روند. قرآن کریم، در آیه‌ای دیگر، این حقیقت را یادآور می‌شود:

وَمَا عِنْدَكُمْ يَنْفَدُ ۖ وَمَا عِنْدَ اللَّهِ بَاقٍ

آنچه نزد شماست تمام می‌شود، و آنچه نزد خداست باقی است.

این آیه، چونان هشداری است که مؤمن را از دل‌بستگی به ناپایدارها برحذر می‌دارد و به سوی آنچه نزد خداست رهنمون می‌سازد.

ظهور الهی در ضعف مؤمنان

آیه الکرسی، در لحظه‌ای از ضعف و یأس مؤمنان، چونان بارانی رحمت، اقتدار الهی را به نمایش می‌گذارد. در این آیه، خداوند با ظهور «اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ»، به مؤمنان یادآور می‌شود که در اوج ناتوانی، پناهگاه حقیقی آن‌ها ذات بی‌همتای الهی است.

تفاوت مؤمن و کافر

تفاوت مؤمن و کافر در مواجهه با ضعف آشکار می‌شود. مؤمن، در تنگناها به خدا تکیه می‌کند و از او قوت می‌جوید، حال آنکه کافر در برابر سختی‌ها به سستی و رخوت گرفتار می‌شود. این تفاوت، چونان خطی روشن، ایمان را از کفر جدا می‌سازد.

نتیجه‌گیری بخش پنجم

ایمان حقیقی، در یقین به مَا عِنْدَ اللَّهِ و بی‌اعتنایی به داشته‌های ناپایدار نهفته است. آیه الکرسی، با تبیین اقتدار الهی، مؤمن را به سوی اتکا به خدا در ضعف و قدرت دعوت می‌کند و او را از وسوسه‌های مادی و رخوت کفرآمیز برحذر می‌دارد.

جمع‌بندی نهایی

آیه الکرسی، چونان گوهری درخشان در سوره بقره، با ساختار ده‌گانه و اسمای بی‌همتای الهی (الله، هُوَ، الْحَيُّ، الْقَيُّومُ، الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ)، محور توحید، اقتدار و سیطره پروردگار بر عالم ناسوت است. این آیه، نه‌تنها قوت قلب مؤمنان در برابر یأس و ضعف است، بلکه با کارکردهای عرفانی و حفاظتی، چونان لشکری برای اولیای خدا عمل می‌کند. ذکر «هُوَ اللَّهُ الْحَيُّ الْقَيُّومُ»، خوراک دائمی مؤمنان در سلوک و عبادت است و قلب را به معارف الهی متصل می‌سازد. نقد روش‌های غیرعلمی در علوم دینی، دعوتی است به سوی بازگشت به اشتقاق و حقیقت‌یابی، تا معارف قرآنی در پرتو روش‌های اصیل شکوفا شوند. آیه الکرسی، چونان دریچه‌ای به سوی معرفت الهی، مؤمن را به سوی یقین، قوت و اتصال به ذات متعال رهنمون می‌سازد.

با نظارت صادق خادمی