در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تفسیر 701

متن درس





تفسیر آیه 259 سوره بقره

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره جلسه (701)

تفسیر آیه 259 سوره بقره: تأملی در قدرت الهی و احیای حیات

مقدمه

قرآن کریم، کتابی است که نه‌تنها هدایت معنوی را به ارمغان می‌آورد، بلکه منبعی بی‌کران برای علم، حکمت و قدرت است. آیه 259 سوره بقره، با روایت داستان فردی که بر شهری ویران گذر کرد و از چگونگی احیای آن توسط خداوند پرسید، دریچه‌ای به سوی تأمل در قدرت بی‌انتهای الهی می‌گشاید. این نوشتار، با نگاهی عمیق به این آیه، به بررسی ابعاد علمی، عملی و حکمی آن می‌پردازد و با نقد انفعال تاریخی در بهره‌گیری از قرآن کریم، راهبردی برای احیای رویکرد علمی به این کتاب آسمانی ارائه می‌دهد. هدف، دعوت به فهمی است که هم ظاهر معتبر قرآن را حفظ کند و هم باطن عمیق آن را کاوش نماید، تا از این رهگذر، جامعه اسلامی به سوی تولید علم روزآمد و توانمندسازی گام بردارد.

بخش اول: متن و ترجمه آیه

متن آیه

﴿أَوْ كَالَّذِي مَرَّ عَلَىٰ قَرْيَةٍ وَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَىٰ عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّىٰ يُحْيِي هَٰذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا ۖ فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ ۖ قَالَ كَمْ لَبِثْتَ ۖ قَالَ لَبِثْتُ يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ ۖ قَالَ بَلْ لَبِثْتَ مِائَةَ عَامٍ ۖ فَانْظُرْ إِلَىٰ طَعَامِكَ وَشَرَابِكَ لَمْ يَتَسَنَّهْ ۖ وَانْظُرْ إِلَىٰ حِمَارِكَ ۖ وَلِنَجْعَلَكَ آيَةً لِلنَّاسِ ۖ وَانْظُرْ إِلَى الْعِظَامِ كَيْفَ نُنْشِزُهَا ثُمَّ نَكْسُوهَا لَحْمًا ۚ فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴾

یا مانند کسی که بر شهری گذشت که دیوارهایش بر بام‌هایش فرو ریخته بود، گفت: خداوند چگونه این [شهر] را پس از مرگش زنده می‌کند؟ پس خداوند او را صد سال میراند، سپس او را برانگیخت. [خداوند] گفت: چه مدت درنگ کردی؟ گفت: یک روز یا بخشی از روز. گفت: خیر، صد سال درنگ کردی. به طعام و نوشیدنی‌ات بنگر که فاسد نشده است، و به درازگوشت بنگر، و [این] برای آن است که تو را نشانه‌ای برای مردم قرار دهیم، و به استخوان‌ها بنگر که چگونه آنها را برمی‌انگیزیم و سپس بر آنها گوشت می‌پوشانیم. پس هنگامی که [ماجرا] برای او روشن شد، گفت: دانستم که خداوند بر هر چیز تواناست.

تحلیل مفهومی آیه

این آیه، با تمثیلی شگرف، قدرت الهی را در احیای آنچه مرده است به تصویر می‌کشد. پرسش مؤمن از چگونگی احیای شهری ویران، نه از سر تردید، بلکه از سر شوق به فهم حکمت الهی است. پاسخ خداوند، تجربه‌ای عملی است که با میراندن و برانگیختن مؤمن، او را به شهود قدرت الهی رهنمون می‌شود.

درنگ: آیه 259 سوره بقره، قرآن کریم را منبعی برای علم، حکمت و قدرت معرفی می‌کند که فراتر از قرائت و حفظ، به فهم عمیق و کاربرد عملی دعوت می‌کند.

بخش دوم: نقد انفعال تاریخی در بهره‌گیری از قرآن کریم

غفلت از ظرفیت‌های علمی و عملی قرآن

قرآن کریم، به‌سان اقیانوسی بی‌کران، سرشار از معارف علمی و عملی است که می‌تواند جامعه اسلامی را به سوی پیشرفت رهنمون سازد. با این حال، تاریخ اسلام شاهد انفعالی تأسف‌بار در بهره‌گیری از این ظرفیت بوده است. تمرکز بر قرائت، حفظ و ترتیل، بدون کاوش در عمق معانی، قرآن را به متنی صرفاً آیینی فروکاسته است.

جریان‌های تاریخی و تأثیرات آنها

جریان عرفانی و تأویلات بی‌اساس

برخی از عرفا، با تأویلات خودساخته و فاقد مستندات قرآنی، معانی‌ای به قرآن نسبت داده‌اند که از سوی اهل ظاهر به تحریف متهم شده است. این تأویلات، گاه به دلیل ضعف در دانش ادبی و صرف و نحو، به جای تفسیر، به افزودن مطالب بی‌ربط به قرآن منجر شده و اعتبار آن را خدشه‌دار کرده است.

درنگ: تأویلات عرفانی بدون پشتوانه علمی، مانند ریختن زباله در اقیانوس زلال قرآن کریم، به تحریف و انحراف از معانی اصیل آن منجر شده است.

جریان ظاهری و نفی باطن

اهل ظاهر، با تأکید بر ظاهر آیات و نفی باطن قرآن، عرفا را به تحریف متهم کرده و رویکردی خشک و بی‌روح را ترویج داده‌اند. این دیدگاه، با محدود کردن قرآن به معنای ظاهری، از کشف ژرفای معانی آن بازمانده و به جدال با عرفا دامن زده است.

جریان اخباری و انحصار قرآن

اخباریون، با این باور که قرآن کریم مختص معصومین است و فهم آن برای دیگران ممکن نیست، عملاً دسترسی عمومی به این کتاب آسمانی را نفی کرده‌اند. این دیدگاه، به انفعال علمی منجر شده و حتی کاربردهای سنتی مانند استخاره با قرآن را ممنوع دانسته است.

درنگ: انحصار قرآن به معصومین توسط اخباریون، مانند بستن درهای اقیانوس حکمت به روی امت، به انزوای علمی و عملی قرآن کریم انجامیده است.

نقد استخاره و جایگزینی‌های غیرمنطقی

برخی از عالمان دینی، به دلیل عدم اعتماد به فهم خود از قرآن کریم، حتی استخاره با آن را جایز ندانسته و به ابزارهایی مانند تسبیح روی آورده‌اند. این عمل، که گاه با طنز به شیر یا خط تشبیه شده، نشان‌دهنده تنزل جایگاه قرآن در عمل عالمان است. استخاره با تسبیح، فاقد اعتبار و منطق است و نمی‌تواند جایگزین کتاب الهی شود.

درنگ: جایگزینی قرآن کریم با ابزارهای غیرمقدس مانند تسبیح، نشانه انفعال در برابر منبع حکمت الهی و دوری از فهم آن است.

جمع‌بندی بخش دوم

انفعال تاریخی در بهره‌گیری از قرآن کریم، نتیجه جدال میان جریان‌های ظاهری، باطنی و اخباری بوده است. این جدال‌ها، با محدود کردن قرآن به قرائت، تأویلات بی‌اساس یا انحصار به معصومین، از ظرفیت‌های علمی و عملی آن کاسته است. برای احیای جایگاه قرآن، لازم است رویکردی جامع اتخاذ شود که هم ظاهر معتبر آن را حفظ کند و هم باطن عمیق آن را کاوش نماید.

بخش سوم: حفظ ظاهر و کاوش باطن قرآن کریم

قرآن به‌سان سند معتبر

قرآن کریم، مانند قباله‌ای است که هرگونه دستکاری در آن، اعتبار آن را مخدوش می‌کند. حفظ ظاهر آیات، اصل بنیادین در تعامل با این کتاب آسمانی است. افزودن یا تغییر در متن، مانند خط خوردگی در سندی مالی، خیانت به قرآن است و از ارزش آن می‌کاهد.

درنگ: قرآن کریم، به‌سان سندی معتبر، باید از هرگونه تحریف و دستکاری مصون بماند تا اصالت و اعتبار آن حفظ شود.

باطن قرآن: بحری عمیق

امیرمؤمنان علیه‌السلام قرآن کریم را به اقیانوسی عمیق تشبیه کرده‌اند که می‌توان از آن گوهرهای معرفت استخراج کرد. این باطن، منبعی بی‌کران برای فهم حکمت الهی است، اما باید از افزودن تأویلات بی‌اساس (زباله) به آن پرهیز کرد.

درنگ: باطن قرآن، اقیانوسی است که باید با دقت و دانش از آن استخراج کرد، نه با تأویلات بی‌مستند آلوده ساخت.

تفسیر در برابر تأویل

تفسیر، استخراج معنا از قرآن کریم است، در حالی که تأویل، افزودن معانی خودساخته به آن است. تفسیر، مانند کاوش در معدن گوهر، به روش علمی و مستند نیاز دارد، اما تأویل بی‌اساس، به تحریف منجر می‌شود.

جمع‌بندی بخش سوم

حفظ ظاهر و کاوش باطن قرآن کریم، دو بال برای پرواز در آسمان معرفت الهی است. ظاهر، سندی معتبر است که باید از تحریف مصون بماند، و باطن، اقیانوسی است که با دانش و دقت باید از آن استخراج کرد. این تعادل، راه را برای فهمی جامع و کاربردی از قرآن هموار می‌سازد.

بخش چهارم: نقد علم دینی و ضرورت تولید علم روزآمد

قداست عالمان و محدودیت‌های علمی

عالمان دینی گذشته، با وجود قداست و ولایت‌مداری، به دلیل محدودیت‌های علمی عصر خود، نتوانستند به‌صورت جامع با قرآن کریم تعامل کنند. این محدودیت، مانع از تولید علم قرآنی و تحقیق عمیق در آیات شد.

درنگ: قداست عالمان گذشته، گرچه ارزشمند است، اما نمی‌تواند جایگزین نیاز به تحقیق علمی و روزآمد در قرآن کریم شود.

انفعال معاصر در علم دینی

نهادهای علمی دینی، حتی پس از تحولات معاصر، در تولید علم قرآنی پیشرفت چشمگیری نداشته‌اند. محتوای آموزشی این نهادها، گاه به تکرار مطالب کهن محدود شده و از نیازهای روز عقب مانده است.

نقد مدارک علمی

مدارک علمی در حوزه علوم قرآنی، به دلیل کهنگی محتوا، در سطح جهانی اعتبار لازم را ندارند. این مدارک، مانند اسنادی از گذشته، با نیازهای علمی معاصر همخوانی ندارند.

درنگ: مدارک علمی دینی، برای کسب اعتبار جهانی، باید با محتوای روزآمد و روش‌های علمی مدرن همگام شوند.

برتری تلاش فردی

تلاش فردی، حتی در محیط‌های محروم، می‌تواند به موفقیت‌های علمی منجر شود. دانش‌آموزان روستایی، گاه به دلیل تمرکز و جدیت، از همتایان شهری خود پیشی می‌گیرند. این امر، ضرورت اهتمام به علم‌آموزی را نشان می‌دهد.

جمع‌بندی بخش چهارم

علم دینی، برای خروج از انفعال، نیازمند بازنگری در روش‌ها و محتواست. قداست عالمان گذشته، گرچه ارزشمند است، اما نمی‌تواند جایگزین تولید علم روزآمد شود. نهادهای علمی باید با به‌روزرسانی محتوای آموزشی و تأکید بر تلاش فردی، به سوی پیشرفت گام بردارند.

بخش پنجم: مفهوم موت و احیا در قرآن کریم

انواع موت در قرآن

قرآن کریم، مفهوم موت را در ابعاد گوناگون به تصویر می‌کشد. این مفهوم، از مرگ طبیعی تا حالت‌های مشابه مانند خواب و رقود را در بر می‌گیرد. آیه 42 سوره زمر، یکی از این ابعاد را تبیین می‌کند:

﴿اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حِينَ مَوْتِهَا وَالَّتِي لَمْ تَمُتْ فِي مَنَامِهَا ۖ فَيُمْسِكُ الَّتِي قَضَىٰ عَلَيْهَا الْمَوْتَ وَيُرْسِلُ الْأُخْرَىٰ إِلَىٰ أَجَلٍ مُسَمًّى﴾

خداوند جان‌ها را به هنگام مرگشان می‌گیرد و آن که در خوابش نمرده است [نیز جانش را می‌گیرد]؛ پس آن را که مرگ بر او مقرر شده نگه می‌دارد و دیگری را تا زمانی معین بازمی‌فرستد.

این آیه، توفی در خواب و مرگ را به‌عنوان دو نوع موت معرفی می‌کند. حدیث «النوم اخ الموت» (خواب برادر مرگ است) این پیوند را تأیید می‌کند.

موت در سوره کهف

در سوره کهف، آیات 15 تا 19، اصحاب کهف را در حالت رقود توصیف می‌کند:

﴿وَتَحْسَبُهُمْ أَيْقَاظًا وَهُمْ رُقُودٌ ۚ وَنُقَلِّبُهُمْ ذَاتَ الْيَمِينِ وَذَاتَ الشِّمَالِ﴾

گمان می‌کنی بیدارند، حال آنکه در خوابند؛ و ما آنها را به راست و چپ می‌گردانیم.

رقود اصحاب کهف، با حرکت بدن و بعث متمایز است و از مرگ عزیر (اماته) تفاوت دارد.

موت در سوره بقره

آیه 243 سوره بقره، مرگ گروهی را به تصویر می‌کشد:

﴿أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ خَرَجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْيَاهُمْ﴾

آیا ندیدی کسانی را که از دیارشان، در حالی که هزاران بودند، از ترس مرگ گریختند؟ پس خداوند به آنها گفت: بمیرید؛ سپس آنها را زنده کرد.

این مرگ، با ترس از موت مرتبط است و نتیجه‌ای عملی در پی دارد.

موتوا و اماته

تمایز میان «موتوا» و «اماته» در قرآن کریم حائز اهمیت است. «موتوا» با قبض نفس و درد همراه است، مانند زایمان زمین که با رنج حیات می‌آفریند. اما «اماته»، مانند بی‌هوشی، بدون درد است و در آیه 259 به کار رفته است.

درنگ: «اماته» در آیه 259، نشانه لطف الهی است که مؤمن را بدون درد به سوی فهم قدرت الهی رهنمون می‌سازد.

درد زمین و احیای آن

زمین، مانند مادری در زایمان، برای احیای حیات درد می‌کشد. این تشبیه، عمق رنج طبیعت در تولید حیات را نشان می‌دهد و وظیفه نهادهای علمی را در بررسی این پدیده‌ها برجسته می‌سازد.

جمع‌بندی بخش پنجم

مفهوم موت در قرآن کریم، از مرگ طبیعی تا خواب و رقود را در بر می‌گیرد. تمایز میان «موتوا» و «اماته»، رحمت الهی را در احیای بدون درد مؤمن نشان می‌دهد. نهادهای علمی باید این مفاهیم را کاوش کرده و به فهم عمیق‌تری از احیای الهی دست یابند.

بخش ششم: دغدغه‌های اجتماعی و عدالت‌خواهی

غم مؤمن از محرومیت

مؤمن آیه 259، از فقر و محرومیت جامعه در رنج بود و احیای الهی را برای رفع این دردها طلب کرد. این دغدغه، ریشه در عدالت‌خواهی دارد و قرآن را منبعی برای حل مسائل اجتماعی معرفی می‌کند.

نقد کاستی جهان

جهان کنونی، پر از قتل و غارت است و مؤمن آن را ناکارآمد می‌داند. این نقد، با اشاره به وضعیت مناطق بحرانی، ضرورت احیای الهی را برای برقراری عدالت برجسته می‌سازد.

درنگ: دغدغه عدالت‌خواهی مؤمن، قرآن کریم را منبعی برای حل مسائل اجتماعی و احیای جامعه معرفی می‌کند.

حدیث خلخال

حدیث «اگر مسلمانی از اندوه خلخال کشیده‌شده از پای زنی یهودی بمیرد، ملامت نمی‌شود»، اهمیت عدالت حتی برای غیرمسلمانان را نشان می‌دهد.

جمع‌بندی بخش ششم

دغدغه‌های اجتماعی مؤمن، قرآن کریم را به‌عنوان منبعی برای عدالت‌خواهی و رفع محرومیت معرفی می‌کند. این دیدگاه، وظیفه نهادهای علمی را در به‌کارگیری آیات برای حل مسائل معاصر برجسته می‌سازد.

بخش هفتم: نقد سبک زندگی و ضرورت شجاعت علمی

فقر و ترس

فقر، مانع شجاعت علمی است و در تاریخ، فقیر شجاع یافت نشده است. این اصل، فقر را نشانه ضعف و عقب‌ماندگی می‌داند و بر توانمندی تأکید دارد.

حکمت در مصرف

ائمه علیهم‌السلام، نه فقیرانه، بلکه حکیمانه و به اندازه مصرف می‌کردند. این حکمت، با مثال اوزان غذا توسط برخی پادشاهان گذشته، از فقر متمایز می‌شود.

درنگ: مصرف حکیمانه، نشانه عقل و سلامت است، نه فقر، و با پرخوری و زیاده‌روی ناسازگار است.

ورزش و سلامت

ورزش، برای سلامت جسم و تقویت شجاعت علمی واجب است. این ضرورت، حتی بر نماز اول وقت مقدم است، زیرا سلامت جسم، پیش‌نیاز عبادت و علم‌آموزی است.

جمع‌بندی بخش هفتم

شجاعت علمی، با رفع فقر، مصرف حکیمانه و ورزش ممکن می‌شود. این اصول، راه را برای احیای علم دینی و توانمندسازی جامعه اسلامی هموار می‌سازد.

جمع‌بندی نهایی

آیه 259 سوره بقره، با روایت تجربه مؤمن در فهم قدرت الهی، قرآن کریم را منبعی برای علم، حکمت و قدرت معرفی می‌کند. نقد انفعال تاریخی، ضرورت حفظ ظاهر و کاوش باطن، و دعوت به تولید علم روزآمد، راهبردی جامع برای احیای علم دینی ارائه می‌دهد. تمایز میان انواع موت، دغدغه‌های اجتماعی مؤمن، و تأکید بر شجاعت علمی، وظیفه نهادهای علمی را در به‌کارگیری قرآن برای حل مسائل معاصر برجسته می‌سازد. این نوشتار، با دعوت به تعاملی فعال با قرآن کریم، امت اسلامی را به سوی پیشرفت و عدالت‌خواهی فرا می‌خواند.

با نظارت صادق خادمی