متن درس
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره جلسه (786)
مقدمه
آیه 282 سوره بقره، بهسان گوهری درخشان در منظومه آیات قرآنی، دستورالعملهایی جامع و دقیق برای تنظیم معاملات مالی، نقش کاتبان و شاهدان، و مسئولیتهای حقوقی و اخلاقی آنها ارائه میدهد. این آیه، فراتر از احکام فقهی، با اشاره به تقوا و وعده تعلیم الهی، انسان را به سوی قلههای کمال معنوی رهنمون میسازد. همانند چراغی که در تاریکی راه را روشن میکند، این آیه نظام حقوقی و اخلاقی اسلام را در حفظ حقوق افراد و هدایت جامعه به سوی عدالت و تقوا تبیین مینماید. در این نوشتار، با رویکردی علمی و نظاممند، محتوای درسگفتار و تحلیلهای ارائهشده بهصورت یکپارچه بازنویسی شده و در قالب بخشهایی با عناوین تخصصی و زیرعناوین روشن، برای مخاطبان دانشگاهی و پژوهشگران عرضه میگردد.
بخش اول: تبیین فقهی و حقوقی آیه 282 سوره بقره
متن و ترجمه آیه
وَلَا يُضَارَّ كَاتِبٌ وَلَا شَهِيدٌ ۚ وَإِنْ تَفْعَلُوا فَإِنَّهُ فُسُوقٌ بِكُمْ ۗ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۖ وَيُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ ۗ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ
و نباید کاتب و شاهد زیانی ببینند، و اگر چنین کنید، آن نافرمانی شماست. و از خدا پروا کنید که خدا شما را میآموزد، و خدا به هر چیزی داناست.
محورهای اصلی آیه
این آیه بر سه محور اساسی استوار است: حمایت از کاتب و شاهد، نهی از وارد آوردن ضرر به آنها، و دعوت به تقوا و وعده تعلیم الهی. این محورها، نظام حقوقی و اخلاقی قرآن کریم را در حفظ حقوق افراد و هدایت جامعه به سوی عدالت و کمال نشان میدهند.
آیه 282 سوره بقره، بهسان نقشهای دقیق برای تنظیم روابط اجتماعی و مالی، بر حمایت از کاتبان و شاهدان در فرآیند معاملات تأکید دارد. این آیه نهتنها احکام حقوقی را تبیین میکند، بلکه با پیوند آنها به مبانی اخلاقی و معنوی، انسان را به سوی کمال رهنمون میسازد.
نهی از ضرر به کاتب و شاهد
عبارت «وَلَا يُضَارَّ كَاتِبٌ وَلَا شَهِيدٌ» به صراحت از وارد آوردن هرگونه زیان به کاتب و شاهد نهی میکند. این نهی، بهسان سپری محافظ، امنیت و استقلال این افراد را در انجام وظایفشان تضمین میکند.
استفاده از فعل مجهول «يُضَارَّ» نشاندهنده شمولیت این نهی است، بهگونهای که هیچ شخص یا عاملی، اعم از طرف دعوا یا دیگران، نباید به کاتب و شاهد زیانی برساند. این ساختار، بر فراگیری حکم و جلوگیری از هر نوع آسیب، اعم از عمدی یا غیرعمدی، تأکید دارد.
مصادیق ضرر شامل تهدید، آزار، ایجاد محدودیت، یا حتی اعتراض به شاهد به دلیل شهادت عادلانه اوست. به عنوان مثال، اگر شخصی به دلیل شهادت علیه او، شاهد را مورد سرزنش یا تهدید قرار دهد، این عمل مصداق ضرر است و ممنوع شمرده شده است.
شباهت کاتب و شاهد به قاضی
همانگونه که قاضی باید در قضاوت آزاد و فارغ از فشار باشد، کاتب و شاهد نیز باید از هرگونه زیان مصون بمانند. این شباهت، بهسان پلی میان نقشهای مختلف در نظام قضایی اسلامی، بر اهمیت استقلال و امنیت این افراد تأکید دارد.
کاتب، اعم از کاتبان عادی یا رسمی مانند محضرداران، وظیفه ثبت و ضبط معاملات را بر عهده دارد. این تعریف، شمولیت حکم را به تمامی افرادی که در فرآیند ثبت اسناد نقش دارند، گسترش میدهد.
حمایت مالی از شاهد
یکی از مصادیق ضرر، زیان مالی ناشی از شهادت است، مانند از دست دادن حقوق یا تعطیلی کار شاهد به دلیل حضور در محکمه. قرآن کریم با نهی از ضرر، بر ضرورت جبران این خسارات تأکید دارد.
محکمه یا بیتالمال موظف است خسارات مالی شاهد، مانند حقوق از دسترفته یا هزینههای حضور در دادگاه، را تأمین کند. این حمایت، بهسان چشمهای زلال، عدالت را در فرآیند قضایی جاری میسازد.
این قاعده، بر نقش نظام قضایی در تسهیل مشارکت شاهدان و کاهش موانع مالی تأکید دارد. برای مثال، اگر شاهد به دلیل حضور در دادگاه از کار خود بازماند، محکمه باید با هماهنگی محل کار او، مرخصی و حقوقش را تضمین کند.
نقد نظام قضایی کنونی
نظام قضایی کنونی در برخی جوامع اسلامی، از جمله ایران، فاقد سازوکارهای کافی برای تأمین خسارات شاهدان است. این کمبود، بهسان سدی در برابر جریان عدالت، مشارکت شاهدان را دشوار میسازد.
بیتالمال باید هزینههای ناشی از شهادت، مانند مرخصی و حقوق شاهد، را تأمین کند تا بار مالی بر دوش مردم نیفتد. این قاعده، بر نقش دولت اسلامی در تضمین عدالت تأکید دارد.
عدم توجه به این اصل، به مشکلات اجتماعی مانند افزایش بدهیها و زندانیان دامن زده است. هزینههای قضایی مانند تمبر و پرونده، که بر دوش مردم قرار میگیرد، باید توسط بیتالمال تأمین شود تا دسترسی به عدالت همگانی شود.
نتیجهگیری بخش اول
این بخش از آیه 282 سوره بقره، با تأکید بر حمایت از کاتب و شاهد و نهی از ضرر به آنها، نظام حقوقی و اخلاقی جامعی را ترسیم میکند. این احکام، بهسان ستونهایی استوار، عدالت و انصاف را در جامعه اسلامی تضمین میکنند و بر نقش بیتالمال در رفع موانع مالی تأکید دارند.
بخش دوم: ابعاد کلامی و عرفانی آیه
فسوق و پیامدهای آن
عبارت «وَإِنْ تَفْعَلُوا فَإِنَّهُ فُسُوقٌ بِكُمْ» ضرر به کاتب و شاهد را فسوق میداند، که به معنای رخنه و آسیب به نظام فردی و اجتماعی است.
استفاده از واژه «فسوق» بهصورت جمع، بر گستردگی آسیبهای ناشی از ضرر به کاتب و شاهد دلالت دارد. این رخنه، بهسان ترکهایی در بنای جامعه، انسجام اجتماعی را مختل میکند.
پیامدهای فسوق، نهتنها به فرد زیانرسان، بلکه به کل جامعه آسیب میرساند، زیرا نقض این حکم، اعتماد عمومی به نظام قضایی را تضعیف میکند.
دعوت به تقوا
عبارت «وَاتَّقُوا اللَّهَ» انسان را به تقوا، یعنی خویشتنداری و کنترل قوای درونی، دعوت میکند. تقوا، بهسان ترمزی در یک وسیله نقلیه، انسان را از انحراف بازمیدارد و به سوی کمال هدایت میکند.
واژه «تقوا» از ریشه «وَقَى»، به معنای نگهداری و حفاظت، بر تمرکز و کنترل نفس تأکید دارد. این خویشتنداری، زمینهساز تعلیم الهی است.
تعلیم الهی
عبارت «وَيُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ» وعدهای بینظیر از تعلیم مستقیم الهی به متقین است. این وعده، بهسان دری گشوده به سوی معرفت، انسان را به کلاس درس پروردگار دعوت میکند.
«واو» در این عبارت، واو تعلیل است، نه عطف، و نشان میدهد که تقوا نتیجه مستقیم تعلیم الهی است. این تحلیل، برخلاف برخی تفاسیر که واو را عطف میدانند، بر رابطه سببی تقوا و تعلیم تأکید دارد.
خداوند، به دلیل احاطه کامل («لَا يَشْغَلُهُ شَأْنٌ عَنْ شَأْنٍ»)، قادر است بهصورت مستقیم و بدون واسطه، هر فرد متقی را تعلیم دهد. این تعلیم، منحصر به انبیا نیست و هر فرد با تقوا میتواند از آن بهرهمند شود.
مثال آدم
قرآن کریم در آیهای دیگر میفرماید: «عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا» (بقره: 31)، که نشاندهنده تعلیم مستقیم الهی به آدم به دلیل تمرکز قوای اوست.
این مثال، بر ارتباط بین آمادگی انسان و دریافت تعلیم الهی تأکید دارد. هر فرد متقی، بهسان آدم، میتواند شاگرد مستقیم پروردگار باشد.
نتیجهگیری بخش دوم
ابعاد کلامی و عرفانی آیه 282 سوره بقره، با تأکید بر تقوا و تعلیم الهی، انسان را به سوی کمال معنوی هدایت میکند. فسوق، بهسان رخنهای در بنای جامعه، پیامدهای زیانبار ضرر به کاتب و شاهد را نشان میدهد، در حالی که تقوا و تعلیم الهی، انسان را به سوی معرفت و کمال رهنمون میسازد.
بخش سوم: تمایز محبین و محبوبین
محبین و تلاش در مسیر تقوا
آیه 282 سوره بقره به محبین، یعنی کسانی که با زحمت و تلاش به تقوا میرسند، اشاره دارد. تقوا برای محبین، بهسان کارگری است که با زحمت آجر بر دوش میکشد تا بنایی استوار بسازد.
محبین با تقویت قوای درونی و خویشتنداری، به تعلیم الهی دست مییابند. این تلاش، برخلاف محبوبین که بدون زحمت برگزیده شدهاند، نیازمند کار و زحمت است.
محبوبین و جایگاه ویژه آنها
محبوبین، مانند اهل بیت علیهمالسلام، با بلا و شهادت مواجهاند، نه زحمت و کار. عصمت آنها ذاتی است و نیازی به تلاش و زحمت ندارند.
در کربلا، امام حسین علیهالسلام و یارانش، بهسان ستارگانی در آسمان بلا، با شهادت و درد به مقام محبوبیت رسیدند، نه با زحمت و کار.
نقد تاریخی و بایکوت ائمه
طی هزار سال، دشمنان، بهویژه بنیامیه و بنیعباس، تلاش کردند نقش ائمه علیهمالسلام را کمرنگ کنند و چهرههای دیگر را برجسته سازند. این بایکوت، بهسان پردهای سنگین، معارف والای ائمه را از دید جهانیان پنهان کرد.
عوام با روضه و سینهزنی، بیش از خواص، در حفظ نام ائمه نقش داشتند. این اقدامات، بهسان بذرهایی در خاک، نام ائمه را زنده نگه داشت.
علم دینی، در برخی موارد، نتوانسته است معارف ائمه را بهصورت علمی و مدرن به جهان عرضه کند. روشهای سنتی، مانند خاک بر سر ریختن، هرچند ارزشمند، برای معرفی این معارف کافی نیست.
ضرورت احیای معارف ائمه
معارف ائمه، مانند دعای کمیل، باید بهصورت علمی و جذاب، بهسان جواهراتی درخشان، بستهبندی و به جهان عرضه شود.
دعواهای مذهبی، مانند اختلافات شیعه و سنی، مانع معرفی صحیح این معارف است. استفاده از منابع دیگران، حتی غیرمسلمانان، میتواند در ترویج این معارف مؤثر باشد.
نقد روشهای سنتی
روشهای سنتی، هرچند در حفظ هویت دینی مؤثر بودهاند، برای معرفی معارف ائمه در دنیای مدرن کافی نیستند. علم دینی باید این معارف را بهصورت علمی و نظاممند، مانند الماسهایی تراشخورده، به جهانیان عرضه کند.
علم دینی باید معارف ائمه را مانند جواهراتی ارزشمند بستهبندی کند و از جنجالهای مذهبی پرهیز نماید تا این معارف در جهان پذیرفته شوند.
نتیجهگیری بخش سوم
تمایز محبین و محبوبین، نقش تلاش و تقوا را در مسیر محبین و لطف خاص الهی به محبوبین برجسته میسازد. نقد تاریخی بایکوت ا؞مه و روشهای سنتی، بر ضرورت احیای علمی معارف آنها تأکید دارد. این معارف، بهسان گنجینهای بیپایان، باید با بستهبندی علمی به جهان عرضه شوند.
جمعبندی نهایی
آیه 282 سوره بقره، بهسان چراغی فروزان، نظام حقوقی، اخلاقی، و معنوی جامعی را برای هدایت جامعه و فرد ترسیم میکند. این آیه، با تأکید بر حمایت از کاتب و شاهد، نهی از ضرر به آنها، و دعوت به تقوا، عدالت اجتماعی و کمال معنوی را پیوند میدهد. تمایز محبین و محبوبین، نقش تلاش و لطف الهی را در مسیر هدایت روشن میسازد. نقد تاریخی و ضرورت احیای معارف ائمه، بر اهمیت ارائه علمی این معارف در دنیای مدرن تأکید دارد. این آیه، با پیوند احکام فقهی و مبانی کلامی، الگویی بینظیر برای تطبیق عدالت و معنویت در جامعه ارائه میدهد و بر حکمت بیکران الهی گواهی میدهد.
با نظارت صادق خادمی