در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تفسیر 805

متن درس






تفسیر کلامی و معرفت‌شناختی آیه 286 سوره بقره

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، جلسه 805

تفسیر کلامی و معرفت‌شناختی آیه 286 سوره بقره: تحلیل علمی با رویکرد عرفانی و جامعه‌شناختی

مقدمه

آیه 286 سوره بقره، به مثابه گوهری درخشان در منظومه معارف قرآنی، ایمان رسول و مؤمنان را به خدا، ملائکه، کتب و رسل به تصویر می‌کشد. این آیه، نه تنها بنیان نظام معرفتی ایمان را استوار می‌سازد، بلکه حوزه‌های علمیه را به عنوان حاملان این معرفت متعالی مورد خطاب قرار می‌دهد. تمایز علوم حوزوی، که بر پایه وحی و پیوند علم و عرفان استوار است، از علوم دانشگاهی، که صرفاً به دنبال دانش مادی‌اند، در این آیه و تفسیر آن آشکار می‌شود. این نوشتار، با تأمل در نقش محوری ملائکه در نظام هستی و مسئولیت حوزه‌های علمیه در تحقق ایمان کامل، اصالت و تعهد اجتماعی، به تبیین عمیق این معارف می‌پردازد. ساختار این بررسی، با رویکردی علمی و نظام‌مند، در پیوند با محتوای درس‌گفتار، به گونه‌ای طراحی شده که تمامی ابعاد معرفتی، عرفانی و اجتماعی آیه را در قالبی آکادمیک و فاخر ارائه دهد.

بخش اول: ایمان مؤمنان در آیه 286 سوره بقره

متن و ترجمه آیه

آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ ۚ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ

رسول به آنچه از سوی پروردگارش بر او نازل شده ایمان آورده و مؤمنان نیز همگی به خدا، فرشتگان، کتاب‌ها و پیامبرانش ایمان دارند.

این آیه، به مثابه منشوری چندوجهی، ایمان را در چهار محور بنیادین تعریف می‌کند: ایمان به خدا، ملائکه، کتب آسمانی و رسولان. این ایمان، نه تنها یک باور قلبی، بلکه یک نظام معرفتی جامع است که مؤمنان را به سوی تعالی معنوی و اجتماعی هدایت می‌کند. جایگاه محوری این آیه در تبیین شأن مؤمنان، حوزه‌های علمیه را به عنوان وارثان این ایمان مورد خطاب قرار می‌دهد.

تمایز علم حوزوی و دانشگاهی

درنگ: علوم حوزوی، بر پایه وحی، پیوند علم و معرفت را دنبال می‌کنند، در حالی که علوم دانشگاهی صرفاً به دانش مادی محدودند و عرفان و معرفت در برنامه‌های آموزشی آن‌ها جای ندارد.

علوم حوزوی، به مثابه رودی زلال که از چشمه وحی سرچشمه می‌گیرد، علم و معرفت را در هم می‌آمیزد. این علوم، نه تنها به دنبال دانش نظری‌اند، بلکه در پی پرورش معرفت عرفانی و شناخت حقیقت وجودی انسان و هستی‌اند. در مقابل، علوم دانشگاهی، مانند درختی که تنها شاخه‌های مادی را پرورانده، از معرفت معنوی تهی است. اگرچه ممکن است فردی در دانشگاه به عرفان گرایش یابد، این گرایش خارج از چارچوب نظام آموزشی آن است و به مثابه گلی است که در خاکی غیربومی می‌روید.

بخش دوم: جایگاه ملائکه در نظام هستی

مرتبه وجودی ملائکه

درنگ: ملائکه در آیه، پس از خدا و پیش از کتب و رسل قرار دارند و از نظر وجودی، موجوداتی برتر از همه مخلوقات جز خدا هستند.

در نظام هستی، ملائکه به مثابه ستارگان درخشانی‌اند که پس از نور الهی، آسمان خلقت را روشن می‌کنند. این جایگاه والا، که در آیه با تقدم بر کتب و رسل نشان داده شده، بر اهمیت معرفت به ملائکه در ایمان مؤمنان تأکید دارد. در فلسفه اسلامی، انسان به عنوان موجودی کوچک‌تر از خدا و بزرگ‌تر از سایر مخلوقات توصیف شده، اما ملائکه، به عنوان واسطه‌های الهی، مرتبه‌ای والاتر دارند.

کثرت و تنوع ملائکه

درنگ: ملائکه، پرشمارترین مخلوقات الهی‌اند و برای هر ذره و سلول، ملکی آفریده شده که تا ابد با آن همراه است.

قرآن کریم بیش از هفتاد بار و روایات بیش از ده هزار بار از ملائکه یاد کرده‌اند. این کثرت، به مثابه قطرات بارانی است که تمامی عالم را فرا می‌گیرد. ملائکه، مدبرات الهی و کارگزاران عالم‌اند که با صدها وظیفه، از ارزاق و نزول برکات تا وحی و نظارت بر بلا، نظام هستی را اداره می‌کنند. برای هر ذره، از آسمان‌ها تا زمین، از آب تا خاک، ملائکه‌ای وجود دارد که به مثابه نگهبانان الهی، نظم عالم را حفظ می‌کنند.

وظایف و مشاغل ملائکه

درنگ: ملائکه با صدها وظیفه، از استنشاق روح مؤمن تا گستردن بال‌ها برای طالبان علم، عالم را اداره و از مؤمنان حمایت می‌کنند.

ملائکه، به مانند کارگزارانی خستگی‌ناپذیر، وظایف گوناگونی بر عهده دارند. آن‌ها روح مؤمن را استنشاق می‌کنند، به مثابه نسیمی که گل را نوازش می‌دهد. بال‌های خود را برای طالبان علم می‌گسترند، گویی فرشی از نور برای نشستن عالمان می‌گسترانند. در عالم ملکوت، که به مانند کاخی متعالی است، ملائکه گرد هم می‌آیند و با دوستداران اهل بیت مصافحه می‌کنند، نشانه‌ای از پیوند معنوی عمیق. برخی ملائکه، که افتخار خلقتشان از نور حسن و حسین (ع) است، به مثابه پرچم‌دارانی درخشان در عالم ملکوت ایستاده‌اند.

خلقت انتشاري ملائکه

درنگ: خلقت ملائکه انتشاري است، به مانند پاشیدن آب که در لحظه میلیاردها ملک خلق می‌کند، برخلاف خلقت توالدي انسان.

خلقت ملائکه، به مانند فواره‌ای است که قطرات بی‌شمار را در لحظه به عالم می‌پاشد. این خلقت انتشاري، برخلاف خلقت توالدي انسان که نیازمند زمان و فرآیند است، لحظه‌ای و بی‌حد است. مؤمن، با ایمان خود، ملائکه را خلق می‌کند و ملائکه، به نوبه خود، مؤمن را حفظ می‌کنند، گویی در رقصی معنوی، هر یک دیگری را تکمیل می‌کند.

بخش سوم: مسئولیت حوزه‌های علمیه در تحقق ایمان

شأن مؤمنان در آیه

درنگ: مؤمنان آیه («وَالْمُؤْمِنُونَ») حوزه‌های علمیه‌اند که باید ایمان کامل، اصالت شخصیتی و تعهد اجتماعی را تحقق بخشند.

مؤمنان مورد خطاب آیه، به مانند ستون‌های استواری‌اند که بار امانت معرفت الهی را بر دوش می‌کشند. حوزه‌های علمیه، به عنوان مصداق این مؤمنان، موظف‌اند ایمانی کامل، اصالتی ریشه‌دار و تعهدی اجتماعی را در خود و طلابشان نهادینه کنند. این شأن، نه از سر تعصب، بلکه دعوتی است به سوی تعالی و اصلاح علم دینی.

نقد علم دینی

درنگ: علم دینی در فهم ملائکه دچار کاستی است و گاه مانند علوم دانشگاهی، از تولید معرفت عرفانی بازمانده است.

علم دینی، که باید چون چشمه‌ای زلال معرفت عرفانی را جاری سازد، گاه در دام سطحی‌نگری گرفتار شده و در فهم موجوداتی چون ملائکه، به مانند علوم دانشگاهی عمل کرده است. این کاستی، به مثابه سایه‌ای است که بر نور معرفت افتاده و ضرورت بازنگری در نظام آموزشی دینی را آشکار می‌سازد. حذف منابعی چون کتاب معالم، که روایات ملائکه را در بر داشت، نشانه‌ای از این ضعف است.

قانون حوزه‌های ملائکتی

درنگ: حوزه‌ها باید ایمان کامل، اصالت و تعهد اجتماعی را در طلاب نهادینه کنند تا به حوزه‌های ملائکتی تبدیل شوند.

حوزه‌های علمیه باید به مانند باغی سرسبز، ایمان کامل، اصالت و تعهد اجتماعی را در طلاب پرورش دهند. این حوزه‌ها، که به مثابه قلب تپنده علم دینی‌اند، باید حس حضور ملائکه را در خود تقویت کنند، گویی نسیمی الهی در میانشان جریان دارد. طلابی که تنها برای خود علم می‌آموزند، به مانند درختی بی‌ثمرند که سایه‌ای برای جامعه فراهم نمی‌کنند.

بخش چهارم: نقش اجتماعی و جهانی علم دینی

صدور انقلاب معرفتی

درنگ: صدور انقلاب، ارائه معارف قرآنی، از جمله معرفت ملائکه، در جهان مدرن است، نه دعوا و ستیزه‌جویی.

صدور انقلاب معرفتی، به مانند گستردن فرشی از نور در جهان است که معارف قرآنی را به جهانیان عرضه می‌کند. این رسالت، نه با ستیزه‌جویی، بلکه با گفت‌وگوی علمی و ارائه معارف ملائکتی در بستر جهان مدرن محقق می‌شود. حوزه‌ها باید با تکیه بر علوم دینی، از جمله روان‌شناسی دینی، به درمان بیماری‌های معنوی جهان بپردازند، گویی طبیبانی‌اند که نسخه‌ای الهی برای جهانیان می‌نویسند.

نقد سکوت در برابر ظلم

درنگ: سکوت علم دینی در برابر ظلم‌های جهانی، نشانه ضعف در تعهد اجتماعی است.

سکوت علم دینی در برابر ظلم‌های جهانی، به مانند خاموشی چراغی در تاریکی است. این سکوت، که گاه به دلیل پرهیز از آموزش زبان‌های خارجی یا محدود شدن به آموزش‌های سنتی رخ داده، مانع از نقش‌آفرینی جهانی حوزه‌ها شده است. علم دینی باید با شجاعت، به مانند عالمان پیشین که حس حضور ملائکه را تجربه می‌کردند، در برابر ظلم جهانی سخن بگوید.

بخش پنجم: حفاظت ملائکه و معجزه حفظ دین

حفاظت ملائکه از مؤمنان

درنگ: ملائکه، با رقيب و عتيد، انسان را اسکورت می‌کنند و در صورت تقوا، از گزند شیطان محافظت می‌کنند.

ملائکه، به مانند نگهبانانی وفادار، با رقيب و عتيد انسان را در مسیر زندگی اسکورت می‌کنند. این حفاظت، مشروط به تقواست؛ اگر مؤمن تخطی کند، ملائکه روی برمی‌گردانند و شیطان، که قدرتی بیش از انسان اما علمی کمتر دارد، به او آسیب می‌رساند. این مکانیزم، به مانند سپری است که تنها با تقوا استوار می‌ماند.

معجزه حفظ دین

درنگ: حفظ دین با وجود فقر و ضعف علم دینی، معجزه‌ای الهی است که توسط ملائکه محقق شده است.

حفظ دین در میان سختی‌ها و ضعف‌های علم دینی، به مانند معجزه‌ای است که نور الهی را در تاریکی حفظ کرده است. این معجزه، به دست ملائکه، که حوزه‌ها و طلاب را در برابر دشمنان حفظ کرده‌اند، محقق شده است. طلاب امروز، که از گذشته قوی‌ترند، ظرفیت جهانی دارند و باید با باور عملی به ملائکه، این میراث را به جهان عرضه کنند.

جمع‌بندی

آیه 286 سوره بقره، به مانند آیینه‌ای روشن، ایمان مؤمنان به خدا، ملائکه، کتب و رسل را بازتاب می‌دهد. این آیه، حوزه‌های علمیه را به عنوان حاملان این ایمان خطاب قرار داده و آن‌ها را به تحقق ایمان کامل، اصالت و تعهد اجتماعی فرا می‌خواند. ملائکه، به عنوان مدبرات عالم و کارگزاران الهی، با صدها وظیفه، از استنشاق روح مؤمن تا حفاظت از او، نظام هستی را اداره می‌کنند. علم دینی، که باید معرفت عرفانی را با علم درآمیزد، گاه در فهم ملائکه دچار کاستی شده و نیازمند اصلاح است. حوزه‌ها باید با تقویت حس حضور ملائکه و گفت‌وگوی علمی با جهان، معارف قرآنی را به جهانیان عرضه کنند. این رسالت، که به مانند گستردن فرشی از نور است، صدور انقلاب معرفتی را محقق می‌سازد و دین را در برابر ظلم و تاریکی حفظ می‌کند.

با نظارت صادق خادمی