متن درس
تفسیر: تبیین حب الشهوات در سوره آل عمران، آیه هفتم
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه هشتصد و سیام)
دیباچه
قرآن کریم، چونان دریایی ژرف و بیکران، معارفی را در خود نهفته دارد که هر جستوجوگر حقیقت را به سوی فهم عمیقتر دعوت میکند. آیه هفتم از سوره آل عمران، با محوریت تزئین حب الشهوات برای انسانها، یکی از آیات کلیدی است که پرده از پیچیدگیهای نفس انسانی و تمایلات او برمیدارد. این آیه، با نگاهی فلسفی و روانشناختی، انسان را در مواجهه با شهوات و آراستگیهای نفسانی مورد تأمل قرار میدهد. در این نوشتار، با تکیه بر درسگفتارهای تفسیری، تلاش شده است تا این آیه در پرتو علوم فلسفی، روانشناختی و معرفتی تحلیل شود. هدف آن است که با نگاهی عمیق و روشمند، ابعاد گوناگون این آیه برای مخاطبان روشن گردد و راهی به سوی فهم دقیقتر معارف قرآنی گشوده شود.
بخش اول: متن و ترجمه آیه
زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ ٱلشَّهَوَٰتِ مِنَ ٱلنِّسَآءِ وَٱلْبَنِينَ وَٱلْقَنَٰطِيرِ ٱلْمُقَنطَرَةِ مِنَ ٱلذَّهَبِ وَٱلْفِضَّةِ وَٱلْخَيْلِ ٱلْمُسَوَّمَةِ وَٱلْأَنْعَٰمِ وَٱلْحَرْثِ ۗ ذَٰلِكَ مَتَٰعُ ٱلْحَيَوٰةِ ٱلدُّنْيَا ۖ وَٱللَّهُ عِندَهُ حُسْنُ ٱلْمَـَٔابِ
محبت شهوات از زنان و پسران و اموال انبوه از زر و سیم و اسبان نشاندار و دامها و کشتزارها برای مردم آراسته شده است. اینها متاع زندگی دنیاست، و فرجام نیکو نزد خداست.
این آیه، با بیانی موجز و عمیق، به تزئین حب الشهوات برای انسانها اشاره دارد. واژه «زین» به معنای آراستن، نشاندهنده فرآیندی است که تمایلات نفسانی را برای انسان دلپذیر میسازد. این تزئین، گاه از سوی خداوند و گاه از سوی شیطان صورت میگیرد و انسان را در مسیری قرار میدهد که انتخابهایش، بازتابدهنده مرتبه نفسانی اوست.
بخش دوم: انسان، محور آیه
درنگ: محوریت آیه بر انسان (ناس) است که نشاندهنده عمومیت تمایل به شهوات در میان همه انسانها، فارغ از ویژگیهای فردی یا اجتماعی آنهاست.
قرآن کریم در این آیه، انسان را بهعنوان محور اصلی مورد خطاب قرار میدهد. واژه «ناس» به عمومیت این موضوع اشاره دارد و نشان میدهد که تمایل به شهوات، بخشی جداییناپذیر از طبیعت انسانی است. این تمایل، چونان جریانی در رودخانه وجود انسان، در همه افراد جاری است، اما نحوه بروز و ظهور آن در هر فرد، به ادراکات و شرایط او وابسته است. این عمومیت، مبنای روانشناختی آیه را تشکیل میدهد و انسان را به تأمل در تمایلات خویش دعوت میکند.
بخش سوم: تزئین، ظرف واقعی یا حقیقی؟
درنگ: تزئین (زین) بهعنوان ظرف واقعی، نه حقیقی، به اموری متغیر و وابسته به ادراکات فردی اشاره دارد، برخلاف مفاهیم حقیقی مانند عدالت و معرفت که ثابت و غیرقابل تغییرند.
مفهوم «زین» در این آیه، به معنای آراستن تمایلات نفسانی است که در قالب یک ظرف واقعی ظاهر میشود. برخلاف مفاهیم حقیقی مانند عدالت، ایمان یا معرفت که دارای ثبات ذاتیاند، تزئین به اموری وابسته است که در افراد مختلف، به شکلهای متفاوتی بروز مییابد. برای مثال، آنچه برای یک فرد دلپذیر است، ممکن است برای دیگری بیارزش باشد. این تفاوت، چونان رنگهای گوناگون در یک تابلوی نقاشی، نشاندهنده تنوع ادراکات انسانی است. ظرف واقعی، به اموری اشاره دارد که وجود خارجی دارند، اما از ثبات و حقیقت ذاتی برخوردار نیستند.
بخش چهارم: تنوع ادراکات در تزئین شهوات
درنگ: تمایلات انسانی در اثر تزئین، در افراد مختلف بهصورت متفاوتی بروز مییابد؛ برخی به مال، برخی به قدرت، و برخی به علم و ایمان گرایش دارند.
یکی از ویژگیهای برجسته این آیه، توجه به تنوع ادراکات انسانی در مواجهه با شهوات است. همانگونه که یک باغبان، گلهای گوناگون را در باغ خویش میپروراند، انسانها نیز تمایلات متفاوتی را در نفس خویش پرورش میدهند. برای برخی، مال و ثروت چونان گوهری درخشان جلوه میکند، برای برخی دیگر، قدرت و سلطه چونان تاجی بر سر، و برای گروهی، علم و ایمان چونان چراغی هدایتگر است. این تنوع، ریشه در تفاوتهای روانشناختی و شرایط محیطی دارد و نشاندهنده پیچیدگی نفس انسانی است.
بخش پنجم: ابعاد فلسفی تزئین
درنگ: تزئین در قالب فعل مجهول (زُيِّنَ) بیان شده و به خدا یا شیطان نسبت داده میشود، اما به دلیل ماهیت متغیرش، در حوزه واقعیت قرار دارد، نه حقیقت.
از منظر فلسفی، تزئین در این آیه بهعنوان یک ظرف واقعی تحلیل میشود. فعل مجهول «زُيِّنَ» نشاندهنده آن است که این آراستگی، گاه از سوی خداوند و گاه از سوی شیطان انجام میشود. این فرآیند، چونان نقشی بر بوم نفس انسان، به شرایط و ادراکات او وابسته است. برخلاف حقیقت که ثابت و غیرقابل تغییر است، واقعیت تزئین، متغیر و وابسته به شرایط خارجی است. برای مثال، تمایل به مال یا قدرت، در برخی افراد به دلیل تأثیرات محیطی یا نفسانی، آراسته و دلپذیر میشود، اما این آراستگی، ذاتی و ثابت نیست.
بخش ششم: ضرورت بهرهگیری از علوم در فهم قرآن کریم
درنگ: فهم دقیق قرآن کریم نیازمند بهرهگیری از علوم فلسفی، روانشناختی و معرفتی است؛ هرچه آگاهی علمی انسان فزونی یابد، قرب او به معارف قرآنی بیشتر میشود.
قرآن کریم، چونان گنجینهای بیپایان، معارفی را در خود جای داده است که فهم آنها بدون بهرهگیری از علوم ممکن نیست. همانگونه که یک کاوشگر برای یافتن گوهرهای نهان در دل کوه به ابزارهای دقیق نیاز دارد، مفسر قرآن نیز نیازمند دانشهای فلسفی، روانشناختی و معرفتی است تا لایههای عمیق معانی قرآنی را کشف کند. هرچه آگاهی علمی انسان افزون شود، چونان دریچهای که به سوی نور گشوده میشود، قرب او به معارف قرآنی بیشتر میگردد. بدون این دانشها، فهم قرآن به سطح داستانهای سادهانگارانه تنزل مییابد.
بخش هفتم: تزئین الهی و شیطانی
درنگ: تزئین گاه از سوی خداوند بهصورت خیر و هدایتگر، و گاه بهصورت مجازات متناسب با اعمال انسان، و گاه از سوی شیطان بهمنظور گمراهی صورت میگیرد.
تزئین در قرآن کریم، گاه از سوی خداوند و گاه از سوی شیطان انجام میشود. تزئین الهی، چونان نوری که راه را روشن میکند، انسان را به سوی خیر و هدایت رهنمون میسازد. اما گاه خداوند، به اقتضای اعمال نادرست انسان، تمایلات ناپسند را برای او آراسته میکند، گویی آینهای است که کردار انسان را بازمیتاباند. در مقابل، تزئین شیطانی، چونان تار عنکبوتی، انسان را در دام گمراهی گرفتار میسازد. این تمایز، نشاندهنده عمق حکمت قرآنی در تبیین رفتار انسانی است.
بخش هشتم: طبیعت حقیقی در برابر تزئین واقعی
درنگ: امور طبیعی مانند غذا و گیاهان، ذاتاً زیبا و خیرند و نیازی به تزئین ندارند، اما تمایلات نفسانی، به دلیل وابستگی به ادراکات فردی، در حوزه واقعیت قرار میگیرند.
قرآن کریم بین امور حقیقی و واقعی تمایز قائل شده است. امور حقیقی، مانند باران، گیاهان یا غذاها، ذاتاً زیبا و خیرند، چونان نوری که بدون نیاز به آرایش، درخشش خود را دارد. اما تمایلات نفسانی، مانند دوست داشتن یک غذا یا نفرت از غذایی دیگر، به تزئین وابستهاند و در حوزه واقعیت قرار میگیرند. این تمایز، چونان خطی میان دو ساحل، حقیقت ثابت را از واقعیت متغیر جدا میسازد و انسان را به تأمل در ماهیت تمایلاتش دعوت میکند.
بخش نهم: ابعاد روانشناختی تزئین
درنگ: تزئین در سطح نفس نازل رخ میدهد و با تمایلات ابتدایی و غریزی انسان مرتبط است، اما با رشد معنوی، نفس به مراتب بالاتر ارتقا مییابد.
از منظر روانشناختی، تزئین در سطح نفس نازل، یعنی پایینترین مرتبه نفس، رخ میدهد. این مرتبه، چونان کودکی بازیگوش، به تمایلات ابتدایی و غریزی گرایش دارد. اما نفس انسانی، با پیمودن مسیر رشد معنوی، میتواند به مراتب بالاتر، مانند نفس لوامه یا مطمئنه، ارتقا یابد. این دیدگاه، چونان نردبانی است که انسان را از خاک به افلاک میرساند و نشاندهنده ظرفیت بیپایان نفس برای تحول است.
بخش دهم: حب و شهوات، اموری نفسانی
درنگ: حب و شهوات، اموری نفسانیاند که در سلسلهمراتب تمایلات، حب مرتبه میانی و شهوات رسوبات آناند، درحالیکه عشق مرتبه متعالی است.
حب (محبت) و شهوات، چونان دو شاخه از یک درخت، اموری نفسانیاند. حب، مرتبهای میانی بین ود (محبت سطح پایین) و عشق (محبت متعالی) است. شهوات، بهعنوان رسوبات حب، تمایلاتی غریزی و مادیاند که در نفس انسان شکل میگیرند. این سلسلهمراتب، چونان لایههای زمین، نشاندهنده عمق و تنوع تمایلات انسانی است و انسان را به تأمل در مراتب نفس خویش دعوت میکند.
بخش یازدهم: تمایز معلوم بالذات و معلوم بالغير
درنگ: حب و شهوات، بهعنوان معلوم بالذات، در نفس انسان وجود دارند، درحالیکه متعلقات خارجی مانند انسانها یا اشیاء، معلوم بالغير هستند.
در فلسفه اسلامی، تمایز بین معلوم بالذات و معلوم بالغير، کلیدی است. معلوم بالذات، چونان گوهری در دل نفس، اموری هستند که در ذهن انسان وجود دارند، مانند حب و شهوات. اما معلوم بالغير، چونان سایهای بر دیوار، به امور خارجی مانند انسانها یا اشیاء اشاره دارد. این تمایز نشان میدهد که شهوات، بهعنوان متعلقات نفسانی، در ذهن انسان شکل میگیرند و به ادراکات او وابستهاند.
بخش دوازدهم: تنوع متعلقات شهوات
درنگ: متعلقات شهوات، از امور مادی مانند مال و فرزندان تا تمایلات غیرعادی مانند اعتیاد، تنوع گستردهای دارند و به ادراکات نفسانی وابستهاند.
شهوات، چونان شاخههای پراکنده یک درخت، به متعلقات گوناگونی وابستهاند. برخی به مال و فرزندان گرایش دارند، درحالیکه برخی دیگر به امور غیرعادی مانند اعتیاد یا رفتارهای انحرافی تمایل نشان میدهند. این تنوع، چونان رنگهای بیشمار در یک نقاشی، نشاندهنده پیچیدگی روانشناختی انسان است. برای مثال، برخی افراد به خوردن موادی مانند لجن یا مواد آلوده گرایش دارند که نشاندهنده انحراف در ساختار روانی آنهاست.
بخش سیزدهم: نقد رویکردهای سنتی در علم دینی
درنگ: رویکردهای سنتی در علم دینی، به دلیل تکیه بر مفاهیم کهن و محدود، مانع از فهم عمیق معارف قرآنی میشوند و نیازمند بازنگری هستند.
علم دینی، در برخی موارد، به دلیل تکیه بر مفاهیم کهن مانند هيولا یا تقسیمبندیهای محدود حواس، از پویایی لازم برخوردار نیست. این رویکردها، چونان دیواری کهن، مانع از نفوذ نور دانش نوین به فهم معارف قرآنی میشوند. برای مثال، تقسیمبندی حواس به پنج یا شش مورد، در برابر ظرفیت بیپایان مغز انسان برای درک میلیاردها بو و رنگ، ناکافی است. این نقد، دعوتی است به بازنگری و پویایی در علم دینی تا بتواند پاسخگوی نیازهای معاصر باشد.
بخش چهاردهم: تنوع حسی و ادراکی انسان
درنگ: مغز انسان، با ظرفیت درک میلیاردها بو و رنگ، نشاندهنده پیچیدگی روانشناختی اوست که قرآن کریم بهصورت ضمنی به آن اشاره دارد.
مغز انسان، چونان آسمانی پرستاره، قادر به درک میلیاردها بو، رنگ و ادراکات گوناگون است. هر سلول مغزی، چونان نگهبانی حساس، به نوع خاصی از ادراکات پاسخ میدهد. این تنوع، نشاندهنده عمق روانشناختی انسان است که قرآن کریم با اشاره به شهوات، بهصورت ضمنی آن را تأیید میکند. این دیدگاه، با یافتههای علوم اعصاب مدرن همراستاست و بر ظرفیت بیپایان انسان برای ادراک تأکید دارد.
بخش پانزدهم: آیات مرتبط با شهوات
قرآن کریم در آیات متعددی به شهوات و متعلقات آن اشاره دارد که هر یک، لایهای از رفتار انسانی را تبیین میکند. در ادامه، برخی از این آیات با ترجمه ارائه میشود:
وَٱللَّهُ يُرِيدُ أَن يَتُوبَ عَلَيْكُمْ وَيُرِيدُ ٱلَّذِينَ يَتَّبِعُونَ ٱلشَّهَوَٰتِ أَن تَمِيلُوا۟ مَيْلًا عَظِيمًا
خدا میخواهد بر شما توبه کند، ولی کسانی که از شهوات پیروی میکنند، میخواهند شما بهکلی منحرف شوید.
فَخَلَفَ مِنۢ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضَاعُوا۟ ٱلصَّلَوٰةَ وَٱتَّبَعُوا۟ ٱلشَّهَوَٰتِ ۖ فَسَوْفَ يَلْقَوْنَ غَيًّا
پس از آنها، جانشینانی آمدند که نماز را تباه کردند و از شهوات پیروی نمودند، پس بهزودی به گمراهی خواهند افتاد.
این آیات، چونان آیینههایی روشن، نتایج منفی پیروی از شهوات را نشان میدهند. بهویژه، اتباع شهوات در این آیات، به انحرافات شدید و سادیسم اشاره دارد که با ضایع کردن نماز یا گرایش به انحراف عظیم همراه است.
بخش شانزدهم: سادیسم و اتباع شهوات
درنگ: اتباع شهوات در برخی آیات، به سادیسم یا تمایل به انحرافات شدید اشاره دارد که با میل عظیم یا ضایع کردن عبادات همراه است.
قرآن کریم، در برخی آیات، اتباع شهوات را بهعنوان سادیسم یا تمایل به انحرافات شدید معرفی میکند. این انحرافات، چونان طوفانی که کشتی نفس را به سوی پرتگاه میبرد، انسان را از مسیر حق دور میسازد. برای مثال، آیه «يَتَّبِعُونَ ٱلشَّهَوَٰتِ أَن تَمِيلُوا۟ مَيْلًا عَظِيمًا» نشاندهنده شدت این انحراف است که به گمراهی عظیم منجر میشود. این تحلیل، عمق روانشناختی قرآن کریم را در تبیین رفتارهای انحرافی نشان میدهد.
بخش هفدهم: ضرورت تحول در علم دینی
درنگ: علم دینی نیازمند تحول و بهرهگیری از علوم مدرن است تا بتواند پاسخگوی چالشهای معاصر و ارائهدهنده معارف قرآنی در سطح جهانی باشد.
علم دینی، برای پویایی و پاسخگویی به نیازهای زمانه، نیازمند تحول است. همانگونه که یک درخت برای باروری به آب و نور نیاز دارد، علم دینی نیز به بهرهگیری از علوم مدرن نیازمند است تا بتواند معارف قرآنی را در سطح جهانی ارائه دهد. این تحول، چونان نسیمی که غبار را از آینه میزداید، راه را برای فهم عمیقتر قرآن کریم هموار میسازد.
بخش هجدهم: نقد وابستگی علمی و اقتصادی
درنگ: وابستگی به کمکهای مالی و عدم تولید دانش، علم دینی را تضعیف کرده است؛ خودکفایی علمی و اقتصادی، ضرورتی برای اقتدار فکری است.
وابستگی به منابع مالی و عدم تولید دانش، چونان زنجیری بر پای علم دینی، مانع از پویایی آن شده است. طلاب و پژوهشگران، چونان کاوشگرانی که در پی گنجاند، باید با اقتدار علمی به تولید ثروت فکری بپردازند. قرآن کریم، بهعنوان منبعی غنی، میتواند مبنای این خودکفایی باشد و علم دینی را به جایگاهی شایسته برساند.
نتیجهگیری
آیه هفتم سوره آل عمران، چونان نگینی در تاج معارف قرآنی، به تبیین حب الشهوات و تزئین آن برای انسانها میپردازد. این آیه، با نگاهی عمیق به فلسفه و روانشناسی، انسان را در برابر تمایلات نفسانی خویش قرار میدهد و او را به تأمل در حقیقت و واقعیت این تمایلات دعوت میکند. از تمایز بین ظرف حقیقی و واقعی تا تحلیل روانشناختی نفس نازل، این آیه لایههای گوناگونی از معرفت را پیش روی مخاطب قرار میدهد. بهرهگیری از علوم مدرن، نقد رویکردهای سنتی، و تأکید بر تحول در علم دینی، نشاندهنده عمق و جامعیت این تفسیر است. قرآن کریم، چونان چراغی هدایتگر، نهتنها راه معنوی، بلکه مسیر دانش و معرفت را نیز روشن میسازد و از انسان میخواهد تا با پویایی و تحقیق، به سوی فهم عمیقتر آن گام بردارد.
با نظارت صادق خادمی