متن درس
تفسیر: سلامت دینی و تقابل آن با بغی (سوره آل عمران، آیه ۱۹)
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۸۴۳)
دیباچه
سوره آل عمران، یکی از بلندترین سورههای قرآن کریم، دربرگیرنده آیاتی است که به بنیانهای اعتقادی و اخلاقی دین پرداخته و راه درست زیستن را به انسانها نشان میدهد. آیه ۱۹ این سوره، با بیانی روشن و عمیق، حقیقت دین را در نزد خداوند متعال تبیین میکند و از سلامت بهعنوان جوهره دین سخن میگوید. این نوشتار، با تأمل در این آیه شریفه، به کاوش در مفهوم دین بهمثابه سلامت و تقابل آن با بغی (ستم و انحراف) میپردازد. هدف این است که با نگاهی ژرف و همهجانبه، حقیقت دین از منظری اخلاقی و انسانی بازخوانی شود و از خلال تمثیلات و تحلیلهای دقیق، به بازتعریف دینداری در پرتو سلامت و دوری از ظلم پرداخته شود. این متن، با ساختاری منظم و مبتنی بر محتوای اصلی درسگفتار، به تبیین این مفاهیم در قالب بخشهای موضوعی میپردازد.
بخش یکم: حقیقت دین در پرتو سلامت
مفهوم دین در قرآن کریم
إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ ۗ وَمَا اخْتَلَفَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ إِلَّا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ ۗ وَمَنْ يَكْفُرْ بِآيَاتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ
ترجمه: همانا دین در نزد خدا، سلامت است. و کسانی که کتاب به ایشان داده شده بود، جز پس از آنکه علم به آنها رسید، از روی ستم و حسد میان خود اختلاف نکردند. و هر کس به آیات خدا کفر ورزد، بیگمان خداوند زود به حسابرسی است.
آیه شریفه، دین را به «الإسلام» تعریف میکند که در این سیاق، نه صرفاً نامی برای آیینی خاص، بلکه به معنای سلامت و روشی عاری از هرگونه انحراف و ستم است. این سلامت، چونان جویباری زلال، انسان را به سوی زندگیای هدایت میکند که در آن، قلب و جان از آلودگیهای ظلم، حسد و کفر پاکیزه است. مفهوم «الإسلام» در اینجا، فراتر از معنای ظاهری تسلیم، به جوهرهای انسانی و اخلاقی اشاره دارد که در سلامت رفتار و منش متجلی میشود.
درنگ: دین در نزد خداوند، سلامت است؛ روشی که انسان را از بغی و انحراف دور نگه میدارد و به سوی اعتماد، صداقت و پاکی رهنمون میسازد.
تقابل سلامت و بغی
در این آیه، بغی بهمثابه دشمن اصلی سلامت معرفی شده است. بغی، که دربرگیرنده ظلم، حسد و انحراف است، چونان سایهای تاریک، سلامت دینی را تهدید میکند. هنگامی که انسان از سلامت، که جوهره دین است، فاصله میگیرد، به ورطه بغی میافتد و این انحراف، او را از حقیقت دین دور میسازد. قرآن کریم در این آیه، اختلافات میان اهل کتاب را به بغی نسبت میدهد که پس از دریافت علم الهی، از روی آگاهی و عمد رخ داده است. این بغی آگاهانه، به کفر و گمراهی منجر میشود و دین را به پوستهای توخالی بدل میکند.
جمعبندی بخش یکم
این بخش، با تمرکز بر آیه ۱۹ سوره آل عمران، دین را بهعنوان سلامت تعریف کرد و آن را در تقابل با بغی قرار داد. سلامت، روشی است که انسان را به سوی زندگیای پاک و عاری از ظلم هدایت میکند، در حالی که بغی، با ایجاد اختلاف و انحراف، حقیقت دین را مخدوش میسازد. این دیدگاه، دین را از قالبهای صوری و ظاهری آزاد کرده و به سوی جوهرهای اخلاقی و انسانی سوق میدهد.
بخش دوم: شکل و محتوا در دین
تعادل میان ظاهر و باطن
دین، چونان درختی تنومند، دارای ریشههایی عمیق (محتوا) و شاخسارهایی نمایان (شکل) است. تأکید بیشازحد بر ظاهر دین، مانند تمرکز بر مناسک و شعائر بدون توجه به محتوای اخلاقی، آن را به خرافات و انحراف آلوده میکند. در مقابل، غفلت از شکل دین نیز، آن را از جامعیت تهی میسازد. حقیقت دین، در تعادل میان این دو نهفته است؛ جایی که مناسک معنادار با سلامت اخلاقی درهممیآمیزند.
درنگ: دین، ترکیبی از شکل و محتواست؛ تأکید صرف بر ظاهر، آن را به نجاست و انحراف میکشاند، در حالی که حقیقت دین در سلامت و دوری از بغی متجلی میشود.
انحراف تاریخی دین
در طول تاریخ، ادیان الهی، از جمله یهود، نصاری و اسلام، به دلیل تمرکز بیشازحد بر ظواهر، از حقیقت خود دور شدهاند. این انحراف، چونان زنگاری بر فلز دین، آن را از درخشش اصیلش محروم کرده است. افزودن پیرایههای ظاهری و غفلت از محتوای اخلاقی، دین را به پوستهای بیروح بدل کرده که در آن، مناسک بدون سلامت معنوی انجام میشوند. برای مثال، فردی که با انجام مناسک دینی، مرتکب ظلم و جنایت میشود، در حقیقت از دین جز پوستهای ظاهری ندارد.
تمثیلات در تبیین شکل و محتوا
برای روشنتر شدن این مفهوم، میتوان به تمثیلی اشاره کرد: مانند بستهبندی فریبندهای که دربرگیرنده محصولی بیارزش است، مانند شکلاتی که در ظرف جواهرنشان عرضه میشود اما حاوی شراب است. در مقابل، محصولی ساده اما ارزشمند، مانند خیار و گوجهای که در گونی فروخته میشود، نشاندهنده اهمیت محتوا بر ظاهر است. دین نیز، اگر به ظاهرگرایی محدود شود، چونان آن بستهبندی فریبنده، فاقد ارزش حقیقی خواهد بود.
جمعبندی بخش دوم
این بخش، بر ضرورت تعادل میان شکل و محتوای دین تأکید کرد. دین واقعی، در پیوند میان مناسک معنادار و سلامت اخلاقی تجلی مییابد. انحراف تاریخی ادیان، نتیجه غفلت از این تعادل و تمرکز بر ظواهر است که دین را به خرافات و نجاست آلوده کرده است. تمثیلات ارائهشده، این حقیقت را روشن میسازند که دین بدون محتوا، مانند پوستهای توخالی است که ارزش معنوی ندارد.
بخش سوم: نقد ظاهرگرایی و پیامدهای آن
ظاهرگرایی و نجاست دین
تمرکز بیشازحد بر ظواهر دینی، مانند تأکید بر نماز، روزه یا شعائر ظاهری، بدون توجه به سلامت اخلاقی، دین را به ورطه نجاست و انحراف میکشاند. این ظاهرگرایی، چونان غباری بر آیینه دین، حقیقت آن را پنهان میکند. برای نمونه، فردی که با ریش بلند و انجام مناسک دینی، مرتکب جنایت و ظلم میشود، نهتنها دیندار نیست، بلکه دین را به ابزاری برای توجیه بغی خود بدل کرده است.
درنگ: ظاهرگرایی بدون سلامت اخلاقی، دین را به نجاست و انحراف میکشاند و از حقیقت آن تهی میکند.
نقد رفتارهای ظاهری در علم دینی
برخی از رویکردهای علم دینی در گذشته، با تأکید بر ظواهر، به این باور دامن زدهاند که حتی جنایتکارانی که مناسک دینی را انجام میدهند، دیندارند. این دیدگاه، که ریشه در ظاهرگرایی دارد، حقیقت دین را مخدوش کرده و به بیاعتمادی در جامعه منجر شده است. برای مثال، رفتارهایی مانند اذانگفتنهای آزاردهنده یا استفاده از بلندگو برای تحمیل دین بر دیگران، نهتنها به تقویت ایمان کمک نمیکند، بلکه به آزار و گمراهی جامعه میانجامد.
تمثیل عربدهکشی به نام دین
یکی از تمثیلات روشنگر در این زمینه، رفتارهایی است که به نام دین انجام میشوند، اما در حقیقت مصداق عربدهکشیاند. مانند فردی که با بلندگو در نیمهشب اذان میگوید و دیگران را آزار میدهد، این رفتارها نهتنها دینی نیستند، بلکه به انحراف و بیاعتمادی منجر میشوند. این تمثیل، چونان آینهای، حقیقت ظاهرگرایی را نمایان میکند که چگونه دین را از جوهرهاش تهی میسازد.
جمعبندی بخش سوم
این بخش، با نقد ظاهرگرایی در علم دینی، بر پیامدهای منفی تمرکز بر ظواهر بدون توجه به محتوای اخلاقی تأکید کرد. رفتارهایی که به نام دین انجام میشوند، اما فاقد سلامت و دوری از بغیاند، نهتنها ارزش دینی ندارند، بلکه به انحراف و نجاست دین منجر میشوند. تمثیلات ارائهشده، این حقیقت را روشن میکنند که دین واقعی، در سلامت و دوری از ظلم متجلی است.
بخش چهارم: اعتماد و سلامت دینی
اعتماد بهعنوان معیار دینداری
اعتماد متقابل در جامعه و خودباوری در سلامت خویش، چونان ستونهایی استوار، نشانههای دینداری واقعیاند. انسانی که سلامت دارد و از بغی دور است، به خود اطمینان دارد و دیگران نیز به او اعتماد میکنند. این اعتماد، مانند نسیمی خنک، جامعه را به سوی همبستگی و آرامش هدایت میکند. در مقابل، نبود اعتماد، نشانهای از فقدان سلامت و رواج بغی است.
درنگ: اعتماد متقابل و خودباوری در سلامت، نشانههای دینداری واقعیاند که در رفتارهای عاری از ظلم و انحراف تجلی مییابد.
اعتماد در گذشته و بیاعتمادی در جهان معاصر
در گذشته، اعتماد بهعنوان نشانهای از سلامت دینی، در جامعه رواج داشت. افراد امانتهای خود را به دیگران میسپردند و این امانتداری حتی پس از مرگ حفظ میشد. این اعتماد، مانند گوهری گرانبها، جامعه را از گمراهی و انحراف مصون میداشت. اما در جهان معاصر، بیاعتمادی، چونان سایهای سنگین، بر جامعه چیره شده است. برای نمونه، در معاملات امروزی، نبود اعتماد متقابل، نشانهای از دوری از سلامت دینی است.
تمثیل امانتداری
تمثیلی روشن در این زمینه، داستان فردی است که ثروت خود را به دیگری سپرد و آن شخص، بدون هیچ طمع و توقعی، امانت را حفظ کرد. این رفتار، مانند ستارهای درخشان در آسمان دین، نشاندهنده سلامت و دوری از بغی است. در مقابل، رفتارهایی که به بیاعتمادی منجر میشوند، مانند سند زدن بدون پرداخت پول، نشانهای از انحطاط معنوی و دوری از حقیقت دیناند.
جمعبندی بخش چهارم
این بخش، اعتماد را بهعنوان معیاری برای سلامت دینی معرفی کرد و آن را در تقابل با بیاعتمادی ناشی از بغی قرار داد. اعتماد متقابل و خودباوری در سلامت، نشانههای دینداری واقعیاند که در رفتارهای عاری از ظلم و انحراف متجلی میشوند. تمثیلات ارائهشده، این حقیقت را روشن میکنند که دین واقعی، در امانتداری و صداقت تجلی مییابد.
بخش پنجم: بغی آگاهانه و پیامدهای آن
بغی آگاهانه و ارتداد
بغی آگاهانه، که پس از دریافت علم الهی رخ میدهد، چونان خنجری بر قلب دین، به ارتداد و نجاست منجر میشود. این بغی، که از روی عمد و آگاهی انجام میشود، دین را از سلامت به کفر و انحراف میکشاند. برای نمونه، جنایاتی مانند بمبگذاری در مراسم عروسی، که با افتخار به نام دین انجام میشوند، مصداق بغی آگاهانهاند که دین را به نجاست میکشانند.
درنگ: بغی آگاهانه، که پس از دریافت علم الهی رخ میدهد، به ارتداد و نجاست دین منجر میشود و حقیقت دین را مخدوش میسازد.
نقد رفتارهای به نام دین
رفتارهایی که به نام دین انجام میشوند، اما فاقد سلامت و دوری از بغیاند، نهتنها دینی نیستند، بلکه به انحراف و گمراهی منجر میشوند. برای نمونه، فردی که با انجام مناسک دینی، مرتکب ظلم و جنایت میشود، در حقیقت دین را به ابزاری برای توجیه بغی خود بدل کرده است. این رفتارها، مانند علفهای هرز در باغ دین، حقیقت آن را خفه میکنند.
جمعبندی بخش پنجم
این بخش، بر پیامدهای بغی آگاهانه تأکید کرد و آن را بهعنوان عاملی برای ارتداد و نجاست دین معرفی نمود. رفتارهایی که به نام دین انجام میشوند، اما فاقد سلامتاند، نهتنها ارزش دینی ندارند، بلکه به انحراف و گمراهی منجر میشوند. این تحلیل، بر ضرورت بازگشت به سلامت و دوری از بغی در دینداری تأکید دارد.
بخش ششم: سلامت دینی و عاقبتبهخیری
عاقبتبهخیری و اعمال
عاقبتبهخیری انسان، چونان میوهای رسیده، نتیجه اعمال و رفتار او در طول زندگی است. این عاقبت، نه با امیدهای واهی یا ظواهر دینی، بلکه با سلامت و دوری از بغی به دست میآید. مانند دانشآموزی که نمرهاش از مجموع عملکرد او در طول سال به دست میآید، عاقبت انسان نیز از تکتک کردارهای او شکل میگیرد.
درنگ: عاقبتبهخیری، نتیجه سلامت و دوری از بغی در طول زندگی است، نه امری ناگهانی یا وابسته به ظواهر دینی.
نقد خرافات عاقبتبهخیری
باورهایی مانند عاقبتبهخیری ناگهانی یا تأثیر ظواهر دینی بدون توجه به محتوا، مانند سرابی فریبنده، انسان را از حقیقت دین دور میکنند. برای نمونه، این باور که فردی با انجام مناسک دینی، حتی پس از سالها جنایت، عاقبتبهخیر میشود، خرافاتی و نادرست است. دین واقعی، در سلامت و دوری از ظلم متجلی میشود.
نمونههای عینی از سلامت دینی
نمونههایی از افرادی که با سلامت و دوری از بغی زندگی کردند، مانند مادری که تا آخرین لحظات عمر به عبادت مشغول بود، چونان ستارگانی درخشان، حقیقت دین را نمایان میکنند. این افراد، با رفتارهای سالم و عاری از ظلم، نهتنها در دنیا سعادتمند بودند، بلکه در برزخ نیز به پاکی و سعادت دست یافتند.
جمعبندی بخش ششم
این بخش، عاقبتبهخیری را نتیجه سلامت و دوری از بغی دانست و بر ضرورت پرهیز از خرافات تأکید کرد. نمونههای عینی از افرادی با سلامت دینی، نشاندهنده تأثیر این اصول در دنیا و آخرت است. دین واقعی، در رفتارهای سالم و عاری از ظلم متجلی میشود و عاقبتبهخیری، میوه این سلامت است.
نتیجهگیری و جمعبندی
تفسیر آیه ۱۹ سوره آل عمران، چونان چراغی روشن، حقیقت دین را در سلامت و دوری از بغی نمایان میسازد. دین در نزد خداوند، روشی است که انسان را از ظلم، حسد و انحراف دور نگه میدارد و به سوی اعتماد، صداقت و پاکی هدایت میکند. ظاهرگرایی و تمرکز بیشازحد بر ظواهر دینی، در طول تاریخ، دین را به خرافات و نجاست آلوده کرده و از محتوای اخلاقی آن تهی ساخته است. اعتماد متقابل، خودباوری در سلامت و دوری از بغی، معیارهای دینداری واقعیاند که در رفتارهای عاری از ظلم و انحراف متجلی میشوند. این تفسیر، با ارائه تمثیلات و تحلیلهای دقیق، مخاطب را به بازتعریف دینداری در پرتو حقیقت و اخلاق دعوت میکند. نمونههای عینی از زندگی سعادتمند افرادی با سلامت دینی، نشاندهنده تأثیر این اصول در دنیا و آخرت است.
با نظارت صادق خادمی