متن درس
تفسیر: سلامت و اخلاص در دین
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۸۴۴)
دیباچه
دین، چونان چراغی فروزان در مسیر حیات بشری، راهنمایی است که انسان را به سوی سلامت، سعادت و اخلاص رهنمون میسازد. این گفتار، با تأمل در مفهوم دین از منظر قرآن کریم و نقد انحرافات و خرافات پدیدآمده در آن، به دنبال بازنمایی حقیقت دین به مثابه روشی سالم و خالصانه برای زیستن است. با بهرهگیری از آیات نورانی قرآن کریم و تبیینهای عمیق، این نوشتار درصدد است تا با زبانی روشن و متین، جوهره دین را از پوستههای ظاهری و آلودگیهای خرافی جدا سازد و آن را در قالب یک نظام فکری منسجم و معنوی ارائه نماید. این تأملات، به سان پلی میان گذشته و حال، به بررسی انحرافات تاریخی و معاصر دین پرداخته و راهکارهایی برای بازگشت به اصالت و سلامت دینی پیشنهاد میدهد.
بخش نخست: انحرافات و خرافات در دین
آلودگی دین به خرافات
دین، در طول تاریخ، به مانند آبی زلال که به سموم آلوده شده یا غذایی که میکروب در آن رخنه کرده، از اصالت و سلامت خود فاصله گرفته است. این آلودگی، نه از جوهره دین، بلکه از افزودن پیرایهها و خرافات به آن نشأت میگیرد. گویی دین، که باید روشنیبخش راه سعادت باشد، در ظلمت انحرافات گرفتار آمده و از حقیقت خود تهی شده است. این تشبیه، عمق فاجعه را نشان میدهد؛ آبی که باید حیاتبخش باشد، به سبب آلودگی، مرگآفرین میشود و غذایی که باید قوت جان باشد، بیماریزا میگردد.
عدم تعادل میان شکل و محتوا
دین را میتوان به ترازویی تشبیه کرد که یک کفه آن (ظاهر) به شدت سنگین و کفه دیگر (محتوا) سبک و ناچیز است. این عدم تعادل، دین را به پوستهای ظاهری فروکاسته که فاقد جوهره و حقیقت است. مناسک دینی، چون غسل، مسح، نماز و روزه، اگرچه بخشی از دیناند، اما بدون توجه به محتوای معنوی و اخلاقی، به فریبی بدل میشوند که انسان را از حقیقت دین دور میسازد. گویی بستهبندی فریبندهای از شکلات، شرابی نجس را در خود پنهان کرده است؛ بستهبندی زیبا، اما محتوایی فاسد.
نقد ظاهرگرایی
تمرکز بر ظواهر دینی، چون غسلها و مسحها، بدون توجه به جوهره اخلاقی و معنوی، دین را به فریبی بدل کرده که تنها پوستهای از حقیقت را به نمایش میگذارد. این ظاهرگرایی، مانند بستهبندیای فریبنده اما بیارزش، نهتنها به سعادت منجر نمیشود، بلکه کژی و انحراف را در پی دارد. دین، که باید روشنیبخش راه انسان باشد، در این حالت به تاریکی گمراهی میانجامد و از سلامت و اخلاص تهی میشود.
بخش دوم: فساد و انحطاط در جوامع دینی
فساد بیسابقه در عصر حاضر
فساد در جوامع معاصر، در مقایسه با دوران گذشته، به سطحی بیسابقه رسیده است. در گذشته، افرادی چون شمر و حرمله به عنوان نمادهای فساد شناخته میشدند، اما در جامعه کنونی، چنین افرادی گاه در جایگاه شخصیتهای برجسته دینی قرار میگیرند. این انحطاط، در جنایاتی چون کشتارهای گسترده یا حتی دفاع از رفتارهای غیرانسانی مانند سگکشی به نام دین، خود را نشان میدهد. این امور، در تاریخ گذشته، حتی در دوران بنیامیه و بنیعباس، نظیر نداشتهاند.
به عنوان مثال، در جامعهای که مدعی دینداری است، دفاع از سگکشی یا کشتار صدها نفر به نام دین، نشانهای از انحراف عمیق است. این رفتارها، نهتنها با سلامت دینی سازگار نیست، بلکه دین را به ابزاری برای توجیه فساد بدل کرده است. پرسش این است که چگونه جامعهای که باید مظهر سلامت و اخلاص باشد، به چنین انحطاطی گرفتار آمده است؟
پیروزی جهل بر ظلم
انقلاب ۵۷، در تحلیل برخی عالمان دینی، به «پیروزی جهل بر ظلم» توصیف شده است. این تعبیر، نشاندهنده غلبه نادانی بر ستم رژیم گذشته است. اقداماتی چون آتشسوزی سینما رکس یا کشتار در خیابان ژاله، اگرچه به نام مبارزه با ظلم انجام شد، اما ریشه در نادانی و تعصب داشت. آمار کشتهشدگان پیش از انقلاب، که کمتر از چهار هزار نفر بوده، نشان میدهد که برخی روایات در این زمینه اغراقآمیز بودهاند. این نادانی، به جای آنکه به سعادت منجر شود، به انحرافات و خرافات دامن زده است.
بخش سوم: دو گونه انحراف در دین
خرافات و پیرایههای افزوده
نخستین گونه انحراف، افزودن خرافات و پیرایهها به دین است که آن را از اصالت و سلامت خود دور کرده است. این خرافات، مانند سمومی که به آب زلال راه مییابد، دین را آلوده و فاسد میسازد. باورهایی چون پرهیز از آب شبمانده به دلیل ترس از جن، نمونهای از این خرافات است که دین را از حقیقت خود تهی کرده و به پوستهای ظاهری بدل ساخته است.
ظاهرگرایی بدون محتوا
دومین گونه انحراف، که خطرناکتر از اولی است، تبدیل دین به پوستهای ظاهری بدون محتواست. در این حالت، دین به مجموعهای از مناسک صوری، چون غسل، مسح، نماز و روزه، تقلیل مییابد که فاقد جوهره اخلاقی و معنوی است. این ظاهرگرایی، گمراهی صرف را در پی دارد و امکان تشخیص افراد صالح را از بین میبرد. گویی پرچمی برافراشته شده که وعده شام و هیئت میدهد، اما در عمل، جز پوستهای خالی، چیزی به ارمغان نمیآورد.
بخش چهارم: سلامت و اعتماد در دین
اعتماد در گذشته و بیاعتمادی در حال
در گذشته، حتی افراد ناصالح، مانند لاتها و قماربازان، گاه دارای حسنهایی چون امانتداری بودند که نشاندهنده سلامت نسبی جامعه بود. اما در جوامع کنونی، ظاهرگرایی دینی به بیاعتمادی منجر شده و دین به پوستهای توخالی بدل گشته است. این بیاعتمادی، نتیجه تمرکز بیشازحد بر ظواهر و غفلت از محتوای دین است.
نمونههای عملی از ظاهرگرایی
یکی از نمونههای برجسته ظاهرگرایی، طلبهای است که با وجود دانش و ادعای دینداری، از انجام نماز سر باز میزند. این فرد، که به دلیل تجربه زندان به این باور رسیده که نماز بیفایده است، نمادی از دینداری ظاهری بدون تعهد به جوهره دین است. راوی، با تأکید بر اهمیت نماز، از سپردن جزوهای ارزشمند به این فرد خودداری میکند، زیرا معتقد است که دین بدون عمل صالح، ارزشی ندارد.
این نمونه، نشاندهنده عمق ظاهرگرایی در میان افرادی است که ظاهراً دیندارند، اما از محتوای دین فاصله گرفتهاند. گویی دین، به مانند پرچمی است که وعده هیئت و شام میدهد، اما در عمل، جز پوستهای خالی، چیزی ارائه نمیکند.
بخش پنجم: انفاق و خیرات در دین
انفاق خالصانه در برابر انفاق ظاهری
انفاق و خیرات، به عنوان اعمالی دینی، باید با نیت خالص و برای رفع نیاز فقرا انجام شوند. توزیع غذا بهصورت بیهدف و بدون توجه به نیازمندان، به هدررفتن منابع و انحراف از حقیقت دین منجر میشود. به عنوان مثال، توزیع هزاران وعده غذا بدون توجه به نیازمندان، نهتنها خیر نیست، بلکه به اسراف و نجاست میانجامد. انفاق واقعی، باید با اخلاص و برای رفع نیاز فقرا انجام شود، نه به عنوان نمایشی ظاهری.
نمونهای از سلامت دینی در قصاب خیرخواه
در مقابل، قصابی که با دقت و خیرخواهی، گوشت مناسب برای نیازمندان تهیه میکند و از سود شخصی چشمپوشی مینماید، نمونهای از سلامت و اخلاص در عمل دینی است. این فرد، با ارائه گوشت مناسب برای آبگوشت به جای کباب برگ، نشان میدهد که سلامت دینی در عمل ساده اما خالصانه متجلی میشود. این نمونه، در برابر خیرات ظاهری که به هدررفتن منابع منجر میشوند، به مثابه نوری در تاریکی انحرافات دینی است.
بخش ششم: مفهوم دین در قرآن کریم
دین به مثابه سلامت و اخلاص
قرآن کریم، دین را به مثابه روشی سالم و خالصانه برای زیستن معرفی میکند. آیهای کلیدی در این زمینه، آیه 19 سوره آل عمران است:
إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ ۗ وَمَا اخْتَلَفَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ إِلَّا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ ۗ وَمَنْ يَكْفُرْ بِآيَاتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ
در حقیقت، دین نزد خدا اسلام است، و کسانی که به آنها کتاب داده شده، جز پس از آنکه علم برایشان آمد، به سبب حسد میان خودشان اختلاف نکردند، و هر کس به آیات خدا کفر ورزد، بیتردید خدا سریعالحساب است.
این آیه، دین را به «اسلام» تعریف میکند که در اینجا به معنای سلامت، دوری از بغی و روشی خالصانه برای زیستن است. دین، نه مجموعهای از مناسک صوری، بلکه راهی است که انسان را به سوی سعادت و سلامت رهنمون میسازد.
آیات کلیدی در تعریف دین
آیات متعددی در قرآن کریم، مفهوم دین را با واژگانی چون سلامت، اخلاص، هدایت و حنیف توصیف میکنند:
مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ
مالک روز دین (فاتحه، 4)
این آیه، برخلاف تفسیر رایج که آن را به معنای «مالک روز جزا» میداند، به مالکیت خداوند بر تمام جنبههای دین، از دنیا تا آخرت، بهشت و جهنم اشاره دارد.
لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ ۖ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ
در دین هیچ اجباری نیست، زیرا راه رشد از گمراهی آشکار شده است (بقره، 256).
این آیه، بر آزادی و اختیار انسان در انتخاب دین تأکید دارد. خداوند انسان را مختار گذاشته تا با عقل و اختیار خود، مسیر سلامت را برگزیند.
مَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ
در دین بر شما هیچ سختی و آزار قرار نداده شده است (حج، 78).
این آیه، بر آسانی و سلامت دین تأکید دارد و نشان میدهد که دین، عاری از هرگونه اجبار و آزار است.
وَمَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلَامِ دِينًا فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ
و هر کس جز اسلام دینی دیگر را جستجو کند، از او پذیرفته نخواهد شد (آل عمران، 85).
این آیه، اسلام را به معنای سلامت و روش زندگی درست معرفی میکند که تنها راه پذیرفتهشده نزد خداوند است.
نقد خرافات در تفسیر دین
برخی تفسیرهای خرافی، مانند ادعای نارضایتی امام زمان از دوچرخهسواری زنان، بدون استناد به قرآن کریم یا روایات معتبر، دین را به انحراف کشاندهاند. این ادعاها، که فاقد مستندات شرعیاند، دین را به پوستهای ظاهری بدل کرده و از حقیقت آن دور ساختهاند. دین واقعی، باید بر پایه منابع معتبر و عقلانی استوار باشد، نه بر خرافات و گمانهزنیهای بیاساس.
بخش هفتم: آزادی و اختیار در دین
آزادی در انتخاب دین
قرآن کریم، دین را با آزادی و اختیار انسان پیوند داده است. خداوند، انسان را مختار آفریده تا با عقل و اختیار خود، مسیر سلامت را برگزیند. گویی کودکی که پولی به او داده شده، میتواند آن را به سود تبدیل کند یا هدر دهد؛ انسان نیز در برابر انتخابهای خود مسئول است. اجبار در دین، با جوهره آن که سلامت و اخلاص است، ناسازگار بوده و به انحراف میانجامد.
نمونههای عملی از سلامت دینی
افرادی که با وجود نقصهای ظاهری، مانند شرابخواری یا قمار، به دلیل اخلاص و اعتقاد، به مسجد میآیند، گاه دینداری بهتری نسبت به ظاهرگرایان دارند. به عنوان مثال، فردی که با عشق و صفا به مسجد میآید، اما به دلیل انگشتر طلا مورد نقد قرار میگیرد، از کسی که تنها به ظواهر پایبند است، به حقیقت دین نزدیکتر است. همچنین، بیماری که به دلیل ناتوانی، نماز را نادرست میخواند، نباید مورد آزار قرار گیرد، زیرا دین عاری از حرج و آزار است.
جمعبندی
این نوشتار، با تأمل در مفهوم دین از منظر قرآن کریم، آن را به مثابه روشی سالم، خالصانه و هدایتگر معرفی کرد. دین، که باید چراغ راه سعادت باشد، در اثر انحرافات و خرافات، به پوستهای ظاهری بدل شده که فاقد محتوا و حقیقت است. آیات قرآن کریم، با تأکید بر سلامت، اخلاص و آزادی در دین، انسان را به انتخاب مسیری عقلانی و معنوی دعوت میکنند. نمونههای عینی، چون قصاب خیرخواه یا افرادی با اخلاص، نشاندهنده تجلی دین واقعی در رفتارهای سالم و خالصانه است. این تأملات، ما را به بازتعریف دینداری در پرتو سلامت و اخلاص فرا میخواند تا از ظواهر فریبنده و خرافات به سوی حقیقت دین گام برداریم.
با نظارت صادق خادمی