متن درس
تفسیر: مکالمه ملائکه با مریم و جایگاه والای زن در قرآن کریم
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۸۵۷)
دیباچه
سوره آلعمران، یکی از گنجینههای معرفتی قرآن کریم، در آیه چهل و دوم خود، تصویری بدیع از گفتوگوی ملائکه با حضرت مریم (س) ارائه میدهد. این آیه، نهتنها عظمت معنوی مریم را بهعنوان برگزیده الهی آشکار میسازد، بلکه دریچهای به سوی فهم جایگاه زن در نظام خلقت و معرفت دینی میگشاید. گفتوگوی ملائکه با مریم، نشانهای از قرب الهی و کمال معنوی است که در ظرف زمانی خاص، برای انسانهای برگزیده میسر میشود. این نوشتار، با تأمل در این آیه و مضامین مرتبط با آن، به بررسی مفاهیمی چون اصطفا، تطهیر، قنوت، سجود، و جایگاه زن در قرآن کریم میپردازد. همچنین، با نگاهی نقادانه به انحطاط معنوی عصر حاضر و ظلم تاریخی به زنان، راهکارهایی برای بازگشت به معنویت اصیل پیشنهاد میکند. هدف این است که با زبانی روشن و متین، مفاهیم عمیق قرآنی به گونهای ارائه شود که چونان آیینهای، حقیقت را در برابر دیدگان خواننده قرار دهد.
بخش یکم: گفتوگوی ملائکه با مریم و عظمت معنوی
مکالمهای از جنس قرب الهی
آیه چهل و دوم سوره آلعمران، پرده از گفتوگویی بیمانند میان ملائکه و حضرت مریم (س) برمیدارد. این مکالمه، نهتنها نشانهای از مقام والای مریم است، بلکه گواهی بر امکان مراوده انسان با موجودات غیبی در ظرفی خاص و با شرایطی ویژه است. قرآن کریم در این آیه چنین میفرماید:
وَإِذْ قَالَتِ ٱلْمَلَـٰٓئِكَةُ يَـٰمَرْيَمُ إِنَّ ٱللَّهَ ٱصْطَفَىٰكِ وَطَهَّرَكِ وَٱصْطَفَىٰكِ عَلَىٰ نِسَآءِ ٱلْعَـٰلَمِينَ
و هنگامی که فرشتگان گفتند: ای مریم، خداوند تو را برگزید و پاکیزهات کرد و تو را بر زنان جهانیان برتری داد.
این آیه، با خطاب مستقیم «یا مریم»، از گفتوگویی صمیمی و قربآمیز خبر میدهد که در آن ملائکه، نه بهتنهایی، بلکه بهصورت جمعی با مریم سخن میگویند. این جمعبودگی ملائکه، عظمت و اهمیت این مراوده را دوچندان میکند، گویی فوجی از موجودات نورانی، در نظمی الهی، برای ابلاغ پیام خداوند به مریم گرد آمدهاند. این گفتوگو، متقابل است؛ مریم نهتنها کلام ملائکه را میشنود، بلکه آنان را میبیند و با آنان به گفتوگو مینشیند. چنین مراودهای، نشانهای از کمال معنوی و قرب الهی است که تنها نصیب برگزیدگان میشود.
درنگ: مکالمه مریم با ملائکه، نشانهای از اوج کمال معنوی است که در ظرف معرفت الهی و با استعدادهای خاص میسر میگردد.
این مراوده، در عصری که انسانها با عالم غیب ارتباطی نزدیک داشتند، رخ داده است. اما در روزگار متأخر، چنین ارتباطی به ندرت یافت میشود، گویی این موهبت، چونان گوهری کمیاب، در میان انبوه غفلتهای بشری پنهان شده است.
اصطفا و تطهیر: برگزیدگی و پاکیزگی مریم
آیه با دو واژه کلیدی «اصطفاک» و «طهراک» به برگزیدگی و پاکیزگی مریم اشاره دارد. اصطفا، انتخاب الهی است که مریم را به جایگاهی والا در نظام خلقت میرساند. این برگزیدگی، گاه فراتر از نبوت دانسته شده، چنانکه برخی عالمان دینی، مقامی چون ناموس الهی را برای مریم و شخصیتهایی چون حضرت زهرا (س) متصور شدهاند. تطهیر نیز به پاکیزگی مریم از هرگونه نقص و اعطای عصمت به او اشاره دارد. برخلاف برخی باورهای نادرست که حالات طبیعی زنانگی را نقص میپندارند، تطهیر در این آیه، پاکی معنوی و عصمت الهی است، نه حذف ویژگیهای طبیعی زنانه که خود جلوهای از زیبایی خلقت است.
اصطفای مریم، در دو سطح نفسی و نسبی مطرح میشود. اصطفای نفسی، به انتخاب ذاتی مریم بهعنوان شخصیتی قدسی اشاره دارد، در حالی که اصطفای نسبی، او را بر زنان زمان خود و پیشینیان برتر میداند. این برتری، محدود به ظرف زمانی مریم است و شخصیتهایی چون حضرت زهرا (س) را در بر نمیگیرد، که خود نشانهای از پویایی نظام ارزشی الهی است.
درنگ: اصطفای مریم، هم در بعد نفسی و هم در بعد نسبی، او را بهعنوان نمونهای از کمال الهی و پاکیزگی معنوی معرفی میکند.
جمعبودگی ملائکه و تنهایی مریم
نکتهای ظریف در این آیه، حضور جمعی ملائکه در برابر تنهایی مریم است. واژه «الملائکة» بهصورت جمع به کار رفته، که نشاندهنده حضور فوجی منظم و آراسته از فرشتگان است. این جمعبودگی، در مقابل تنهایی مریم، عظمت معنوی او را برجستهتر میکند. گویی مریم، چونان ستارهای درخشان در آسمان معرفت، بهتنهایی میزبان انبوهی از فرشتگان الهی است. این صحنه، تصویری بدیع از قرب و عزت مریم در پیشگاه خداوند را به نمایش میگذارد.
نتیجهگیری بخش یکم
گفتوگوی ملائکه با مریم، نشانهای از اوج کمال معنوی و قرب الهی است. این مراوده، که در ظرف زمانی خاص و با استعدادهای ویژه میسر میشود، از برگزیدگی و پاکیزگی مریم حکایت دارد. اصطفا و تطهیر، دو بال پرواز مریم به سوی مقامات قدسیاند که او را نهتنها در زمان خود، بلکه در تاریخ بشریت، به شخصیتی بیمانند بدل کردهاند. این بخش، با تأمل در این آیه، ما را به تأمل در عظمت معنوی انسان و امکان ارتباط با عالم غیب دعوت میکند.
بخش دوم: قنوت، سجود و رکوع در عبادت مریم
دعوت به قنوت: مناجاتی عمیق با پروردگار
قرآن کریم در ادامه آیه، مریم را به قنوت دعوت میکند: «یا مریم اقنتی لربک». قنوت، سجدهای است در حالت قیام، که در آن انسان با زبانی صمیمی و از سر حال، با پروردگار خود به مناجات مینشیند. قنوت، برخلاف رکوع که با اذکار عام همراه است، بستری برای بیان حال شخصی و گفتوگوی بیواسطه با خداوند است. این دعوت، نشاندهنده عمق عبادت مریم و جایگاه والای او در نزد پروردگار است.
يَـٰمَرْيَمُ ٱقْنُتِى لِرَبِّكِ
ای مریم، برای پروردگارت قنوت کن.
قنوت، بهعنوان سجده قیام، از رکوع برتر است، زیرا در آن، انسان نهتنها به ذکر مشغول است، بلکه قلب و زبانش در گفتوگویی بیپرده با خدا قرار میگیرد. این برتری، نشانهای از عمق معنوی و اخلاص در عبادت است که مریم را به نمونهای کامل از عبادتگری بدل میکند.
درنگ: قنوت، بهعنوان مناجاتی عمیق و شخصی، از رکوع برتر است و نشانهای از قرب بیواسطه به خداوند محسوب میشود.
سجود و رکوع: همراهی با خلق در عبادت
آیه همچنین مریم را به سجود و رکوع با دیگران دعوت میکند: «واسجدی وارکعی مع الراکعین». سجود، اوج تذلل و خضوع در برابر خداوند است، و رکوع، نشانهای از تواضع و همراهی با جمع عبادتکنندگان. عبارت «مع الراکعین» نشاندهنده آن است که سالک، حتی در اوج کمال، خود را با خلق همراه میکند و در ظرف نزول، تواضع و متابعت را پاس میدارد. راکعین در این آیه، اطلاقی گسترده دارد و شامل ملائکه، انسانها، و همه عبادتکنندگان میشود.
وَٱسْجُدِى وَٱرْكَعِى مَعَ ٱلرَّاكِعِينَ
و سجده کن و با رکوعکنندگان رکوع کن.
سجود و قنوت، به دلیل عمق معنوی و قرب به خداوند، از رکوع متعالترند. با این حال، در عمل عبادی، رکوع مقدم بر سجود است، زیرا در قیام قرار دارد و بستری برای آمادهسازی روح برای سجود فراهم میکند. این ترکیب عبادت فردی (سجود و قنوت) و جمعی (رکوع با دیگران)، نشاندهنده توازنی بینظیر در عبادت مریم است.
نقد عبادات در ادیان دیگر
در برخی ادیان، مانند مسیحیت، عبادات از اصالت خود فاصله گرفتهاند. مسیحیان، هرچند رکوع را در عبادات خود دارند، اما سجود را حذف کردهاند و با بهرهگیری از موسیقی و ابزارهایی چون ویولن، عبادت را به نمایشی ظاهری بدل کردهاند. این انحراف، نشانهای از مسخ معنوی است که عبادات را از عمق و اخلاص دور کرده است. حتی در میان مسلمانان، نماز امروزی با آنچه در عصر انبیا و مریم مرسوم بود، تفاوتهایی اساسی یافته و گاه به حرکاتی سطحی و بیروح تقلیل یافته است.
نتیجهگیری بخش دوم
دعوت مریم به قنوت، سجود، و رکوع، تصویری کامل از عبادت ارائه میدهد که در آن، مناجات شخصی با خدا و همراهی با خلق در هم میآمیزد. قنوت، بهعنوان گفتوگویی بیواسطه با پروردگار، و سجود، بهعنوان اوج خضوع، از رکوع برترند و نشاندهنده عمق معنوی مریماند. با این حال، انحطاط عبادات در عصر حاضر، چه در ادیان دیگر و چه در میان مسلمانان، چالشی جدی برای حفظ اصالت معنوی است. این بخش، ما را به بازنگری در کیفیت عبادات و بازگشت به اخلاص دعوت میکند.
بخش سوم: جایگاه زن در قرآن کریم و ظلم تاریخی
برابری زن و مرد در انسانیت
قرآن کریم، با صراحت، برابری انسانها را فارغ از جنسیت تأیید میکند. آیهای دیگر از سوره آلعمران چنین میفرماید:
لَيْسَ ٱلذَّكَرُ كَٱلْأُنْثَىٰ
نر مانند ماده نیست.
این آیه، به برتری انسانیت بر جنسیت اشاره دارد. مریم، بهعنوان نمونهای از انسان کامل، نشان میدهد که کمالات معنوی در زن و مرد یکسان است. نسل انبیا و اولیا، که از زنانی چون مریم برخاستهاند، گواهی بر این مدعاست. نبود پیامبر زن در تاریخ، نه به دلیل نقص ذاتی زنان، بلکه نتیجه شرایط اجتماعی، خشونت، و ناامنی جوامع ابتدایی بوده است. تعصب، غیرتورزی، و انحصارطلبی مردان، زنان را از ایفای نقشهای رهبری محروم کرد.
درنگ: انسانیت، مقدم بر جنسیت است و زن و مرد در کمالات معنوی برابرند، چنانکه مریم نمونهای از این برابری است.
ظلم تاریخی به زنان
تاریخ بشریت، شاهد ظلم عظیمی به زنان بوده است. زنان، که در قرآن کریم چونان مریم، مدیر و محور خلقت معرفی شدهاند، در بسیاری از جوامع به کلفتی خانه تنزل یافتند. این ظلم، ریشه در جهل، وحشیگری، و تعصبات مردانه داشت، نه در تعالیم قرآن کریم. محدودیتهایی چون انزوای زنان در صندوقچهها، حجاب اجباری، و باورهای نادرست درباره کمبود عقل زنان، همگی از فرهنگهای جاهلی نشأت گرفتهاند. حتی احکام ظاهری مانند نصف بودن ارث زنان، در بسیاری موارد، نتیجه تفاسیر نادرست و دور از روح قرآن کریم بوده است.
در جوامع مدرن، گامهایی برای احیای جایگاه زنان برداشته شده است. باورهای کهنهای چون ناتوانی زنان در علم یا ورزش، امروز باطل شدهاند و زنان در همه عرصهها، همپای مردان، درخشیدهاند. با این حال، برابر کامل هنوز محقق نشده و جامعه بشری نیازمند تحولی عمیقتر است تا زنان به جایگاه واقعی خود، چونان مریم، دست یابند.
نتیجهگیری بخش سوم
قرآن کریم، با معرفی مریم بهعنوان برگزیده الهی، برابری زن و مرد در انسانیت و کمالات معنوی را تأیید میکند. ظلم تاریخی به زنان، نتیجه جهل و تعصبات جاهلی است، نه تعالیم دینی. مریم، بهعنوان نمونهای از انسان کامل، نشان میدهد که زنان میتوانند در اوج معنویت و رهبری قرار گیرند. این بخش، ما را به بازنگری در باورهای فرهنگی و تلاش برای احیای جایگاه واقعی زنان دعوت میکند.
بخش چهارم: انحطاط معنوی عصر حاضر
دوری از عالم غیب و مسخ عبادات
عصر حاضر، شاهد انحطاط معنوی و دوری از عالم غیب است. مراوده با ملائکه، که در عصر مریم امری میسر بود، امروز به ندرت یافت میشود. این انقراض معنوی، نتیجه غرق شدن انسان در دنیا و دوری از عبادت اصیل است. انسان امروزی، که بیست و چهار ساعت خود را صرف امور دنیوی میکند، از قنوت، سجود، و مناجات با خدا فاصله گرفته است. عبادات، گاه به حرکاتی سطحی و بدون اخلاص تقلیل یافتهاند، که به سالوس و ریا آلودهاند.
درنگ: انحطاط معنوی عصر حاضر، مراوده با عالم غیب را منقرض کرده و عبادات را به سالوس و نمایش تقلیل داده است.
نماز امروزی، چه در میان مسلمانان و چه در ادیان دیگر، از اصالت خود دور شده است. در مسیحیت، عبادت با موسیقی و نمایش همراه شده و در میان برخی مسلمانان، به حرکاتی ظاهری بدون روح معنوی بدل گشته است. این مسخ معنوی، مانع از تحقق آثار عبادات و قرب به خداوند شده است.
آلودگیهای معنوی و موانع عبادت
آلودگیهای معنوی، از جمله نان حرام، هوای مسموم، و انحرافات در علم دینی، انسان را از حقیقتجویی و عبادت بازمیدارند. وقتی نان انسان از راههای ناپاک تأمین شود، دعا و عبادتش بیاثر میگردد. هوای آلوده، چه در معنای مادی و چه معنوی، روح را از صعود به سوی خدا بازمیدارد. علم دینی نیز، گاه به فساد و انحراف آلوده شده و از هدایت به سوی گمراهی سوق داده است.
این آلودگیها، انسان را از ارتباط با عالم غیب محروم کرده و او را به عذابی برزخی گرفتار میسازد. کسانی که در دنیا از معرفت و عبادت غافلاند، در برزخ، سالها در سرگردانی و عذاب باقی میمانند، گویی در زبالهدانی وجود گرفتار شدهاند تا سلسله مراتب معنویشان بازیابی شود.
نتیجهگیری بخش چهارم
عصر حاضر، با دوری از عالم غیب و مسخ عبادات، در انحطاط معنوی به سر میبرد. آلودگیهای معنوی، از نان حرام تا انحرافات در علم دینی، انسان را از قرب به خدا محروم کرده است. این بخش، ما را به بازنگری در سبک زندگی و بازگشت به عبادات عمیق و خالصانه دعوت میکند تا از عذاب برزخی و انحطاط معنوی رهایی یابیم.
بخش پنجم: راهکارهای بازگشت به معنویت
عبادت حرفهای و خلوت با خدا
برای بازگشت به معنویت اصیل، عبادت باید شغل اصلی سالک باشد، نه عملی کوتاه و سطحی. قنوت و سجود، که مریم به آن دعوت شده بود، نیازمند خلوت و اخلاص است. انسان باید بخشی از عمر خود را به مناجات و ارتباط با خدا اختصاص دهد، نه آنکه عبادت را به حرکاتی ظاهری و بیروح تقلیل دهد. عبادت حرفهای، انسان را برای مراوده با عالم غیب و ملائکه آماده میکند.
درنگ: عبادت حرفهای، با خلوت و اخلاص، انسان را به سوی قرب الهی و ارتباط با عالم غیب هدایت میکند.
احیای جایگاه زنان
یکی از ضرورتهای بازگشت به معنویت، احیای جایگاه واقعی زنان است. زنان، که در قرآن کریم چون مریم، محور خلقت و کمال معرفی شدهاند، باید از بند ظلمهای تاریخی رها شوند. جامعه باید باورهای جاهلی را کنار گذارد و زنان را در همه عرصههای معنوی، علمی، و اجتماعی همپای مردان ببیند. این تحول، نهتنها عدالت اجتماعی را محقق /
System: میکند، بلکه به احیای معنویت در جامعه کمک میکند، چرا که زنان، چونان مریم، میتوانند محور تحولات معنوی و فرهنگی باشند.
پرهیز از سالوس و ریا در عبادات
یکی از موانع اصلی تحقق معنویت، سالوس و ریا در عبادات است. عباداتی که به نمایش و خودنمایی آلوده شوند، از اخلاص و اثر معنوی تهی میگردند. جامعه امروزی، که گاه عبادت را به سالوس بدل کرده، نیازمند بازگشت به اخلاص است. قنوت و سجود، که در آیه مورد بحث بهعنوان اوج عبادت معرفی شدهاند، تنها در خلوت و با دلی پاک به کمال میرسند. انسان باید از نمایش عبادت در برابر دیگران پرهیز کند و در پی گفتوگویی صمیمی با پروردگار باشد.
نتیجهگیری بخش پنجم
بازگشت به معنویت اصیل، نیازمند عبادت حرفهای، احیای جایگاه زنان، و پرهیز از سالوس است. عبادت، که باید شغل اصلی سالک باشد، در خلوت و با اخلاص به ثمر مینشیند. احیای جایگاه زنان، نهتنها عدالت اجتماعی را محقق میکند، بلکه جامعه را به سوی کمال معنوی هدایت میکند. پرهیز از ریا و سالوس، راه را برای ارتباط حقیقی با خدا و عالم غیب هموار میسازد. این بخش، ما را به تلاش برای احیای معنویت و بازسازی رابطه با پروردگار دعوت میکند.
جمعبندی نهایی
تفسیر آیه چهل و دوم سوره آلعمران، دریچهای به سوی فهم عظمت معنوی حضرت مریم (س) و جایگاه والای زن در قرآن کریم میگشاید. این آیه، با توصیف گفتوگوی ملائکه با مریم، از برگزیدگی، پاکیزگی، و کمال معنوی او سخن میگوید. اصطفا و تطهیر مریم، او را بهعنوان نمونهای از انسان کامل معرفی میکند که فارغ از جنسیت، به اوج قرب الهی رسیده است. دعوت به قنوت، سجود، و رکوع، ترکیبی از عبادت فردی و جمعی را نشان میدهد که در آن، قنوت و سجود به دلیل عمق معنوی، از رکوع متعالترند.
با این حال، عصر حاضر شاهد انحطاط معنوی و دوری از عالم غیب است. مراوده با ملائکه، که در عصر مریم میسر بود، امروز به ندرت یافت میشود. عبادات، از اصالت خود دور شده و گاه به نمایش و سالوس تقلیل یافتهاند. آلودگیهای معنوی، از نان حرام تا انحرافات در علم دینی، انسان را از قرب به خدا محروم کرده است. زنان، که در قرآن کریم چون مریم، محور خلقتاند، در طول تاریخ مورد ظلم قرار گرفتهاند و هنوز به جایگاه واقعی خود نرسیدهاند.
برای رهایی از این انحطاط، انسان باید به عبادت حرفهای، خلوت با خدا، و پرهیز از ریا روی آورد. احیای جایگاه زنان، نهتنها عدالت را محقق میکند، بلکه جامعه را به سوی کمال معنوی هدایت میکند. این تفسیر، ما را به تأمل در رابطه خود با خدا، عالم غیب، و جایگاه انسان در نظام خلقت دعوت میکند. باشد که چون مریم، با قنوت و سجود، به سوی قرب الهی گام برداریم و از بلایای دنیوی و اخروی رهایی یابیم.
با نظارت صادق خادمی