متن درس
تفسیر: معجزه خلقت و حکمت الهی در آیه 59 سوره آل عمران
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۸۶۳)
دیباچه
این نوشتار به تبیین و تحلیل معجزه خلقت در پرتو آیات قرآن کریم میپردازد، با تمرکز بر آیه 59 سوره آل عمران که خلقت حضرت عیسی (ع) را با خلقت حضرت آدم (ع) مقایسه میکند. این اثر، با نگاهی عمیق به حکمت نظری و عملی، به کاوش در معانی غیبی و معجزات الهی مینشیند و تلاش دارد تا با زبانی روشن و متین، حقایق قرآنی را برای خوانندگان روشن سازد. محتوای این نوشتار، با الهام از درسگفتارهای عالمان دینی، به گونهای سامان یافته که هم معانی عمیق قرآنی را منتقل کند و هم با بهرهگیری از تمثیلات و اشارات، پیوندی میان حکمت الهی و تجربه زیسته انسانی برقرار سازد.
بخش نخست: حکمت نظری و عملی در فهم معجزات
حکمت نظری: ادراک حقایق غیبی
حکمت نظری، به مثابه دریچهای به سوی ادراک حقایق متافیزیکی و غیبی عالم، انسان را به شناخت عمیقتر از نظام هستی رهنمون میشود. این حکمت، با تأمل در آیات قرآن کریم، انسان را به سوی فهم معجزات الهی هدایت میکند که فراتر از تجربههای روزمرهاند. برای نمونه، خلقت حضرت عیسی (ع) و حضرت آدم (ع)، که در آیه مورد بحث تبیین شده، از جمله حقایقی است که تنها با نگرش حکمت نظری قابل درک است.
حکمت عملی: تجربه و مشاهده در زندگی
حکمت عملی، از رهگذر تجربه و مشاهده در زندگی روزمره، به انسان امکان میدهد تا نشانههای قدرت الهی را در جهان پیرامون خود ببیند. برای مثال، تماشای مبارزات خشن، مانند بوکس یا نبرد در قفسهای آتشین، برای انسان عادی چنان شگفتانگیز است که گویی مبارزان موجوداتی فرابشریاند. این تمثیل نشان میدهد که پدیدههای به ظاهر غیرعادی، مانند معجزات قرآنی، برای ذهن ناآشنا با این امور، دور از باور به نظر میرسد.
درنگ: حکمت نظری و عملی، دو بال پرواز انسان به سوی فهم معجزات الهیاند؛ حکمت نظری حقایق غیبی را میگشاید و حکمت عملی، تجربه زیسته را به آیینهای برای مشاهده قدرت الهی بدل میکند.
بخش دوم: معجزات قرآنی و محدودیت ادراک انسانی
غیرعادی بودن معجزات برای انسان عادی
معجزات قرآنی، مانند خلقت بدون واسطه، برای انسانی که تجربهای از این امور ندارد، به سان خرافات و داستانهای دور از ذهن جلوه میکند. این محدودیت ادراکی، ریشه در عادت ذهن بشر به امور مادی و روزمره دارد. برای نمونه، آیاتی که از خلقتهای غیرعادی، مانند زایش حضرت عیسی (ع) سخن میگویند، برای ذهن عادی که درگیر نیازهای ابتدایی چون نان و آب است، به سختی قابل پذیرش است.
جامعیت قرآن کریم در بیان حقایق
قرآن کریم، به تعبیر آیه شریفه «لَا رَطْبٍ وَلَا یَابِسٍ إِلَّا فِی كِتَابٍ مُبِینٍ» (انعام: 59)، تمامی حقایق عالم، از امور مادی گرفته تا معجزات غیبی، را دربرمیگیرد. این جامعیت، قرآن کریم را به منبعی بیهمتا برای فهم پدیدههای پیچیده و غیرعادی بدل کرده است. معجزات قرآنی، مانند خلقت حضرت عیسی (ع)، از جمله این حقایقاند که نیازمند نگرشی متعالی برای درکاند.
لَا رَطْبٍ وَلَا یَابِسٍ إِلَّا فِی كِتَابٍ مُبِینٍ
هیچ تر و خشکی نیست مگر آنکه در کتابی روشن ثبت است.
اختصاص آیات معجزهآسا به اهل معرفت
آیات معجزهآسا، بهویژه آنهایی که از خلقتهای غیرعادی سخن میگویند، برای کسانی است که عمر خود را در راه تجربه و تأمل در این حقایق سپری کردهاند. این آیات، برای انسان عادی که ذهنش درگیر امور روزمره است، به مثابه مهملات جلوه میکند. اهل معرفت، که با تجربههای معنوی و تأملات عمیق به این حقایق نزدیک شدهاند، مخاطبان اصلی این آیاتاند.
تمثیل ذریه برگزیده
ذریه انبیاء، که در قرآن کریم به «ذُرِّیَّةً بَعْضُهَا مِنْ بَعْضٍ» (آل عمران: 34) توصیف شدهاند، به آب شیرین در اقیانوس شور تشبیه شدهاند. این ذریه، با وجود قرار گرفتن در میان انسانهای عادی، به دلیل انتخاب الهی، از نظر معنوی متمایز و خالص باقی میمانند.
ذُرِّیَّةً بَعْضُهَا مِنْ بَعْضٍ
نسلی که برخی از برخی دیگرند.
محدودیت تفاسیر در تبیین معجزات
تفاسیر رایج قرآن کریم، حتی در میان صدها اثر، اغلب در تبیین عمق معجزات قرآنی ناکاماند و به تصدیق ظاهری بسنده میکنند. علم دینی، با وجود تلاشهای بسیار، گاه از تبیین دقیق این حقایق بازمیماند، زیرا فهم این آیات نیازمند تأمل عمیق و تجربه معنوی است که فراتر از دانش نظری صرف است.
درنگ: معجزات قرآنی، مانند خلقتهای غیرعادی، برای اهل معرفت قابل درکاند، اما برای انسان عادی، به دلیل محدودیت ادراک و عادت به امور روزمره، به سختی باورپذیرند.
بخش سوم: تحلیل آیه 59 سوره آل عمران
مقایسه خلقت عیسی (ع) و آدم (ع)
آیه 59 سوره آل عمران، خلقت حضرت عیسی (ع) را با خلقت حضرت آدم (ع) مقایسه میکند و بر غیرعادی بودن هر دو تأکید دارد. این آیه، معجزه خلقت را به مثابه جلوهای از قدرت مطلق الهی به تصویر میکشد.
إِنَّ مَثَلَ عِیسَىٰ عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ ۖ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ
همانا مثل عیسی نزد خدا مانند مثل آدم است؛ او را از خاک آفرید، سپس به او گفت: باش، پس شد.
خلقت حضرت آدم (ع) از خاک (تراب) و با فرآیند زمانی (خَمّرتُ أربعین صَباحاً) شکل گرفت، حال آنکه خلقت حضرت عیسی (ع) بدون نیاز به ماده اولیه و فرآیند زمانی، به صورت مستقیم با امر الهی «کن» تحقق یافت. این تفاوت، ظرافت و قدرت بیشتر معجزه خلقت عیسی (ع) را نشان میدهد.
معجزه «کن فیکون»
عبارت «کن فیکون» در این آیه، به امر لحظهای خداوند اشاره دارد که بدون نیاز به فرآیند زمانی، موجود را پدید میآورد. «کن» امر انشایی الهی است و «فیکون» اخبار از تحقق آن برای فهم انسان. این فرآیند، که فراتر از زمان و مکان است، جلوهای از قدرت بینهایت الهی را به نمایش میگذارد.
تفریع ادبی در «فیکون»
«فیکون» در آیه، بهعنوان تفریع ادبی، برای تفهیم به مخاطب انسانی است که در چارچوب زمان و زبان سخن میگوید. این عبارت، نه نشانه تأخیر در خلقت، بلکه ابزاری بلاغی برای اخبار از تحقق امر الهی است. خلقت با «کن» در لحظه رخ میدهد و «فیکون» تنها برای تبیین این حقیقت به کار رفته است.
درنگ: «کن فیکون» نماد قدرت مطلق الهی است که خلقت را در لحظه و بدون واسطه پدید میآورد؛ «فیکون» تفریعی ادبی است که برای فهم انسان زمانمند به کار رفته است.
دشواری باور معجزات برای انسان عادی
انسان عادی، که ذهنش درگیر امور مادی چون خوراک و نیازهای روزمره است، به سختی میتواند معجزات قرآنی را باور کند. این باور، جز به صورت تعبدی و تقلیدی، برای او دشوار است. ایمان حقیقی به معجزات، نیازمند تجربه مستقیم و تأمل عمیق است که فراتر از اعتقاد سطحی و تقلیدی است.
بخش چهارم: معجزه در زندگی روزمره
معجزه در نظام حیات
زندگی روزمره انسان، از تنفس و خوابیدن تا بیدار شدن و حرکت، خود معجزهای است که به دلیل تکرار، عادی به نظر میرسد. برای مثال، دستگاه گوارش انسان، با توانایی هضم انواع مواد غذایی و دفع بدون مشکل، معجزهای پیچیدهتر از خلقت حضرت آدم (ع) است که از خاک شکل گرفت. این نظم شگفتانگیز، جلوهای از حکمت الهی است که به دلیل عادت، کمتر مورد توجه قرار میگیرد.
پیچیدگی دستگاه گوارش
دستگاه گوارش، با ساختار پیچیده و عملکرد دقیق خود، به مثابه کارخانهای الهی عمل میکند که مواد غذایی را با نظمی بینقص پردازش میکند. این نظام، که حتی در برابر انواع مواد غذایی مقاومت میکند، از فناوریهای بشری پیشی میگیرد و نشانهای از قدرت خلاق الهی است.
الهام از خلقت در فناوری
اختراعات بشری، مانند ساعت، دوربین، و ماشینآلات، از نظام خلقت انسان الهام گرفتهاند، اما همچنان از عمق معجزه خلقت عقباند. این فناوریها، هرچند پیشرفته، تنها تقلیدی ناقص از نظم الهیاند و نمیتوانند به حکمت بیکران خلقت دست یابند.
درنگ: نظام حیات انسان، از تنفس تا هضم غذا، معجزهای است که به دلیل تکرار، عادی جلوه میکند، حال آنکه پیچیدگی آن از خلقتهای غیرعادی چون عیسی (ع) و آدم (ع) فراتر است.
بخش پنجم: حق از پروردگار
حق از رب تو
آیه شریفه «الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَلَا تَكُنْ مِنَ الْمُمْتَرِینَ» بر منشأ الهی حقیقت تأکید دارد. «ربک» به مربیگری خداوند اشاره میکند که انسان را لحظه به لحظه هدایت و خلق میکند. این آیه، انسان را از تردید در حقایق الهی بازمیدارد و او را به ایمان به معجزات دعوت میکند.
الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَلَا تَكُنْ مِنَ الْمُمْتَرِینَ
حق از جانب پروردگار توست، پس از تردیدکنندگان مباش.
تفاوت افراد در توانایی جسمانی
تفاوتهای جسمانی میان انسانها، مانند توانایی برخی در هضم آسان غذا یا تحمل شرایط سخت، در برابر ناتوانی دیگران، جلوهای از تنوع در خلقت الهی است. این تفاوتها، هر یک به نوبه خود، بخشی از معجزه خلقت را به نمایش میگذارند.
عمومیسازی در خلقت الهی
خداوند در خلقت، به عمومیسازی میپردازد و انسانها را با ویژگیهای متنوع، از سالم و بیمار تا بلند و کوتاه، پدید میآورد. این عمومیسازی، برخلاف گرایش بشر به تولید شخصیسازیشده، حکمت الهی را در تنوع خلقت نشان میدهد.
شخصیسازی در خلقت بشری
بشر، برخلاف حکمت الهی، به تولید موجوداتی با ویژگیهای خاص گرایش دارد. در آینده، فناوریهایی مانند هوش مصنوعی ممکن است به خلق موجودات جدید منجر شوند، اما این خلقتها نیز در نهایت از قدرت الهی سرچشمه میگیرند.
درنگ: خلقت الهی، با عمومیسازی، تنوع بینهایتی را دربرمیگیرد، حال آنکه خلقت بشری، با شخصیسازی، تنها تقلیدی ناقص از حکمت الهی است.
بخش ششم: امکان خلقتهای جدید و دعا برای خیر
امکان خلقتهای جدید
قدرت بینهایت الهی، محدود به زمان و مکان نیست و ممکن است در آینده، خلقتهایی جدید، مشابه عیسی (ع) و آدم (ع)، پدید آورد. این امکان، که از علم انسانی خارج است، به حکمت و اراده الهی وابسته است.
معجزه در نظام گوارش و ضربالمثل
نظم دستگاه گوارش، که مواد غذایی را بدون تبعیض هضم میکند، به ضربالمثلی تشبیه شده که میگوید: «هر که خر شد تو پالونش بشو، هر که در شد تو دالونش بشو». این تمثیل، به پذیرش عمومی در خلقت الهی اشاره دارد که همه چیز را دربرمیگیرد.
همهچیز معجزه است
تمام هستی، از پشه تا انسان، از دریا تا خورشید، معجزهای است که به دلیل عادت، عادی به نظر میرسد. هیچ پدیدهای در عالم، از نظام طبیعت تا حیات انسان، عادی نیست و هر یک جلوهای از قدرت الهی است.
دعا برای معجزات خیر
انسان باید برای معجزات خیر دعا کند و از پروردگار خود، که مربی اوست، هدایت و مراقبت بخواهد. این دعا، انسان را به سوی کمال و سعادت رهنمون میشود.
درنگ: تمام هستی معجزه است و انسان باید با دعا و تأمل، خود را به معجزات خیر الهی نزدیک کند.
بخش هفتم: شناخت رب و رهایی از گمراهی
شناخت رب و هدایت
شناخت رب، به معنای درک مربی الهی و ارتباط عمیق با اوست. این شناخت، انسان را از گمراهی نجات میدهد و امور زندگیاش را هموار میکند. بدون رب، هیچکس به مقصدی والا نمیرسد.
فقدان شناخت رب در عصر حاضر
انسان معاصر، به دلیل عدم شناخت رب و ارباب اطراف خود، در گمراهی به سر میبرد. این فقدان معرفت، او را به موجودی بیهدف و سرگردان بدل کرده است.
دشواری فهم معجزات
معجزات برای خداوند آساناند، اما برای انسان، به دلیل محدودیت ادراک و قساوت قلب ناشی از مادیگرایی، پیچیده و دشوار به نظر میرسند. این قساوت، مانع درک حقایق الهی میشود.
ضرورت تأمل در معجزات
انسان باید بخشی از وقت خود را به تأمل در معجزات الهی اختصاص دهد تا راه به سوی ربش گشوده شود. این تأمل، زمینهساز تحول معنوی و نزدیکی به پروردگار است.
نقش رب در هدایت
رب، بهعنوان مربی انسان، او را در مسیر کمال تربیت میکند. موفقیت انسان در گرو ارتباط با این مربی الهی است که از بالا و پایین او را هدایت میکند.
درنگ: شناخت رب و تأمل در معجزات، انسان را از گمراهی نجات میدهد و به سوی هدایت و کمال رهنمون میشود.
جمعبندی
این نوشتار، با تکیه بر آیه 59 سوره آل عمران، به تبیین معجزه خلقت و حکمت الهی پرداخت. خلقت حضرت عیسی (ع) و حضرت آدم (ع)، بهعنوان جلوههایی از قدرت بینهایت الهی، نشاندهنده غیرعادی بودن معجزات قرآنیاند. حکمت نظری و عملی، ابزارهایی برای فهم این حقایقاند، اما نیازمند معرفت و تجربهاند. زندگی روزمره انسان، از تنفس تا هضم غذا، خود معجزهای است که به دلیل تکرار، عادی جلوه میکند. قرآن کریم، با جامعیت خود، تمامی حقایق را دربرمیگیرد و انسان را به تأمل در این معجزات و ارتباط با رب خود دعوت میکند. تردید در این حقایق، ناشی از قساوت قلب و دوری از معنویت است. انسان باید با دعا و تأمل، خود را به معجزات خیر الهی نزدیک کند و از رب خود هدایت بخواهد.
با نظارت صادق خادمی