در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تفسیر 873

متن درس





تفسیر: نقد تحریف دین و تبیین ماهیت توصیفی دین در آیات 78 و 79 سوره آل عمران

تفسیر: نقد تحریف دین و تبیین ماهیت توصیفی دین در آیات 78 و 79 سوره آل عمران

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۸۷۳)

دیباچه

این نوشتار به بررسی و تفسیر آیات 78 و 79 سوره آل عمران از قرآن کریم اختصاص دارد که با نگاهی عمیق به نقد تحریف دین و تبیین ماهیت توصیفی آن می‌پردازد. این آیات، با بیانی رسا، از سوءاستفاده برخی افراد از جایگاه دینی برای منافع شخصی و تحریف کلام الهی سخن می‌گویند و بر نقش عالم ربانی در هدایت به سوی توحید و خداپرستی تأکید می‌ورزند. در این متن، با بهره‌گیری از زبان فاخر پارسی و ساختاری منظم، محتوای درس‌گفتار به گونه‌ای بازنویسی شده که ضمن حفظ تمامی جزئیات و معانی اصلی، مفاهیم با عمق و دقت بیشتری برای مخاطبان علاقه‌مند به علوم دینی و قرآنی ارائه گردد. این اثر، همانند چراغی در مسیر حقیقت، درصدد است تا با تبیین مفاهیم قرآنی، راه را برای فهم اصیل دین هموار سازد.

بخش یکم: نقد تحریف آگاهانه دین

آیه 78: محکومیت دروغ بستن به خدا

قرآن کریم در آیه 78 سوره آل عمران با بیانی صریح، گروهی از اهل کتاب را مورد خطاب قرار می‌دهد که آگاهانه کلام الهی را تحریف کرده و به خدا دروغ می‌بندند. این آیه، همانند آیینه‌ای شفاف، چهره نفاق و سوءاستفاده از دین را نمایان می‌سازد و با تأکید بر «وَهُمْ يَعْلَمُونَ»، بر آگاهی این گروه از عمل ناپسند خود تأکید می‌ورزد.

وَإِنَّ مِنْهُمْ لَفَرِيقًا يَلْوُونَ أَلْسِنَتَهُمْ بِالْكِتَابِ لِتَحْسَبُوهُ مِنَ الْكِتَابِ وَمَا هُوَ مِنَ الْكِتَابِ وَيَقُولُونَ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَمَا هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَيَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَهُمْ يَعْلَمُونَ

و به‌راستی برخی از آنان گروهی‌اند که زبان‌هایشان را به خواندن کتاب آسمانی می‌گردانند تا آن را از کتاب پندارید، در حالی که از کتاب نیست، و می‌گویند: آن از جانب خداست، در حالی که از جانب خدا نیست، و بر خدا دروغ می‌بندند و خود می‌دانند.

این آیه، با تشبیهی گویا، تحریف‌کنندگان را به کسانی مانند می‌کند که با زبانی فریبنده، حقیقت را در پرده‌ای از تزویر پنهان می‌سازند. این عمل، که در زبان عامه به «کلاه گذاشتن بر سر خدا» تعبیر شده، نشان از گستاخی و خیانت در برابر حقیقت الهی دارد. آگاهی این گروه از عمل خود، گناهشان را سنگین‌تر می‌کند، چنان‌که گویی با دست خویش، پرده‌ای از فریب بر چهره حقیقت می‌کشند.

درنگ: تحریف آگاهانه دین، خیانتی بزرگ به حقیقت الهی است که با سوءاستفاده از جایگاه دینی، مردم را به سوی گمراهی سوق می‌دهد.

تمرکز بر انحرافات غیراصیل

این آیه، بر انحرافاتی تمرکز دارد که در ذات دین وجود ندارند، بلکه از سوی افرادی به نام دین ترویج می‌شوند که در پی منافع شخصی‌اند. این تحریفات، مانند علف‌های هرز در باغ حقیقت، ریشه‌های دین اصیل را تهدید می‌کنند. عالمان دین باید با هوشیاری، این انحرافات را از اصول اصیل جدا سازند و به سوی حقیقت ناب هدایت کنند.

بخش دوم: تبیین جایگاه عالم ربانی و ماهیت توصیفی دین

آیه 79: دعوت به خداپرستی

آیه 79 سوره آل عمران، با بیانی حکیمانه، ویژگی‌های عالم ربانی را ترسیم کرده و بر ماهیت توصیفی دین تأکید می‌ورزد. این آیه، هرگونه دعوت به بندگی غیرخدا را نفی کرده و عالم واقعی را مروج توحید و خداپرستی معرفی می‌کند.

مَا كَانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُؤْتِيَهُ اللَّهُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ ثُمَّ يَقُولَ لِلنَّاسِ كُونُوا عِبَادًا لِي مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلَٰكِنْ كُونُوا رَبَّانِيِّينَ بِمَا كُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ الْكِتَابَ وَبِمَا كُنْتُمْ تَدْرُسُونَ

شایسته هیچ بشری نیست که خدا به او کتاب و حکمت و پیامبری عطا کند، سپس به مردم بگوید: به جای خدا بندگان من باشید، بلکه بگوید: به سبب آنچه از کتاب خدا می‌آموزید و آنچه می‌خوانید، خداپرست باشید.

این آیه، مانند مشعلی فروزان، مسیر عالم ربانی را روشن می‌سازد. عالم ربانی، با بهره‌مندی از موهبت‌های الهی، مردم را به سوی خداپرستی هدایت می‌کند، نه به بندگی خویش. او چون باغبانی است که نهال توحید را در دل‌های مؤمنان می‌کارد و با تعلیم و تدریس کتاب الهی، روح خداپرستی را در جان‌ها می‌دمد.

درنگ: عالم ربانی، با آموزش مداوم و عمیق کتاب الهی، مردم را به سوی توحید و خداپرستی رهنمون می‌شود، نه به سوی بندگی خویش.

تفاوت تعلم و تدریس

در این آیه، «تُعَلِّمُونَ» به یادگیری و دریافت دانش اشاره دارد، در حالی که «تَدْرُسُونَ» به معنای تدریس مداوم و عمیق است که در روح انسان ریشه می‌دواند. این تفاوت، مانند فرق میان کاشتن دانه و پرورش نهال است؛ یادگیری، آغاز راه است و تدریس، فرآیندی مستمر که حقیقت را در جان‌ها حک می‌کند. این آموزش، باید با احتیاط و دقت انجام شود تا از تحریف و انحراف جلوگیری گردد.

نقد دعوت به بندگی غیرخدا

کسانی که مردم را به بندگی خود دعوت می‌کنند، فاقد موهبت الهی‌اند و جایگاهشان در برابر حقیقت الهی، مانند سایه‌ای در برابر نور خورشید است. این افراد، با سوءاستفاده از جایگاه دینی، به دنبال قدرت و نفوذ‌اند و از حقیقت دین فاصله گرفته‌اند.

ادامه آیه 79: نفی ارباب‌سازی

ادامه آیه 79، با بیانی قاطع، ارباب دانستن فرشتگان و پیامبران را نفی کرده و آن را کفر می‌داند.

وَلَا يَأْمُرَكُمْ أَنْ تَتَّخِذُوا الْمَلَائِكَةَ وَالنَّبِيِّينَ أَرْبَابًا ۗ أَيَأْمُرُكُمْ بِالْكُفْرِ بَعْدَ إِذْ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ

و شما را فرمان نمی‌دهد که فرشتگان و پیامبران را به خدایی گیرید. آیا پس از آنکه مسلمان شده‌اید، شما را به کفر فرمان می‌دهد؟

این بخش از آیه، با استدلالی منطقی، ارباب‌سازی را کفر دانسته و بر توحید تأکید می‌ورزد. مانند دریایی که تنها یک ساحل دارد، دین الهی نیز تنها یک مقصد دارد: پرستش خدای یگانه.

درنگ: ارباب دانستن فرشتگان و پیامبران، کفر است و با توحید و خداپرستی ناسازگار.

بخش سوم: ماهیت توصیفی دین و نقد رویکرد فرمانی

دین به مثابه توصیف

دین، مانند پزشکی است که بیماری را توصیف می‌کند و راه درمان را نشان می‌دهد، اما بیمار را به انتخاب درمان مجبور نمی‌سازد. این ماهیت توصیفی، انسان را در انتخاب آزاد می‌گذارد و او را به سوی حقیقت هدایت می‌کند، نه به اجبار و تحمیل.

درنگ: دین، توصیفی است و بر اختیار انسانی تأکید دارد، نه بر اجبار و تحمیل.

نقد رویکرد فرمانی در علم دینی

رویکرد فرمانی در علم دینی، که از ساختارهای قدرت شاهان الگو گرفته، دین را به ابزاری برای سلطه تبدیل کرده است. این رویکرد، مانند ویروسی است که از نظام‌های پادشاهی به علم دینی سرایت کرده و حقیقت دین را در پرده‌ای از تحمیل پنهان ساخته است. رساله‌های فقهی که حتی در امور مباح، تقلید را الزام می‌کنند، این آزادی را از انسان سلب کرده و دین را به زنجیری برای اسارت بدل ساخته‌اند.

درنگ: رویکرد فرمانی در علم دینی، با ماهیت توصیفی دین مغایر است و به نابودی حقیقت دین منجر شده است.

مباحات و آزادی انسان

امور مباح، خارج از حوزه احکام شرعی‌اند و نیازی به تقلید ندارند. انسان، مانند مسافری است که آزادانه وسیله نقلیه خود را انتخاب می‌کند؛ دین، تنها راه را نشان می‌دهد و انسان را در انتخاب آزاد می‌گذارد. تحمیل در امور مباح، مانند بستن بال‌های پرنده‌ای است که برای پرواز آفریده شده است.

پیامدهای رویکرد فرمانی

رویکرد فرمانی در علم دینی، به مخالفت مردم با دین منجر شده و حقیقت دین را در نظر آنان مخدوش کرده است. این تحمیل، مانند بذری است که در خاک نامناسب کاشته شود و به جای میوه، علف هرز برویاند. نمونه‌هایی چون ممنوعیت حضور زنان در ورزشگاه‌ها، بدون توجیه شرعی، به واکنش و دوری از دین انجامیده است.

اختلاط در اماکن عمومی

حضور زنان و مردان در اماکن عمومی، مانند نماز جمعه یا حسینیه‌ها، امری عادی است و هیچ حرمت شرعی ندارد. این واقعیت، مانند رودی است که آزادانه جریان دارد و تلاش برای محدود کردن آن، جز آشوب و ناآرامی به بار نمی‌آورد.

بخش چهارم: جایگاه انبیا و اولیا در دین

انبیا و اولیا: راهنما، نه ارباب

انبیا و اولیا، مانند ستارگان در آسمان هدایت، راه را به سوی خدا نشان می‌دهند، اما خود ارباب و معبود نیستند. آنها، مانند معلمانی حکیم، احکام الهی را تذکر می‌دهند و انسان را در انتخاب آزاد می‌گذارند.

درنگ: انبیا و اولیا راهنمایان به سوی خدا هستند، نه اربابانی که دستور دهند یا پرستیده شوند.

نقد ارباب‌سازی

ارباب‌سازی فرشتگان و پیامبران، کفر است و با توحید ناسازگار. این انحراف، مانند ساختن بتی از نور است که گرچه زیبا به نظر می‌رسد، اما از حقیقت الهی دور است. قرآن کریم با استدلال «أَيَأْمُرُكُمْ بِالْكُفْرِ بَعْدَ إِذْ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ»، این عمل را محکوم می‌کند.

معنای مسلمون

واژه «مُسْلِمُونَ» در قرآن کریم، به معنای خداپرستی و سلامت در همه ادیان انبیاست. این مفهوم، مانند جویباری است که از سرچشمه توحید جاری شده و همه ادیان الهی را سیراب می‌کند. یهود، نصارا و مسلمانان، اگر خدا را بپرستند، در این سلامت شریک‌اند.

بخش پنجم: نقد تحریفات تاریخی و اجتماعی

غفلت از قرآن کریم در علم دینی

علم دینی، در مواردی از قرآن کریم فاصله گرفته و به اخبار و روایات وابسته شده است. این فاصله، مانند جدایی شاخه از ریشه درخت است که حیات دین را تهدید می‌کند. قرائت تشریفاتی قرآن، بدون فهم و عمل، مانند خواندن شعری است که معنا و روح آن نادیده گرفته شود.

درنگ: غفلت از قرآن کریم در علم دینی، به تحریف دین و کاهش نقش هدایتی آن منجر شده است.

مخاطب قرآن کریم

قرآن کریم، برای همه انسان‌ها نازل شده است، نه برای گروهی خاص. این شمولیت، مانند دریای بی‌کرانی است که هر انسانی می‌تواند از آن بهره‌مند شود. ادعای اختصاص قرآن به گروهی خاص یا بردن آن توسط شخصی خاص، خرافه‌ای است که حقیقت دین را مخدوش می‌کند.

نقد خرافات و عرفای جاهل

برخی عرفا با ادعاهای واهی چون جن‌گیری و جادو، مردم را فریب می‌دهند. این اعمال، مانند سرابی است که تشنه را به سوی خود می‌کشاند، اما جز گمراهی نتیجه‌ای ندارد. تحقیقات گسترده نشان داده که این ادعاها، فریب و دروغ‌اند و با حقیقت دین بیگانه.

نقد مادی‌گرایی

گرایش به ثروت و مادیات، مانند طلای آلوده به بلا، انسان را به سوی تباهی می‌کشاند. این گرایش، مانند چشمه‌ای مسموم است که به جای حیات، مرگ می‌آورد. انسان باید در پی ارزش‌های معنوی باشد، نه در بند مادیات.

بخش ششم: ارادت به ائمه و دوری از خرافه

جایگاه امام حسین (ع)

امام حسین (ع)، مصباح الهدی و سفینة النجاة است، اما نه رب است و نه ارباب. او مانند فانوس دریایی است که کشتی‌های گمراه را به سوی ساحل نجات هدایت می‌کند، اما خود معبود نیست.

درنگ: امام حسین (ع) راهنما به سوی خداست، نه معبود یا ارباب.

اختیار در برابر ائمه

ائمه (ع) مفترض الطاعة نیستند و انسان در اطاعت از آنها آزاد است. این آزادی، مانند بال‌هایی است که پرنده انسانیت را به سوی آسمان حقیقت پرواز می‌دهد. اجبار در دین، با ماهیت توصیفی آن ناسازگار است.

نقد اماکن مقدس

برخی اماکن مقدس، مانند کربلا و مشهد، فاقد اصالت تاریخی‌اند و به غصب دچار شده‌اند. این اماکن، مانند باغ‌هایی هستند که دستخوش تاراج شده‌اند و حقیقتشان در پرده ابهام است. ارادت به ائمه، باید از خرافه و شرک دور باشد.

بخش هفتم: نیاز به هوشمندی در فهم دین

هوشمندی و عقلانیت

فهم دین، نیازمند هوشمندی و عقلانیت است، نه تقلید کورکورانه. این هوشمندی، مانند کلید گنجینه‌ای است که حقیقت دین را بر انسان می‌گشاید. بدون عقلانیت، دین در دام خرافات و تحریف گرفتار می‌شود.

درنگ: هوشمندی و عقلانیت، کلید فهم اصیل دین و رهایی از تحریف و خرافه است.

زبان قرآن کریم

قرآن کریم به زبان عربی مبین نازل شده که برای همه قابل فهم است. این زبان، مانند جویباری زلال است که حقیقت را به دل‌های تشنه می‌رساند. هر انسان، از هر قوم و نژاد، می‌تواند از این چشمه سیراب شود.

جمع‌بندی

این نوشتار، با بررسی آیات 78 و 79 سوره آل عمران، به نقد تحریف دین و تبیین ماهیت توصیفی آن پرداخت. آیه 78، با محکوم کردن تحریف آگاهانه، از خیانت به حقیقت الهی سخن گفت و آیه 79، عالم ربانی را به‌عنوان راهنمای توحید معرفی کرد. دین، توصیفی است و انسان را در انتخاب آزاد می‌گذارد، اما رویکرد فرمانی در علم دینی، با الگوگیری از ساختارهای قدرت، دین را به ابزار سلطه بدل کرده است. انبیا و اولیا، راهنمایان به سوی خدا هستند، نه ارباب، و ارادت به آنها باید از شرک و خرافه دور باشد. فهم دین، نیازمند هوشمندی و عقلانیت است و قرآن کریم، با زبان مبین خود، برای همه انسان‌ها قابل دسترسی است. این اثر، مانند مشعلی است که مسیر حقیقت را روشن می‌سازد و انسان را به سوی دین اصیل و توحید ناب رهنمون می‌شود.

با نظارت صادق خادمی