در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تفسیر 885

متن درس





تفسیر: مالکیت مطلق الهی و بازگشت امور به سوی حق

تفسیر: مالکیت مطلق الهی و بازگشت امور به سوی حق

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۸۸۵)

دیباچه

قرآن کریم، چونان چراغی فروزان، راهنمای بشریت در پهنه‌ی معرفت و هدایت است. آیه‌ی ۱۰۹ سوره‌ی آل‌عمران، با بیانی شیوا و ژرف، حقیقت مالکیت مطلق الهی و بازگشت تمامی امور به سوی او را به تصویر می‌کشد. این آیه، چونان غزلی عاشقانه، جان انسان را به سوی درک عظمت خالق و جایگاه او در نظام هستی فرا می‌خواند. در این نوشتار، با تکیه بر درس‌گفتارهای عالمان دینی، این آیه‌ی شریف به گونه‌ای تفصیلی و با نگاهی عمیق بررسی می‌شود تا حقیقت مالکیت الهی و پیامدهای آن در زندگی بشری روشن گردد. این تفسیر، با زبانی فصیح و متین، در پی آن است که مفاهیم والای این آیه را در قالبی روشن و منسجم به خوانندگان عرضه دارد.

بخش نخست: تبیین آیه و گستره‌ی مالکیت الهی

متن و ترجمه‌ی آیه

وَلِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ ۗ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ

و آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است، از آنِ خداست و همه‌ی امور به سوی خدا بازمی‌گردد.

این آیه، چونان نگینی درخشان در سوره‌ی آل‌عمران، حقیقت مالکیت مطلق الهی را با زبانی فصیح و رسا بیان می‌کند. واژه‌ی «مَا» در این آیه، به گستردگی بی‌کران هستی اشاره دارد و تمامی موجودات، از سنگ و گل تا انسان و فرشتگان، را در بر می‌گیرد. این جامعیت، نشان‌دهنده‌ی سلطه‌ی بی‌چون‌وچرای پروردگار بر همه‌ی عوالم است.

کمال و جامعیت آیه

آیه‌ی شریف، به مثابه‌ی تک‌بیتی کامل در غزل عشق الهی، تمامی موجودات آسمان‌ها و زمین را تحت مالکیت خداوند متعال قرار می‌دهد. این آیه، نه‌تنها به مالکیت مادی، بلکه به تمامی ظهورات هستی، اعم از مادی و معنوی، اشاره دارد. آسمان‌ها، با عوالم بی‌شمارشان، و زمین، با لایه‌های پیدا و پنهانش، همگی در سیطره‌ی مالکیت الهی قرار دارند. این جامعیت، چونان دریایی بی‌کران، تمامی موجودات را در بر می‌گیرد و هیچ‌چیز را از قلمرو الهی خارج نمی‌سازد.

نکته‌ی کلیدی: آیه‌ی ۱۰۹ سوره‌ی آل‌عمران، با تأکید بر مالکیت مطلق الهی، تمامی موجودات را ظهورات ذات باری‌تعالی می‌داند و هیچ موجودی را مستقل از او نمی‌شمارد.

ابعاد آسمان‌ها و زمین

آسمان‌ها و زمین، در این آیه، فراتر از مفهوم ظاهری و مادی خود، به عوالم بی‌شمار اشاره دارند. شاید آسمان‌ها صدها عالم و زمین هزاران لایه‌ی پنهان داشته باشد، اما این کثرت، در برابر مالکیت الهی، چون قطره‌ای در برابر اقیانوس است. تمامی این عوالم، از ستارگان درخشان آسمان تا ذرات خاک زمین، در مالکیت خداوند قرار دارند. این حقیقت، انسان را به تأمل در عظمت پروردگار و کوچکی خویش در برابر او وا می‌دارد.

بخش دوم: نقد دیدگاه‌های رقیب در باب مالکیت

دیدگاه برخی از عالمان دینی

برخی از عالمان دینی، با استناد به مالکیت مطلق الهی، معتقدند که خداوند می‌تواند هرگونه تصرفی در مخلوقات خود انجام دهد، بدون قید و شرط. این دیدگاه، گرچه بر مالکیت الهی تأکید دارد، اما از آن‌رو مورد نقد است که صفات الهی، چون عدالت، حکمت و رحمت، هرگونه ظلم یا بی‌حکمتی را از ساحت قدسی او نفی می‌کند. خداوند، خود را با اسمایی چون عادل، حکیم و رحیم معرفی کرده و هرگونه اقدامی را در چارچوب این صفات انجام می‌دهد.

دیدگاه فرهنگ غربی

در فرهنگ غربی، انسان خود را مالک جان و مال خویش می‌داند و گمان می‌برد که اختیار مطلق در تصرف در زندگی و دارایی‌اش دارد. این دیدگاه، که ریشه در اومانیسم و فردگرایی افراطی دارد، انسان را به انجام اعمالی چون خودکشی، تجارت انسان یا حتی آدم‌خواری سوق داده است. در برخی جوامع غربی، خودکشی به‌صورت قانونی و با تشریفاتی خاص انجام می‌شود؛ فرد در بیمارستان یا مکانی خاص، با تزریق سرم و در حضور تصاویر خانواده، به زندگی خود پایان می‌دهد. این عمل، که به نام آزادی توجیه می‌شود، در حقیقت رهایی از قیود اخلاقی و الهی است.

نقد مالکیت فردی

ادعای مالکیت انسان بر جان و مال خود، از منظر الهی، باطل است. انسان، چونان امانت‌داری است که مالکیت موقت بر دارایی‌ها و حتی جان خود دارد، اما مالک حقیقی، خداوند است. این دیدگاه، انسان را از هرگونه تصرف غیرمشروع، اعم از خودکشی یا ظلم به دیگران، باز می‌دارد. همان‌گونه که انسان حق ندارد به فرزند خود ظلم کند، خداوند نیز، به‌عنوان مالک حقیقی، هرگز به مخلوقات خود ستم روا نمی‌دارد.

نکته‌ی کلیدی: مالکیت انسان بر جان و مال، امانتی موقت است و هرگونه تصرف در آن باید در چارچوب حکمت و عدالت الهی باشد.

آزادی یا رهایی؟

در فرهنگ غربی، آزادی به معنای رهایی مطلق از قیود اخلاقی و دینی تلقی می‌شود. این رهایی، که گاه به اعمالی چون آدم‌خواری یا تجارت کودکان منجر شده، با آزادی حقیقی که در چارچوب حکمت و دیانت تعریف می‌شود، تفاوت دارد. آزادی، چونان پرنده‌ای است که در آسمان حکمت و عدالت پرواز می‌کند، اما رهایی، چونان سقوط سنگی است که از قله‌ی اخلاق به پرتگاه هرج‌ومرج فرو می‌غلتد.

بخش سوم: حکمت و عدالت در مالکیت الهی

صفات الهی و نفی ظلم

خداوند، در قرآن کریم، خود را با اسمایی چون عادل، حکیم، عالم، رحیم و کریم معرفی کرده است. این صفات، هرگونه ظلم یا بی‌حکمتی را از ساحت او نفی می‌کنند. مالکیت مطلق الهی، نه به معنای اختیار بی‌قید و شرط، بلکه به معنای تصرف در چارچوب عدالت و حکمت است. خداوند، چونان باغبانی حکیم، به مخلوقات خود رسیدگی می‌کند و هرگز به آنها ستم روا نمی‌دارد.

نقد آدم‌خواری و خودکشی

در برخی جوامع، اعمالی چون آدم‌خواری یا خودکشی به نام مالکیت فردی توجیه می‌شود. به عنوان نمونه، فردی کودکی شش‌ماهه را خرید، آن را سوخاری کرد و خورد، عملی که در برخی مناطق به ظاهر قانونی تلقی می‌شود. این اعمال، که ریشه در رهایی غیراخلاقی دارند، با مالکیت الهی و حکمت قرآنی در تضاد است. انسان، نه‌تنها مالک جان خود نیست، بلکه حتی در بیماری‌های شدید، موظف است تا آخرین لحظه به حکمت الهی پایبند بماند.

مرگ مغزی و حیات گیاهی

در مواردی که حیات انسانی به حیات گیاهی تبدیل می‌شود، مانند مرگ مغزی، حفظ حیات با دستگاه ضرورتی ندارد. فردی که مرگ مغزی را تجربه کرده، چونان گیاهی است که دیگر روح انسانی در آن جریان ندارد. جدا کردن دستگاه از چنین فردی، مانند بریدن شاخه‌ای از درخت، جایز است، اما کشتن انسانی که هنوز حیات دارد، هرچند بیمار و ناتوان باشد، ظلمی آشکار است.

نکته‌ی کلیدی: حیات انسانی، امانتی الهی است و تنها در مواردی که به حیات گیاهی تبدیل شود، حفظ آن با ابزار مصنوعی غیرضروری است.

بخش چهارم: بازگشت امور به سوی خداوند

معنای بازگشت امور

بخش دوم آیه، «وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ»، به بازگشت خودکار تمامی امور به سوی خداوند اشاره دارد. واژه‌ی «تُرْجَعُ»، به صورت مجهول، نشان‌دهنده‌ی نظام خودکار و الهی حاکم بر هستی است. تمامی موجودات، اعمال و قضاوت‌ها، چونان جویبارهایی به سوی دریای بی‌کران الهی بازمی‌گردند. این بازگشت، نه‌تنها شامل انسان‌ها و موجودات، بلکه شامل تمامی قواعد، نظام‌ها و خصوصیات هستی است.

اجاره بودن مالکیت انسانی

انسان، مالک حقیقی هیچ‌چیز نیست، بلکه چونان مستأجری است که برای مدتی محدود، امانتدار دارایی‌ها و جان خود است. حتی مالکیت طولانی‌مدت، مانند خرید خانه یا زمین، در حقیقت اجاره‌ای موقت است. این حقیقت، انسان را از دلبستگی به دنیا و ادعای مالکیت باز می‌دارد و او را به سوی پذیرش مالکیت الهی هدایت می‌کند.

مهربانی الهی و مالکیت اشغال

خداوند، حتی اشغال و موجودات به ظاهر بی‌ارزش را نیز تحت مالکیت خود می‌داند. این جامعیت، نشان‌دهنده‌ی مهربانی بی‌حد پروردگار است که هیچ‌چیز را از قلمرو خود خارج نمی‌سازد. او، چونان پادشاهی کریم، هم نیکان را در بر می‌گیرد و هم بدان را، و همه را به سوی خود بازمی‌گرداند.

نکته‌ی کلیدی: خداوند، چونان وارثی کریم، همه‌ی امور را به سوی خود بازمی‌گرداند و هیچ‌چیز، حتی اشغال، از مالکیت او خارج نیست.

بخش پنجم: ذکر الهی و تحول معنوی

ذکر قرآنی و تأثیر آن

ذکر «وَلِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ»، چونان کلیدی طلایی، جان انسان را به سوی معرفت الهی می‌گشاید. این ذکر، برخلاف اذکار سنتی مانند «سبحان‌الله» یا «الحمدلله»، که برای عوام مناسب است، برای عالمان و سالکان، راهی به سوی تعالی معنوی است. این ذکر، قلب را صیقل می‌دهد، روان را استحکام می‌بخشد و انسان را از تعلق به دنیا آزاد می‌کند.

نقد اذکار سنتی

اذکار سنتی، گرچه برای عموم مردم سودمندند، اما برای عارفان و عالمان، ذکر قرآنی این آیه، به دلیل عمق و جامعیتش، اثری عمیق‌تر دارد. این ذکر، چونان آینه‌ای روشن، حقیقت مالکیت الهی و بازگشت امور را در برابر دیدگان انسان قرار می‌دهد و او را به تأمل در جایگاه خویش در نظام هستی وا می‌دارد.

بخش ششم: نقد دلبستگی به دنیا

جهل انسانی و ادعای مالکیت

ادعای مالکیت بر دارایی‌ها، قدرت یا حتی جان، از جهل انسان نشأت می‌گیرد. تاریخ، پر است از پادشاهان و قدرتمندان که با ادعای مالکیت، به ظلم و ستم پرداختند، اما در نهایت، همه به سوی خدا بازگشتند. این حقیقت، چونان تلنگری است که انسان را از خواب غفلت بیدار می‌کند و او را به پذیرش مالکیت الهی فرا می‌خواند.

مثال نزاع وراث

در مثالی تأمل‌برانگیز، فردی در تهران پس از مرگ، به دلیل مخفی کردن اموالش، نزاعی میان وراث ایجاد کرد که به درگیری و زندانی شدن آنها منجر شد. این نمونه، نشان‌دهنده‌ی حماقت دلبستگی به مال و عدم تعیین تکلیف آن در زمان حیات است. انسان باید با تعیین تکلیف اموال، از نزاع پس از مرگ جلوگیری کند.

بخش هفتم: جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

آیه‌ی ۱۰۹ سوره‌ی آل‌عمران، با بیانی فصیح و ژرف، مالکیت مطلق الهی و بازگشت تمامی امور به سوی او را تبیین می‌کند. این آیه، انسان را از ادعای مالکیت و ظلم باز می‌دارد و او را به پذیرش حکمت و عدالت الهی دعوت می‌نماید. نقد دیدگاه‌های برخی عالمان دینی و فرهنگ غربی، نشان‌دهنده‌ی تفاوت میان آزادی حقیقی و رهایی غیراخلاقی است. ذکر این آیه، راهی برای تحول معنوی و رهایی از تعلق به دنیاست. انسان، چونان مسافری است که در این جهان، امانتدار الهی است و باید با حکمت و عدالت، مسیر خویش را بپیماید تا در نهایت، به سوی پروردگار بازگردد.

با نظارت صادق خادمی