متن درس
تفسیر: تأملات قرآنی در احکام خانوادگی و اجتماعی سوره نساء
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۹۴۰)
دیباچه: درآمدی بر تفسیر آیات سوره نساء
سوره نساء، چونان دریایی ژرف، احکام و قواعدی را در خود جای داده که به تنظیم روابط خانوادگی، اجتماعی و مالی در جامعه اسلامی میپردازد. آیات سوم و چهارم این سوره، با نگاهی حکیمانه به مسائل یتیمان، نکاح، مهریه و عدالت، راهنماییهایی ارائه میدهند که ریشه در واقعیات جامعه جاهلی دارند، اما با نگاهی عام و فراگیر، برای همه اعصار سخن میگویند. این نوشتار، با تأمل در این آیات، به تبیین معانی و احکام آنها پرداخته و با پیوند زدن مفاهیم قرآنی به مسائل اجتماعی و تاریخی، چارچوبی جامع برای فهم عمیقتر ارائه میدهد.
بخش نخست: تفسیر آیه سوم سوره نساء
متن و ترجمه آیه
وَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تُقْسِطُوا فِي الْيَتَامَىٰ فَانْكِحُوا مَا طَابَ لَكُمْ مِنَ النِّسَاءِ مَثْنَىٰ وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ ۖ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ۚ ذَٰلِكَ أَدْنَىٰ أَلَّا تَعُولُوا
و اگر ترسیدید که در کار یتیمان به عدالت رفتار نکنید، از زنان هرچه شما را خوش آید، دو دو، یا سه سه، یا چهار چهار به زنی گیرید. پس اگر ترسیدید که به عدالت رفتار نکنید، به یک زن یا آنچه از کنیزان مالک شدهاید اکتفا کنید. این شیوه به عدالت نزدیکتر است تا مبادا ستم کنید.
تحلیل مفهومی: عدالت در مدیریت اموال یتیمان
آیه سوم سوره نساء، با عبارتی چون «وَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تُقْسِطُوا فِي الْيَتَامَىٰ»، به دغدغه عدالت در مدیریت اموال یتیمان اشاره دارد. این ترس، نه از سر ضعف، بلکه نشانهای از مسئولیتپذیری است، چنانکه گویی سرپرست یتیمان، چونان نگهبانی هوشیار، در برابر وسوسههای مالی ایستادگی میکند. عدالت در اینجا، به معنای رعایت انصاف در اداره اموال یتیمان است، اموالی که به سبب فقدان سرپرست، در معرض سوءاستفاده قرار دارند.
درنگ: عدالت در مدیریت اموال یتیمان، نه تنها وظیفهای شرعی، بلکه نشانهای از تقوای اجتماعی است که سرپرست را از ظلم به ضعفا بازمیدارد.
نکاح: راهی برای حمایت و نزدیکی
دستور «فَانْكِحُوا مَا طَابَ لَكُمْ مِنَ النِّسَاءِ» در این آیه، نکاح را بهعنوان راهکاری برای نزدیکی به یتیمان و حمایت از آنان معرفی میکند. این نزدیکی، چونان پلی است که فاصله میان سرپرست و یتیم را پر کرده و امکان نظارت و حمایت را فراهم میسازد. عبارت «مَا طَابَ لَكُمْ» به تناسب اخلاقی و طبیعی در انتخاب همسر اشاره دارد، گویی قرآن کریم از مؤمنان میخواهد که در انتخاب شریک زندگی، چونان باغبانی دانا، به دنبال نهالی سازگار و شایسته باشند.
این آیه، برخلاف برخی تفاسیر محدود، نکاح را تنها به خویشاوندان یتیمان (مانند مادر یا خواهر) منحصر نمیکند. ملاک عام آیه، که در عبارت «مِنَ النِّسَاءِ» نهفته است، نشاندهنده شمول حکم به همه زنان است. این عمومیت، چونان دری گشوده، امکان ازدواج را برای حمایت از یتیمان و دیگر زنان بیسرپرست فراهم میسازد.
تعدد زوجات و شرط عدالت
عبارت «مَثْنَىٰ وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ» تعداد همسران را تا چهار نفر محدود میکند، که در مقایسه با عرف جاهلی، که تعداد نامحدودی از همسران را مجاز میدانست، اصلاحی بنیادین است. این محدودیت، چونان حصاری است که از هرجومرج در روابط خانوادگی جلوگیری میکند. با این حال، شرط عدالت در «فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا» نشاندهنده آن است که تعدد زوجات تنها در صورتی مشروع است که عدالت در رفتار و معیشت میان همسران رعایت شود.
در صورتی که سرپرست، چونان قاضی عادلی، نتواند عدالت را میان همسران برقرار سازد، آیه به اکتفا به یک همسر یا استفاده از «مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ» (کنیزان) توصیه میکند. این توصیه، در بستر جامعه جاهلی که بردگی رواج داشت، راهکاری عملی برای پرهیز از ظلم و تجاوز بود. عبارت «ذَٰلِكَ أَدْنَىٰ أَلَّا تَعُولُوا» بر این نکته تأکید دارد که اکتفا به یک همسر یا کنیز، به عدالت نزدیکتر است، گویی قرآن کریم راهی هموار برای دوری از ستم پیش پای مؤمنان مینهد.
درنگ: تعدد زوجات، تنها با شرط عدالت مشروع است، و در غیر این صورت، اکتفا به یک همسر یا کنیز، راهی برای پرهیز از ظلم و بیعدالتی است.
نقد تفاسیر محدود و محافظهکارانه
برخی تفاسیر، مانند آنچه به برخی عالمان دینی نسبت داده شده، نکاح در این آیه را به زنان مرتبط با یتیمان محدود کردهاند. این دیدگاه، به دلیل عدم انطباق با ظاهر آیه و عمومیت عبارت «مِنَ النِّسَاءِ»، مورد نقد است. تفسیر صحیح، باید چونان آینهای صاف، ظاهر قرآن کریم را بازتاب دهد و از استنباطهای بدون دلیل پرهیز کند. همچنین، برخی ترجمهها، به دلیل عدم دقت در انتقال معانی، به سوءفهم منجر شدهاند. این نقد، نشاندهنده ضرورت تفسیر مبتنی بر ظاهر آیات و سیاق آنهاست.
جمعبندی بخش نخست
آیه سوم سوره نساء، با تأکید بر عدالت در مدیریت اموال یتیمان و نکاح بهعنوان راهی برای حمایت از آنان، چارچوبی اخلاقی و اجتماعی ارائه میدهد. این آیه، با ملاکی عام و موردی خاص، نه تنها به یتیمان، بلکه به همه زنان بیسرپرست توجه دارد. شرط عدالت در تعدد زوجات و توصیه به اکتفا به یک همسر یا کنیز در صورت ناتوانی از عدالت، نشاندهنده حکمت قرآن کریم در تنظیم روابط خانوادگی و پیشگیری از ظلم است.
بخش دوم: تفسیر آیه چهارم سوره نساء
متن و ترجمه آیه
وَآتُوا النِّسَاءَ صَدُقَاتِهِنَّ نِحْلَةً ۚ فَإِنْ طِبْنَ لَكُمْ عَنْ شَيْءٍ مِنْهُ نَفْسًا فَكُلُوهُ هَنِيئًا مَرِيئًا
و مهریه زنان را بهعنوان هدیهای از روی رغبت به آنها بدهید. پس اگر به میل خود چیزی از آن را به شما بخشیدند، آن را گوارا و نوش جان بخورید.
مهریه: نشانه صداقت و تعهد
آیه چهارم سوره نساء، با دستور «وَآتُوا النِّسَاءَ صَدُقَاتِهِنَّ نِحْلَةً»، بر پرداخت مهریه بهعنوان هدیهای از روی رغبت تأکید دارد. واژه «نحله»، چونان گلی شکفته، به سخاوت و گشادهدستی در پرداخت مهریه اشاره دارد. مهریه، در نظام قرآنی، نه نشانه خرید و فروش زن، بلکه نمادی از صداقت و تعهد مرد به زندگی مشترک است. این هدیه، چونان سندی است که پیوند میان زن و مرد را از روابط غیرشرعی متمایز میسازد.
درنگ: مهریه، نشانهای از صداقت مرد در ازدواج است و با پرداخت سخاوتمندانه، به نظم و استحکام خانوادگی کمک میکند.
بخشش مهریه و گوارایی Sonya F3 گوارایی مال حلال
عبارت «فَإِنْ طِبْنَ لَكُمْ عَنْ شَيْءٍ مِنْهُ نَفْسًا» به بخشش داوطلبانه بخشی از مهریه توسط زن اشاره دارد. این بخشش، باید از روی رضایت کامل باشد، و مال بخشیدهشده، به دلیل حلال بودن، گوارا و شفابخش است. روایتی وجود دارد که میفرماید: «اگر بیمار شدی و شفا نیافتی، از مهریه همسرت بگیر و چیزی بخر و بخور، که شفایت میدهد.» این روایت، به برکت معنوی و جسمانی مال حلال اشاره دارد، گویی مالی که با رضایت کامل بخشیده شده، چونان آبی زلال، پاکی و برکت به همراه دارد.
نقد مهریههای غیرواقعی
مهریههای غیرواقعی، که فراتر از توان مالی مرد تعیین میشوند، از منظر فقهی، به بطلان عقد منجر میشوند. مهریه باید چونان میوهای رسیده، در دسترس و قابل پرداخت باشد. تعیین مهریههای غیرواقعی، چونان باری سنگین بر دوش زوجین، به فساد در ازدواج و ناپایداری زندگی مشترک میانجامد. این نقد، بر ضرورت تناسب مهریه با توان مالی مرد تأکید دارد، تا عقد بهدرستی منعقد شود و زندگی خانوادگی از گزند اختلافات مصون ماند.
درنگ: مهریه باید متناسب با توان مالی مرد باشد، وگرنه به فساد در عقد و بیثباتی خانواده منجر میشود.
جمعبندی بخش دوم
آیه چهارم سوره نساء، با تأکید بر پرداخت مهریه بهعنوان هدیهای سخاوتمندانه، به نقش آن در استحکام پیوند زناشویی اشاره دارد. بخشش داوطلبانه مهریه توسط زن، نشانهای از رضایت و پاکی این مال است، که گوارایی و برکت به همراه دارد. نقد مهریههای غیرواقعی، بر ضرورت تناسب و عدالت در تعیین مهریه تأکید میکند، تا خانواده از آسیبهای ناشی از تعهدات غیرعملی مصون بماند.
بخش سوم: زمینههای اجتماعی و تاریخی آیات
جامعه جاهلی: ثروت و بیسرپرستی
آیات سوم و چهارم سوره نساء، در بستری نازل شدهاند که جامعه جاهلی، به دلیل جنگ و غارت، از ثروت سرشاری برخوردار بود. یتیمان، که به سبب مرگ والدین در جنگها، اموال فراوانی داشتند، و زنان بیسرپرست، که شوهرانشان در نبردها کشته شده بودند، نیازمند حمایت و مدیریت عادلانه بودند. این ثروت، چونان رودی خروشان، در جامعه جاری بود، اما توزیع نابرابر آن، به یتیمان و زنان بیسرپرست رسیده بود. قرآن کریم، با احکام نکاح و مهریه، به تنظیم این روابط و حفظ عدالت پرداخت.
جنگ و درآمد: مقایسه با عصر حاضر
جنگ در جامعه جاهلی، چونان چشمهای جوشان، منشأ ثروت بود. غارت و جزیه، اموال فراوانی را به جامعه تزریق میکرد، که بخشی از آن به یتیمان و زنان بیسرپرست میرسید. در عصر حاضر نیز، مناطق جنگی، به دلیل فعالیتهای نظامی، از ثروت برخوردارند، اما فقر در میان طبقات پایینتر، چونان سایهای سنگین، بر جامعه افتاده است. این تفاوت، نشاندهنده تغییر در ساختارهای اجتماعی و اقتصادی است که تفسیر آیات را به چالش میکشد.
یتیمان ثروتمند و مدیریت اموال
یتیمان در آیات سوره نساء، برخلاف تصور رایج، فقیر نیستند، بلکه دارای اموال هستند. دستور «وَآتُوا الْيَتَامَىٰ أَمْوَالَهُمْ» به تحویل تدریجی و متناسب این اموال تأکید دارد. واژه «آتُوا»، چونان نسیمی که بهآرامی میوزد، به مدیریت مرحلهای و عادلانه اموال اشاره دارد. نهی از «لَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَهُمْ إِلَىٰ أَمْوَالِكُمْ» و «لَا تَتَبَدَّلُوا الْخَبِيثَ بِالطَّيِّبِ»، به پرهیز از سوءاستفاده و آمیختن اموال یتیمان با اموال سرپرست اشاره دارد، که گناهی بزرگ (حوب کبیر) شمرده شده است.
درنگ: یتیمان در آیات سوره نساء، دارای اموال هستند و مدیریت عادلانه این اموال، وظیفهای شرعی و اخلاقی است که از ظلم و سوءاستفاده جلوگیری میکند.
اصلاح تدریجی بردگی
اسلام، بردگی را که در جامعه جاهلی چونان عرفی ریشهدار بود، بهتدریج اصلاح کرد. احکام مربوط به آزادسازی بردگان، چونان نوری که بهآرامی در تاریکی میتابد، به کاهش این سنت انجامید. توصیه به استفاده از «مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ» در آیه سوم، راهکاری عملی در بستر جاهلی بود که بردگی در آن رواج داشت.
جمعبندی بخش سوم
آیات سوره نساء، در بستری ثروتمند و جنگمحور نازل شدهاند که یتیمان و زنان بیسرپرست، نیازمند حمایت بودند. جنگ، منشأ ثروت بود، اما توزیع نابرابر آن، به احکام قرآنی برای تنظیم روابط خانوادگی و مالی نیاز داشت. در عصر حاضر، فقر و تغییرات اجتماعی، تفسیر این آیات را به چالش کشیده، اما حکمت آنها در عدالت و حمایت از ضعفا همچنان پابرجاست.
بخش چهارم: چالشهای اجتماعی و فقهی در عصر حاضر
تعدد زوجات و تغییرات اجتماعی
تعدد زوجات، که در بستر جاهلی با شرط عدالت مشروع بود، در عصر حاضر به دلیل تغییرات اجتماعی، چونان درختی که در خاک نامناسب ریشه ندواند، تقریباً ناممکن و ناموجه شده است. رشد جایگاه زنان، افزایش تحصیلات و استقلال آنها، چونان نسیمی نو، الگوهای ازدواج را دگرگون کرده است. زنان امروز، چونان ستارگانی درخشان، خواستار برابری و مشارکت در زندگی هستند، و این تحول، تعدد زوجات را به حاشیه رانده است.
طلاق و بحران خانوادگی
افزایش طلاق در عصر حاضر، که بهصورت نوبتی و با محدودیتهای اداری انجام میشود، چونان زخمی بر پیکر جامعه، به کاستی نظام خانوادگی و قضایی اشاره دارد. این محدودیتها، بهجای حل مشکل، چونان باری مضاعف، به تشدید بحرانهای خانوادگی منجر شدهاند.
درنگ: تغییرات اجتماعی، از جمله رشد جایگاه زنان و افزایش طلاق، تعدد زوجات را در عصر حاضر ناموجه کرده و نیاز به بازنگری در احکام فقهی را نشان میدهد.
فقر و ناتوانی اقتصادی
برخلاف بستر آیات که فقر در آن غایب بود، فقر در عصر حاضر، چونان سایهای فراگیر، بر جامعه افتاده است. ناتوانی اقتصادی و جسمانی مردان، به کاهش اعتمادبهنفس و تزلزل نقشهای جنسیتی منجر شده است. این وضعیت، چونان طوفانی که بنیانهای خانواده را متزلزل میکند، به افزایش فساد اجتماعی و روابط غیرشرعی انجامیده است.
ارزش کار و احترام به کارگر
پرداخت سخاوتمندانه به کارگر، چونان گوهری گرانبها، ارزشی معنوی و اجتماعی دارد. این عمل، به عدالت اجتماعی کمک کرده و از منظر اخلاقی، نشانهای از احترام به زحمت و تلاش است. چنانکه در روایتی آمده، مالی که از زحمت کارگر بهدست آید، ارزشی والا دارد و میتواند شفابخش باشد.
نقد علم دینی و نیاز به تخصص
فقدان تخصص در علوم اجتماعی، چونان تاریکی که نور دانش را میپوشاند، به سوءفهم در تفسیر آیات منجر شده است. علم دینی، نیازمند دانش چندرشتهای است که تاریخ، جامعهشناسی و روانشناسی را در بر گیرد. بدون این تخصص، تفاسیر، چونان نقشهای ناقص، راه به حقیقت نمیبرند.
درنگ: تفسیر آیات قرآنی، نیازمند تخصص در علوم اجتماعی و تاریخی است تا از سوءفهم و تحریف معانی جلوگیری شود.
جمعبندی بخش چهارم
عصر حاضر، با چالشهایی چون فقر، طلاق و رشد جایگاه زنان، تفسیر آیات سوره نساء را بهسوی بازنگری در احکام فقهی سوق داده است. تعدد زوجات، به دلیل تغییرات اجتماعی، ناموجه شده و نیاز به اجتهاد پویا را نشان میدهد. احترام به کارگر و تخصص در تفسیر، از ضرورتهای حفظ عدالت و انسجام اجتماعی در این دوران است.
نتیجهگیری کلی
آیات سوم و چهارم سوره نساء، چونان چراغی فروزان، راهنماییهایی برای تنظیم روابط خانوادگی و مالی در جامعه ارائه میدهند. این آیات، با تأکید بر عدالت در مدیریت اموال یتیمان، نکاح بهعنوان راهی برای حمایت، و مهریه بهعنوان نشانه صداقت، چارچوبی جامع برای سعادت اجتماعی فراهم میکنند. در بستر جاهلی، که ثروت و بیسرپرستی غالب بود، این احکام، نظم و عدالت را به ارمغان آوردند. در عصر حاضر، تغییرات اجتماعی، چونان موجی خروشان، نیاز به بازنگری در این احکام را نشان میدهد، اما حکمت قرآنی در عدالت و حمایت از ضعفا، همچنان پابرجاست. این تفسیر، با تکیه بر معانی عمیق آیات، راه را برای فهمی نوین و پویا از قرآن کریم هموار میسازد.
با نظارت صادق خادمی