متن درس
تفسیر: تأملاتی در احکام ارث و اخلاق اجتماعی در سوره نساء
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۹۴۲)
دیباچه
سوره نساء، چون گوهری درخشان در میان آیات قرآن کریم، نوری بر مسائل اجتماعی، فقهی و اخلاقی میافکند که در بستر جنگ و تحولات آن روزگار نازل شده است. این سوره، با تأکید بر احکام ارث، مدیریت ثروت و رفتار عادلانه با اقشار آسیبپذیر، راهنمایی است برای زیستن در جامعهای که عدالت و انسجام، آرمانهای بنیادین آن است. در این نوشتار، با نگاهی عمیق به آیات هفتم و هشتم سوره نساء، تلاش شده تا معانی و مفاهیم این آیات با زبانی روشن و متین، در قالبی علمی و منسجم، بازنمایی شود. محوریت بحث بر احکام ارث، نقش ثروت در مناطق جنگی، و ضرورت رفتار عادلانه با سفیهان و نیازمندان استوار است، که همگی در پرتو قرآن کریم و تحلیلهای عالمان دینی بررسی میشوند.
بخش نخست: احکام ارث و عدالت مالي در قرآن كريم
استقلال مالي مردان و زنان
لِلرِّجَالِ نَصِيبٌ مِمَّا تَرَكَ الْوَالِدَانِ وَالْأَقْرَبُونَ وَلِلنِّسَاءِ نَصِيبٌ مِمَّا تَرَكَ الْوَالِدَانِ وَالْأَقْرَبُونَ مِمَّا قَلَّ مِنْهُ أَوْ كَثُرَ ۚ نَصِيبًا مَفْرُوضًا
برای مردان از آنچه پدر و مادر و خویشاوندان به جای گذاشتهاند، سهمی است و برای زنان نیز از آنچه پدر و مادر و خویشاوندان به جای گذاشتهاند، سهمی است، چه آن میراث کم باشد یا زیاد، سهمی مقررشده.
آیه هفتم سوره نساء، چون ستونی استوار، بر اصل عدالت در تقسیم ارث تأکید میورزد. تکرار عبارت «نَصِيبٌ مِمَّا تَرَكَ الْوَالِدَانِ وَالْأَقْرَبُونَ» برای مردان و زنان، نشانهای است از برابري حقوقي در اصل ارث. این تکرار، نه تنها بر استقلال مالي زنان و مردان دلالت دارد، بلکه به مثابه نغمهای الهی، هرگونه تبعیض در حقوق مالي را نفی میکند. عبارت «مِمَّا قَلَّ مِنْهُ أَوْ كَثُرَ» نشانگر شمول این حکم است، که ارث، فارغ از مقدار آن، حقی ثابت و غیرقابل تعرض است. «نَصِيبًا مَفْرُوضًا» نیز بر الزام قانونی و شرعی این تقسیم تأکید دارد، گویی قانونی است که چون کوهی استوار، تغییرناپذیر است.
از منظر فقهی، این آیه به استقلال مالی زنان صراحت دارد. زنی که ارث میبرد، در تصرف آن آزاد است و شوهر یا هیچ فرد دیگری حق دخالت در اموال او را ندارد. این استقلال، چون گوهری درخشان، کرامت انسانی زن را در جامعه اسلامی حفظ میکند. با این حال، تبصرهای فقهی وجود دارد که مصرف این ارث نباید به تحقیر شوهر یا اختلال در زندگی خانوادگی منجر شود. این شرط، چون ترازویی دقیق، تناسب میان حقوق فردی و انسجام خانوادگی را برقرار میسازد.
حفظ انسجام خانوادگی در مصرف ارث
اگرچه زن در تصرف ارث خود آزاد است، اما این آزادی، چون جویباری که در بستر رودخانه جاری است، باید در مسیر حفظ انسجام خانوادگی جریان یابد. مصرف ارث نباید به گونهای باشد که به تحقیر شوهر یا آشوب در زندگی مشترک منجر شود. این اصل، نه تنها در مورد ارث، بلکه در تمامی امور مالی زن صدق میکند. مرد نیز نمیتواند بدون توجیه منطقی، مانع کار کردن زن شود، بهویژه اگر زن با تحصیلات و تلاش خود، توانایی مشارکت در جامعه را کسب کرده باشد. این حق، چون درختی تنومند، ریشه در عقلانیت و عدالت دارد.
برای مثال، زنی که سالها دانش آموخته و به درجهای از تخصص رسیده، نمیتوان او را از بهرهگیری از دانشش بازداشت، مگر آنکه دلایل عقلانی، مانند آسیب به زندگی خانوادگی یا خطراتی در محیط کار، وجود داشته باشد. این تناسب، چون میزان دقیقی، روابط خانوادگی را از افراط و تفریط مصون میدارد.
تقسیم اموال جزئی و وصیت
در تقسیم اموال جزئی، مانند لباس یا فرش، بدون رضایت صاحبان سهم، تصرف جایز نیست. این حکم، چون خطکشی دقیق، عدالت را در تقسیم ارث تضمین میکند. پدر میتواند در وصیت خود، اموال را به فرزندان خاصی اختصاص دهد، اما بدون وصیت، هر فرد سهمی مقرر دارد که نمیتوان آن را سلب کرد. این اصل، چون سپری محکم، حقوق فردی را در برابر تعدیات حفظ میکند.
بخش دوم: اخلاق اجتماعی و حمایت از نیازمندان
رفتار عادلانه با سفیهان
لَا تُؤْتُوا السُّفَهَاءَ أَمْوَالَكُمُ الَّتِي جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ قِيَامًا وَارْزُقُوهُمْ فِيهَا وَاكْسُوهُمْ وَقُولُوا لَهُمْ قَوْلًا مَعْرُوفًا
اموال خود را که خداوند آن را مایه قوام شما قرار داده، به سفیهان ندهید و از آن به ایشان روزی دهید و ایشان را بپوشانید و با آنان سخنی نیکو گویید.
آیه پنجم سوره نساء، چون مشعلی فروزان، راهنمایی است برای رفتار با سفیهان. «قَوْلًا مَعْرُوفًا» به معنای سخنی است که نه تحقیر کند و نه توهم ایجاد نماید. این اصل، چون دو کفه ترازو، تعادل در رفتار را تجویز میکند. تحقیر سفیه، به کاهش کرامت انسانی و تنش اجتماعی منجر میشود، در حالی که احترام بیش از حد، او را به توهم خودبرتربینی میکشاند. این تعادل، چون نسیمی ملایم، روابط اجتماعی را از آشوب و سوءتفاهم مصون میدارد.
سفاهت، که در بسیاری از افراد به درجاتی دیده میشود، چالش بزرگی در مدیریت اجتماعی است. رفتار عاقلانه با سفیهان، نه تنها از تحقیر آنان جلوگیری میکند، بلکه از خودبزرگبینی کاذب نیز مانع میشود. برای مثال، در پرداخت به کارگر، اگر مبلغی اضافه بر حقوق داده شود، باید با شفافیت اعلام گردد که این مبلغ، کمک یا هدیه است، نه بخشی از حقوق، تا توهم در ذهن او شکل نگیرد.
حمایت از نیازمندان در تقسیم ارث
وَإِذَا حَضَرَ الْقِسْمَةَ أُولُو الْقُرْبَىٰ وَالْيَتَامَىٰ وَالْمَسَاكِينُ فَارْزُقُوهُمْ مِنْهُ وَقُولُوا لَهُمْ قَوْلًا مَعْرُوفًا
و چون هنگام تقسیم میراث، خویشاوندان و یتیمان و مستمندان حضور یابند، از آن به آنان روزی دهید و با آنان بهنیکی سخن گویید.
آیه هشتم سوره نساء، چون چشمهای جوشان، بر حمایت از خویشاوندان، یتیمان و مستمندان در هنگام تقسیم ارث تأکید دارد. این دستور، نه تنها به کمک مادی، بلکه به رفتار محترمانه و عادلانه سفارش میکند. حضور نیازمندان در تقسیم ارث، فرصتی است برای تقویت پیوندهای اجتماعی و کاهش نابرابریها. این حکم، چون پلی استوار، جامعه را به سوی انسجام و عدالت هدایت میکند.
بخش سوم: ثروت و جنگ در بستر تاریخی و معاصر
ثروت در مناطق جنگی
مناطق جنگی، چون کورهای سوزان، ثروت را در خود ذوب و بازتولید میکنند. در گذشته، غارت اموال و ارث بازماندگان، ثروت را به سوی بازماندگان و غارتگران سرازیر میکرد. یتیمان و زنان بیسرپرست، به دلیل ارث از والدین یا شوهران کشتهشده، از این ثروت بهرهمند میشدند. این پدیده، چون رودی خروشان، اموال را از دسترفتگان به زندگان منتقل میساخت.
در عصر حاضر نیز، جنگ به صنعتی مدرن و سودآور تبدیل شده است. کارخانههای تسلیحاتی، چون غولهایی عظیم، ثروتی فراتر از صنایع دیگر تولید میکنند. تقاضای بالا برای اسلحه، قیمتی گزاف به آن بخشیده و انحصار در این بازار، سودآوری را دوچندان کرده است. این واقعیت، چون آینهای روشن، نشاندهنده پیوند عمیق جنگ و ثروت است.
جنگ و تجارت تسلیحات
تشنجآفرینی در کشورها، چون جرقهای در انبار باروت، بازار تسلیحات را رونق میبخشد. کشورهایی که فاقد قدرت نظامیاند، اسلحه را به بهایی گزاف خریداری میکنند، در حالی که کشورهای قدرتمند، چون بازرگانانی زیرک، از این تجارت سود میبرند. این چرخه، چون گردونهای بیپایان، ثروت را در دستان معدودی متمرکز میسازد.
درنگ: جنگ، چون چشمهای جوشان، ثروت را در خود متمرکز میسازد، اما این ثروت با خون و حیات انسانها آمیخته است. مدیریت عادلانه این ثروت، ضرورتی اخلاقی و اجتماعی است.
قدرت نظامی و احترام بینالمللی
آیه «أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ» (انفال: ۶۰)، چون مشعلی فروزان، بر ضرورت تقویت قدرت دفاعی تأکید دارد: «هر چه در توان دارید از نیرو برای آنان آماده کنید.» این آمادگی، چون سپری استوار، احترام و نفوذ بینالمللی را برای جامعه به ارمغان میآورد. با این حال، قدرت نظامی در دستان ناپخته، چون چاقویی در دست کودکی، خطرناک است و به هرجومرج میانجامد.
از منظر تاریخی، نمونههایی چون فجایع جنگ جهانی دوم، نشاندهنده خطرات قدرت بیضابطه است. قدرتطلبی بیمهار، چون طوفانی ویرانگر، میلیونها انسان را قربانی کرد. این درس، چون آیینهای عبرتآموز، ضرورت نظم و عقلانیت در مدیریت قدرت را گوشزد میکند.
بخش چهارم: چالشهای اجتماعی و مدیریت سفاهت
سفاهت و رفتار عاقلانه
سفاهت، چون سایهای گسترده، در بسیاری از افراد جامعه به درجاتی دیده میشود. مدیریت این ویژگی، نیازمند رفتاری عاقلانه است که نه تحقیر کند و نه توهم ایجاد نماید. برای مثال، در پرداخت به کارگر، شفافیت در تمایز میان حقوق و کمکهای اضافی، از توهم در ذهن او جلوگیری میکند. این شفافیت، چون نوری روشن، سوءتفاهم را از روابط اجتماعی میزداید.
اقتصاد نظامی و نابرابری
ساختارهای نظامی، چون قلعههایی مستحکم، برای برخی گروهها اشتغال و قدرت ایجاد میکنند. این ساختارها، در محلهها و جوامع، رهبرانی محلی پدید میآورند که گاه با قدرتطلبی، نظم اجتماعی را به چالش میکشند. این پدیده، چون رودی که از مسیر خود خارج شده، به نابرابری و تنش منجر میشود.
جمعبندی
آیات هفتم و هشتم سوره نساء، چون دو ستاره درخشان، چارچوبی جامع برای مدیریت ارث و رفتار اجتماعی ارائه میدهند. آیه هفتم، با تأکید بر استقلال مالی زنان و مردان، عدالت را در تقسیم ارث تضمین میکند. آیه هشتم، با سفارش به حمایت از نیازمندان و رفتار محترمانه، انسجام اجتماعی را تقویت میسازد. در بستر تاریخی، این آیات در جامعهای جنگمحور نازل شدهاند که ثروت از غارت و ارث تأمین میشد. در جهان معاصر نیز، جنگ و صنایع تسلیحاتی، چون غولهایی سترگ، ثروت را در خود متمرکز کردهاند، اما این ثروت با هزینههای انسانی همراه است. مدیریت عادلانه ثروت و رفتار عاقلانه با سفیهان، دو اصل بنیادین این آیاتاند که چون مشعلهایی فروزان، راه را برای عدالت و انسجام اجتماعی روشن میکنند.
با نظارت صادق خادمی