متن درس
تفسیر: بازاندیشی احکام شرعی در پرتو تحولات اجتماعی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۹۴۷)
دیباچه
قرآن کریم، چونان چراغی روشنگر، راهنمای بشریت در مسیر سعادت و عدالت است. آیات سوره نساء، بهویژه آیات ۱۵ و ۱۶، از منظری تاریخی و اجتماعی، به موضوعاتی چون حدود شرعی و فحشا پرداختهاند که بازتابدهنده شرایط خاص جامعه جاهلی و تحولات پس از نزول اسلاماند. این نوشتار، با تأمل در این آیات، به بررسی عمیق احکام شرعی، ضرورت بازنگری آنها در پرتو تحولات اجتماعی و نقش علوم انسانی در فهم دین میپردازد. هدف آن است که با نگاهی جامع و چندرشتهای، پیوند میان احکام الهی و واقعیتهای اجتماعی معاصر روشن شود، تا دین چونان جریانی زنده و پویا، پاسخگوی نیازهای زمانه باشد.
بخش نخست: سیاق تاریخی و اجتماعی آیات
سوره نساء و تنوع احکام
سوره نساء، چونان گنجینهای از احکام الهی، موضوعات گوناگونی از میراث تا حدود شرعی را در بر میگیرد. این تنوع، نشاندهنده انعطاف شرع در پاسخ به نیازهای اجتماعی دوران نزول است. برخی احکام این سوره، که در نگاه نخست قرونوسطایی به نظر میرسند، در سیاق تاریخی خود معنا مییابند و با تحولات بعدی نسخ شدهاند. این ویژگی، چونان آیینهای، انطباقپذیری دین با شرایط متغیر اجتماعی را نمایان میسازد.
اعراب جاهلی و زمینههای اجتماعی
جامعه جاهلی، بهویژه اعراب پیش از اسلام، در تاریکی جهل و فساد فرو رفته بود. فحشا، از جمله زنا و لواط، در این جامعه چنان شایع بود که فاحشهخانهها با پرچمهای مشخص، بهصورت رسمی فعالیت میکردند. این وضعیت، چونان زخمی بر پیکره اخلاق، ضرورت احکام سختگیرانه را در آن زمان توجیه میکرد. قرآن کریم، با نزول آیاتی چون آیه ۱۵ سوره نساء، به اصلاح این نابسامانیها پرداخت، هرچند برخی از این احکام بعدها با احکام ملایمتری جایگزین شدند.
بخش دوم: تفسیر آیات ۱۵ و ۱۶ سوره نساء
آیه ۱۵: مجازات فاحشه و حبس خانگی
وَاللَّاتِي يَأْتِينَ الْفَاحِشَةَ مِنْ نِسَائِكُمْ فَاسْتَشْهِدُوا عَلَيْهِنَّ أَرْبَعَةً مِنْكُمْ ۖ فَإِنْ شَهِدُوا فَأَمْسِكُوهُنَّ فِي الْبُيُوتِ حَتَّىٰ يَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ أَوْ يَجْعَلَ اللَّهُ لَهُنَّ سَبِيلًا
و از زنان شما، کسانی که مرتکب فاحشه میشوند، از میان خود چهار شاهد بر آنها بطلبید. پس اگر شهادت دادند، آنها را در خانهها نگاه دارید تا مرگشان فرا رسد، یا خدا راهی برای رهایی آنها قرار دهد.
این آیه، به مجازات زنان مرتکب فاحشه اشاره دارد. «فاحشه» در این سیاق، شامل زنا، لواط و مساحقه است، اما بهصورت عام به هر عمل ناشایست اخلاقی دلالت میکند. عبارت «من نسائکم» دامنهای گسترده دارد و شامل همسر، خواهر، دختر و دیگر زنان مرتبط با فرد است، که نشاندهنده مسئولیت اجتماعی در قبال زنان است. شرط شهادت چهار نفر عادل برای اثبات جرم، چونان سدی محکم، از مجازات بیمبنا جلوگیری میکند.
مجازات ذکرشده، حبس خانگی تا زمان مرگ یا یافتن راه نجات است. این راه نجات، چونان شعاعی از رحمت الهی، میتواند مرگ طبیعی، حوادث غیرمترقبه چون زلزله، یا توبه باشد. با این حال، این آیه در زمان پیامبر اکرم (ص) نسخ شد و با مجازات ملایمتر صد تازیانه جایگزین گردید. این نسخ، چونان نسیمی که ابرهای تیره را کنار میزند، انعطاف شرع را در برابر تحولات اجتماعی نشان میدهد.
چالش اثبات فاحشه
اثبات فاحشه، بهویژه زنا، با شرط «کالمیل فی الميکلة» (مشاهده عمل بهصورت واضح) عملاً ناممکن است. این شرط، که به معنای مشاهده دقیق و بیواسطه عمل است، بهگونهای طراحی شده که حفظ حریم خصوصی افراد را تضمین کند. افزون بر این، شاهد عادل، با مشاهده عمل حرام، خود فاسق میشود و شهادتش باطل میگردد. این تناقض، چونان قفلی بر در مجازات، اجرای حد را منتفی میسازد و بر رحمت و عدالت الهی تأکید میکند.
آیه ۱۶: آزار اجتماعی و توبه
وَاللَّذَانِ يَأْتِيَانِهَا مِنْكُمْ فَآذُوهُمَا ۖ فَإِنْ تَابَا وَأَصْلَحَا فَأَعْرِضُوا عَنْهُمَا ۗ إِنَّ اللَّهَ كَانَ تَوَّابًا رَحِيمًا
و از میان شما، آن دو نفر [زن و مرد] که مرتکب فاحشه میشوند، آنها را آزار دهید. پس اگر توبه کردند و کار خود را اصلاح نمودند، از آنها صرفنظر کنید. بیگمان خدا توبهپذیر و مهربان است.
این آیه، به زن و مرد مرتکب فاحشه اشاره دارد و مجازات آنها را «آزار» تعیین میکند. آزار در این سیاق، به معنای تحقیر اجتماعی، سرزنش یا زخم زبان است و با اجرای حد جسمانی (شلاق) متفاوت است. این روش، چونان آیینهای که عیوب را نشان میدهد، به اصلاح رفتار اجتماعی بدون خشونت جسمانی میانجامد. اگر مرتکبان توبه کنند و رفتار خود را اصلاح کنند، جامعه باید از آزار آنها دست کشد، که این امر، چونان دریچهای به سوی رحمت الهی، بر توبهپذیری و مهربانی خداوند تأکید دارد.
بخش سوم: تحولپذیری احکام و ضرورت اجتهاد مدرن
عدم ماندگاری احکام
جهان، انسان و اخلاقیات او، چونان رودی در جریان، همواره در حال تغییر و تحولاند. هیچ قانونی، حتی احکام شرعی، نمیتواند تا ابد ثابت بماند. این تحولپذیری، چونان نسیمی که شاخسار را به حرکت درمیآورد، لازمه پویایی دین است. شعار «حلال الی یوم القیامة و حرام الی یوم القیامة» با واقعیتهای متغیر اجتماعی سازگار نیست، زیرا موضوعات اجتماعی، احکام را دگرگون میسازند.
نقش کارشناسان دینی
دین مدرن، چونان درختی تنومند، نیازمند کارشناسانی است که در علوم گوناگون چون فلسفه، روانشناسی، جامعهشناسی و تاریخ مهارت داشته باشند. این کارشناسان، در جامعهای با آزمایشگاههای علمی، زایشگاه احکام جدید و پیرایشگاه احکام منسوخ، میتوانند دین را از خرافات پاک کنند و با نیازهای زمانه همگام سازند. فقدان این دانش، دین را به ورطه خرافات میکشاند و از کارآیی آن میکاهد.
زایشگاه و پیرایشگاه احکام
جامعه دینی باید چونان کارگاهی پویا، احکام جدید تولید کند و احکام منسوخ را کنار گذارد. این فرآیند، نیازمند ساختاری علمی است که در آن، عالمان با دانش چندرشتهای، به بازنگری و تدوین احکام بپردازند. این ساختار، چونان پلی است که دین را به دنیای مدرن پیوند میدهد.
بخش چهارم: چالشهای اجتماعی معاصر و احکام شرعی
فقر و فساد
فقر، چونان سایهای شوم، افراد را به سوی دزدی و فحشا سوق میدهد. در جامعهای که حداقل امکانات زندگی فراهم نباشد، اجرای حدود شرعی، ظلم و کفر است. دزدی و گدایی در شرایط ضرورت، چونان آبی که آتش نیاز را خاموش میکند، جایز و حتی پسندیدهاند. این امر، بر اساس اصل «الاهم و فالاهم»، از فحشا مقدم است، زیرا آسیب کمتری به پیکره جامعه وارد میکند.
فحشا و شبکههای اجتماعی
فحشا در جهان معاصر، بهویژه در بستر شبکههای اجتماعی، چونان آتشی زیر خاکستر، گسترش یافته است. خودنمایی در این فضاها، ارزشهای اخلاقی را تضعیف کرده و به عادیسازی رفتارهای ناشایست انجامیده است. این چالش، چونان طوفانی که بنیانهای اخلاقی را تهدید میکند، نیازمند بازنگری احکام سنتی است.
فاحشهخانههای مدرن
در برخی کشورها، فحشا بهعنوان شغلی قانونی و مالیاتپرداز، با سیستمهای امنیتی پیشرفته، نهادینه شده است. این وضعیت، چونان زنگ خطری، کاستی نظامهای سنتی حفاظت از اخلاق را نشان میدهد. دین مدرن باید با رویکردی علمی، به این چالشها پاسخ دهد.
بخش پنجم: نقد علم دینی و ضرورت اصلاح
کاستی علم دینی سنتی
علم دینی سنتی، چونان کتابی کهن در برابر بادهای نو، توان پاسخگویی به مسائل مدرن را ندارد. این کاستی، گاه به آلودگیهای اخلاقی در میان عالمان دینی منجر شده است، که چونان خاری در چشم، اعتبار دین را مخدوش میکند. اجتهاد مدرن، با تکیه بر علوم انسانی، میتواند این کاستیها را جبران کند.
فساد سیستمیک و اصلاح اجتماعی
فساد، چونان گاوی که در علفزار بیالاید، کل جامعه را آلوده میکند. این فساد، از حوزههای دینی تا فاحشهخانههای مدرن، نشاندهنده کاستی نظامهای سنتی است. اصلاح این وضعیت، چونان بازسازی بنایی فرسوده، نیازمند ساختارهای علمی و مدیریت کارآمد است.
جمعبندی
آیات ۱۵ و ۱۶ سوره نساء، چونان دو گوهر در صدف قرآن کریم، احکام فاحشه را در سیاق تاریخی خود تببین کردهاند. این احکام، با نسخ در زمان پیامبر اکرم (ص)، نشاندهنده پویایی شرع در برابر تحولات اجتماعیاند. فقر، فساد و کاستی علم دینی سنتی، چالشهایی هستند که اجرای حدود را در جامعه معاصر ظالمانه میسازند. دزدی و گدایی در ضرورت، بهعنوان پاسخی به نیاز، بر فحشا مقدماند. دین مدرن، چونان درختی که شاخسار آن با بادهای زمانه همنوا میشود، نیازمند اجتهاد علمی و چندرشتهای است تا از خرافات رهایی یابد و با نیازهای عصر حاضر همگام شود.
با نظارت صادق خادمی