متن درس
تفسیر: اصول امانتداری، عدالت و اطاعت در آیات سوره نساء
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۹۷۵)
دیباچه
آیات ۵۸ و ۵۹ سوره نساء از قرآن کریم، چونان ستونهایی استوار، بنیانهای اخلاقی و اجتماعی نظام اسلامی را برپا میدارند. این آیات، با بیانی ژرف و حکیمانه، به اصول بنیادین امانتداری، عدالت در قضاوت، و اطاعت مشروط از اولیالامر میپردازند. این نوشتار، با تکیه بر این دو آیه نورانی، به تبیین این اصول پرداخته و با نگاهی تحلیلی، مفاهیم آنها را در قالبی منسجم و علمی ارائه میدهد. هدف آن است که این آیات، چون چراغی روشنگر، راهنمای رفتار فردی و اجتماعی مؤمنان در مسیر سعادت و کمال باشند.
بخش نخست: امانتداری، بنیان اعتماد اجتماعی
مفهوم امانت و گستره آن
إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَىٰ أَهْلِهَا
خداوند به شما فرمان میدهد که امانتها را به صاحبانش بازگردانید.
امانت، چونان گوهری گرانبها، در نظام الهی قرآن کریم جایگاهی والا دارد. این مفهوم، نهتنها به آیات الهی، چون تورات، زبور، انجیل و قرآن کریم، بلکه به هر شیء مادی و معنوی که به فردی سپرده میشود، گستردگی مییابد. امانتداری، چون رشتهای محکم، پیوندهای اعتماد در جامعه را استوار میسازد. این اصل، از سپردن کلامی ساده تا حفظ امانتی گرانقیمت، همه را دربرمیگیرد و بهعنوان قانونی عام، هرگونه خیانت را نهی میکند.
درنگ: امانت، مفهومی فراگیر است که از وحی الهی تا اشیای مادی را شامل میشود و پایه اعتماد اجتماعی و حفظ حقوق افراد در نظام اسلامی است.
امانتداری در برابر ظالمان
یکی از عالمان بزرگ دینی فرموده است: «اگر یزید نیز خنجرش را به من امانت دهد، آن را بازمیگردانم.» این سخن، چونان مشعلی فروزان، اهمیت امانتداری را حتی در برابر ظالمان روشن میسازد. هنگامی که امانتی پذیرفته میشود، تعهدی الهی شکل میگیرد که جز با بازگرداندن آن به صاحبش، ادا نمیگردد. این اصل، چونان آیینهای، عظمت اخلاق اسلامی را بازتاب میدهد.
درنگ: امانتداری، تعهدی الهی است که حتی در برابر دشمنان، پس از پذیرش امانت، باید رعایت شود، مگر آنکه از ابتدا رد گردد.
اختیار در پذیرش امانت
فرد در پذیرش امانت، مختار است. اگر امانتی، مانند شراب یا ابزار ظلم، زیانبار باشد، میتوان آن را نپذیرفت. اما پس از پذیرش، ادای امانت واجب است. در صورت بروز مشکل، باید به محکمهای عادل رجوع کرد تا تکلیف روشن شود. این اصل، چونان ترازویی دقیق، میان اختیار و مسئولیت تعادل برقرار میکند.
بهعنوان نمونه، در خاطرهای نقل شده است که گروهی از افراد، کتابهایی را برای تحویل به عالمان دینی پذیرفتند، اما به دلیل سهلانگاری یا بیاعتقادی، در ادای این امانت کوتاهی کردند. یکی از حاضران، با اصرار بر انجام وظیفه، خود عهدهدار رساندن کتاب به مقصد شد و آن را به دست معتمدی سپرد تا به صاحبش برسد. این نمونه، چونان آینهای، نشاندهنده ضعف اخلاقی برخی افراد در امانتداری است.
درنگ: اختیار در رد امانت، از سوءاستفاده جلوگیری میکند، اما پذیرش آن، تعهدی الزامآور ایجاد مینماید که باید به محکمه عادل ارجاع شود.
خیانت به امانتهای الهی
خیانت به امانتهای الهی، چون تحریف آیات تورات، زبور، انجیل یا قرآن کریم، یا تفسیر نادرست احادیث به نفع خود، گناهی سنگین است. این خیانت، چون زهری مهلک، اعتماد عمومی به دین را مخدوش کرده و به گمراهی جامعه میانجامد. قرآن کریم، با تأکید بر امانتداری، هرگونه تحریف یا سوءاستفاده از آیات الهی را نهی میکند.
درنگ: تحریف معانی دینی، به دلیل تأثیر گستردهاش بر جامعه، گناهی سنگین است که اعتماد به دین را مخدوش میکند.
جمعبندی بخش نخست
امانتداری، چونان رودی جاری، حیات اخلاقی و اجتماعی جامعه را سیراب میکند. این اصل، با گسترهای وسیع، از آیات الهی تا اشیای مادی را دربرمیگیرد و هرگونه خیانت به آن، چون خنجری بر پیکر اعتماد اجتماعی است. اختیار در پذیرش امانت و رجوع به محکمه عادل در صورت بروز مشکل، راهکارهایی است که قرآن کریم برای حفظ این اصل ارائه میدهد.
بخش دوم: عدالت در قضاوت، ستون نظام اجتماعی
وجوب قضاوت عادلانه
وَإِذَا حَكَمْتُمْ بَيْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ
و چون میان مردم داوری کنید، به عدالت داوری کنید.
عدالت در قضاوت، چونان ستونی استوار، نظام اجتماعی را برپا میدارد. این اصل، قاضی را ملزم میکند که حتی در شرایط دشوار، حق را رعایت کند. قضاوت ناعادلانه، حتی اگر از ترس یا مصلحت باشد، چونان سایهای شوم، حقوق دیگران را پایمال کرده و اعتماد اجتماعی را فرومیریزد.
درنگ: عدالت در قضاوت، پایهای برای حفظ حقوق و اعتماد اجتماعی است و قاضی را به پایبندی به حق، حتی در شرایط دشوار، ملزم میکند.
اجتناب از قضاوت غیرعادلانه
اگر قضاوت عادلانه ممکن نباشد، بهتر است از قضاوت پرهیز شود. اما در مواردی که قضاوت الزامی است، عدالت باید رعایت گردد، حتی اگر به ضرر قاضی باشد. این اصل، چونان سپری محافظ، از انحراف در قضاوت جلوگیری میکند.
درنگ: قضاوت ناعادلانه، به حقوق دیگران آسیب زده و نظام اجتماعی را مختل میکند؛ لذا در صورت عدم امکان عدالت، اجتناب از قضاوت ترجیح دارد.
زیبایی موعظه الهی
إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا يَعِظُكُمْ بِهِ
خداوند شما را به چیزی اندرز میدهد که بسیار نیکوست.
خداوند، با این دو اصل امانتداری و عدالت، چونان باغبانی حکیم، انسان را به سوی کمال هدایت میکند. این موعظه، چون گوهری درخشان، زیبایی نظام الهی را به نمایش میگذارد.
درنگ: امانتداری و عدالت، چون موعظهای نیکو، انسان را به سوی کمال اخلاقی و اجتماعی هدایت میکند.
سمیع و بصیر بودن خداوند
إِنَّ اللَّهَ كَانَ سَمِيعًا بَصِيرًا
بیگمان، خداوند شنوای بیناست.
صفت سمیع و بصیر، چونان چشمی بیدار و گوشی شنوا، نظارت دقیق الهی بر اعمال و نیات انسانها را نشان میدهد. تقدم سمیع بر بصیر، ظرافت شنوایی الهی را برجسته میسازد، که ناپیداتر از دیدن است.
درنگ: تقدم سمیع بر بصیر، بر ظرافت ادراک الهی از نیات و گفتار انسانها تأکید دارد.
جمعبندی بخش دوم
عدالت در قضاوت، چونان رکنی استوار، نظام اجتماعی را از فروپاشی حفظ میکند. این اصل، همراه با امانتداری، چون دو بال، جامعه را به سوی سعادت و کمال پرواز میدهد. نظارت الهی، چون مشعلی فروزان، انسان را به رعایت این اصول دعوت میکند.
بخش سوم: اطاعت مشروط و مرجعیت الهی
اطاعت از خدا و رسول
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ
ای کسانی که ایمان آوردهاید، خدا را اطاعت کنید و پیامبر را اطاعت کنید.
اطاعت از خدا و رسول، چونان دو ستون اصلی، ایمان را استوار میسازد. این اطاعت، در حکمت نظری مطلق است، یعنی پذیرش کلی احکام الهی، اما در حکمت عملی، به دلیل محدودیتهای بشری در علم و توانایی، مقید میگردد. این اصل، چونان دریچهای به سوی حقیقت، ایمان را به عمل پیوند میدهد.
درنگ: اطاعت نظری، پذیرش کلی احکام الهی است، در حالی که اطاعت عملی، به دلیل محدودیتهای بشری، مقید به شرایط است.
اطاعت از اولیالامر
وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ
و اولیالامر از خودتان را اطاعت کنید.
اولیالامر، چونان سرپرستان جامعه، از میان مردم برمیخیزند. اطاعت از آنها، مشروط به عدم مخالفت با خدا و رسول است. اولیالامر، در سه دسته جای میگیرند: معصومان که تخلف نمیکنند، جنایتکاران که اطاعت ندارند، و حاکمان بینابینی که ممکن است خوب یا بد باشند. این تقسیمبندی، چونان نقشهای راهنما، مسیر اطاعت را روشن میسازد.
درنگ: اطاعت از اولیالامر، مشروط به پایبندی به احکام الهی است و در صورت تخلف، وجوب آن ساقط میشود.
رجوع به خدا و رسول در نزاع
فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ
پس اگر در چیزی نزاع کردید، آن را به خدا و پیامبر بازگردانید.
در صورت بروز اختلاف با اولیالامر، رجوع به قرآن کریم و سنت رسول، چونان کلیدی برای گشودن گرههای نزاع، راهحل نهایی است. این اصل، مرجعیت الهی را در حل اختلافات تثبیت میکند.
درنگ: رجوع به قرآن و سنت، تضمینکننده اجرای عدالت و رفع نزاع در جامعه است.
شرط ایمان و خیر تأویل
إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ۚ ذَٰلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا
اگر به خدا و روز بازپسین ایمان دارید. این بهتر و نیکفرجامتر است.
ایمان به خدا و روز قیامت، چونان انگیزهای درونی، مؤمن را به رجوع به احکام الهی سوق میدهد. این رجوع، خیر و نیکفرجامی را به ارمغان میآورد، چنانکه تأویل به معنای عاقبت نیکو، سعادت ابدی را نوید میدهد.
درنگ: ایمان، انگیزهای برای پایبندی به احکام الهی است و رجوع به خدا و رسول، بهترین نتیجه را در پی دارد.
ضرورت تخصص در رجوع
رجوع به خدا و رسول، نیازمند تخصص است، مانند مراجعه به پزشک در بیماری یا مهندس در ساختوساز. جامعه باید از متخصصان دینی بهره گیرد تا احکام الهی را به درستی تفسیر کنند. این اصل، چونان چراغی، مسیر اجرای صحیح احکام را روشن میسازد.
درنگ: تخصص در تفسیر احکام الهی، تضمینکننده اجرای صحیح آنها در جامعه است.
جمعبندی بخش سوم
اطاعت از خدا، رسول و اولیالامر، چونان سه رکن، نظام دینی را استوار میسازد. رجوع به قرآن کریم و سنت در هنگام نزاع، مرجعیت الهی را تضمین کرده و با شرط ایمان، خیر و سعادت را به ارمغان میآورد. تخصص در تفسیر احکام، چونان پلی، جامعه را به سوی اجرای درست این اصول هدایت میکند.
بخش چهارم: پیامدهای خیانت و فساد در جامعه
ارتداد و نجاست حاکمان ظالم
حاکمانی که با ادعای دینداری، دین را به سخره گرفته و فساد را گسترش میدهند، چونان آفتی ویرانگر، جامعه را به انحطاط میکشانند. این ارتداد، دین را آلوده کرده و اعتماد عمومی را از میان میبرد. چنین افرادی، به دلیل سوءاستفاده از دین برای قدرت، گناهی سنگین مرتکب میشوند.
درنگ: ارتداد حاکمان ظالم، به دلیل سوءاستفاده از دین، به انحطاط اخلاقی و اجتماعی منجر میشود.
آثار گناه و عذاب الهی
فساد و ظلم حاکمان، چونان بذری مسموم، عذابهای الهی مانند سیل، زلزله و بیماریها را به دنبال دارد. این عذابها، چونان آیینهای، بازتاب گناهان جامعه را نشان میدهند. اصلاح جامعه، نیازمند پایبندی به امانتداری و عدالت است.
درنگ: ظلم و گناه، عذابهای الهی را به دنبال دارد و اصلاح جامعه، در گرو پایبندی به اصول الهی است.
ضرورت شایستهسالاری
انتخاب حاکمان، باید از میان متخصصان و دانشمندان جامعه صورت گیرد، نه از طریق انتخابات عمومی بدون معیار. این متخصصان، چونان باغبانانی حکیم، مسئولیت اداره عادلانه جامعه را بر عهده دارند. شایستهسالاری، چونان کلیدی، از فساد و سوءمدیریت جلوگیری میکند.
درنگ: شایستهسالاری در انتخاب حاکمان، از فساد جلوگیری کرده و عدالت را در جامعه تضمین مینماید.
جمعبندی بخش چهارم
خیانت به امانتهای الهی و فساد حاکمان، چونان طوفانی ویرانگر، جامعه را به سوی انحطاط میکشاند. عذابهای الهی، بازتاب این گناهان است. شایستهسالاری و پایبندی به اصول الهی، چونان سپری محافظ، جامعه را از این آسیبها مصون میدارد.
نتیجهگیری کلی
آیات ۵۸ و ۵۹ سوره نساء، چونان دو ستاره درخشان در آسمان قرآن کریم، اصول امانتداری، عدالت و اطاعت مشروط را به بشریت عرضه میکنند. این آیات، با تبیین چارچوبی جامع برای نظام اخلاقی و اجتماعی، راه سعادت را نشان میدهند. امانتداری، چون رودی زلال، اعتماد را در جامعه جاری میسازد؛ عدالت، چون ستونی استوار، نظام اجتماعی را حفظ میکند؛ و اطاعت مشروط، چون کلیدی، مرجعیت الهی را در حل اختلافات تضمین مینماید. ارتداد و فساد، چون آفتی مهلک، دین و جامعه را تهدید میکند، اما شایستهسالاری و پایبندی به احکام الهی، راه نجات است. این تفسیر، دعوتی است به تأمل در این اصول و تلاش برای تحقق آنها در جامعه.
با نظارت صادق خادمی