در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تفسیر 991

متن درس





تفسیر: نفاق، گمراهی و ضرورت وحدت در سایه هدایت الهی

تفسیر: نفاق، گمراهی و ضرورت وحدت در سایه هدایت الهی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۹۹۱)

دیباچه

قرآن کریم، چونان چراغی فروزان، راهنمای بشر به سوی سعادت و رستگاری است. آیات نورانی سوره نساء، با بیانی ژرف و عمیق، انسان را به تأمل در رفتارها، مسئولیت‌ها و پیامدهای اعمالش دعوت می‌کند. این نوشتار، با تمرکز بر آیات ۸۸ و ۸۹ این سوره، به بررسی مفاهیم نفاق، گمراهی و ضرورت وحدت در برابر دشمنان دین می‌پردازد. هدف این اثر، ارائه تحلیلی جامع از این آیات است که با زبانی روشن و متین، معانی عمیق قرآنی را در قالبی منظم و منسجم به خواننده عرضه می‌دارد. این نوشتار، با بهره‌گیری از تمثیلات و اشارات ادبی، کوشیده است تا روح آیات را در بستری معنوی و معرفتی بازتاب دهد.

متن و ترجمه آیات

آیه ۸۸ سوره نساء

فَمَا لَكُمْ فِي الْمُنَافِقِينَ فِئَتَيْنِ وَاللَّهُ أَرْکَسَهُمْ بِمَا کَسَبُوا ۚ أَتُرِيدُونَ أَنْ تَهْدُوا مَنْ أَضَلَّ اللَّهُ ۖ وَمَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِيلًا

چرا درباره منافقان دو دسته شده‌اید؟ در حالی که خدا آنان را به سبب آنچه مرتکب شدند، وارونه کرده است. آیا می‌خواهید کسی را که خدا گمراه کرده هدایت کنید؟ و هر که را خدا گمراه کند، هرگز برای او راهی نخواهید یافت.

آیه ۸۹ سوره نساء

وَدُّوا لَوْ تَکْفُرُونَ کَمَا کَفَرُوا فَتَکُونُونَ سَوَاءً ۖ فَلَا تَتَّخِذُوا مِنْهُمْ أَوْلِيَاءَ حَتَّىٰ يُهَاجِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ ۚ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَخِذُوهُمْ وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ ۖ وَلَا تَتَّخِذُوا مِنْهُمْ وَلِيًّا وَلَا نَصِيرًا

آنان دوست دارند که شما هم مانند خودشان کافر شوید تا برابر گردید. پس از میان آنان دوستانى برنگیرید تا آنگاه که در راه خدا هجرت کنند. و اگر روى برتافتند، هر کجا آنان را یافتید، بگیرید و بکشید، و از میانشان دوست و یاورى اختیار نکنید.

تفرقه در برابر منافقان: سرزنش الهی

قرآن کریم در آیه ۸۸ سوره نساء، مؤمنان را به سبب تفرقه در برخورد با منافقان سرزنش می‌کند. این تفرقه، چونان شکافی در بنای وحدت جامعه اسلامی، خطرناک و زیان‌بار است. برخی از مؤمنان، به دلیل ساده‌لوحی یا عدم درک عمیق از ماهیت نفاق، به حمایت از منافقان برخاستند و در برابر پیامبر خدا، گروه‌هایی متضاد تشکیل دادند. این آیه، با لحنی قاطع، از مؤمنان می‌پرسد: «چرا درباره منافقان دو دسته شده‌اید؟» این پرسش، چونان آینه‌ای، ضعف در وحدت و فقدان بصیرت را به رخ می‌کشد.

درنگ: تفرقه در برابر منافقان، نشانه ضعف در بصیرت و وحدت است. جامعه مؤمن باید با محوریت پیامبر، یکپارچگی خود را حفظ کند.

این سرزنش، پیامی جاودانه برای جوامع بشری دارد. در جهان امروز، که تفرقه و اختلاف به آسانی در میان جوامع رخنه می‌کند، ضرورت حفظ وحدت در برابر دشمنان داخلی و خارجی بیش از پیش آشکار است. همان‌گونه که خورشید با نور خود تاریکی را می‌زداید، وحدت مؤمنان نیز می‌تواند سایه نفاق را از جامعه دور سازد.

وارونگی منافقان: نتیجه اعمال خویش

قرآن کریم در ادامه آیه ۸۸، به وارونگی منافقان اشاره می‌کند: «وَاللَّهُ أَرْکَسَهُمْ بِمَا کَسَبُوا». واژه «أرکسهم» به معنای بازگرداندن به حالت پیشین است؛ حالتی که منافقان پس از ایمان ظاهری، به سبب اعمال ناشایست خود، به سوی کفر و نفاق بازگشتند. این وارونگی، چونان افتادن سنگی از قله ایمان به دره کفر است که نتیجه انتخاب‌های نادرست و رفتارهای ناپسند است.

منافقان، با آزار پیامبر، نافرمانی از دین، و رفتارهای دوگانه، خود را به ورطه گمراهی افکندند. این آیه، به روشنی بیان می‌دارد که خداوند این وارونگی را به سبب اعمال خودشان بر آنان تحمیل کرده است. همان‌گونه که باغبانی که به درخت خود رسیدگی نکند، میوه‌های تلخ برداشت می‌کند، انسان نیز با اعمال ناشایست، میوه گمراهی را درو می‌کند.

درنگ: گمراهی منافقان، نتیجه مستقیم اعمال ناشایست آنهاست. انسان مسئول سرنوشت معنوی خویش است.

این مفهوم، انسان را به تأمل در رفتارهای خویش دعوت می‌کند. هر انتخاب و عملی، چون بذری است که در خاک وجود کاشته می‌شود و میوه آن، در سرنوشت انسان آشکار می‌گردد.

ناتوانی در هدایت گمراه‌شدگان

آیه ۸۸ با پرسشی تأمل‌برانگیز ادامه می‌یابد: «أَتُرِيدُونَ أَنْ تَهْدُوا مَنْ أَضَلَّ اللَّهُ؟» آیا می‌خواهید کسی را که خدا گمراه کرده هدایت کنید؟ این پرسش، چونان تلنگری بر عقل و قلب است که تلاش برای هدایت کسانی که خداوند بر اساس عدالت خویش گمراهشان کرده، بی‌ثمر است. گمراهی الهی، نتیجه اصرار بر گناه و نادیده گرفتن حجت‌های الهی است. هنگامی که انسان با لجاجت در مسیر نفاق گام برمی‌دارد، درهای هدایت بر او بسته می‌شود.

آیه در ادامه تأکید می‌کند: «وَمَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِيلًا». برای کسی که خدا گمراهش کند، هیچ راه نجاتی نیست. این بن‌بست، چونان دیواری بلند است که انسان با اعمال خویش آن را بنا کرده و دیگر راهی برای عبور از آن نمی‌یابد. این اصل، انسان را به توبه و بازگشت به سوی خدا پیش از اتمام حجت دعوت می‌کند.

درنگ: گمراهی پس از اتمام حجت الهی، بن‌بستی است که انسان با اصرار بر گناه برای خود می‌سازد.

خطر سستی و بی‌حالی معنوی

یکی از درس‌های عمیق این آیات، هشدار در برابر سستی و بی‌حالی معنوی است. سستی در عبادت و دوری از ذکر و دعا، چونان بیماری‌ای است که روح انسان را به تدریج فرسوده می‌کند. این سستی، نشانه‌ای از مکر الهی است که انسان را در صورت غفلت، به سوی گمراهی سوق می‌دهد. همان‌گونه که جسم بی‌تحرک به ضعف می‌گراید، روح بی‌توجه به ذکر و عبادت نیز در معرض زوال قرار می‌گیرد.

برای تبیین این مفهوم، داستانی از یکی از عالمان دین نقل شده است. این عالم، به سبب عادتی نادرست به سفرهای غیرضروری، از مسیر اصلی خویش منحرف شد و سرانجام در حادثه‌ای جان باخت. این داستان، چونان آینه‌ای است که خطر سستی و روزمرگی را نشان می‌دهد. انسان باید با تحرک معنوی، چونان سربازی در میدان مبارزه، روح خود را از رکود حفظ کند.

درنگ: سستی معنوی، مقدمه گمراهی است. تحرک در عبادت و ذکر، سپری در برابر زوال ایمان است.

تمثیلی از میدان مبارزه

برای روشن‌تر شدن ضرورت تحرک، مثالی از میدان مبارزه ذکر شده است. در نبرد، اگر مجروحی بی‌حرکت بماند، خون در بدنش لخته شده و مرگ او حتمی است. اما اگر تحرک کند، حتی با زدن خود به دیوار، جریان خون ادامه یافته و امکان نجات می‌یابد. این تمثیل، چونان مشعلی فروزان، ضرورت پویایی در برابر چالش‌های معنوی و مادی را روشن می‌سازد. انسان باید در برابر سستی، با عبادت، ذکر و عمل صالح، روح خود را زنده نگه دارد.

نقد خرافات و بهانه‌تراشی

متن به نقد عباراتی چون «مغزم کار نمی‌کند» یا «درس زیاد دیوانه می‌کند» می‌پردازد و آنها را خرافاتی و بی‌اساس می‌داند. این عبارات، چونان حجابی بر عقل و اراده انسان کشیده می‌شوند تا او را از تحرک و تلاش بازدارند. انسان باید با مقاومت و عقلانیت، در برابر این بهانه‌ها ایستادگی کند. همان‌گونه که کوهنورد در برابر صخره‌های دشوار تسلیم نمی‌شود، انسان مؤمن نیز باید در برابر مشکلات با ایمان و اراده پیش رود.

درنگ: بهانه‌تراشی و خرافات، مانعی در برابر رشد معنوی است. مقاومت و عقلانیت، کلید پیروزی بر مشکلات است.

آرزوی منافقان و ممنوعیت دوستی با آنان

آیه ۸۹ سوره نساء، به نیت شوم منافقان اشاره می‌کند: «وَدُّوا لَوْ تَکْفُرُونَ کَمَا کَفَرُوا فَتَکُونُونَ سَوَاءً». منافقان آرزو دارند که مؤمنان نیز مانند آنان کافر شوند تا همگان در یک سطح قرار گیرند. این آرزو، چونان سمی است که به قصد تضعیف ایمان جامعه ترشح می‌شود. قرآن کریم به صراحت دستور می‌دهد: «فَلَا تَتَّخِذُوا مِنْهُمْ أَوْلِيَاءَ حَتَّىٰ يُهَاجِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ». دوستی با منافقان تا زمانی که در راه خدا هجرت نکنند، ممنوع است.

هجرت در این آیه، نمادی از تعهد عملی به دین و همراهی با پیامبر است. همان‌گونه که پرنده برای رهایی از قفس بال می‌گشاید، انسان نیز با هجرت در مسیر الهی، خود را از بند نفاق آزاد می‌کند. این اصل، بر ضرورت انتخاب دوستان متعهد و پرهیز از روابط مخرب تأکید دارد.

درنگ: دوستی با منافقان، تا پیش از توبه و هجرت آنان، به مثابه گام نهادن در مسیر گمراهی است.

مقابله قاطع در شرایط جنگی

آیه ۸۹، در صورت عدم توبه و هجرت منافقان، دستور به مقابله شدید می‌دهد: «فَإِنْ تَوَلَّوْا فَخِذُوهُمْ وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ». این دستور، که در بستر جنگ و دفاع از دین نازل شده، بر ضرورت حفظ امنیت جامعه اسلامی تأکید دارد. منافقان، که با دشمنان همراهی کرده و از هجرت سر باز زدند، به مثابه تهدیدی فعال برای جامعه هستند. این آیه، چونان شمشیری بران، بر قاطعیت در برابر دشمنان دین تأکید می‌کند.

با این حال، این خشونت ظاهری، ویژه شرایط جنگی است و نباید خارج از سیاق تاریخی و اجتماعی آن تفسیر شود. همان‌گونه که پزشک برای نجات بیمار، گاه به جراحی روی می‌آورد، جامعه اسلامی نیز در شرایط جنگی، برای حفظ سلامت خود، به مقابله قاطع نیاز دارد.

درنگ: دستور به مقابله شدید با منافقان، ویژه شرایط جنگی است و بر حفظ امنیت جامعه تأکید دارد.

تضاد ظاهری و فهم سیاق‌محور

متن به تضاد ظاهری میان این آیات و آیه‌ای که پیامبر را مسئول نظارت بر دیگران نمی‌داند اشاره می‌کند. این تضاد، با فهم سیاق جنگی آیه ۸۹ و نقش هدایتی پیامبر در شرایط غیرجنگی رفع می‌شود. قرآن کریم، چونان دریایی ژرف، در هر آیه‌ای پیامی متناسب با شرایط خاص ارائه می‌دهد. فهم این آیات، نیازمند نگاهی جامع و سیاق‌محور است تا از برداشت‌های نادرست جلوگیری شود.

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

آیات ۸۸ و ۸۹ سوره نساء، چونان آیینه‌ای روشن، حقیقت نفاق، گمراهی و ضرورت وحدت را به تصویر می‌کشند. این آیات، مؤمنان را از تفرقه در برابر منافقان برحذر داشته و گمراهی را نتیجه اعمال ناشایست انسان می‌دانند. منافقان، که با آزار پیامبر و نافرمانی از دین، خود را به ورطه وارونگی افکندند، پس از اتمام حجت الهی، راه نجاتی نمی‌یابند. این آیات، انسان را به تحرک معنوی، پرهیز از سستی، و تبعیت از پیامبر دعوت می‌کنند.

در جهان امروز، این درس‌ها به معنای حفظ وحدت، انتخاب دوستان متعهد، و دفاع قاطع در برابر تهدیدات است. انسان مؤمن، چونان ستاره‌ای در آسمان ایمان، باید با پویایی و بصیرت، راه خود را به سوی رستگاری هموار سازد. این تفسیر، راهنمایی ارزشمند برای زیست مؤمنانه و مدیریت حکیمانه جامعه ارائه می‌دهد.

با نظارت صادق خادمی