متن درس
تفسیر: نجوای خیر و اطاعت از هدایت الهی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۰۰۷)
دیباچه
این نوشتار، به تأمل در دو آیه شریف از سوره آل عمران، آیات ۱۱۴ و ۱۱۵، میپردازد که به موضوع نجوای خیر و شر و لزوم اطاعت از پیامبر اکرم (ص) اختصاص دارند. با نگاهی عمیق به این آیات، تلاش شده است تا معانی ژرف قرآنی در بستری از اخلاق اسلامی، فرهنگ علمی و اجتماعی جامعه دینی و نقد انحرافات از مسیر هدایت الهی بررسی گردد. متن پیشرو، با بهرهگیری از زبان پارسی روان و متین، درصدد است تا پیامهای آسمانی قرآن کریم را با دقتی درخور و نگاهی جامع به خوانندگان منتقل نماید.
بخش نخست: فرهنگ علمی و اخلاقی عالمان دینی در گذشته
فضیلت و نظم در محافل علمی
در روزگار گذشته، هنگامی که عالمی برجسته در شهر قم رحل اقامت افکنده بود، حدود چهارصد عالم فاضل در این شهر حضور داشتند. یکی از شاگردان آن عالم، که خود از پیران فاضل بود، نقل میکند که تمامی این عالمان از فضیلت علمی و اخلاقی برخوردار بودند. در آن زمان، احترام به درس و محفل عالمان، چنان جایگاهی داشت که وقتی عالم دیگری برای تدریس به قم آمد، استاد اصلی به شاگردان دستور داد تا همگی در درس او حاضر شوند تا مبادا بیاحترامی به محفل علمی او صورت گیرد. تنها یک نفر از حضور در آن درس خودداری کرد و دلیلش را چنین بیان داشت: «وقتی استاد اصلی زنده است، برای من حرام است که به درس دیگری روم.» این سخن، گواهی بر عمق نظم، احترام و پایبندی به اصول اخلاقی در میان عالمان آن روزگار است.
این فرهنگ، چونان درختی تناور، ریشه در التزام به فضیلت و تقوا داشت. احترام به استاد، نه تنها نشانه ادب، بلکه نمایانگر تعهد به حفظ شأن علم و دین بود. چنین نظامی، چون نگینی درخشان در تاریخ علم دینی میدرخشد و نشاندهنده پیوند عمیق میان علم و اخلاق در جامعه اسلامی است.
جمعبندی
این بخش، تصویری روشن از فرهنگ علمی و اخلاقی عالمان گذشته ارائه میدهد که در آن، احترام به استاد و نظم در محافل علمی، ارزشی محوری بود. این ویژگیها، همسو با آیات قرآن کریم، از جمله آیه شریفه «يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ» (مجادله: ۱۱)، بر جایگاه والای عالمان متعهد تأکید دارد.
بخش دوم: نقد انحرافات از مسیر علم دینی
گرایش به امور غیرعلمی و تأثیر آن بر جامعه
در دوران معاصر، علم دینی گاه از مسیر اصیل خود منحرف شده و به جای ترویج معرفت و تقوا، به اموری چون امامزادهسازی، سیدسازی و معجزهبازی گرایش یافته است. این انحرافات، چونان علفهای هرزی که در باغ دین روییدهاند، به تضعیف ایمان و اعتماد عمومی به معارف الهی انجامیدهاند. به جای آنکه علم دینی چون چشمهای زلال، جانهای تشنه را سیراب کند، گاه به ابزارهایی برای جلب توجه و منافع مادی بدل شده است.
این نقد، نه به معنای نفی تلاشهای عالمان متعهد، بلکه هشداری است برای بازگشت به اصالت علم دینی. قرآن کریم در آیهای شریف میفرماید: «وَمِنْهُمْ أُمِّيُّونَ لَا يَعْلَمُونَ الْكِتَابَ إِلَّا أَمَانِيَّ» (بقره: ۷۸)، که به جهل برخی افراد نسبت به کتاب الهی و گرایش به امور خرافی اشاره دارد. این آیه، هشداری است به جامعه دینی که از مسیر علم و معرفت دور نگردد.
نمونههایی از رفتارهای ناپسند
در گذشته، در محافل دینی، گاه رفتارهایی دیده میشد که با شأن علم و تقوا سازگار نبود. برای نمونه، در حیاط فیضیه، هنگامی که عالمی بزرگ پس از اقامه نماز، سلام نماز را میداد، صدایی شبیه عربده خر شنیده شد. این صدا، نه از حیوانی، بلکه از فردی بود که با شوخی ناپسند، فضای معنوی را خدشهدار کرد. چنین رفتارهایی، چونان لکهای بر دامان سپید علم دینی، به سوءتفاهم و کاهش احترام به محافل علمی منجر میشد.
در مثالی دیگر، فردی سیاهپوش به بهانه درگذشت پدربزرگش، از طلبهای درخواست خواندن نماز لیلهالدفن کرد و با پیشنهاد پرداخت وجه، قصد شوخی و تمسخر داشت. این رفتارها، نشاندهنده ضعف اخلاقی برخی افراد و تأثیر منفی آن بر فضای معنوی بود. این نمونهها، چون آینهای پیش روی جامعه دینی قرار میگیرند تا از چنین انحرافاتی پرهیز شود.
جمعبندی
این بخش، با نقد انحرافات از مسیر علم دینی و رفتارهای ناپسند در محافل علمی، بر لزوم بازگشت به اصالت معارف الهی تأکید دارد. این نقدها، همسو با آیات قرآن کریم، خواننده را به تأمل در حفظ شأن علم و اخلاق دعوت میکند.
بخش سوم: نجوای خیر و شر در قرآن کریم
مفهوم نجوا و تأثیرات آن
نجوا، یا گفتوگوی پنهانی، در قرآن کریم بهعنوان رفتاری مورد توجه قرار گرفته که میتواند خیر یا شر به همراه داشته باشد. این رفتار، چونان نسیمی که گاه عطر گلها را پراکنده میکند و گاه گرد و غبار را برمیانگیزد، در جامعه دینی تأثیرات متفاوتی دارد. نجوای ناپسند، به سوءظن و اتهام منجر میشود و وحدت جامعه را خدشهدار میکند، در حالی که نجوای خیر، چون چشمهای زلال، به بهبود و اصلاح جامعه کمک میکند.
آیه ۱۱۴ سوره آل عمران: نجوای خیر
لَا خَيْرَ فِي كَثِيرٍ مِنْ نَجْوَاهُمْ إِلَّا مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ أَوْ مَعْرُوفٍ أَوْ إِصْلَاحٍ بَيْنَ النَّاسِ ۚ وَمَنْ يَفْعَلْ ذَٰلِكَ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ فَسَوْفَ نُؤْتِيهِ أَجْرًا عَظِيمًا
در بسیاری از نجواهای ایشان خیری نیست، مگر کسی که به صدقه یا کار نیک یا اصلاح میان مردم فرمان دهد. و هر کس برای کسب خشنودی خدا چنین کند، بهزودی به او پاداشی بزرگ خواهیم داد.
این آیه شریف، نجوا را بهطور کلی فاقد خیر میداند، مگر در سه مورد: امر به صدقه، امر به معروف، و اصلاح بین مردم. این سه عمل، چون سه شاخه از درختی پربار، میوههای خیر و برکت به جامعه ارزانی میدارند. صدقه، چون آبی زلال، نیاز نیازمندان را برطرف میکند؛ امر به معروف، چون چراغی فروزان، راه درست را به جامعه نشان میدهد؛ و اصلاح بین مردم، چون پلی استوار، وحدت و همدلی را میان افراد برقرار میسازد.
شرط «ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ» نشان میدهد که اخلاص در نیت، چون روحی در کالبد این اعمال، ارزش آنها را دوچندان میکند. نجوایی که با نیت خالص برای خدا انجام شود، پاداشی عظیم در پی دارد، چنانکه قرآن کریم وعده میدهد: «فَسَوْفَ نُؤْتِيهِ أَجْرًا عَظِيمًا». این آیه، با آیه شریفه «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا تَنَاجَيْتُمْ فَلَا تَتَنَاجَوْا بِالْإِثْمِ» (مجادله: ۱۲) همخوانی دارد که نجوای گناهآلود را نهی و نجوای خیر را تأیید میکند.
مصادیق نجوای خیر
سه مصداق برجسته نجوای خیر در این آیه، عبارتند از:
- امر به صدقه: گفتوگویی پنهانی برای کمک به نیازمندان، مانند توصیه به یاری همسایهای که در تنگنا است.
- امر به معروف: مشورت برای انجام کارهای نیک، مانند پیشنهاد همسر مناسب برای ازدواج، که به استحکام خانواده و جامعه کمک میکند.
- اصلاح بین مردم: گفتوگو برای آشتی دادن افرادی که در نزاعاند، که وحدت و صلح را به جامعه بازمیگرداند.
درنگ: نجوای خیر، زمانی ارزشمند است که با نیت خالص برای خدا انجام شود. این اخلاص، چون گوهری در صدف، ارزش عمل را به اوج میرساند و پاداشی عظیم در پی دارد.
این مصادیق، چون ستارگانی در آسمان دین، راهنمای جامعه به سوی خیر و صلاحاند. آنها با مفاهیم قرآنی مانند امر به معروف و نهی از منکر (آل عمران: ۱۰۴) همراستا هستند و بر نقش جامعه در ترویج خیر تأکید دارند.
اخلاق اسلامی و پرهیز از نجوا در مجالس
نجوا در مجالس عمومی، چون خاری در میان گلها، میتواند به سوءتفاهم و تفرقه منجر شود. قرآن کریم و اخلاق اسلامی، بر پرهیز از گفتوگوهای پنهانی در حضور دیگران تأکید دارند. اگر گفتوگویی ضروری است، باید در مکانی مناسب و دور از چشم دیگران انجام شود تا احترام و وحدت جامعه حفظ گردد. این اصل، چونان آیینهای، شفافیت و احترام متقابل را در تعاملات اجتماعی منعکس میکند و با آیه شریفه «وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا» (بقره: ۸۳) همخوانی دارد.
جمعبندی
این بخش، با بررسی مفهوم نجوا و مصادیق خیر آن، بر اهمیت اخلاص و تأثیرات مثبت گفتوگوهای پنهانی در راستای خیر تأکید دارد. نجوای خیر، چون نسیمی روحبخش، به بهبود جامعه کمک میکند، در حالی که نجوای ناپسند، وحدت و اعتماد را خدشهدار میسازد.
بخش چهارم: اطاعت از پیامبر و عواقب مخالفت
آیه ۱۱۵ سوره آل عمران: عواقب مخالفت با پیامبر
وَمَنْ يُشَاقِقِ الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُ الْهُدَى وَيَتَّبِعْ غَيْرَ سَبِيلِ الْمُؤْمِنِينَ نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّى وَنُصْلِهِ جَهَنَّمَ ۖ وَسَاءَتْ مَصِيرًا
و هر کس پس از آنکه راه هدایت برایش روشن شد، با پیامبر به مخالفت برخیزد و راهی جز راه مؤمنان را پیروی کند، او را به همان راهی که اختیار کرده واگذاریم و به جهنم درآوریم، و چه بد سرانجامی است.
این آیه شریف، به کسانی اشاره دارد که پس از پذیرش اسلام و روشن شدن هدایت، با پیامبر اکرم (ص) مخالفت کرده و راهی غیر از مسیر مؤمنان را برمیگزینند. واژه «يُشَاقِقِ» به معنای ایجاد اختلاف و مخالفت عمدی است، که چون تیغی بر پیکر ایمان، زخمی عمیق بر جای میگذارد. چنین افرادی، به دلیل انتخاب آگاهانه انحراف، به گمراهی و عذاب جهنم کشیده میشوند.
هدایت و مسیر مؤمنان
عبارت «تَبَيَّنَ لَهُ الْهُدَى» به روشن شدن راه هدایت از طریق پیامبر اکرم (ص) و «سَبِيلِ الْمُؤْمِنِينَ» به مسیر جماعت مؤمنان اشاره دارد. این مسیر، چون جادهای روشن، معیار حق و باطل در اسلام است. مخالفت با این مسیر، چون گام نهادن در تاریکی، به انحراف و گمراهی میانجامد. این مفهوم، با آیه شریفه «وَلْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ» (آل عمران: ۱۰۴) همراستاست که بر نقش جماعت مؤمنان در ترویج خیر تأکید دارد.
عواقب مخالفت آگاهانه
عبارت «نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّى وَنُصْلِهِ جَهَنَّمَ» نشان میدهد که خداوند، فرد مخالف را به همان راهی که برگزیده واگذار میکند، و این مسیر، او را به سوی جهنم میکشاند. عبارت «وَسَاءَتْ مَصِيرًا» بر شدت این عاقبت تأکید دارد، گویی هشداری است که چون زنگ بیداری، گوش جان را مینوازد. این مفهوم، با آیه شریفه «فَسَيَكْفِيكَهُمُ اللَّهُ» (بقره: ۱۳۷) همخوانی دارد که بر واگذاری گمراهان به انتخاب خودشان تأکید میکند.
درنگ: مخالفت با پیامبر اکرم (ص) پس از روشن شدن هدایت، چون گام نهادن در پرتگاهی تاریک، به گمراهی و عذاب ابدی منجر میشود. اطاعت از پیامبر، کلید رستگاری و پیوند با مسیر مؤمنان است.
شفافیت در پذیرش و مخالفت
پذیرش یا مخالفت با هدایت، باید بر پایه استدلال و شفافیت باشد. پیامبر اکرم (ص)، به دلیل جایگاه والای الهی، معیار هدایت است و مخالفت با او، جز به انحراف نمیانجامد. در برابر دیگران، پذیرش یا مخالفت باید با استدلال روشن همراه باشد. این اصل، چون چراغی در مسیر حقیقتجویی، راه را از بیراهه جدا میکند.
جمعبندی
این بخش، با بررسی آیه ۱۱۵ سوره آل عمران، بر لزوم اطاعت از پیامبر اکرم (ص) و پرهیز از مخالفت با او تأکید دارد. این آیه، هشداری است به کسانی که پس از پذیرش هدایت، راه انحراف را برمیگزینند و به سوی عذاب الهی کشیده میشوند.
نتیجهگیری
این نوشتار، با تأمل در آیات ۱۱۴ و ۱۱۵ سوره آل عمران، به بررسی مفاهیم نجوای خیر و شر، اطاعت از پیامبر اکرم (ص) و نقد انحرافات از مسیر علم دینی پرداخت. نجوای خیر، چون گلی معطر در باغ دین، به صدقه، معروف و اصلاح بین مردم اختصاص دارد و با اخلاص در نیت، ارزشی والا مییابد. در مقابل، نجوای ناپسند و مخالفت با پیامبر، چون طوفانی ویرانگر، به تفرقه و گمراهی منجر میشود. نقد انحرافات از علم دینی، دعوتی است به بازگشت به اصالت معارف الهی و حفظ شأن علم و تقوا. این تفسیر، چون آیینهای روشن، خواننده را به تأمل در این معانی ژرف و عمل به آنها فرا میخواند.
با نظارت صادق خادمی