متن درس
تفسیر: تسلیم، احسان و متابعت ابراهیم علیهالسلام در پرتو آیه ۱۲۵ سوره آلعمران
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۰۱۳)
دیباچه
قرآن کریم، چونان چراغی هدایتگر، مسیر سعادت بشر را روشن میسازد و در آیات خود، راههای نیل به کمال انسانی را به زبانی روشن و ژرف ترسیم میکند. آیه ۱۲۵ سوره آلعمران، یکی از این آیات روشنگر است که با بیانی فاخر، ویژگیهای دین برتر را در تسلیم محض به درگاه الهی، احسان به خلق و متابعت از آیین ابراهیم حنیف علیهالسلام معرفی میکند. این نوشتار، با نگاهی عمیق به این آیه شریفه، در پی آن است که مفاهیم والای آن را با زبانی وزین و در قالبی منسجم، به خوانندگان عرضه نماید. در این مسیر، با بهرهگیری از تشبیهات و تلمیحات ادبی، تلاش شده است تا معانی ژرف قرآنی در قالب واژگان فارسی اصیل و دلنشین، به گونهای بازتاب یابد که هم قلب را متأثر سازد و هم عقل را به تأمل وادارد.
بخش نخست: تبیین آیه شریفه و ارکان دین برتر
متن و ترجمه آیه
وَمَنْ أَحْسَنُ دِينًا مِمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ وَاتَّبَعَ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا ۗ وَاتَّخَذَ اللَّهُ إِبْرَاهِيمَ خَلِيلًا
و کیست که آیینش نیکوتر باشد از کسی که روی خود را به سوی خدا کرده و نیکوکار است و از آیین ابراهیم یکتاپرست پیروی کرده است؟ و خداوند ابراهیم را به دوستی خود برگزید.
این آیه شریفه، چونان گوهری درخشان در کلام الهی، سه رکن بنیادین دین برتر را ترسیم میکند: تسلیم کامل به درگاه حق، احسان به خلق، و متابعت از آیین توحیدی ابراهیم علیهالسلام. هرکدام از این ارکان، چون ستونی استوار، بنای دین کامل را برپا میدارد و انسان را به سوی کمال رهنمون میسازد.
درنگ: بهترین دین، متعلق به کسی است که با تسلیم محض، احسان به خلق و متابعت از ابراهیم حنیف، زندگی خود را در مسیر توحید و محبت سامان میدهد.
تسلیم وجه به سوی خدا
عبارت «أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ» به معنای سپردن تمام وجود به خداوند و جهتگیری همه هستی به سوی اوست. این تسلیم، چونان دریایی بیکران، انسان را از تعلقات مادی و نفسانی رها میسازد و او را در برابر سختیها و ناملایمات، به ساحتی میرساند که جز خدا را نمیجوید. چنین شخصی، هدفش تنها رضایت الهی است و هیچ چیز جز او در نظرش ارزش ندارد. این تسلیم، قلب را از بند خواستههای نفسانی آزاد میکند و انسان را به آرامشی متعالی میرساند که در آن، مرگ و زندگی، فقر و غنا، یکسان جلوه میکند.
این مفهوم، با آیه شریفه دیگری از قرآن کریم همخوانی دارد:
بَلَىٰ مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِنْدَ رَبِّهِ
آری، هر کس روی خود را به سوی خدا کند و نیکوکار باشد، پاداشش نزد پروردگارش است.
این آیه، پاداش تسلیم را نزد خداوند تضمین میکند و بر اهمیت اخلاص در برابر حق تأکید میورزد.
احسان، نشانه تسلیم
عبارت «وَهُوَ مُحْسِنٌ» به نیکوکاری، گذشت، مهربانی و خدمت به خلق اشاره دارد. محسن بودن، چونان آیینهای است که تسلیم باطنی انسان را در رفتار ظاهری او بازتاب میدهد. احسان، فراتر از انجام وظایف دینی، به معنای رفتار کریمانه و بخشنده با خلق خداست. محسن، کسی است که قلبش از کینه و نفرت خالی است و با محبت و گذشت، به دیگران خدمت میکند. این صفت، انسان را به صفات الهی مانند بخشندگی و محبت نزدیک میسازد و او را از خودخواهی و تنگنظری دور میکند.
قرآن کریم در آیهای دیگر، بر این ویژگی تأکید میورزد:
وَأَحْسِنُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ
و نیکوکاری کنید که خداوند نیکوکاران را دوست دارد.
این آیه، محسن بودن را مورد محبت الهی قرار میدهد و آن را بهعنوان نشانهای از تقرب به خدا معرفی میکند.
جمعبندی بخش نخست
آیه ۱۲۵ سوره آلعمران، با بیانی فاخر، ویژگیهای دین برتر را در تسلیم، احسان و متابعت از ابراهیم حنیف ترسیم میکند. تسلیم، قلب را به سوی خدا متمایل میسازد، احسان، رفتار انسان را با خلق نیکو میکند و متابعت از ابراهیم، راه توحید و یکتاپرستی را پیش روی انسان میگشاید. این سه رکن، چونان سه شاخه از درختی تناور، انسان را به سوی کمال و سعادت رهنمون میشوند.
بخش دوم: احسان و محبت به خلق خدا
احسان، چونان جویباری زلال، در هر لحظه از زندگی جاری است و محدود به امور مادی نیست. کمک به دیگران، شاد کردن دلها، خواندن دعا یا فاتحه برای دیگران، و حتی محبت زبانی، همگی از مصادیق احساناند. حتی اگر کسی مالی برای بخشش نداشته باشد، نیت پاک و محبت قلبی او نیز نزد خداوند ارزشمند است. این اعمال، قلب انسان را از کینه و نجاست پاک میکنند و او را به ساحتی متعالی میرسانند که در آن، محبت به خلق، نشانهای از محبت به خالق است. قرآن کریم این حقیقت را چنین بیان میکند: فَاسْتَجَابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّي لَا أُضِيعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِنْكُمْ پس پروردگارشان دعای آنان را اجابت کرد که من عمل هیچ عملکنندهای از شما را تباه نمیکنم. این آیه، بر این حقیقت تأکید دارد که هیچ عمل نیکویی نزد خداوند ضایع نمیشود، حتی اگر به نیت پاک و محبت قلبی محدود باشد. احسان به خلق، چونان پلی است که انسان را به سوی خدا میرساند. محسن، کسی است که به همه موجودات، از انسان تا حیوانات و حتی اشیا، محبت میورزد. او کینه، عصبانیت و بغض را از قلب خود میزداید و با نگاهی توحیدی، همه را در پرتو محبت الهی میبیند. این دیدگاه، وحدت خلق و خالق را نشان میدهد و محبت به خلق را نشانهای از عشق به خدا میداند. درنگ: احسان به خلق، نشانهای از محبت به خالق است و قلب انسان را از نجاست کینه و نفرت پاک میسازد. قرآن کریم این اصل را در آیهای دیگر تأیید میکند: إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ خداوند به عدالت و احسان فرمان میدهد. سوءاستفاده از دین برای توجیه ظلم، چونان زهری است که حقیقت دین را آلوده میسازد. برخی با استناد به دین، به اقداماتی چون اسارت، فروش انسانها یا توجیه ستم میپردازند. این انحرافات، نه تنها از حقیقت دین دور است، بلکه آن را در نظر دیگران نجس و ناپاک جلوه میدهد. چنین اعمالی، نتیجه فقدان احسان و تسلیم است و به گمراهی جامعه منجر میشود. علم دینی، اگر از مسیر احسان و محبت منحرف شود، به جای هدایت، به فساد میانجامد. قرآن کریم این انحراف را نهی میکند: وَلَا تَشْتَرُوا بِآيَاتِي ثَمَنًا قَلِيلًا و آیات مرا به بهای اندک نفروشید. احسان، چونان گلی معطر در باغ دین، قلب انسان را از کینه و نفرت پاک میکند و او را به سوی محبت الهی رهنمون میسازد. این صفت، نه تنها در اعمال مادی، بلکه در نیت پاک و محبت قلبی نیز متجلی میشود. نقد انحرافات علم دینی، بر ضرورت بازگشت به احسان و محبت تأکید دارد تا دین از آلودگیهای سوءاستفاده پاک گردد. عبارت «وَاتَّبَعَ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا» به پیروی از آیین توحیدی و یکتاپرستانه ابراهیم علیهالسلام اشاره دارد. ابراهیم، چونان قلهای رفیع در میان انبیا، الگوی تسلیم و احسان است. حنیف بودن او، نشانه دوری از شرک و انحراف و التزام به توحید ناب است. متابعت از او، انسان را به سوی اخلاص و رفتار نیکو هدایت میکند. قرآن کریم در آیهای دیگر بر این حقیقت تأکید میورزد: فَاتَّبِعُوا مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا پس از آیین ابراهیم یکتاپرست پیروی کنید. عبارت «وَاتَّخَذَ اللَّهُ إِبْرَاهِيمَ خَلِيلًا» نشاندهنده مقام والای ابراهیم بهعنوان دوست خدا و الگوی بشریت است. این مقام، نتیجه تسلیم کامل و احسان بیوقفه اوست. ابراهیم، چونان ستارهای در آسمان نبوت، راه را برای همه مؤمنان روشن میسازد و انسان را به متابعت از او دعوت میکند. این جایگاه، در آیهای دیگر از قرآن کریم نیز تأیید شده است: وَالَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَلَمْ يُفَرِّقُوا بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ و کسانی که به خدا و پیامبرانش ایمان آوردند و میان هیچیک از آنها فرق نگذاشتند. درنگ: ابراهیم علیهالسلام، بهعنوان خلیل خدا، الگوی تسلیم و احسان است و متابعت از او، انسان را به سوی توحید و کمال رهنمون میسازد. متابعت از ملت ابراهیم حنیف، چونان راهی روشن به سوی توحید و اخلاص است. ابراهیم علیهالسلام، با مقام خلیلالله، الگویی بینظیر برای مؤمنان است که با تسلیم و احسان، راه سعادت را به بشریت نشان میدهد. این متابعت، انسان را از شرک و انحراف دور کرده و به سوی کمال الهی هدایت میکند. دین، در حقیقت خود، چونان باغی پر از گلهای محبت و عاشقی است. انسان مؤمن، باید شب و روز با عشق به خلق خدا زندگی کند، از انسانها تا حیوانات و حتی اشیا. این عشق، قلب را از کینه، نفرت و دو رویی پاک میسازد و انسان را به نشاطی الهی میرساند. دین عاشقی، فراتر از مناسک ظاهری، سبک زندگی است که در آن، محبت و احسان به همه موجودات جاری است. قرآن کریم این حقیقت را چنین بیان میکند: إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ گرامیترین شما نزد خدا، پرهیزگارترین شماست. این آیه، تقوا و محبت را معیار کرامت انسان میداند و بر اهمیت عاشقی در دین تأکید میورزد. ناز خدا کشیدن، چونان قلهای رفیع در سلوک عرفانی، انسان را به ابراز محبت به همه مخلوقات دعوت میکند. این عمل، از احترام به فقیر و نوازش حیوانات تا حتی محبت به اشیا، همگی به نیت قربت به خدا انجام میشود. انسان با ناز کشیدن خلق، در حقیقت ناز خالق را میکشد و قلب خود را از نجاست کینه و نفرت پاک میسازد. این مفهوم، با آیهای دیگر از قرآن کریم همخوانی دارد: فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ در خانههایی که خدا اجازه داده برافراشته شوند و نام او در آنها برده شود. درنگ: ناز خدا کشیدن، ابراز محبت به خلق به نیت قربت به خالق است که انسان را به مقام عاشقی و تسلیم میرساند. ناز خدا کشیدن، در اعمالی چون محبت به همسر، احترام به فقیر، نوازش حیوانات، و حتی احترام به اشیا متجلی میشود. انسان میتواند با محبت به یک خودکار یا دیوار، به نیت قربت به خدا، ناز او را بکشد. این اعمال، قلب را از کینه و نفرت پاک میکنند و انسان را به ساحتی میرسانند که در آن، همه چیز در پرتو محبت الهی دیده میشود. قرآن کریم این اصل را تأیید میکند: فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا پس روی خود را به سوی دین یکتاپرستانه استوار کن. انحرافات اجتماعی، چونان علفهای هرز در باغ دین، قلب جامعه را از محبت و نشاط خالی میکنند. تولید محتوای مخرب، خشونت خانوادگی و سوءاستفاده از علم دینی، همگی از دوری از احسان و عاشقی نشأت میگیرند. این انحرافات، به جای هدایت، به فساد و گمراهی منجر میشوند و حقیقت دین را در نظر دیگران ناپاک جلوه میدهند. قرآن کریم این انحرافات را نهی میکند: وَإِذَا تَوَلَّىٰ سَعَىٰ فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيهَا و هنگامی که روی برمیگرداند، در زمین میکوشد تا در آن فساد کند. برخی، عشق را به اشتباه منکری میدانند که با حقیقت دین ناسازگار است. حال آنکه عشق، اگر در مسیر توحید و احسان باشد، جوهره دین است. عشق الهی، انسان را از خشونت و خمودگی دور میکند و به نشاط و محبت هدایت میسازد. این نگاه منفی، نتیجه انحراف از حقیقت دین است که باید با بازتعریف عشق در چارچوب توحیدی اصلاح گردد. قرآن کریم این حقیقت را تأیید میکند: وَالَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ و کسانی که ایمان آوردهاند، به خدا محبت شدیدتری دارند. احترام به خلق خدا، از انسان تا حیوانات، نشانهای از احسان و تسلیم است. حتی در جوامع غیرمسلمان، احترام به حیوانات، نمونهای از احسان است که برخی از مؤمنان از آن غافلاند. این احترام، انسان را از وحشیگری دور میکند و به محبت و کرامت هدایت میسازد. قرآن کریم بر این کرامت تأکید دارد: وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ و بهراستی فرزندان آدم را گرامی داشتیم. دین عاشقی، چونان جویباری زلال، قلب انسان را از کینه و نفرت پاک میکند و او را به سوی محبت و نشاط الهی رهنمون میسازد. ناز خدا کشیدن، مرتبهای عرفانی است که در آن، انسان با محبت به خلق، به خدا تقرب میجوید. نقد انحرافات اجتماعی و نگاه منفی به عشق، بر ضرورت بازگشت به حقیقت دین تأکید دارد که در آن، احسان و محبت، جوهره زندگی مؤمنانه است. آیه شریفه بعدی، بر مالکیت و احاطه خداوند بر آسمانها و زمین تأکید دارد: وَلِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ ۚ وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ مُحِيطًا و آنچه در آسمانها و زمین است از آن خداست و خداوند به هر چیز احاطه دارد. این آیه، تسلیم و احسان را در بستر توحید و علم الهی قرار میدهد. انسان با درک این احاطه، به عشق و محبت به خلق خدا ترغیب میشود و زندگی خود را در پرتو این حقیقت سامان میدهد. این مفهوم، با آیهای دیگر از قرآن کریم همخوانی دارد: اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ خداوند، هیچ معبودی جز او نیست، زنده و پاینده است. زندگی مؤمنانه، چونان شعری دلانگیز، با عشق و محبت به خلق خدا نگاشته میشود. انسان باید با احترام به همه مخلوقات، از قرآن کریم تا حیوانات و اشیا، زندگی خود را سامان دهد. این احترام، قلب را از نجاست کینه و نفرت پاک میکند و انسان را به نشاطی الهی میرساند. حتی یک نگاه محبتآمیز به مورچهای در بیابان یا نوازش دیواری به نیت خدا، میتواند نشانهای از این عاشقی باشد. درنگ: زندگی عاشقانه، با احترام و محبت به همه مخلوقات، قلب انسان را از نجاست پاک میکند و او را به سوی خدا رهنمون میسازد. احاطه الهی بر هستی، انسان را به سوی زندگی عاشقانه و محبت به خلق هدایت میکند. این زندگی، با احترام به همه مخلوقات، از انسان تا حیوانات و اشیا، قلب را از کینه و نفرت پاک میسازد و انسان را به نشاط و کمال الهی میرساند. آیه ۱۲۵ سوره آلعمران، چونان نوری درخشان، راه سعادت بشر را روشن میسازد. تسلیم به خدا، احسان به خلق و متابعت از ابراهیم حنیف، سه رکن دین برتر را تشکیل میدهند که انسان را به سوی کمال و تقرب به خدا هدایت میکنند. احسان، چونان جویباری زلال، قلب را از کینه و نفرت پاک میسازد و ناز خدا کشیدن، انسان را به مرتبهای عرفانی میرساند که در آن، محبت به خلق، نشانهای از عشق به خالق است. نقد انحرافات علم دینی و نگاه منفی به عشق، بر ضرورت بازگشت به حقیقت دین تأکید دارد که در آن، عاشقی و محبت، جوهره زندگی مؤمنانه است. این تفسیر، با زبانی فاخر و در قالبی منسجم، خوانندگان را به تأمل در این مفاهیم والا و عمل به آنها دعوت میکند تا در پرتو کلام الهی، به سعادت ابدی دست یابند. با نظارت صادق خادمیاحسان به خلق، احسان به حق
نقد سوءاستفاده از دین
جمعبندی بخش دوم
بخش سوم: متابعت از ملت ابراهیم حنیف
ابراهیم، الگوی توحید و احسان
ابراهیم، خلیل خدا
جمعبندی بخش سوم
بخش چهارم: دین عاشقی و ناز خدا کشیدن
دین، تجلی عاشقی و محبت
ناز خدا کشیدن، مرتبهای عرفانی
نمونههای عملی ناز خدا کشیدن
نقد انحرافات اجتماعی و اخلاقی
نقد نگاه منفی به عشق
اهمیت احترام به خلق خدا
جمعبندی بخش چهارم
بخش پنجم: احاطه الهی و زندگی عاشقانه
احاطه الهی بر هستی
زندگی عاشقانه در پرتو دین
جمعبندی بخش پنجم
نتیجهگیری نهایی