متن درس
تفسیر: احکام و معارف سورههای نساء و مائده
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۰۴۳)
دیباچه
قرآن کریم، چشمهسار زلال هدایت و قانونمندی است که با آیات روشنگر خویش، راه سعادت بشر را در تمامی ابعاد حیات ترسیم میکند. سورههای نساء و مائده، بهسان دو گوهر تابناک در این گنجینه الهی، احکام و معارفی را پیش روی انسان قرار میدهند که رعایت آنها، رستگاری فردی و اجتماعی را تضمین میکند و غفلت از آنها، به گمراهی و تباهی میانجامد. این نوشتار، با تکیه بر درسگفتارهای عالمی فرزانه، به بررسی و تفسیر آیات پایانی سوره نساء و آغازین سوره مائده میپردازد. هدف آن است که با نگاهی عمیق و روشمند، معارف والای این دو سوره در چارچوبی منسجم و علمی تبیین گردد تا راهنمای طالبان حقیقت و جویندگان حکمت باشد.
بخش نخست: سوره نساء، قانونمندی هدایت الهی
ماهیت سوره نساء
سوره نساء، چونان مجموعهای از قوانین و احکام، بنیانهای اعتقادی، اخلاقی و اجتماعی را برای هدایت انسان تدوین کرده است. این سوره، که به مسائل زنان، ارث و روابط اجتماعی پرداخته، فراتر از موضوعات خاص، نظامی جامع برای هدایت بشری ارائه میدهد. این قوانین، بهسان ستونهای استوار، بنای سعادت جامعه را برپا میدارند و انسان را از پرتگاه گمراهی به سوی نور رستگاری رهنمون میشوند.
تفسیر آیه ۱۷۶ سوره نساء: احکام ارث کلاله
یکی از آیات برجسته سوره نساء، آیه ۱۷۶ است که به احکام ارث کلاله میپردازد. کلاله، به شخصی اطلاق میشود که نه فرزندی دارد و نه والدینی، و تنها خویشاوندانش برادران و خواهران او هستند. این آیه، با دقتی بینظیر، چگونگی توزیع میراث در چنین شرایطی را تبیین میکند.
يَسْتَفْتُونَكَ ۚ قُلِ اللَّهُ يُفْتِيكُمْ فِي الْكَلَالَةِ ۚ إِنِ امْرُؤٌ هَلَكَ لَيْسَ لَهُ وَلَدٌ وَلَهُ أُخْتٌ فَلَهَا نِصْفُ مَا تَرَكَ ۚ وَهُوَ يَرِثُهَا إِنْ لَمْ يَكُنْ لَهَا وَلَدٌ ۚ فَإِنْ كَانَتَا اثْنَتَيْنِ فَلَهُمَا الثُّلُثَانِ مِمَّا تَرَكَ ۚ وَإِنْ كَانُوا إِخْوَةً رِجَالًا وَنِسَاءً فَلِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ ۚ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ أَنْ تَضِلُّوا ۗ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ
از تو فتوا میطلبند. بگو: خداوند درباره کلاله به شما فتوا میدهد: اگر مردی بمیرد و فرزندی نداشته باشد و خواهری داشته باشد، نیمی از آنچه بر جای گذاشته به او میرسد. و او از وی ارث میبرد اگر فرزندی نداشته باشد. و اگر دو [خواهر] باشند، دو سوم آنچه بر جای گذاشته به آن دو میرسد. و اگر برادران و خواهران باشند، برای هر مرد به اندازه سهم دو زن است. خداوند برای شما بیان میکند تا گمراه نشوید، و خداوند به هر چیزی داناست.
تحلیل آیه
این آیه، در پاسخ به استفتائی از سوی صحابه نازل شده و با عبارتی روشن، احکام ارث کلاله را تبیین میکند. اگر متوفی تنها یک خواهر داشته باشد، نیمی از ترکه به او تعلق میگیرد. اگر خواهری بدون فرزند درگذرد، برادرش کل ترکه را به ارث میبرد. در صورتی که دو خواهر باشند، دو سوم ترکه به آنها میرسد، و اگر ترکیبی از برادران و خواهران وجود داشته باشد، سهم هر مرد دو برابر سهم هر زن است. این تقسیمبندی، چونان ترازویی دقیق، عدالت الهی را در توزیع میراث به نمایش میگذارد.
درنگ: تفاوت در سهم ارث مرد و زن، ریشه در حکمت الهی و شرایط اجتماعی زمان نزول دارد. توان کاری بیشتر مردان در آن دوره، مسئولیتهای مالی سنگینتری را بر دوش آنها نهاده بود، و این تفاوت، بهسان پلی میان عدالت و نیازهای اجتماعی، نظام خانواده را استوار میسازد.
حکمت احکام ارث
تفاوت در سهم ارث، که در عبارت «فَلِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ» متجلی است، به مسئولیتهای مالی مرد در نظام خانواده بازمیگردد. این حکمت، که چون نوری در تاریکی جهل میدرخشد، نشاندهنده توجه قرآن کریم به واقعیتهای اجتماعی و اقتصادی است. افزون بر این، آیه با تأکید بر «يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ أَنْ تَضِلُّوا»، هدف از این احکام را پیشگیری از گمراهی و استقرار نظم اجتماعی معرفی میکند.
باقیمانده ترکه
در مواردی که نیمی از ترکه به خواهر تعلق میگیرد، پرسشی درباره سرنوشت نیمی دیگر مطرح میشود. این بخش، بهسان جویباری که از چشمهای جوشیده، میتواند به امور خیریه، انفاق یا مصارف شخصی اختصاص یابد. در فقه اسلامی، گرچه برخی مذاهب بازگشت این بخش به وراث (رد) را مطرح کردهاند، اما در نگاه شیعی، اولویت با مصارف خیر و عامالمنفعه است، که چون گلی در باغ هدایت، به خیر عمومی میانجامد.
علم مطلق الهی
آیه با عبارت «وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ» به پایان میرسد و بر علم بیکران الهی تأکید میورزد. این صفت، چونان آسمانی بیکران، مبنای حکمت و عدالت در قانونگذاری الهی است و اطمینان میبخشد که احکام قرآن کریم، ریشه در دانشی دارند که هیچ محدودیتی نمیشناسد.
جمعبندی بخش نخست
سوره نساء، با تبیین احکام ارث کلاله در آیه ۱۷۶، نظامی حقوقی و هدایتی را پیش روی بشر قرار میدهد که نهتنها عدالت را در توزیع میراث تضمین میکند، بلکه با تکیه بر حکمت الهی، از گمراهی انسان جلوگیری مینماید. این آیه، بهسان آیینهای روشن، جامعیت قرآن کریم در پاسخ به نیازهای فقهی و اجتماعی را بازتاب میدهد و بر نقش اهل بیت علیهمالسلام در تبیین این معارف تأکید دارد.
بخش دوم: سوره مائده، قوانین کلی بشری
ماهیت سوره مائده
سوره مائده، که در اواخر حیات مبارک پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله نازل شده، مجموعهای از قوانین کلی و انسانی است که سعادت بشر را در گرو عمل به آنها میداند. این سوره، بهسان سفرهای گسترده از معارف الهی، هر آنچه برای هدایت و رستگاری لازم است، در خود جای داده است. برخلاف برخی سورهها که به مسائل خاص یا نزاعهای اجتماعی پرداختهاند، سوره مائده بر احکام عام و عقلانی تمرکز دارد که چون ستارگان در آسمان هدایت، راه را به جویندگان حقیقت نشان میدهند.
تفسیر آیه نخست سوره مائده
آیه آغازین سوره مائده، یکی از بنیادیترین اصول هدایت الهی را بیان میکند:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ أُحِلَّتْ لَكُمْ بَهِيمَةُ الْأَنْعَامِ إِلَّا مَا يُتْلَى عَلَيْكُمْ غَيْرَ مُحِلِّي الصَّيْدِ وَأَنْتُمْ حُرُمٌ إِنَّ اللَّهَ يَحْكُمُ مَا يُرِيدُ
ای کسانی که ایمان آوردهاید، به پیمانها وفا کنید. چهارپایان برای شما حلال شدهاند، مگر آنچه بر شما خوانده میشود، در حالی که شکار را در حال احرام حلال نمیدانید. همانا خداوند آنچه را اراده کند، حکم میکند.
وفای به عقود
عبارت «أَوْفُوا بِالْعُقُودِ» بهسان کلیدی طلایی، درهای ایمان و اعتماد را در جامعه میگشاید. «عقد» در اینجا، به هرگونه پیمان و تعهدی اشاره دارد که گرهای استوار در روابط اجتماعی ایجاد میکند، خواه شرعی باشد یا عرفی، دینی یا غیر دینی. این پیمانها، چونان رشتههای محکمی هستند که جامعه را به هم پیوند میدهند و استواری ایمان را در التزام به آنها میجویند. برخلاف فقه سنتی که وفای به وعده را در برخی موارد مستحب میداند، قرآن کریم این اصل را جهانی و انسانی معرفی میکند و بر ضرورت پایبندی به هر تعهدی تأکید میورزد.
درنگ: وفای به عقود، نهتنها یک اصل اخلاقی، بلکه جوهره ایمان است. این پیمانها، از عقد توحید با خداوند تا عقد اخوت و زوجیت، چونان ستونهایی هستند که بنای جامعه ایمانی را برپا میدارند.
حلال بودن بهیمةالانعام
آیه در ادامه، به حلال بودن چهارپایان (بهیمةالانعام) اشاره دارد، مگر آنچه به صراحت حرام اعلام شده است. بهیمةالانعام، به حیوانات اهلی چون گوسفند، گاو و شتر اطلاق میشود که بهسان نعمتی الهی، روزی انسان را تأمین میکنند. با این حال، این حلال بودن در شرایط احرام استثنا میشود، و شکار در این حالت ممنوع است. این استثنا، چونان نشانهای از نظم الهی، بر اهمیت رعایت احکام در زمانها و مکانهای خاص تأکید دارد.
حکم و اراده الهی
عبارت «إِنَّ اللَّهَ يَحْكُمُ مَا يُرِيدُ» چونان مهر تأییدی بر حاکمیت مطلق الهی است. حکم خداوند، که ریشه در اراده بیکران او دارد، بینیاز از پیششرطهای بشری است. این حکم، در باطن الهی وجود دارد و با اراده او به ظهور میرسد. به تعبیری، حکم الهی چون گوهری در صدف باطن است که با اراده خداوند، در عالم ظاهر آشکار میشود. این معنا، عقل را صیقل میدهد و اراده انسانی را در مسیر اطاعت از احکام الهی تقویت میکند.
درنگ: حکم الهی، چونان ستونی استوار، در باطن وجود دارد و با اراده خداوند به ظهور میرسد. این پیوند میان حکم و اراده، نشاندهنده حکمت بیپایان الهی در قانونگذاری است.
جمعبندی بخش دوم
سوره مائده، با تأکید بر وفای به پیمانها، حلال بودن نعمات الهی و حاکمیت اراده خداوند، نظامی جامع برای هدایت بشر ارائه میدهد. این احکام، که چون جویبارهایی زلال از چشمه حکمت الهی سرچشمه میگیرند، راه سعادت را به انسان نشان میدهند و او را از پرتگاه تباهی دور میسازند.
نتیجهگیری
سورههای نساء و مائده، بهسان دو بال پرواز در آسمان هدایت، انسان را به سوی سعادت و رستگاری رهنمون میشوند. آیه ۱۷۶ سوره نساء، با تبیین احکام ارث کلاله، عدالت و حکمت الهی را در نظام حقوقی به نمایش میگذارد، و آیه نخست سوره مائده، با تأکید بر وفای به پیمانها و حاکمیت اراده الهی، بنیانهای ایمان و نظم اجتماعی را استوار میسازد. این دو سوره، چونان دو گوهر در تاج قرآن کریم، درسهایی از عدالت، نظم و هدایت ارائه میدهند که برای طالبان حقیقت، راهنمایی بیبدیل است. پیوند این احکام با معارف اهل بیت علیهمالسلام، این معانی را ژرفتر و روشنتر میسازد و بر نقش بیبدیل ایشان در تبیین قرآن کریم تأکید میورزد.
با نظارت صادق خادمی