در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تفسیر 1053

متن درس




تفسیر: تحلیل آیات هشتم و نهم سوره مائده

تفسیر: تحلیل آیات هشتم و نهم سوره مائده

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۰۵۳)

دیباچه

سوره مائده، از سوره‌های مدنی قرآن کریم، چون گوهری درخشان در مجموعه آیات الهی می‌درخشد و با محوریت احکام شرعی، اخلاقی و اجتماعی، راهنمایی جامع برای زیست مؤمنانه ارائه می‌دهد. آیات هشتم و نهم این سوره، به‌سان دو ستاره در آسمان معرفت، دو سطح متمایز از ایمان و عمل را به تصویر می‌کشند: یکی دعوت به قیام خالصانه برای ذات الهی و دیگری وعده پاداش به مؤمنانی که در مسیر عمل صالح گام برمی‌دارند. این نوشتار، با تکیه بر درس‌گفتارهای عالمان دینی، به تحلیل عمیق این دو آیه می‌پردازد و با زبانی فصیح و متین، مفاهیم والای آن‌ها را برای جویندگان حقیقت تبیین می‌کند. همانند باغی که شاخه‌هایش به آسمان معرفت دراز شده، این متن کوشیده است تا با نثری روشن و ساختاری منظم، روح آیات را در قالبی شایسته به خواننده عرضه کند.

بخش یکم: تبیین آیات هشتم و نهم سوره مائده

متن و ترجمه آیات

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ لِلَّهِ شُهَدَاءَ بِالْقِسْطِ ۖ وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَىٰ أَلَّا تَعْدِلُوا ۚ اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَىٰ ۖ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۚ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ

ای کسانی که ایمان آورده‌اید، برای خدا به‌پاخیزید و گواهان به عدالت باشید، و دشمنی با گروهی شما را به بی‌عدالتی نکشاند. عدالت ورزید که آن به تقوا نزدیک‌تر است، و از خدا پروا کنید که خدا به آنچه می‌کنید آگاه است.

وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ ۙ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ عَظِيمٌ

خدا به کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند، وعده آمرزش و پاداشی بزرگ داده است.

تمایز بی‌سابقه دو آیه

در گستره وسیع قرآن کریم، که چون دریایی ژرف از معارف الهی است، آیات هشتم و نهم سوره مائده به‌سان دو قله متمایز در کنار یکدیگر قد برافراشته‌اند. این دو آیه، با وجود همجواری ظاهری، از نظر معنا و مقصد، فاصله‌ای به بلندای آسمان و زمین دارند. آیه هشتم، دعوتی است به سوی قیام خالصانه برای ذات باری‌تعالی، در حالی که آیه نهم به مؤمنانی خطاب دارد که در پی پاداش و آمرزش‌اند. این تمایز، چون خطی زرین، مرز میان ایمان والا و ایمان متوسط را ترسیم می‌کند.

درنگ: آیات هشتم و نهم سوره مائده، با وجود همجواری، دو سطح متمایز از ایمان را به تصویر می‌کشند: یکی دعوت به قیام خالصانه برای خدا و دیگری وعده پاداش به مؤمنان متوسط.

بخش دوم: تحلیل مفهومی آیه هشتم

خطاب به مؤمنان و قیام برای خدا

آیه هشتم با خطاب «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا» آغاز می‌شود، خطابی که چون نغمه‌ای آسمانی، همه مؤمنان را، حتی آنان که در ایمان خود تردید دارند، در بر می‌گیرد. این شمولیت، نشان از رحمت بی‌کران الهی دارد که درهای معرفت را به روی همه می‌گشاید. دعوت به «كُونُوا قَوَّامِينَ لِلَّهِ» فراخوانی است به زیستن برای خدا، به‌سان درختی که ریشه‌هایش در خاک تقوا و شاخه‌هایش در آسمان الهی است. این قیام، نه صرف ایستادن، بلکه فانی شدن در ذات باری‌تعالی است، چنان‌که عارفان گفته‌اند: «من کی‌ام لیلی و لیلی کیست من، هر دو یک روحیم اندر بی‌بدن.»

شهادت به قسط: عدالت عینی و بی‌طرفی

فرمان «شُهَدَاءَ بِالْقِسْطِ» دعوتی است به گواهی دادن به عدالت عینی، عدالت چنان پاک و بی‌آلایش که حتی دشمنی با قومی («شَنَآنُ قَوْمٍ») آن را خدشه‌دار نکند. این عدالت، چون آینه‌ای صاف، حقیقت را بی‌هیچ تحریفی بازمی‌تاباند. در این مقام، مؤمن باید چنان بی‌طرف باشد که حتی در دعوای میان فرزند و همسایه، یا دوست و دشمن، تنها حق را ببیند. این سطح از عدالت، مختص اولیای الهی است که چون ستارگان درخشان در آسمان حقیقت می‌درخشند.

درنگ: شهادت به قسط در آیه هشتم، فراخوانی است به عدالت عینی که حتی در برابر دشمن یا دوست، بی‌طرفی کامل را طلب می‌کند و مختص اولیای الهی است.

عدالت و تقوا: مسیری به سوی ذات

آیه هشتم، عدالت را «أَقْرَبُ لِلتَّقْوَىٰ» می‌داند، راهی که چون پلی زرین، مؤمن را به تقوای ذاتی رهنمون می‌شود. تقوا در این مقام، نه رعایت ظاهری احکام، بلکه فانی شدن در ذات الهی است. همان‌گونه که در داستان موسی علیه‌السلام، فرمان «فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ» به معنای رها کردن تعین (هویت فردی) بود، تقوا در این آیه نیز دعوتی است به رفع تعین و رسیدن به مقام لا تعین، جایی که جز خدا هیچ نیست.

جمع‌بندی بخش دوم

آیه هشتم، چون چراغی فروزان، راه کمال را به سوی قیام خالصانه برای خدا و شهادت به عدالت عینی روشن می‌کند. این آیه، مؤمنان را به زیستن برای ذات الهی و رهایی از تعینات دنیوی دعوت می‌کند، مقامی که تنها اولیای الهی بدان دست می‌یابند. این دعوت، چون نسیمی که بر شاخسار معرفت می‌وزد، روح را به سوی تقوای ذاتی هدایت می‌کند.

بخش سوم: تحلیل مفهومی آیه نهم

وعده الهی و ایمان متوسط

آیه نهم، با «وَعَدَ اللَّهُ» آغاز می‌شود، وعده‌ای که چون بارانی رحمت‌آمیز بر مؤمنانی فرو می‌ریزد که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند. این وعده، شامل «مَغْفِرَةٌ» (آمرزش گناهان) و «أَجْرٌ عَظِيمٌ» (پاداش بزرگ) است. اما این وعده، به باور عالمان دینی، نشانه‌ای از ایمان متوسط مخاطبان است، کسانی که به تضمین الهی نیاز دارند، گویی اعتمادی کامل به ذات باری‌تعالی ندارند و در پی پاداش‌اند.

درنگ: وعده الهی در آیه نهم، نشانه ایمان متوسط مؤمنانی است که به جای اعتماد کامل به خدا، در پی تضمین پاداش و آمرزش‌اند.

نقد ایمان ضعیف و درخواست وعده

نیاز به وعده الهی، چون سایه‌ای بر ایمان برخی مؤمنان، نشان از ضعف اعتماد به ذات الهی دارد. این مؤمنان، که گاه با طنزی معنادار «دگوری‌مگوری» نامیده شده‌اند، در پی پاداش‌های ساده چون بهشت‌اند. درخواست وعده، خود گناهی است، زیرا ایمان کامل، نیازی به چک و سفته الهی ندارد. این ایمان، چون گیاهی شکننده، هنوز ریشه در خاک معرفت الهی ندوانیده است.

تفاوت ثواب و اجر

در این آیه، «أَجْرٌ عَظِيمٌ» به معنای پاداش مادی یا معنوی است، مانند دستمزد کارگری که برای عمل خود مزد می‌طلبد. اما «ثواب»، به باور عالمان دینی چون خواجه نصیرالدین طوسی، قرب الهی است، مقامی که در آیه هشتم متجلی است. این تفاوت، چون خطی روشن، مرز میان ایمان متوسط و ایمان والا را مشخص می‌کند.

عمل صالح: فراتر از عبادات ظاهری

«عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ» در آیه نهم، به کارهای شایسته عمومی اشاره دارد، نه صرفاً عباداتی چون نماز و روزه. این عمل صالح، چون جویباری زلال، هر کار نیکی را در بر می‌گیرد که به نیت خیر انجام شود، اما همچنان در سطحی پایین‌تر از قیام خالصانه آیه هشتم قرار دارد.

جمع‌بندی بخش سوم

آیه نهم، چون آیینه‌ای که چهره ایمان متوسط را بازمی‌تاباند، به مؤمنانی خطاب دارد که در پی پاداش و آمرزش‌اند. این آیه، اگرچه رحمت الهی را نشان می‌دهد، اما ضعف ایمان مخاطبانش را نیز آشکار می‌کند. این مؤمنان، هنوز در ابتدای راه معرفت‌اند و نیازمند وعده الهی برای گام برداشتن در مسیر حق.

بخش چهارم: قیاس دو آیه و تفاوت‌های معنوی

فاصله آسمان و زمین

تفاوت میان آیات هشتم و نهم، چون فاصله میان آسمان معرفت و زمین هوس‌های دنیوی است. آیه هشتم، دعوتی است به سوی مقام لا تعین، جایی که مؤمن خود را در ذات الهی فانی می‌بیند، در حالی که آیه نهم به مؤمنانی خطاب دارد که هنوز در بند تعینات‌اند و به پاداش می‌اندیشند. این فاصله، چون میلیاردها سال نوری، دو سطح از ایمان را از هم جدا می‌کند.

درنگ: فاصله معنوی میان آیات هشتم و نهم، چون فاصله آسمان و زمین، دو سطح متمایز از ایمان را نشان می‌دهد: قیام خالصانه برای خدا و ایمان متوسط در پی پاداش.

نقد اهداف دنیوی

هر آنچه جز خدا باشد، از مال و فرزند تا زن و زندگی، در برابر قیام برای خدا چون آشغالی بی‌ارزش است. این امور، چون فتنه‌هایی که مؤمن را از مسیر حق بازمی‌دارند، دشمنان او می‌شوند. تنها آنچه برای خدا باشد، چون گوهری ناب، ارزشمند است.

عرفان حقیقی و نقد عرفان دروغین

عرفان حقیقی، که در آیه هشتم متجلی است، رسیدن به مقام لا تعین است، جایی که سالک خود را از خود تهی می‌کند و جز خدا نمی‌بیند. این عرفان، چون قله‌ای رفیع، دشوار و وحشتناک است، زیرا سالک ممکن است بارها در این مسیر سقوط کند. اما عرفان رایج، که گاه به درویشی یا جریانات غیرشیعی نسبت داده می‌شود، از این مقام والا دور است و به باور عالمان دینی، فاقد اصالت شیعی است.

نماز لا تعین

نماز در مقام لا تعین، عاری از قبله ظاهری، ذکر و شکل است. این نماز، چون انفجاری در دل ذات الهی، سالک را به سوی بی‌هویتی رهنمون می‌شود. در این مقام، نه کعبه نیاز است و نه قبله‌نما، زیرا سالک خود در آغوش ذات الهی است.

جمع‌بندی بخش چهارم

آیات هشتم و نهم، چون دو بال پرنده‌ای که یکی به سوی آسمان و دیگری به سوی زمین می‌رود، دو مسیر متمایز را نشان می‌دهند. آیه هشتم، راه اولیای الهی است که در پی فانی شدن در ذات‌اند، و آیه نهم، راه مؤمنانی است که هنوز در بند تعینات و پاداش‌اند. این تفاوت، نقشه‌ای است برای سالکان که راه خود را در مسیر معرفت بیابند.

بخش پنجم: نقدهای ادبی و دینی

نقد ادبیات دینی

علم دینی، گاه چون یتیمی در دستان تاریخ، دچار تحریفات ادبی شده است. این تحریفات، به باور عالمان دینی، گاه از جریانات غیرشیعی سرچشمه گرفته و نیازمند بازنگری است. تلاش برای اصلاح ادبیات شیعی، اگرچه با موانعی روبه‌رو شده، اما چون بذری در خاک معرفت کاشته شده که نیازمند آبیاری است.

نقد شعر عرفانی

اشعار عرفانی، چون آثار حافظ و سعدی، گاه به دلیل خطاهای معنایی یا محتوایی، نیازمند محاکمه ادبی‌اند. این اشعار، اگرچه در ظاهر زیبا، اما گاه از عمق معرفت الهی دورند و باید با معیارهای عرفان شیعی سنجیده شوند.

جمع‌بندی بخش پنجم

نقد ادبیات دینی و عرفانی، چون آینه‌ای است که کاستی‌های علم دینی را نشان می‌دهد. این نقدها، دعوتی است به بازنگری و اصلاح، تا معارف الهی در قالبی ناب و اصیل به نسل‌های آینده منتقل شود.

نتیجه‌گیری نهایی

آیات هشتم و نهم سوره مائده، چون دو گوهر در صدف قرآن کریم، دو سطح از ایمان را به تصویر می‌کشند: قیام خالصانه برای خدا و ایمان متوسط در پی پاداش. آیه هشتم، چون قله‌ای رفیع، اولیای الهی را به سوی تقوای ذاتی و عدالت عینی فرا می‌خواند، در حالی که آیه نهم، چون جویباری زلال، مؤمنان متوسط را به سوی آمرزش و پاداش هدایت می‌کند. این دو آیه، نقشه‌ای جامع برای سالکان معرفت ارائه می‌دهند تا هر کس به فراخور حال خود، راهی به سوی حق بیابد. نقدهای ادبی و دینی نیز، چون چراغی در این مسیر، ضرورت بازنگری در فهم معارف الهی را گوشزد می‌کنند.

با نظارت صادق خادمی