متن درس
تفسیر: نقض میثاق و عاقبت آن در سوره مائده، آیه سیزدهم
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۰۵۷)
دیباچه: درآمدی بر تبیین آیه سیزدهم سوره مائده
سوره مائده، یکی از سورههای مدنی قرآن کریم، با محوریت احکام شرعی، اخلاقی و اجتماعی، آیینهای است از رهنمودهای الهی برای هدایت بشر. آیه سیزدهم این سوره، با نگاهی عمیق به نقض میثاق بنیاسرائیل، قساوت قلب، تحریف کلمات و فراموشی نعمتهای الهی، هشداری است به تمامی امتها، بهویژه علما و خواص دینی. این نوشتار، با تکیه بر درسگفتارهای عالمان دینی، به تبیین این آیه پرداخته و با نگاهی جامع، ابعاد معنوی، اخلاقی و اجتماعی آن را بررسی میکند. هدف، ارائه تبیینی است که هم روح آیه را در قالب زبانی فصیح و روشن منتقل کند و هم با پیوندهای معنایی، غنای معرفتی آن را برای خوانندگان آشکار سازد.
بخش نخست: متن و محتوای آیه سیزدهم سوره مائده
متن آیه و ترجمه
فَبِمَا نَقْضِهِمْ مِيثَاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ وَجَعَلْنَا قُلُوبَهُمْ قَاسِيَةً ۖ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ ۙ وَنَسُوا حَظًّا مِمَّا ذُكِّرُوا بِهِ ۚ وَلَا تَزَالُ تَطَّلِعُ عَلَىٰ خَائِنَةٍ مِنْهُمْ إِلَّا قَلِيلًا مِنْهُمْ ۖ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاصْفَحْ ۚ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ
به سبب پیمانشکنیشان، آنان را از رحمت خویش دور کردیم و دلهایشان را سخت گردانیدیم. کلمات را از جایگاههای خود تحریف میکنند و بخشی از آنچه به آن پند داده شده بودند، فراموش کردند. تو پیوسته از خیانت گروهی از آنان آگاه میشوی، جز اندکی از ایشان. پس از آنان درگذر و چشمپوشی کن، که خداوند نیکوکاران را دوست میدارد.
زمینه و پیوستگی آیه
آیه سیزدهم سوره مائده، ادامه گفتوگوی الهی با بنیاسرائیل است که در آیه پیشین (آیه دوازدهم) به میثاق و عهد آنان با خداوند اشاره شده بود. این آیه، با تبیین عاقبت پیمانشکنی، پرده از نتایج معنوی و اخلاقی این نافرمانی برمیدارد. پیمانشکنی، همچون بادی است که شعلههای لطف الهی را خاموش میکند و قلب را به خاکستری سرد و سخت بدل میسازد. این بخش، با نگاهی دقیق به مفاهیم آیه، ابعاد آن را در سه محور اصلی بررسی میکند: نقض میثاق، قساوت قلب و تحریف کلمات، و دستور به عفو و صفح.
بخش دوم: نقض میثاق و پیامدهای آن
لعن الهی: دوری از رحمت
عبارت فَبِمَا نَقْضِهِمْ مِيثَاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ به پیمانشکنی بنیاسرائیل و دوری از رحمت الهی اشاره دارد. لعن، در این مقام، نه نفرین به معنای عام، بلکه محرومیت از لطف و هدایت الهی است. این محرومیت، چونان سایهای سنگین، قلب را از نور ایمان تهی میکند و راه را برای قساوت هموار میسازد. پیمانشکنی، گسستن پیوند با خداست که بنیاسرائیل را از چشمه رحمت الهی دور کرد.
درنگ: لعن الهی، محرومیت از لطف و هدایت است که نتیجه نقض میثاق و گسستن پیوند با خداوند است.
قساوت قلب: خاموشی شعله ایمان
عبارت وَجَعَلْنَا قُلُوبَهُمْ قَاسِيَةً به سختدلی بنیاسرائیل اشاره دارد که نتیجه دوری از خداوند است. قلب انسان، چون آتشی است که با لطف الهی شعلهور و گرم میماند. هنگامی که این لطف، به سبب نافرمانی، از انسان سلب شود، قلب چون خاکستری سرد و سخت میگردد. این قساوت، مانع درک حقیقت و پذیرش هدایت الهی میشود.
درنگ: قساوت قلب، نتیجه دوری از خدا و محرومیت از لطف الهی است که قلب را از دریافت هدایت بازمیدارد.
تحریف کلمات: گناه خواص
عبارت يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ به تحریف کلمات الهی اشاره دارد. این گناه، بهویژه در میان خواص و علمای دینی بنیاسرائیل رخ داد که با آگاهی، آیات الهی را از جایگاه اصلی خود جابهجا کردند. این تحریف، که از سوی نخبگان دینی صورت گرفت، گناهی آگاهانه و غیرحیوانی است، زیرا حیوانات از چنین عملی ناتواناند. این مسئولیت سنگین، نشاندهنده جایگاه خطیر علما در حفظ امانت دین است.
درنگ: تحریف کلمات الهی، گناهی آگاهانه و مختص خواص است که به اساس دین ضربه میزند و عذری برای آن نیست.
فراموشی نعمتها: نسیان الهی
عبارت وَنَسُوا حَظًّا مِمَّا ذُكِّرُوا بِهِ به فراموشی پندها و نعمتهای الهی اشاره دارد. این فراموشی، عذابی الهی است که در پی نقض میثاق، دانش و هدایت را از انسان سلب میکند. نسیان، چونان پردهای است که بر عقل و قلب کشیده میشود و انسان را از درک حقیقت محروم میسازد. این عذاب، بیش از همه، گریبانگیر کسانی میشود که آگاهانه از دین روی برمیتابند.
درنگ: نسیان الهی، عذابی است که دانش و هدایت را از پیمانشکنان میگیرد و قلب و عقل را در تاریکی فرومیبرد.
بخش سوم: خیانت و استثنای قلیل
خیانت مداوم: هشدار به پیامبر
عبارت وَلَا تَزَالُ تَطَّلِعُ عَلَىٰ خَائِنَةٍ مِنْهُمْ هشداری است به پیامبر که پیوسته از خیانت بنیاسرائیل آگاه خواهد شد. این خیانت، شامل نقض میثاق، تحریف کلمات و فراموشی پندها میشود. این هشدار، بهویژه متوجه خواص دینی است که با آگاهی، به دین خیانت کردند.
درنگ: خیانت به دین، شامل نقض میثاق و تحریف کلمات، گناهی سنگین است که بیش از همه از سوی خواص سرمیزند.
استثنای قلیل: امیدی در میان گمراهی
عبارت إِلَّا قَلِيلًا مِنْهُمْ به گروه اندکی از بنیاسرائیل اشاره دارد که به میثاق وفادار ماندند. این گروه، چون ستارگانی در آسمان تاریک گمراهی، نور ایمان و تقوا را حفظ کردند. این استثنا، امیدی است که حتی در میان انحرافات، راه رستگاری برای وفاداران باز است.
درنگ: استثنای قلیل، گروه اندک وفاداراناند که در میان گمراهی، نور ایمان را حفظ میکنند.
گفتوگو درباره استثنای قلیل
در تحلیل این آیه، گفتوگویی میان استاد و شاگرد شکل میگیرد که آیا استثنای قلیل به تحریفکنندگان یا گناهکاران عادی اشاره دارد. نتیجه این است که این استثنا، به گناهکاران عادی (مانند دزدان و شرابخواران) مربوط میشود، نه خواص تحریفکننده، زیرا خواص به دلیل تکبر و آگاهی، کمتر قابلبخششاند.
درنگ: استثنای قلیل، به گناهکاران عادی اشاره دارد که امکان توبه و بخشش برایشان فراهم است، برخلاف خواص تحریفکننده.
بخش چهارم: عفو و صفح، نشانه احسان الهی
دستور به عفو و صفح
عبارت فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاصْفَحْ به پیامبر دستور میدهد که از گناهکاران بنیاسرائیل درگذرد و چشمپوشی کند. عفو، درگذشتن از خطا و صفح، به روی نیاوردن گناه است. این دو، چونان دو بال رحمت، انسان را به مقام احسان الهی نزدیک میکنند.
درنگ: عفو و صفح، دو بال رحمتاند که با درگذشتن از خطا و چشمپوشی، انسان را به مقام احسان الهی میرسانند.
محبت به محسنین
عبارت إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ نشان میدهد که خداوند نیکوکاران را دوست میدارد. نیکوکاری در این مقام، همان عفو و صفح است که پیامبر را به تقلید از رحمت الهی دعوت میکند. این عمل، چونان آینهای است که جمال الهی را در رفتار انسانی منعکس میسازد.
درنگ: عفو و صفح، مصداق احسان است که انسان را به محبت الهی نزدیک میکند.
بخش پنجم: تمایز گناهان حیوانی و دینی
گناهان حیوانی: قابلبخششتر
گناهان حیوانی، مانند شرابخواری و زنا، گرچه ناپسندند، اما در مقایسه با تحریف دین، از شدت کمتری برخوردارند. این گناهان، چونان رفتارهایی هستند که در میان حیوانات نیز دیده میشود و از سر نادانی رخ میدهد. اما تحریف دین، گناهی آگاهانه و مختص انسانهای عالم است که عذری برای آن نیست.
درنگ: گناهان حیوانی، به دلیل نادانی، قابلبخششتر از تحریف دین هستند که گناهی آگاهانه و غیرحیوانی است.
تحریف دین: گناهی غیرحیوانی
تحریف کلمات الهی، چونان خنجری است که به قلب دین فرو میرود. این گناه، مختص خواص و علما است که با آگاهی، به تغییر و جابهجایی آیات الهی دست میزنند. حیوانات از چنین عملی ناتواناند، و از اینرو، این گناه، عذری ندارد و عذابی سنگین در پی دارد.
درنگ: تحریف دین، گناهی غیرحیوانی و آگاهانه است که به دلیل ضربه به اساس دین، عذابی سنگین دارد.
نسیان: عذاب الهی برای پیمانشکنان
فراموشی نعمتها و پندهای الهی، عذابی است که خداوند به پیمانشکنان روا میدارد. این نسیان، چونان تاریکی است که عقل و قلب را فرا میگیرد و انسان را از علم و هدایت محروم میسازد. این عذاب، بیش از همه، گریبانگیر کسانی است که آگاهانه از دین روی برمیتابند.
درنگ: نسیان، عذابی الهی است که دانش و هدایت را از پیمانشکنان میگیرد و آنان را در جهل فرومیبرد.
بخش ششم: نقد علم دینی و هشدار به علما
جهل در علم دینی: نشانه نسیان
نسیان الهی، گاه در جهل و ناآگاهی در علم دینی نمود مییابد. خاطرهای از گفتوگو با فردی که از دانش دینی خود بیبهره شده بود، نشاندهنده این عذاب است. این جهل، چونان خاکستری است که بر آتش علم و معرفت نشسته و آن را خاموش کرده است.
درنگ: جهل در علم دینی، نشانه نسیان الهی است که نتیجه دوری از تقوا و نافرمانی است.
هشدار به علما: تقوا در علم دینی
دست بردن به قرآن کریم و علم دینی، بدون تقوا، انسان را به ورطه نسیان و بیعلمی میکشاند. علما، چونان نگهبانان امانت دین، باید با تقوا به این عرصه وارد شوند، وگرنه عذاب فراموشی گریبانگیرشان خواهد شد. این هشدار، چونان زنگ بیداری است که علما را به حفظ تقوا در علم دینی فرا میخواند.
درنگ: علما باید با تقوا به علم دینی نزدیک شوند، وگرنه به عذاب نسیان و بیعلمی گرفتار خواهند شد.
بخش هفتم: نتیجهگیری و تطبیق آیه
جمعبندی بخشها
آیه سیزدهم سوره مائده، با تبیین نقض میثاق بنیاسرائیل، قساوت قلب، تحریف کلمات و فراموشی نعمتها، هشداری است به تمامی امتها، بهویژه علما و خواص دینی. این آیه، با تمایز بین گناهان حیوانی و دینی، مسئولیت سنگین نخبگان دینی را گوشزد میکند. دستور به عفو و صفح، نشانه رحمت الهی است که انسان را به احسان و نیکوکاری دعوت میکند. استثنای قلیل، امیدی است برای وفاداران که در میان گمراهی، راه رستگاری را مییابند.
تطبیق آیه با رفتارها
خوانندگان دعوت میشوند تا رفتار خود را با این آیه تطبیق دهند و از گناهان غیرحیوانی، مانند تحریف دین، پرهیز کنند. این آیه، چونان مشعلی است که راه تقوا و امانتداری در دین را روشن میکند. انسان باید با احتیاط به قرآن کریم و علم دینی نزدیک شود، مبادا که به عذاب نسیان گرفتار آید.
درنگ: آیه سیزدهم، هشداری است به علما و خواص که با تقوا به دین نزدیک شوند و از تحریف و نسیان بپرهیزند.
نتیجهگیری کلی
آیه سیزدهم سوره مائده، با تبیین عاقبت پیمانشکنی و خیانت به دین، هشداری است به تمامی امتها، بهویژه علما و خواص دینی. نقض میثاق، قساوت قلب، تحریف کلمات و فراموشی نعمتها، پیامدهایی هستند که از دوری از خدا ناشی میشوند. این آیه، با دستور به عفو و صفح، راه احسان و نیکوکاری را نشان میدهد و استثنای قلیل، امیدی است برای وفاداران. علما و دانشوران دینی، بهعنوان نگهبانان امانت دین، باید با تقوا به این عرصه وارد شوند، وگرنه به عذاب نسیان گرفتار خواهند شد. این تبیین، چونان آیینهای است که حقیقت دین و مسئولیت انسان در برابر آن را بازمینمایاند.
با نظارت صادق خادمی