متن درس
تفسیر: تأملی در آیه ۵۰ سوره مائده؛ نقد جاهلیت و تبیین حکم الهی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۰۸۸)
دیباچه: درآمدی بر تفسیر آیه ۵۰ سوره مائده
قرآن کریم، بهسان چراغی هدایتگر، راه رستگاری را در برابر انسان میگشاید و با بیانی ژرف، به نقد نظامهای بشری و تبیین احکام الهی میپردازد. آیه ۵۰ سوره مائده، چون گوهری درخشان در این مجموعه نورانی، دو محور بنیادین را پیش روی ما قرار میدهد: نکوهش گرایش به احکام جاهلی و ستایش برتری احکام الهی برای قومی که به یقین دست یافتهاند. این آیه، با زبانی رسا، از انسان میخواهد تا از تاریکی جاهلیت به سوی روشنایی یقین گام نهد. در این نوشتار، با نگاهی عمیق به این آیه و تحلیلهای برآمده از درسگفتارهای عالمان دینی، تلاش میشود تا مفاهیم والای آن در قالبی منسجم و با بیانی شیوا تبیین گردد. این تأمل، نهتنها به فهم آیه، بلکه به درک چالشهای تاریخی و معاصر در مسیر تحقق احکام الهی یاری میرساند.
بخش نخست: نقد جاهلیت و گرایش به تداوم آن
مفهوم جاهلیت در قرآن کریم
جاهلیت، در آیینه قرآن کریم، نهصرف نادانی، بلکه نظامی ریشهدار و ثابت است که پیش از ظهور اسلام، بر جوامع بشری سایه افکنده بود. این نظام، که در آیاتی چند از قرآن کریم یاد شده، با ویژگیهایی چون زورگویی، ثروتمحوری و قدرتطلبی شناخته میشود. جاهلیت، بهسان درختی تناور، ریشه در فرهنگ و سنتهای پیش از اسلام داشت و مردمان آن روزگار، به پیروی از پدران و نیاکان خویش، در پی تداوم این نظام بودند.
درنگ: جاهلیت، فراتر از نادانی صرف، نظامی اجتماعی و فرهنگی است که بر ارزشهای مادی و غیرالهی استوار بوده و در برابر احکام الهی ایستادگی میکند.
گرایش به حفظ حکم جاهلی
آیه ۵۰ سوره مائده، با بیانی نافذ، گرایش برخی از مردمان را به حفظ و تداوم احکام جاهلی نکوهش میکند:
﴿أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ ۚ﴾
آیا حکم جاهلیت را میجویند؟
این آیه، با پرسشی تأملبرانگیز، از گرایش به احکام جاهلی انتقاد میکند. مردمان آن روزگار، به سبب تعصب به سنتهای نیاکان، در پی آن بودند که نظام جاهلی را، که چون بنایی فرسوده اما آشنا بود، حفظ کنند. این گرایش، نه از سر آگاهی، بلکه از تعلق به گذشتهای مادی و غیراخلاقی نشئت میگرفت.
چالشهای پیامبر اکرم (ص) در برابر جاهلیت
یکی از بزرگترین موانع پیش روی پیامبر اکرم (ص) و قرآن کریم، سیطره جاهلیت بر جامعه آن زمان بود. جاهلیت، بهسان دریایی طوفانی، تمامی جنبههای زندگی اجتماعی را در بر گرفته بود و مردمان، در نادانی و زورگویی غوطهور بودند. عالمان دینی روایت میکنند که پیامبر (ص) فرمودند: «هیچ پیامبری چون من آزار ندید.» این سخن، به روشنی از دشواریهای مواجهه با جاهلیتی فراگیر حکایت دارد که چون قلعهای استوار، در برابر دعوت الهی ایستادگی میکرد.
درنگ: جاهلیت در زمان ظهور اسلام، نظامی قاطبه و فراگیر بود که حتی در برابر پیامبران پیشین، مانند عیسی و موسی (ع)، چنین سیطرهای نداشت.
ویژگیهای نظام جاهلی
نظام جاهلی، با ویژگیهایی چون زورگویی، قلدری و ثروتمحوری شناخته میشود. این نظام، که بهسان دینی ثابت در میان مردمان ریشه دوانده بود، هیچ شرطی برای پذیرش نداشت و از اینرو، برای عوام و نادانان جذابیتی فریبنده داشت. برخلاف احکام الهی، که پذیرش آنها نیازمند آگاهی و یقین است، جاهلیت با سادگی و بینیازی از شروط، مردمان را به سوی خویش میکشاند.
بخش دوم: برتری حکم الهی و شرط یقین
برتری مطلق حکم الهی
آیه ۵۰ سوره مائده، در ادامه، به برتری بیچونوچرای حکم الهی اشاره میکند:
﴿وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُكْمًا لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ﴾
و چه کسی برای قومی که یقین دارند، از خدا نیکوتر حکم میکند؟
این بخش از آیه، چون ستارهای در آسمان معرفت، برتری احکام الهی را بر تمامی نظامهای بشری اعلام میدارد. حکم الهی، که ریشه در علم و حکمت بیکران الهی دارد، چون جویباری زلال، راه سعادت را به انسان نشان میدهد.
درنگ: حکم الهی، به سبب برخاستن از علم و حکمت بیانتهای الهی، برترین نظام برای هدایت بشر است، اما فهم این برتری، نیازمند یقین است.
شرط یقین و قوم یوقنون
قرآن کریم، برتری حکم الهی را مشروط به یقین قومی میداند. «قوم یوقنون» نهصرف افراد پراکنده، بلکه جامعهای است که در قلبهایشان یقین به احکام الهی ریشه دوانده است. یقین، چون گوهری نایاب، فراتر از ایمان ظاهری و اسلام زبانی است. ایمان ممکن است به اعمال و ظواهر محدود شود و اسلام گاه در لقلقه زبان خلاصه گردد، اما یقین، چون آتشی در دل، به باور عمیق و قلبی نیاز دارد.
به تعبیر عالمان دینی، یقین، صفتی است که در قلب مؤمنان نهادینه میشود و نیازمند آگاهی، دانایی، طهارت و پاکی است. این ویژگیها، چون خاک حاصلخیزی است که بذر یقین در آن میروید. اما این یقین، به سبب دشواری و سنگینی شرایطش، در میان مردمان کمیاب است.
درنگ: یقین، مرتبهای والا و دشوار است که تنها در قومی با قلبهای پاک و آگاه پدید میآید و شرط فهم برتری احکام الهی است.
تفاوت یقین، ایمان و اسلام
در نگاه قرآنی، یقین، ایمان و اسلام مراتب متفاوتی از دینداری را نشان میدهند. اسلام، گاه به گفتار و ظواهر محدود میشود و ایمان، به اعمال و کردار ظاهری بسنده میکند. اما یقین، چون قلهای رفیع، به باور عمیق قلبی اشاره دارد. این تمایز، نشان میدهد که دینداری سطحی، که در قالب شکلکهای دینی چون نماز و روزه بدون عمق معنوی ظاهر میشود، نمیتواند به فهم احکام الهی منجر گردد.
بخش سوم: چالشهای تاریخی و معاصر در تحقق احکام الهی
نفوذ جاهلیت در صدر اسلام
در صدر اسلام، جاهلیت چون سایهای سنگین بر جامعه اسلامی چیره بود. تصاویر بازنماییشده از آن دوران، گاه مردمانی خشن، قلدر و عربدهکش را نشان میدهد که بهرغم پذیرش ظاهری اسلام، در باطن همچنان به فرهنگ جاهلی پایبند بودند. این نفوذ، چون خاری در پای، مانع از گسترش راستین اسلام شد.
جاهلیت مدرن و تداوم آن
در روزگار کنونی، جاهلیت در لباسی نو ظاهر شده است. ظاهر متمدن، با کت و شلوار و نظافت ظاهری، باطنی خشن و جاهلی را پنهان میکند. شیطنتهای معاصر، که در قالبهای پیچیده و فنی نمود مییابد، از دزدیهای سنتی به سوی روشهای مدرن، چون سوءاستفادههای مالی در بانکها و ادارات، تغییر شکل داده است. این جاهلیت مدرن، چون گرگی در لباس میش، همچنان در جوامع بشری ریشه دارد.
درنگ: جاهلیت مدرن، با تغییر در شکل و ظاهر، همچنان بهعنوان نظامی ثابت و پذیرفتهشده در جوامع بشری تداوم یافته است.
نفاق و تناقض در شعار و عمل
یکی از نشانههای جاهلیت معاصر، نفاق در شعار و عمل است. حقوق بشر، که چون پرچمی فریبنده برافراشته شده، در عمل نادیده گرفته میشود. به همین سان، در میان برخی جوامع اسلامی، ادعای دینداری با رفتارهای غیراخلاقی همراه است. این نفاق، چون آینهای شکسته، حقیقت را تحریف میکند و مانع از تحقق یقین میگردد.
بخش چهارم: موانع فهم و عمل به قرآن کریم
فقدان قوم یوقنون
یکی از بزرگترین موانع در تحقق احکام الهی، فقدان قوم یوقنون است. بدون وجود جامعهای که به یقین دست یافته باشد، احکام الهی، چون گلی خوشبو در میان خاکروبه، درک نمیشود. این تشبیه، نشان میدهد که حکم الهی، هرچند ذاتاً نیکو و والاست، تنها با شامهای پاک و قلبی آگاه دریافت میگردد.
درنگ: فهم برتری احکام الهی، چون گلی خوشبو، نیازمند شامهای پاک و جامعهای یقینیافته است.
مهجوریت قرآن کریم
قرآن کریم، به تعبیر آیهای دیگر، چون کتابی مهجور در میان مردمان باقی مانده است:
﴿وَجَعَلْنَاهُ مَهْجُورًا﴾
و آن را مهجور ساختند.
این مهجوریت، نتیجه غلبه حکم جاهلی بر جوامع است. قرآن کریم، هرچند چون خورشیدی درخشان در دسترس همگان است، اما فهم و عمل به آن، به سبب نبود یقین، نادر و کمیاب شده است.
نفس عماره و گرایش به جاهلیت
قرآن کریم، نفس انسان را به سوی بدی سوقدهنده میداند:
﴿إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ﴾
همانا نفس، به سوی بدی فرمان میدهد.
این گرایش نفس، چون بادی مخالف، انسان را به سوی جاهلیت میکشاند و مانع از دستیابی به یقین میگردد.
بخش پنجم: ضرورت تحول برای تحقق یقین
تحول در جامعه و دین
برای تحقق یقین و غلبه بر جاهلیت، تحول در جامعه و دین ضروری است. جامعهای که به یقین دست نیافته، نمیتواند از احکام الهی بهرهمند شود. این تحول، چون بهاری نو، نیازمند اصلاح در باورها، رفتارها و فرهنگ اجتماعی است.
مصداقیابی آیات قرآن کریم
بسیاری از آیات قرآن کریم، به سبب فقدان زمینههای مناسب، در جوامع کنونی مصداق نمییابد. این ناکامی، نتیجه نبود قوم یوقنون و سیطره جاهلیت است. برای مصداقیابی آیات، باید جامعهای نو و آگاه پدید آید که چون زمینی حاصلخیز، آماده پذیرش بذر هدایت الهی باشد.
کندی تاریخ در تحول
تاریخ، چون جویباری کند، بهآرامی به سوی تحول گام برمیدارد. حتی پس از گذشت یکونیم هزاره از ظهور اسلام، جوامع بشری همچنان در چنگال جاهلیت گرفتارند. این کندی، نشان از دشواری دستیابی به یقین و غلبه بر فرهنگ جاهلی دارد.
جمعبندی: راهی به سوی یقین و رهایی از جاهلیت
آیه ۵۰ سوره مائده، چون آیینهای روشن، تضاد میان جاهلیت و احکام الهی را به تصویر میکشد. جاهلیت، نظامی ریشهدار و ثابت است که در گذشته و حال، با اشکالی متفاوت، بر جوامع بشری چیره شده است. در برابر آن، حکم الهی، چون گوهری گرانبها، تنها برای قومی که به یقین دست یافتهاند، قابلفهم و کارآمد است. فقدان یقین، چون سدی استوار، مانع از تحقق احکام الهی شده و قرآن کریم را در میان مردمان مهجور ساخته است. برای رهایی از این جاهلیت و دستیابی به یقین، تحول در جامعه و دین ضروری است. این تحول، چون نسیمی بهاری، میتواند قلبهای آگاه را به سوی هدایت الهی رهنمون سازد.
با نظارت صادق خادمی
اللهم صل على محمد و آل محمد