در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تفسیر 1099

متن درس




تفسیر: آیات 61 و 62 سوره مائده با رویکردی اخلاقی و تاریخی

تفسیر: آیات 61 و 62 سوره مائده با رویکردی اخلاقی و تاریخی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۰۹۹)

دیباچه

آیات 61 و 62 سوره مائده، چونان آینه‌ای روشن، پرده از چهره نفاق و کتمان حقیقت برمی‌دارند و رفتارهای منافقان را در بستری اخلاقی و اجتماعی به تصویر می‌کشند. این آیات، با بیانی آسمانی، به افشای ماهیت کسانی می‌پردازند که لباسی از ایمان بر تن دارند، اما باطنی آکنده از کفر و فساد را پنهان می‌سازند. در این نوشتار، با تکیه بر درس‌گفتارهای قرآنی، این دو آیه به‌گونه‌ای تفصیلی و با نگاهی عمیق به ابعاد اخلاقی، اجتماعی و تاریخی بررسی می‌شوند. هدف، نه‌تنها تبیین معانی ظاهری آیات، بلکه کاوش در لایه‌های عمیق‌تر نفاق و تأثیرات آن بر جامعه اسلامی است، تا چون چراغی راهنما، مسیر راستی و شجاعت را در برابر دیدگان پژوهندگان قرار دهد.

متن و ترجمه آیات

آیه 61 سوره مائده

وَإِذَا جَاءُوكُمْ قَالُوا آمَنَّا وَقَدْ دَخَلُوا بِالْكُفْرِ وَهُمْ قَدْ خَرَجُوا بِهِ ۚ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا كَانُوا يُكْتِمُونَ

و چون نزد شما آیند، گویند: ایمان آوردیم؛ حال آنکه با کفر درآمده‌اند و با همان [کفر] بیرون رفته‌اند، و خداوند به آنچه پنهان می‌داشتند داناتر است.

آیه 62 سوره مائده

وَتَرَىٰ كَثِيرًا مِنْهُمْ يُسَارِعُونَ فِي الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ ۚ لَبِئْسَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ

و بسیاری از آنان را می‌بینی که در گناه و تجاوز و خوردن مال حرام شتاب می‌کنند. چه بد است آنچه انجام می‌دادند.

تحلیل و تبیین تفسیری

شناسایی منافقان و ماهیت نفاق

آیه 61 سوره مائده، با بیانی صریح، گروهی از منافقان را معرفی می‌کند که در ظاهر ادعای ایمان دارند، اما در باطن کفر و نفاق را پنهان ساخته‌اند. این افراد، که از میان مسلمانان هستند، نزد پیامبر اکرم (ص) حاضر می‌شوند و با زبان، ایمان خود را اظهار می‌دارند، اما قلب‌هایشان از کفر سرشار است. این آیه، چونان تیغی تیز، پرده از دوگانگی گفتار و کردار این گروه برمی‌دارد و نشان می‌دهد که نفاق، چون سایه‌ای تاریک، بر قلب و رفتارشان سایه افکنده است.

درنگ: نفاق، چونان بیماری‌ای پنهان، در قلب منافقان ریشه دوانده و با ادعای ایمان، حقیقت کفرشان را پنهان می‌سازند. این دوگانگی، نشانه‌ای از فقدان صداقت و شجاعت درونی است.

کفر و نفاق: دو روی یک سکه

آیه 61 با اشاره به ورود و خروج منافقان با کفر، بر این حقیقت تأکید دارد که کفر و نفاق، اگرچه با ایمان ناسازگارند، در وجود منافقان به‌گونه‌ای همزیستی دارند. مؤمن ممکن است به شرک گرفتار شود، اما نمی‌تواند کافر باشد، چراکه ایمان و کفر در یک قلب جمع نمی‌شوند. منافقان، با ظاهری آراسته به ایمان، کفر باطنی خود را حفظ می‌کنند و این کفر، چون خاری در جانشان، از آنها جدا نمی‌شود. این تحلیل، نفاق را نه‌تنها به‌عنوان یک انحراف اعتقادی، بلکه به‌عنوان یک بیماری اخلاقی عمیق معرفی می‌کند.

کتمان حقیقت و ریشه‌های نفاق

عبارت «وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا كَانُوا يُكْتِمُونَ» نشان‌دهنده آگاهی خداوند از اسرار پنهان منافقان است. آنها کفر، نفاق و پستی‌های اخلاقی خود را در پس پرده‌ای از ریا مخفی می‌کنند. این کتمان، ریشه در ترس و فقدان شجاعت دارد. ترس، چونان زنجیری، منافق را به سوی پنهان‌کاری و گناه می‌کشاند و نفاق، چون دریچه‌ای، راه را برای ارتکاب انواع گناهان می‌گشاید. این دیدگاه، منافقان را چونان انسان‌هایی گرفتار در بند ترس و بی‌حریتی به تصویر می‌کشد که از ابراز حقیقت بازمی‌مانند.

درنگ: ترس، چونان ریشه‌ای سمی، منافقان را به کتمان حقیقت و ارتکاب گناه سوق می‌دهد. فقدان شجاعت و آزادی درونی، مانع از ایمان راستین می‌شود.

کثرت منافقان و انحطاط اخلاقی

آیه 62 سوره مائده، با اشاره به کثرت منافقانی که در گناه، تجاوز و حرام‌خواری شتاب می‌ورزند، تصویری هولناک از انحطاط اخلاقی و اجتماعی ارائه می‌دهد. این آیه، چونان آینه‌ای، رفتارهای ناشایست منافقان را بازتاب می‌دهد که نه‌تنها به گناهان روزمره (الْإِثْمِ) گرفتارند، بلکه با تجاوز (الْعُدْوَانِ) و حرام‌خواری (أَكْلِهِمُ السُّحْتَ)، بنیان‌های اخلاقی جامعه را متزلزل می‌سازند. شتاب در گناه، نشانه‌ای از بی‌اعتنایی به ارزش‌های الهی و انسانی است.

تبیین مفاهیم اثم، عدوان و سحت

واژه «الْإِثْمِ» به گناهان روزمره و دم‌دستی اشاره دارد که منافقان به‌آسانی در آنها فرو می‌غلتند. «الْعُدْوَانِ»، اما، به خشونت، کینه و دشمنی با دیگران، از جمله همسایگان، خویشان و دیگر مسلمانان، دلالت می‌کند. این رفتارها، چونان زخم‌هایی بر پیکره جامعه اسلامی، روابط انسانی را مخدوش می‌سازند. «السُّحْتَ» نیز به مال حرام، پلیدی و نجاست اخلاقی اشاره دارد که شامل تجاوز به اموال یتیمان، صغار و نیازمندان است. این سه ویژگی، منافقان را به‌عنوان افرادی بی‌رحم و فاسد معرفی می‌کند.

درنگ: حرام‌خواری و تجاوز به حقوق دیگران، چونان نشانه‌هایی از فساد اخلاقی منافقان، جامعه را به سوی انحطاط سوق می‌دهد.

نقد رفتارهای غیراخلاقی منافقان

عبارت «لَبِئْسَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ» در آیه 62، با شدتی کم‌نظیر، اعمال منافقان را محکوم می‌کند. این اعمال، که شامل بی‌رحمی به زنان بی‌سرپرست، یتیمان و فقرا می‌شود، از رفتار کافران غیرمنافق نیز بدتر است. منافقان، با سوءاستفاده از شرایط آشوب‌زده، به اموال و حقوق دیگران تجاوز می‌کنند و جامعه را به سوی بی‌عدالتی می‌رانند. این نقد، چونان هشداری، ضرورت پایبندی به اخلاق و عدالت را گوشزد می‌کند.

نقش پیامبر اکرم (ص) در حمایت از آسیب‌دیدگان

پیامبر اکرم (ص)، در شرایط آشوب‌زده صدر اسلام، با ازدواج با زنان بی‌سرپرست، از آنها در برابر تجاوز و تعدی حمایت می‌کردند. این اقدام، نه از سر هوس، بلکه برای حفظ کرامت و امنیت زنان در جامعه‌ای بی‌قانون بود. این نقش، چونان چراغی در تاریکی، نشان‌دهنده تعهد پیامبر (ص) به عدالت و حمایت از محرومان است.

تحلیل تاریخی و اجتماعی

دفاع در برابر جنگ در صدر اسلام

برخلاف تصورات نادرست، تمامی اقدامات پیامبر اکرم (ص) و امام حسین (ع) در صدر اسلام، دفاعی بوده و نه تهاجمی. جنگ‌ها، که در شرایط ناگزیر رخ داده‌اند، پیامدهای ناگواری چون بی‌سرپرستی زنان و کودکان به دنبال داشتند. قرآن کریم، در آیه «وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ» (انفال: 60)، بر آمادگی برای دفاع تأکید دارد، نه جنگ‌طلبی. این دیدگاه، اسلام را چونان دینی صلح‌طلب معرفی می‌کند که تنها در برابر ظلم و تجاوز به دفاع برمی‌خیزد.

درنگ: اسلام، چونان آیینی صلح‌جو، به آمادگی برای دفاع دعوت می‌کند و جنگ را جز در شرایط ناگزیر تجویز نمی‌نماید.

ابهامات تاریخی و ضرورت تحقیق علمی

تاریخ صدر اسلام، از جمله واقعه کربلا، با ابهامات و روایت‌های متناقض همراه است. فقدان مدارک معتبر و روایت‌های غیرمعتبر، چونان غباری بر چهره حقیقت، فهم دقیق تاریخ را دشوار ساخته است. برای نمونه، برخی روایت‌ها واقعه کربلا را به دعواهای شخصی، مانند رقابت بر سر خواستگاری، فروکاسته‌اند که با عظمت این واقعه ناسازگار است. این ابهامات، ضرورت تحقیق علمی و دقیق را، چونان ضرورتی حیاتی، پیش روی پژوهشگران قرار می‌دهد.

نقد اشرافیت در بنی‌هاشم

بسیاری از بنی‌هاشم، به‌جای حمایت از پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار (ع)، به دنبال منافع شخصی و اشرافی‌گری بودند. این گروه، که تنها اقلیتی از آنها به حقیقت دین پایبند بودند، گاه در برابر پیامبر (ص) و ائمه (ع) ایستادگی کردند. این تحلیل، چونان هشداری، ضرورت بازنگری در تاریخ صدر اسلام و نقش خاندان پیامبر (ص) را گوشزد می‌کند.

چالش‌های علم دینی

علم دینی، به دلیل کم‌کاری در تحقیق و تفسیر دقیق قرآن کریم و تاریخ اسلام، گاه از ارائه پاسخ‌های جامع بازمانده است. این کم‌کاری، چونان سدی در برابر فهم عمیق دین، مانع از تبیین حقایق قرآنی و تاریخی شده است. ضرورت بازنگری در روش‌های علمی و تفسیری، برای رفع این کاستی‌ها، بیش از پیش احساس می‌شود.

چالش‌های شخصی در تفسیر قرآن کریم

تفسیر قرآن کریم، با دشواری‌های بسیاری همراه است. برای نمونه، مفسر ممکن است با هزاران اشکال و پرسش مواجه شود که حل آنها نیازمند امکانات و همکاری‌های گسترده است. این چالش‌ها، چونان کوهی سترگ، در برابر پژوهشگر قد علم می‌کنند و نشان‌دهنده عمق و پیچیدگی فهم قرآن کریم هستند.

جمع‌بندی

آیات 61 و 62 سوره مائده، با بیانی روشن و قاطع، ماهیت نفاق و پیامدهای آن را در ابعاد اخلاقی، اجتماعی و تاریخی تبیین می‌کنند. این آیات، با افشای کفر پنهان منافقان، بر اهمیت صداقت، شجاعت و پرهیز از حرام‌خواری تأکید دارند. تحلیل تاریخی این آیات، نقش دفاعی پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار (ع) را در برابر تجاوزات برجسته می‌سازد و اسلام را به‌عنوان دینی صلح‌طلب معرفی می‌کند. همچنین، ابهامات تاریخی و کم‌کاری‌های علم دینی، ضرورت تحقیق علمی و بازنگری در تاریخ و تفسیر قرآن کریم را گوشزد می‌کند. این نوشتار، چونان چراغی، راه را برای پژوهشگران و جویندگان حقیقت روشن می‌سازد تا با تأمل در آیات الهی، به سوی راستی و عدالت گام بردارند.

با نظارت صادق خادمی