متن درس
تفسیر آیه ۷۲ سوره مائده: تأملی بر توحید و نقد انحرافات اعتقادی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلشه ۱۱۰۹)
دیباچه
سوره مائده، چونان چراغی درخشان در آسمان هدایت الهی، آیاتی را در خود جای داده که قلب توحید را در برابر انحرافات بشری پاس میدارند. آیه ۷۲ این سوره، با بیانی قاطع و روشن، به نقد اعتقاداتی میپردازد که شأن الوهیت را به غیر خداوند نسبت میدهند. این آیه، نه تنها به نقد باورهای برخی از پیروان ادیان پیشین، بلکه به انحرافات مشابه در میان برخی از امت اسلامی نیز اشاره دارد. در این نوشتار، با تأمل بر این آیه شریفه، تلاش شده است تا با زبانی روشن و متین، معانی عمیق آن و نیز انحرافات اعتقادی مرتبط با آن، بهویژه در باب غلو در شخصیتهای دینی، تبیین گردد. این اثر، با نگاهی جامع، به پیوند میان توحید نظری و عملی، و نیز پیامدهای شرک و کفر در ادیان ابراهیمی میپردازد.
بخش نخست: متن و محتوای آیه شریفه
متن آیه و ترجمه
لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ ۖ وَقَالَ الْمَسِحُ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ ۖ إِنَّهُ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ وَمَأْوَاهُ النَّارُ ۖ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنصَارٍ
به یقین، کسانی که گفتند: «خدا همان مسیح پسر مریم است»، کافر شدند، در حالی که مسیح گفت: «ای بنیاسرائیل! خدا را که پروردگار من و پروردگار شماست، بپرستید؛ زیرا هر کس به خدا شرک ورزد، قطعاً خدا بهشت را بر او حرام کرده و جایگاهش آتش است، و ستمگران را یاران و یاورانی نیست.»
تحلیل مفهوم کفر در آیه
آیه شریفه، با صراحت و قاطعیت، اعتقاد به الوهیت حضرت مسیح (ع) را مصداق کفر میشمارد. کفر در این سیاق، نه تنها انکار وجود خداوند، بلکه انحراف در فهم صحیح الوهیت و نسبت دادن شأن خدایی به غیر اوست. این باور، که در برخی فرق مسیحیت ریشه دوانده، به دلیل نقض اصل توحید، از منظر قرآن کریم کفر تلقی میگردد. این کفر، چونان سایهای تاریک بر نور توحید میافتد و انسان را از مسیر هدایت دور میسازد.
درنگ: کفر در اعتقاد به الوهیت مسیح، به معنای نفی توحید و نسبت دادن شأن الوهیت به غیر خداست. این انحراف، بنیان ایمان را متزلزل میسازد و انسان را از رحمت الهی محروم میکند.
گروههای مورد اشاره در آیه
قرآن کریم در این آیه، به بخشی از یهود و نصارا اشاره دارد که به الوهیت حضرت مسیح (ع) معتقد بودند. این گروهها، به دلیل انحراف از مسیر توحید، مورد نکوهش قرار گرفتهاند. این نقد، بخشی از گفتمان توحیدی قرآن کریم است که در پی اصلاح انحرافات اعتقادی در ادیان ابراهیمی است. اشاره به یهود و نصارا، نشاندهنده عمومیت این انحراف در میان برخی از پیروان این ادیان در صدر اسلام است.
بخش دوم: انحرافات مشابه در امت اسلامی
غلو در شخصیتهای دینی
همانگونه که در مسیحیت، برخی به دلیل وجود کالبد ظاهری حضرت مسیح (ع) به الوهیت او معتقد شدند، در میان برخی از امت اسلامی نیز انحرافی مشابه رخ داده است. این انحراف، در غلو نسبت به شخصیتهای دینی، بهویژه ائمه اطهار (ع)، نمود یافته است. برخی، به جای تمرکز بر توحید، شأن الوهیت یا جایگاهی نزدیک به آن را به حضرت علی (ع) و حضرت حسین (ع) نسبت دادهاند. این غلو، چونان آتشی است که در خرمن ایمان شعله میکشد و به شرک و کفر میانجامد.
درنگ: غلو در شخصیتهای دینی، مانند نسبت دادن الوهیت به حضرت مسیح (ع) یا ائمه اطهار (ع)، نقض توحید است و به کفر و شرک منجر میشود. توحید، چونان ستونی استوار، تنها با محوریت خداوند متعال پایدار میماند.
نقد عزاداریهای غیرتوحیدی
یکی از مصادیق این انحراف، در برخی مراسم عزاداری مشاهده میشود که در آنها، به جای تأکید بر خدا و توحید، تمرکز بیشازحد بر ذکر نام ائمه (ع) صورت میگیرد. این امر، اگر بدون توجه به اصل توحید باشد، چونان جریانی گمراهکننده، به انحراف اعتقادی میانجامد. ذکر نام امام حسین (ع) و دیگر اولیای الهی، تنها زمانی ارزشمند است که در راستای بندگی خدا و تقویت توحید باشد.
در برخی از این مراسم، مشاهده شده است که حتی تلاش عالمان دینی برای ترویج اقامه نماز اول وقت بیثمر مانده و تمرکز بر ذکر نام ائمه (ع) جایگزین عبادت خدا شده است. این ناکامی، نشاندهنده غلبه فرهنگ عزاداری غیرتوحیدی بر برخی از جوامع است که حتی کوششهای عالمان را بیاثر ساخته است.
پیامدهای اجتماعی غلو
غلو در شخصیتهای دینی، نه تنها به انحراف اعتقادی، بلکه به رفتارهای اجتماعی نادرست مانند خشونت و زورگویی منجر شده است. برخی گروهها، به جای ترویج محبت و توحید، به رفتارهایی روی آوردهاند که با روح دین سازگار نیست. این رفتارها، چونان تیغی بر پیکره جامعه دینی، به تفرقه و دوری از دین میانجامد.
درنگ: عزاداری برای امام حسین (ع) باید در چارچوب توحید و بندگی خدا انجام شود. هرگونه افراط که به غفلت از خدا منجر گردد، مصداق شرک عملی است و از مسیر هدایت دور میافتد.
بخش سوم: توحید عملی و عبادت خداوند
دعوت حضرت مسیح (ع) به توحید
آیه شریفه، با اشاره به سخن حضرت مسیح (ع)، بر ضرورت عبادت خداوند یکتا تأکید دارد. حضرت مسیح (ع) بنیاسرائیل را به پرستش خدایی دعوت میکند که پروردگار او و همگان است. این دعوت، چونان نوری در تاریکی، مسیر توحید عملی را روشن میسازد و هرگونه نسبت دادن شأن الوهیت به غیر خدا را نفی میکند.
تفاوت کفر و شرک
در آیه شریفه، دو مفهوم کفر و شرک به کار رفتهاند. کفر، به معنای انکار خدا یا توحید است، در حالی که شرک، درآمیختن غیر خدا با خدا در عبادت یا اعتقاد است. کفر، ایمان را بهطور کامل نفی میکند، اما شرک ممکن است با ایمان ظاهری همراه باشد. این تمایز، چونان کلیدی است که درهای فهم انحرافات اعتقادی را میگشاید.
درنگ: کفر، انکار توحید است و شرک، درآمیختن غیر خدا با او در عبادت. هر دو، انسان را از مسیر هدایت دور میکنند، اما شرک ممکن است با ایمان ظاهری همراه باشد.
پیامدهای شرک در قرآن کریم
قرآن کریم، با لحنی قاطع و هشداردهنده، شرک را محکوم میکند. هر کس به خدا شرک ورزد، بهشت بر او حرام شده و جایگاهش آتش است. این هشدار الهی، چونان رعد و برقی در آسمان ایمان، بر غیرقابلتحمل بودن شرک تأکید دارد. نفی شفاعت و یاری برای مشرکان، شدت این گناه را نشان میدهد.
بخش چهارم: نقش نمادهای توحیدی
کعبه، نشانه توحید
کعبه، بهعنوان خانه خدا، نمادی است که برای تداعی خداوند و تقویت باور به توحید طراحی شده است. این مکان مقدس، نه خود مورد پرستش، بلکه نشانهای برای عبادت خداست. کعبه، چونان قطبنمایی در بیابان، انسان را به سوی توحید هدایت میکند و از شرک بازمیدارد.
انحرافات در ادیان ابراهیمی
انحراف در مسیحیت، به دلیل وجود کالبد ظاهری حضرت مسیح (ع)، به اعتقاد به الوهیت او منجر شد. در اسلام نیز، برخی به دلیل وجود کالبد ظاهری ائمه (ع)، به غلو در آنها گرفتار شدند. این انحرافات، چونان آینهای است که شباهت چالشهای ادیان ابراهیمی را در برابر توحید نشان میدهد.
بخش پنجم: نقد خشونت و زورگویی
روش قرآنی در هدایت
قرآن کریم، روش هدایت را بر پایه بشارت و انذار بنا نهاده است. پیامبر اکرم (ص)، بهعنوان بشیر و نذیر، وظیفه دارد مردم را با محبت و نرمی به سوی توحید دعوت کند. هرگونه خشونت یا زورگویی، با این روش قرآنی در تضاد است و به دوری مردم از دین میانجامد.
درنگ: روش قرآنی در هدایت، بر بشارت و انذار استوار است. خشونت و زورگویی، چونان مانعی در مسیر دعوت به دین، مردم را از حقیقت دور میسازد.
نقد دیکتاتوری در امور دینی
قرآن کریم، حتی به پیامبر اکرم (ص) هشدار میدهد که تندی و خشونت، مردم را از دین دور میکند. این هشدار، چونان زنگ بیدارباشی است که هرگونه زورگویی در امور دینی و اجتماعی را محکوم میکند. دیکتاتوری، چه در قالب اعتقادی و چه سیاسی، نمیتواند پایدار باشد و به تفرقه و بیدینی منجر میشود.
بخش ششم: جمعبندی و دعا
تفسیر آیه ۷۲ سوره مائده، چونان مشعلی فروزان، بر اهمیت توحید عبادی و عملی تأکید دارد. این آیه، ضمن نکوهش اعتقاد به الوهیت حضرت مسیح (ع)، هرگونه انحراف از توحید را محکوم میکند. انحرافات مشابه در برخی از فرق اسلامی، بهویژه غلو در شخصیتهای دینی، نیز از منظر قرآنی مورد نقد قرار گرفته است. عزاداری برای امام حسین (ع) باید در چارچوب توحید و بندگی خدا انجام شود و از هرگونه افراط که به غفلت از خدا منجر گردد، پرهیز شود. روش قرآنی در هدایت، بر پایه محبت و انذار استوار است و هرگونه خشونت یا زورگویی را نفی میکند.
در پایان، با دعا برای هدایت و محشور شدن با اولیای الهی، امید است که انسان در مسیر توحید گام بردارد و از انحرافات اعتقادی و اجتماعی به دور ماند. این دعا، چونان نسیمی خنک، دل را به سوی رحمت الهی هدایت میکند.
با نظارت صادق خادمی