در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تفسیر 1111

متن درس





تفسیر: درآمدی بر تبیین توحید و جایگاه بندگان صالح در آیات سوره مائده

تفسیر: درآمدی بر تبیین توحید و جایگاه بندگان صالح در آیات سوره مائده

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۱۱۱)

دیباچه

سخن از توحید، چونان خورشیدی است که در آسمان معرفت می‌درخشد و هر تاریکی را از ساحت قلب و اندیشه می‌زداید. قرآن کریم، این کلام الهی، در آیات خود راه را بر هر انحراف از مسیر توحید بسته و با بیانی روشن، جایگاه بندگان صالح خدا را در چارچوب بندگی و نه الوهیت تبیین کرده است. آیات ۷۴ و ۷۵ سوره مائده، با دعوت به توبه و استغفار و تبیین مقام حضرت عیسی (ع) و مادرش حضرت مریم (س)، چونان آیینه‌ای شفاف، حقیقت توحید را بازمی‌تابانند. این نوشتار، با تأمل در این آیات و تحلیل محتوای درس‌گفتارهای عالمان دینی، می‌کوشد تا این معارف را با بیانی روشن و وزین به خوانندگان عرضه کند. هدف، نه تنها تبیین مفاهیم قرآنی، بلکه تعمیق نگاه توحیدی و اصلاح انحرافات اعتقادی است که گاه در میان پیروان ادیان ابراهیمی پدید آمده است.

بخش نخست: دعوت به توحید و نفی شرک

تأکید قرآن کریم بر اصل توحید

قرآن کریم، در آیات ۷۴ و ۷۵ سوره مائده، با بیانی قاطع، بر اصل بنیادین توحید تأکید می‌ورزد. این آیات، با دعوت اهل کتاب به توبه و استغفار، هرگونه معبود جز خدای یگانه را نفی می‌کنند. کلام الهی، چونان شمشیری برّان، هرگونه شرک و انحراف از مسیر توحید را قطع می‌کند و می‌فرماید:

أَفَلَا يَتُوبُونَ إِلَى اللَّهِ وَيَسْتَغْفِرُونَهُ ۚ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ

آیا به سوی خدا توبه نمی‌کنند و از او آمرزش نمی‌طلبند؟ و خدا آمرزنده و مهربان است.

این آیه، چونان ندایی آسمانی، انسان را به بازگشت به سوی خدای یگانه فرا می‌خواند و با تأکید بر صفت غفور و رحیم، دریچه امید را به روی گناهکاران می‌گشاید. اصل «لا إله إلا الله»، که در متن درس‌گفتار نیز بدان اشاره شده، شالوده دعوت قرآنی است که هر معبودی جز خدا را باطل می‌شمارد. این اصل، نه تنها در برابر اهل کتاب، بلکه برای همه انسان‌ها، چونان مشعلی فروزان، راه را از بیراهه جدا می‌کند.

درنگ: توحید، چونان ریشه‌ای است که درخت ایمان را استوار می‌دارد. هرگونه گرایش به شرک، از جمله نسبت دادن الوهیت به بندگان خدا، انحرافی است که قرآن کریم با صراحت آن را نفی می‌کند.

جایگاه حضرت عیسی (ع) و حضرت مریم (س) در قرآن کریم

قرآن کریم، در آیه ۷۵ سوره مائده، با بیانی روشن، جایگاه حضرت عیسی (ع) و مادرش حضرت مریم (س) را تبیین می‌کند:

مَا الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ وَأُمُّهُ صِدِّيقَةٌ ۖ كَانَا يَأْكُلَانِ الطَّعَامَ ۗ انْظُرْ كَيْفَ نُبَيِّنُ لَهُمُ الْآيَاتِ ثُمَّ انْظُرْ أَنَّى يُؤْفَكُونَ

مسیح پسر مریم جز فرستاده‌ای نیست که پیش از او نیز فرستادگانی آمده و گذشته‌اند، و مادرش زنی بسیار راستگو بود. هر دو غذا می‌خوردند. بنگر که چگونه آیات را برای آنان توضیح می‌دهیم، سپس بنگر که چگونه از حق منحرف می‌شوند.

این آیه، با تأکید بر رسالت حضرت عیسی (ع) و صداقت حضرت مریم (س)، هرگونه شأن الوهیتی را از آنان نفی می‌کند. عبارت «کانا یأکلان الطعام»، چونان نشانه‌ای آشکار، بر ماهیت انسانی این دو بنده صالح تأکید دارد. غذا خوردن، نشانه‌ای از نیازهای بشری است که با ذات الهی ناسازگار است. این بیان، هرگونه اعتقاد به تثلیث یا الوهیت مسیح را باطل می‌شمارد و جایگاه او را در زمره عبادالله الصالحین، یعنی بندگان صالح خدا، قرار می‌دهد.

درنگ: حضرت عیسی (ع) و حضرت مریم (س)، چونان ستارگانی در آسمان بندگی می‌درخشند، اما هیچ‌گاه جای خورشید توحید را نمی‌گیرند. آن‌ها بندگان صالح خدا هستند، نه معبود.

نقد انحرافات اعتقادی در ادیان ابراهیمی

درس‌گفتار، با نگاهی عمیق، به انحرافات اعتقادی در میان برخی از پیروان ادیان ابراهیمی اشاره دارد. در مسیحیت، اعتقاد به تثلیث و الوهیت حضرت عیسی (ع)، و در برخی فرق اسلامی، غلو در جایگاه ائمه (ع)، چونان خارهایی در مسیر توحید پدید آمده‌اند. این انحرافات، گاه تحت تأثیر عوامل خارجی، مانند نفوذ استعمار، تشدید شده‌اند. برای مثال، اعتقاد به الوهیت حضرت علی (ع) یا حضرت زینب (س)، مشابه اعتقاد به الوهیت مسیح، شرکی است که قرآن کریم آن را به شدت نفی می‌کند. این انحرافات، نه تنها در میان اهل کتاب، بلکه در برخی گروه‌های اسلامی نیز دیده می‌شود که با غلو در جایگاه بندگان صالح، از مسیر توحید دور افتاده‌اند.

متن درس‌گفتار، با اشاره به این انحرافات، تأکید می‌کند که هرگونه نسبت دادن شأن الوهیت به غیر خدا، کفر و شرک است. این دیدگاه، با استناد به آیات قرآن کریم، هرگونه غلو را محکوم می‌کند و بر ضرورت بازگشت به توحید تأکید دارد.

درنگ: غلو در جایگاه بندگان صالح، چونان سایه‌ای است که نور توحید را می‌پوشاند. قرآن کریم، با تبیین جایگاه انسانی پیامبران و اولیا، این سایه را می‌زداید.

جمع‌بندی بخش نخست

بخش نخست، با تمرکز بر آیات ۷۴ و ۷۵ سوره مائده، بر اصل توحید و نفی هرگونه شرک تأکید کرد. این آیات، با دعوت به توبه و استغفار و تبیین جایگاه انسانی حضرت عیسی (ع) و حضرت مریم (س)، راه را بر هرگونه انحراف اعتقادی می‌بندند. درس‌گفتار، با نقد غلو در ادیان ابراهیمی، بر ضرورت حفظ توحید و احترام به بندگان صالح در چارچوب بندگی تأکید دارد. این بخش، چونان بنیانی استوار، پایه‌های بحث‌های بعدی را شکل می‌دهد.

بخش دوم: نقش هدایتگری بندگان صالح و دعوت به توبه

جایگاه بندگان صالح در هدایت به سوی خدا

قرآن کریم، پیامبران و اولیای الهی را چونان مشعل‌هایی می‌داند که راه را به سوی خدا روشن می‌کنند. در درس‌گفتار، به جایگاه امام حسین (ع) به‌عنوان «مصباح الهدی» و «سفینة النجاة» اشاره شده است. این تعابیر، که ریشه در احادیث اسلامی دارند، نشان‌دهنده نقش هدایتگری ائمه (ع) در رساندن انسان به سوی توحید است. حدیث مورد اشاره چنین است:

«إن الحسین مصباح الهدی و سفینة النجاة»

حسین، چراغ هدایت و کشتی نجات است.

این تعبیر، چونان استعاره‌ای زیبا، امام حسین (ع) را به چراغی تشبیه می‌کند که تاریکی جهل را می‌زداید و به کشتی‌ای که انسان را از امواج گمراهی به ساحل نجات می‌رساند. با این حال، درس‌گفتار تأکید دارد که این جایگاه، هرگز به معنای الوهیت نیست، بلکه در چارچوب بندگی خدا تعریف می‌شود.

درنگ: ائمه (ع)، چونان ستارگان هدایت، راه را به سوی خدا نشان می‌دهند، اما خود جای خدا را نمی‌گیرند. نقش آن‌ها، هدایتگری در مسیر توحید است.

دعوت به توبه و رحمت بی‌پایان الهی

آیه ۷۴ سوره مائده، با دعوت به توبه و استغفار، بر رحمت بی‌کران الهی تأکید دارد. این دعوت، چونان بارانی است که زمین خشکیده دل‌ها را سیراب می‌کند. درس‌گفتار، با استناد به این آیه، بر این نکته تأکید می‌کند که هیچ گناهی، حتی شرک، در صورت توبه از دایره آمرزش الهی خارج نیست. این دیدگاه، با نقد برخی برداشت‌های نادرست در علم دینی که مدعی محدودیت آمرزش الهی هستند، تقویت می‌شود. عبارت قرآنی «والله غفور رحیم» چونان کلیدی است که درهای رحمت الهی را می‌گشاید.

درس‌گفتار، با اشاره به امکان توبه مکرر، می‌افزاید: «صد بار اگر توبه شکستی، بازآی». این تعبیر، که ریشه در ادبیات عرفانی دارد، بر وسعت رحمت الهی تأکید می‌کند و انسان را به بازگشت به سوی خدا، حتی پس از خطاهای مکرر، دعوت می‌نماید.

درنگ: رحمت الهی، چونان اقیانوسی بی‌کران است که هیچ گناهی، حتی شرک، در برابر آن بزرگ نیست. توبه، کلیدی است که این اقیانوس را به روی انسان می‌گشاید.

نقد برداشت‌های نادرست از آمرزش الهی

درس‌گفتار، با نقد برخی دیدگاه‌ها در علم دینی که مدعی‌اند خدا برخی گناهان را نمی‌آمرزد، بر وسعت رحمت الهی تأکید دارد. این نقد، به برخی تفاسیر محدود از آمرزش الهی اشاره دارد که با صفت غفور و رحیم خدا ناسازگار است. قرآن کریم، با صراحت اعلام می‌کند که خدا حتی شرک را در صورت توبه می‌آمرزد، و این امر، نشان‌دهنده بی‌کرانگی رحمت الهی است.

این دیدگاه، چونان نسیمی است که غبار تعصب و جهل را از ذهن می‌زداید و انسان را به سوی امید و بازگشت به خدا هدایت می‌کند.

جمع‌بندی بخش دوم

بخش دوم، با تمرکز بر نقش هدایتگری بندگان صالح و دعوت به توبه، بر جایگاه والای پیامبران و ائمه (ع) در رساندن انسان به سوی توحید تأکید کرد. این بخش، با تبیین رحمت بی‌پایان الهی و نقد برداشت‌های نادرست از آمرزش، راه را برای اصلاح اعتقادات و بازگشت به مسیر توحید هموار می‌سازد.

بخش سوم: احترام به مخلوقات و تربیت توحیدی

احترام به تمامی مخلوقات

درس‌گفتار، با بیانی زیبا، بر احترام به تمامی مخلوقات به‌عنوان آفریده‌های خدا تأکید دارد. این احترام، چونان جلوه‌ای از توحید، در سلام دادن به همه موجودات، از سنگ و گیاه تا انسان و حیوان، متجلی می‌شود. این دیدگاه، ریشه در نگاه توحیدی دارد که همه مخلوقات را آینه‌ای از قدرت و حکمت الهی می‌داند.

متن، با اشاره به عبارت «السلام علیکم و رحمة الله و برکاته»، بر این نکته تأکید می‌کند که این سلام، نه تنها به انسان‌ها، بلکه به همه آفریده‌ها تعلق دارد. این نگاه، چونان پلی است که قلب انسان را به خالق همه چیز پیوند می‌دهد.

درنگ: احترام به مخلوقات، چونان شاخه‌ای از درخت توحید است که انسان را به شناخت خالق و مهربانی با آفریده‌های او هدایت می‌کند.

مفهوم تولی و تبری

درس‌گفتار، مفهوم تولی و تبری را با بیانی روشن تبیین می‌کند. تولی، به معنای دوستی با دوستان خدا، و تبری، به معنای دوری از دشمنان خدا، دو اصل اعتقادی هستند که در چارچوب توحید تعریف می‌شوند. با این حال، متن تأکید دارد که تبری به معنای خشونت یا دشمنی نیست، بلکه به معنای پرهیز از همراهی با دشمنان خداست.

این دیدگاه، چونان راهنمایی است که انسان را از افتادن در دام تعصب و خشونت بازمی‌دارد و او را به سوی محبت و رأفت هدایت می‌کند.

درنگ: تولی و تبری، چونان دو بال پرواز در آسمان توحید، انسان را به سوی دوستی با اولیای خدا و دوری از دشمنان او هدایت می‌کنند، بدون آنکه به خشونت منجر شوند.

تربیت توحیدی و احترام به ضعفا

درس‌گفتار، با بیانی حکیمانه، بر تربیت توحیدی تأکید دارد که انسان را به شناخت خدا به‌عنوان حامی همه مخلوقات، اعم از قوی و ضعیف، دعوت می‌کند. این تربیت، انسان را از آزار ضعفا برحذر می‌دارد و تأکید می‌کند که خدا حامی ضعيفان است. داستان کودکی که از آزار ضعیف پرهیز می‌کند و بزرگسالی که به زنبور آسیب می‌رساند، چونان تمثیلی است که اهمیت این تربیت را نشان می‌دهد.

این دیدگاه، انسان را به رعایت عدالت و احترام به همه مخلوقات، به‌ویژه ضعفا، دعوت می‌کند و یادآور می‌شود که خدا در همه امور حضور دارد.

درنگ: تربیت توحیدی، چونان بذری است که در قلب انسان کاشته می‌شود و او را به رعایت عدالت و احترام به ضعفا، به دلیل حمایت الهی از آن‌ها، دعوت می‌کند.

جمع‌بندی بخش سوم

بخش سوم، با تأکید بر احترام به مخلوقات، مفهوم تولی و تبری، و تربیت توحیدی، انسان را به سوی نگاهی جامع به جهان دعوت کرد. این نگاه، که ریشه در توحید دارد، همه آفریده‌ها را شایسته احترام می‌داند و انسان را از خشونت و تعصب بازمی‌دارد.

بخش چهارم: محدودیت علم بشری و کرامات اولیا

محدودیت علم بشری

درس‌گفتار، با استناد به آیه «وَمَا أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا» (اسراء: ۸۵)، بر محدودیت علم بشری تأکید دارد. این آیه، چونان آینه‌ای است که ناتوانی انسان در برابر علم بی‌کران الهی را نشان می‌دهد. متن، با اشاره به این اصل، از قضاوت‌های بی‌اساس درباره مقام اولیای الهی، مانند مقایسه حضرت مریم (س) و حضرت زهرا (س)، برحذر می‌دارد.

این دیدگاه، انسان را به تواضع در برابر علم الهی دعوت می‌کند و یادآور می‌شود که قضاوت درباره مقام بندگان صالح، جز با تعبد به خدا، ممکن نیست.

درنگ: علم بشری، چونان قطره‌ای در برابر اقیانوس علم الهی است. تواضع در برابر این محدودیت، انسان را به سوی حقیقت هدایت می‌کند.

کرامات اولیای الهی

درس‌گفتار، کرامات اولیای الهی را به عنایت خدا نسبت می‌دهد، نه به قدرت مستقل آن‌ها. این دیدگاه، چونان سپری است که توحید را از هرگونه شبهه شرک حفظ می‌کند. کرامات، مانند معجزات حضرت موسی (ع) و حضرت عیسی (ع)، از جانب خدا به بندگان صالح عطا می‌شود و نشانه‌ای از قدرت الهی است.

این تأکید، هرگونه برداشت نادرست از کرامات را که ممکن است به شرک منجر شود، اصلاح می‌کند و بر اصل «لا حول ولا قوة إلا بالله» تأکید دارد.

درنگ: کرامات اولیا، چونان نوری است که از خورشید الهی ساطع می‌شود. این نور، نه از خود آن‌ها، بلکه از عنایت خدا سرچشمه می‌گیرد.

جمع‌بندی بخش چهارم

بخش چهارم، با تأکید بر محدودیت علم بشری و نسبت دادن کرامات به خدا، بر ضرورت حفظ توحید در همه جنبه‌های اعتقادی تأکید کرد. این بخش، انسان را به تواضع در برابر علم الهی و پرهیز از هرگونه شبهه شرک دعوت می‌کند.

نتیجه‌گیری

این نوشتار، با تأمل در آیات ۷۴ و ۷۵ سوره مائده و درس‌گفتارهای عالمان دینی، کوشید تا تصویری روشن از توحید و جایگاه بندگان صالح ارائه دهد. توحید، چونان ستون استواری است که ایمان بر آن استوار می‌ماند، و هرگونه شرک یا غلو، این ستون را متزلزل می‌کند. آیات مورد بحث، با دعوت به توبه و استغفار، راه بازگشت به سوی خدا را نشان می‌دهند و با تبیین جایگاه انسانی پیامبران و اولیا، هرگونه انحراف اعتقادی را اصلاح می‌کنند. احترام به مخلوقات، تربیت توحیدی، و شناخت محدودیت علم بشری، همگی در راستای تقویت نگاه توحیدی و اصلاح باورها هستند. این اثر، چونان راهنمایی است که خواننده را به سوی تأمل در آیات الهی و تعمیق ایمان به خدای یگانه هدایت می‌کند.

با نظارت صادق خادمی