متن درس
تفسیر: احکام شکار در احرام و مسئولیت انسان در قبال مخلوقات
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۱۲۷)
دیباچه
قرآن کریم، چشمهسار حکمت و هدایت، در آیات خود نهتنها احکام شرعی را تبیین میکند، بلکه انسان را به سوی تأمل در مسئولیتهایش در قبال آفرینش رهنمون میسازد. آیه ۹۵ سوره مائده، با بیانی ژرف و حکیمانه، به یکی از احکام فقهی مرتبط با حالت احرام میپردازد و در عین حال، پرده از مسئولیت انسان در برابر مخلوقات خداوند برمیدارد. این نوشتار، با تأمل در این آیه شریفه، به بررسی احکام شکار در حالت احرام، کفارههای مرتبط با آن، و پیوند این احکام با اخلاق زیستمحیطی و مسئولیت اجتماعی میپردازد. متن پیش رو، با نگاهی جامع به محتوای درسگفتار، تلاش دارد تا این معارف را با زبانی روشن و وزین به خوانندگان عرضه کند، گویی که نسیمی از معرفت قرآنی بر دشت اندیشه میوزد.
متن و ترجمه آیه شریفه
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَقْتُلُوا الصَّيْدَ وَأَنْتُمْ حُرُمٌ ۚ وَمَنْ قَتَلَهُ مِنْكُمْ مُتَعَمِّدًا فَجَزَاءٌ مِثْلُ مَا قَتَلَ مِنَ النَّعَمِ يَحْكُمُ بِهِ ذَوَا عَدْلٍ مِنْكُمْ هَدْيًا بَالِغَ الْكَعْبَةِ أَوْ كَفَّارَةٌ طَعَامُ مَسَاكِينَ أَوْ عَدْلُ ذَٰلِكَ صِيَامًا لِيَذُوقَ وَبَالَ أَمْرِهِ ۗ عَفَا اللَّهُ عَمَّا سَلَفَ ۚ وَمَنْ عَادَ فَيَنْتَقِمُ اللَّهُ مِنْهُ ۗ وَاللَّهُ عَزِيزٌ ذُو انْتِقَامٍ
ای کسانی که ایمان آوردهاید، در حال احرام شکار را مکشید. و هر کس از شما عمداً آن را بکشد، باید کفارهای معادل آنچه کشته است از چهارپایان [قربانی کند] که دو نفر عادل از میان شما آن را تعیین کنند، [و آن را] بهعنوان هدیه به کعبه برسانند، یا کفارهاش اطعام مسکینان باشد، یا معادل آن روزه بگیرد، تا کیفر کار خود را بچشد. خداوند از آنچه گذشته است درگذشت، ولی هر کس بازگردد، خداوند از او انتقام میگیرد، و خداوند توانا و صاحب انتقام است.
بخش نخست: تبیین احکام شکار در حالت احرام
ممنوعیت شکار در احرام
قرآن کریم در آیه ۹۵ سوره مائده، با صراحت مؤمنان را از کشتن شکار در حالت احرام بازمیدارد: «لَا تَقْتُلُوا الصَّيْدَ وَأَنْتُمْ حُرُمٌ». این ممنوعیت، که در ادامه آیه ۹۴ سوره مائده آمده، محدودیت شدیدتری نسبت به اجازه محدود شکار در حالت غیراحرام اعمال میکند. در آیه پیشین، شکار با دست و نیزه به شرط پرهیز از زیادهروی جایز دانسته شده بود، اما در حالت احرام، هرگونه تعرض به حیوانات ممنوع است، گویی که احرام، انسان را در حریمی مقدس قرار میدهد که حتی کوچکترین آزار به مخلوقات در آن جایز نیست.
درنگ: احرام، چونان باغی معنوی است که انسان را از تعلقات دنیوی جدا میسازد و هرگونه تعرض به مخلوقات، نقض این حریم مقدس است.
کفاره شکار عمدی
در صورت ارتکاب عمدی شکار در حالت احرام («وَمَنْ قَتَلَهُ مِنْكُمْ مُتَعَمِّدًا»), فرد موظف است کفارهای معادل حیوان کشتهشده از چهارپایان تقدیم کند: «فَجَزَاءٌ مِثْلُ مَا قَتَلَ مِنَ النَّعَمِ». این کفاره، که باید توسط دو عادل تعیین شود («يَحْكُمُ بِهِ ذَوَا عَدْلٍ مِنْكُمْ»), بهعنوان هدیه به کعبه فرستاده میشود تا فقرا از آن بهرهمند شوند. این حکم، نهتنها بر اهمیت نیت در اعمال شرعی تأکید دارد، بلکه نشاندهنده توجه اسلام به حفظ حقوق حیوانات و برقراری عدالت اجتماعی است.
نقش عادلان در تعیین کفاره
تعیین معادل شکار کشتهشده بر عهده دو نفر عادل از میان مؤمنان است. این شرط، گویی نوری بر مسیر عدالت میافکند، تا از هرگونه سوءاستفاده یا خطا در اجرای احکام جلوگیری شود. حضور دو عادل، تضمینکننده انصاف و دقت در اجرای این حکم فقهی است و نشاندهنده اهتمام قرآن کریم به اجرای عدالت در جزئیترین مسائل.
گزینههای کفاره و انعطافپذیری الهی
قرآن کریم، با رحمت بیکران خود، برای کسانی که توانایی ارائه هدیه به کعبه را ندارند، گزینههای جایگزین پیشبینی کرده است: اطعام مساکین («كَفَّارَةٌ طَعَامُ مَسَاكِينَ») یا روزه گرفتن معادل آن («أَوْ عَدْلُ ذَٰلِكَ صِيَامًا»). این انعطافپذیری، چونان دری گشوده به سوی رحمت الهی است که هر فرد، با هر توان مالی، بتواند جبران خطای خود را به انجام رساند.
درنگ: انعطاف در احکام کفاره، چونان جویباری از رحمت الهی است که مسیر جبران را برای همه هموار میسازد.
هدف کفاره: تربیت و اصلاح
هدف از کفاره، چشیدن پیامد عمل است: «لِيَذُوقَ وَبَالَ أَمْرِهِ». این کیفر، نهتنها جبران مادی، بلکه ابزاری تربیتی برای آگاهی فرد از عواقب عملش است، گویی که خداوند با این حکم، انسان را به تأمل در رفتار خود فرا میخواند تا چون آینهای، خطای خویش را ببیند و اصلاح کند.
عفو الهی و هشدار به تکرار
قرآن کریم با عفو گناهان گذشته («عَفَا اللَّهُ عَمَّا سَلَفَ»), دری از رحمت به روی گنهکاران میگشاید، اما هشدار میدهد که تکرار عمدی تخلف («وَمَنْ عَادَ») با انتقام الهی روبهرو خواهد شد: «فَيَنْتَقِمُ اللَّهُ مِنْهُ». صفت «عَزِيزٌ ذُو انْتِقَامٍ», که خداوند را یگانه و صاحب اقتدار در مجازات معرفی میکند، چونان صخرهای استوار، جدیت الهی در حفظ حدود را نشان میدهد.
درنگ: عفو الهی، چونان بارانی رحمتآمیز، گناهان گذشته را میشوید، اما تکرار خطا، چونان طوفانی است که انتقام الهی را در پی دارد.
بخش دوم: مسئولیت انسان در قبال مخلوقات
انسان، امانتدار حیوانات
قرآن کریم انسان را بهعنوان متولی و امانتدار حیوانات معرفی میکند. کشتن بیمورد حیوانات، نقض این امانت است و در حالت احرام، به دلیل قداست این حالت، حساسیت بیشتری دارد. انسان، چونان باغبانی است که موظف به حفظ گلهای آفرینش است، نه آنکه با بیرحمی، شاخههای آن را بشکند.
درنگ: انسان، چونان نگهبانی بر آفرینش، موظف است از مخلوقات خدا حفاظت کند، نه آنکه با ظلم، حرمت آنها را پایمال نماید.
ظلم به حیوانات و عذاب الیم
آیه پیشین (۹۴) ظلم به حیوانات را با عذاب الیم پیوند داده بود. آیه ۹۵ نیز با تأکید بر کفاره و انتقام الهی، این مسئله را برجسته میکند. انسان، به دلیل عادت به ظلم، از درک اهمیت آزار حیوانات ناتوان شده است. له کردن مورچه یا زدن مرغ، گویی که جرقهای از ظلم است که آتش عذاب را برمیافروزد.
مثالهایی از زندگی روزمره، مانند انداختن سنگ در کوچه که ممکن است به پای رهگذری آسیب رساند، نشاندهنده بیتوجهی به عواقب این اعمال است. چنین رفتارهایی، گناهی سنگین در پی دارد که انسان به دلیل غرق شدن در ظلم، از درک آن عاجز است.
نقد فرهنگ ظلمپذیری
انسان، به دلیل آلودگی به ظلم، نهتنها به حیوانات، بلکه به همنوعان خود نیز ستم میکند. مثالهایی از ظلم به خویشاوندان، مانند اخراج پدر از خانه توسط فرزند، نشاندهنده انحطاط اخلاقی است که گویی قلب انسان را از نور تقوا تهی کرده است. این ظلم، چونان سایهای سنگین، بر روابط انسانی و الهی سایه افکنده است.
درنگ: ظلم، چونان بیماریای است که قلب انسان را از حساسیت به احکام الهی دور میکند و او را در تاریکی گناه فرو میبرد.
رفتار عاطفی با حیوانات
در برخی جوامع، رفتار عاطفی با حیوانات، مانند نگهداری محترمانه و بهداشتی از سگها، نشاندهنده احترام به مخلوقات است. این رفتارها، گویی آینهای است که ظرفیت حیوانات برای ارتباط عاطفی با انسان را نشان میدهد و با اصول قرآنی همخوانی دارد. به عنوان مثال، فردی که سگ خود را با احترام در خانه نگهداری میکند و نیازهایش را برآورده میسازد، گویی به امانتداری الهی عمل کرده است.
پناه بردن به حیوانات
انسانها، به دلیل ظلم و آزار یکدیگر، گاه به حیوانات پناه میبرند، زیرا حیوانات صادق و بیآزارند. این پناهجویی، چونان فریادی خاموش است که از انحطاط روابط انسانی حکایت دارد. حیوانات، با صداقت و بیغرضی خود، گویی پناهگاهی برای دلهای خسته از ستم آدمیاناند.
درنگ: صداقت حیوانات، چونان نوری در تاریکی روابط انسانی، انسان را به تأمل در رفتار خود فرا میخواند.
بخش سوم: پیوند احکام و اخلاق زیستمحیطی
احرام، تمرینی برای تقوا
حالت احرام، چونان سفری معنوی است که انسان را از تعلقات دنیوی جدا میکند. ممنوعیت شکار در این حالت، گویی تمرینی برای تقواست که انسان را به دوری از امور غیرمرتبط با عبادت فرا میخواند، مشابه پرهیز از کارهای غیرضروری در نماز. این قیاس، نشاندهنده شباهت احرام و نماز در تمرکز بر عبادت و انضباط معنوی است.
مقایسه رفتار با حیوانات در جوامع مختلف
رفتار برخی جوامع با حیوانات، که با احترام و مراقبت همراه است، در برابر بیتوجهی برخی دیگر، گویی آیینهای است که انحراف از احکام قرآنی را نشان میدهد. این مقایسه، دعوتی است به بازگشت به اصول قرآنی که انسان را به مراقبت از مخلوقات فرا میخواند.
پرهیز از ظلم، نشانه اولیاء خدا
پرهیز از ظلم، چه به انسان و چه به حیوان، نشانهای از اولیاء خداست. ظلم، چونان زنجیری است که انسان را به سوی عذاب شدید میکشاند. قرآن کریم، با تأکید بر این اصل، انسان را به اصلاح رفتار و بازگشت به تقوا دعوت میکند.
درنگ: پرهیز از ظلم، چونان کلیدی است که درهای تقرب به خدا را میگشاید و انسان را به مقام اولیاء رهنمون میسازد.
جمعبندی
آیه ۹۵ سوره مائده، با بیانی حکیمانه، احکام شکار در حالت احرام را تبیین میکند و انسان را به تأمل در مسئولیتهایش در قبال مخلوقات فرا میخواند. این آیه، با تأکید بر ممنوعیت شکار، کفارههای متعدد، و هشدار به انتقام الهی، نهتنها احکامی فقهی را بیان میکند، بلکه درسهایی ژرف در اخلاق زیستمحیطی و مسئولیت اجتماعی ارائه میدهد. انعطافپذیری در کفارهها، رحمت الهی را نشان میدهد، در حالی که تهدید به انتقام، جدیت خداوند در حفظ حدود را یادآور میشود. نقد فرهنگ ظلمپذیری و دعوت به امانتداری در برابر حیوانات، از پیامهای کلیدی این آیه است که انسان را به سوی تقوا و اصلاح رفتار هدایت میکند. این نوشتار، با نگاهی جامع به محتوای درسگفتار، تلاش کرد تا این معارف را با زبانی فاخر و روشن به خوانندگان عرضه کند، گویی که نوری از حکمت قرآنی بر اندیشهها تابیده است.
با نظارت صادق خادمی