در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تفسیر 1169

متن درس






تفسیر: ناشنوایی معنوی و استجابت دعوت الهی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۱۶۹)

دیباچه

کتاب حاضر، با تأمل در آیات نورانی قرآن کریم، به‌ویژه آیه سی‌وششم سوره مبارکه الأنعام، به بررسی عمیق مفاهیم استجابت دعوت الهی و ناشنوایی معنوی می‌پردازد. این نوشتار، با الهام از درس‌گفتارهای عالمان دینی، تلاش دارد تا با زبانی روشن و متین، درس‌هایی ژرف از قرآن کریم را برای طالبان حقیقت تبیین نماید. محور اصلی این اثر، تحلیل روان‌شناختی و جامعه‌شناختی موانع پذیرش حقیقت و نقش انبیا در هدایت بشر است که با بهره‌گیری از تمثیلات و اشارات، به غنای معنا می‌افزاید.

بخش نخست: نقد چالش‌های اجتماعی و راه‌حل‌های قرآنی

تبیین مسائل اجتماعی

جامعه بشری همواره با چالش‌هایی چون بیکاری، نابرابری و سوءاستفاده از منابع روبه‌رو بوده است. قرآن کریم، به‌عنوان کتاب هدایت، راه‌حل‌هایی عملی برای این مسائل ارائه می‌دهد. یکی از پیشنهادات، بهره‌گیری از منابع مالی موجود، به‌ویژه اموال نامشروع، برای آبادانی و ایجاد فرصت‌های شغلی است. به‌جای زیستن در خانه‌های تنگ و محدود، می‌توان با ساخت بناهایی وسیع و کاربردی، نیازهای عمومی را برآورده کرد. این رویکرد، نه‌تنها به حل مشکلات معیشتی یاری می‌رساند، بلکه به آبادانی سرزمین و توزیع عادلانه ثروت منجر می‌شود.

این دیدگاه، مانند نهری که زمین‌های خشک را سیراب می‌کند، بر اهمیت مدیریت منابع و هدایت آن‌ها به‌سوی خیر عمومی تأکید دارد. آبادانی سرزمین، به‌منزله احیای روح جامعه است که با همت جمعی و بهره‌گیری از امکانات موجود، ممکن می‌گردد.

راه‌حل‌های عملی برای آبادانی

یکی از راهکارهای پیشنهادی، استفاده از منابع مالی برای ایجاد زیرساخت‌های گسترده، مانند بناهای عظیم و کاربردی، است. این اقدام، نه‌تنها بیکاری را کاهش می‌دهد، بلکه با توزیع عادلانه ثروت، به رفع فقر و نابرابری کمک می‌کند. به‌جای صرف هزینه‌ها در امور غیرضروری، می‌توان بیابان‌ها را به باغ‌هایی پرثمر بدل کرد، مشروط بر آن‌که ابزار لازم، مانند سطلی برای برداشت آب، فراهم شود. این تمثیل، به اهمیت برنامه‌ریزی و اقدام عملی در راستای خیر عمومی اشاره دارد.

درنگ: آبادانی سرزمین و رفع بیکاری، با مدیریت صحیح منابع و هدایت ثروت‌های نامشروع به‌سوی خیر عمومی، ممکن می‌گردد. این رویکرد، مانند جویباری است که زمین‌های تشنه را سیراب می‌کند.

بخش دوم: تأمل در آیات هدایت و ناشنوایی معنوی

هشدار الهی به پیامبر

قرآن کریم در آیه سی‌وپنجم سوره الأنعام، پیامبر را از اندوهگین شدن به دلیل اعراض مردم بازمی‌دارد:

﴿وَإِنْ كَانَ كَبُرَ عَلَيْكَ إِعْرَاضُهُمْ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَبْتَغِيَ نَفَقًا فِي الْأَرْضِ أَوْ سُلَّمًا فِي السَّمَاءِ فَتَأْتِيَهُمْ بِآيَةٍ ۚ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَى الْهُدَىٰ ۚ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْجَاهِلِينَ﴾

و اگر اعراض آنان بر تو گران آمده است، پس اگر توانستی راهی در زمین یا نردبانی در آسمان بجویی تا نشانه‌ای برایشان بیاوری، [بکن]؛ و اگر خدا می‌خواست، همه‌شان را بر هدایت گرد می‌آورد؛ پس زنهار از نادانان باشی.

این آیه، پیامبر را به پذیرش مشیت الهی دعوت می‌کند و از او می‌خواهد که به جای اندوه، بر رسالت خود تمرکز کند. مانند باغبانی که نمی‌تواند همه درختان را به بار آورد، پیامبر نیز نباید خود را مسئول هدایت همه انسان‌ها بداند.

آیه سی‌وششم: استجابت و ناشنوایی معنوی

آیه سی‌وششم سوره الأنعام، محور اصلی این تفسیر است و به تمایز بین شنوایان و ناشنوایان معنوی می‌پردازد:

﴿إِنَّمَا يَسْتَجِيبُ الَّذِينَ يَسْمَعُونَ ۘ وَالْمَوْتَىٰ يَبْعَثُهُمُ اللَّهُ ثُمَّ إِلَيْهِ يُرْجَعُونَ﴾

تنها کسانی پاسخ می‌دهند که می‌شنوند، و مردگان را خدا برمی‌انگیزد، سپس به سوی او بازمی‌گردند.

این آیه، مانند نوری که تاریکی را می‌شکافد، بیانگر آن است که تنها افرادی دعوت الهی را اجابت می‌کنند که گوش شنوای حقیقت دارند. ناشنوایان، مانند مردگانی هستند که حیات معنوی را از دست داده‌اند و در قیامت، با برانگیختگی الهی، با حقیقت مواجه می‌شوند.

درنگ: استجابت دعوت الهی، تنها از سوی کسانی ممکن است که گوش شنوای حقیقت دارند. ناشنوایان معنوی، مانند مردگان، در قیامت با حقیقت روبه‌رو خواهند شد.

تشبیه ناشنوایان به مردگان

قرآن کریم، افرادی را که از پذیرش حقیقت بازمی‌مانند، به مردگان تشبیه می‌کند. این تشبیه، مانند آینه‌ای است که مرگ معنوی انسان‌ها را بازمی‌تاباند. ناشنوایان معنوی، با وجود حیات ظاهری، از درک حقیقت محروم‌اند و مانند مردگانی هستند که تنها در قیامت بیدار می‌شوند.

ناشنوایی معنوی در آیات دیگر

قرآن کریم در آیه‌ای دیگر، به ناشنوایی و نابینایی معنوی اشاره دارد:

﴿لَهُمْ أَعْيُنٌ لَا يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لَا يَسْمَعُونَ بِهَا﴾

آنان را چشمانی است که با آن نمی‌بینند و گوش‌هایی که با آن نمی‌شنوند.

این آیه، مانند کلیدی است که قفل انسداد معنوی را می‌گشاید. ناشنوایی و نابینایی معنوی، نتیجه جهل و تعصب است که انسان را از حقیقت دور می‌کند.

بخش سوم: تمایز انسان‌ها در برابر حقیقت

سه دسته انسان در برابر دعوت الهی

انسان‌ها در برابر دعوت الهی به سه دسته تقسیم می‌شوند: نخست، مردگان، که فاقد حیات و شنوایی‌اند؛ دوم، زندگان ناشنوا، که با وجود گوش ظاهری، از شنیدن حقیقت عاجزند؛ و سوم، زندگان شنوا، که با گوش جان، دعوت الهی را می‌پذیرند. این تقسیم‌بندی، مانند نقشه‌ای است که مسیرهای مختلف انسان‌ها را در برابر حقیقت نشان می‌دهد.

آزمایش شنوایی معنوی

انسان باید خود را در برابر حقیقت بیازماید. آیا گوش شنوای کلام حق دارد یا خیر؟ شنیدن حقیقت، مانند بذری است که در خاک دل کاشته می‌شود و با عمل صالح به بار می‌نشیند. اگر انسانی کلام حق را بشنود و به آن عمل نکند، مانند زمینی است که بذر را می‌پذیرد اما میوه‌ای به بار نمی‌آورد.

درنگ: آزمایش شنوایی معنوی، انسان را به تأمل در رفتار خود دعوت می‌کند. شنیدن کلام حق، تنها با عمل صالح به ثمر می‌رسد.

بخش چهارم: نقد رفتارهای متناقض و انسداد فکری

ناشنوایی تحصیل‌کردگان

برخی از تحصیل‌کردگان، با وجود سال‌ها دانش‌اندوزی، از شنیدن حقیقت بازمی‌مانند. این انسداد فکری، مانند دیواری است که نور حقیقت را بازمی‌دارد. علم دینی، که باید راهگشای هدایت باشد، گاه به دلیل تعصب و غرور، به مانعی برای پذیرش حق بدل می‌شود.

تأثیرپذیری افراد ساده

در مقابل، افراد ساده، مانند کارگران و کسانی که از پیچیدگی‌های فکری به دورند، گاه آسان‌تر حقیقت را می‌پذیرند. دل‌های پاک و بی‌آلایش آن‌ها، مانند خاکی حاصلخیز است که بذر حقیقت را به بار می‌نشاند. این نکته، مانند نسیمی است که غبار تعصب را از قلب‌ها می‌زداید.

نقد خیره‌سری و کری باطنی

خیره‌سری و کری باطنی، مانند زنجیری است که انسان را از حرکت به‌سوی حقیقت بازمی‌دارد. افرادی که حقیقت را می‌شنوند اما نادیده می‌گیرند، در دام خودبزرگ‌بینی گرفتار شده‌اند و از تحول معنوی محروم می‌مانند.

داستان طنزآمیز ناشنوایی در زندگی روزمره

در مثالی طنزآمیز، زنی از شوهرش گله می‌کند که به سخنان او گوش نمی‌دهد. این داستان، مانند آینه‌ای است که ناشنوایی در روابط انسانی را نشان می‌دهد. ناشنوایی در زندگی روزمره، نشانه‌ای از انسداد در برابر حقیقت است.

بخش پنجم: نقش انبیا و معجزات الهی

تمایز سه‌گانه معجزات انبیا

انبیا در هدایت بشر، از سه ابزار بهره می‌برند: نخست، معجزات الهی، مانند قرآن کریم و وحی؛ دوم، معجزات پیامبری، که از توانمندی‌های ذاتی آن‌ها با اذن الهی سرچشمه می‌گیرد؛ و سوم، اقتدار شخصی، که در اخلاق و رفتار آن‌ها متجلی است. این تمایز، مانند سه شاخه از درختی تنومند است که هر یک به هدایت بشر یاری می‌رساند.

درنگ: انبیا با بهره‌گیری از معجزات الهی، پیامبری و اقتدار شخصی، مانند چراغ‌هایی در تاریکی، راه هدایت را روشن می‌کنند.

بخش ششم: قرآن کریم به‌عنوان کتاب علمی

قرآن کریم، مانند گنجینه‌ای بی‌پایان، منبعی چندبعدی است که فهم آن نیازمند دانش در علوم مختلف، از جمله روان‌شناسی و جامعه‌شناسی، است. آیه سی‌وششم سوره الأنعام، نمونه‌ای از تحلیل علمی است که به پیچیدگی‌های پذیرش حقیقت می‌پردازد. بدون دانش، این گنجینه، مانند کتابی مهر و موم شده، از دسترس خارج می‌ماند.

بخش هفتم: نقد اعمال ظاهری و رفتارهای متناقض

اعمال ظاهری بدون اثر معنوی

برخی افراد، مانند کسانی که نماز می‌خوانند اما رفتارشان تغییری نمی‌کند، اعمال ظاهری را بدون تحول باطنی انجام می‌دهند. این اعمال، مانند پوسته‌ای توخالی است که میوه‌ای در آن نیست. اخلاص، مانند روحی است که به اعمال جان می‌بخشد.

داستان اکبر آقا و انگشتر طلا

داستانی از فردی به نام اکبر آقا نقل شده که با انگشتر طلا نماز می‌خواند و نصیحت عالمی را مسخره کرد. این داستان، مانند آینه‌ای است که ناشنوایی معنوی را نشان می‌دهد. اکبر آقا، با وجود حضور در مسجد، از پذیرش حقیقت بازماند.

رفتارهای متناقض اکبر آقا

اکبر آقا، در حالی که در شب احیا نماز می‌خواند، به کودک خود شراب می‌داد. این تناقض، مانند دو روی سکه‌ای است که یک سوی آن ظاهر دین‌داری و سوی دیگر انحراف اخلاقی است. چنین رفتارهایی، نشانه کری باطنی و فقدان انسجام معنوی است.

نقد حلال‌انگاری مال حرام

افرادی که مال حرام را حلال می‌دانند، مانند کسانی هستند که در تاریکی گمراه شده‌اند. این انحراف، نتیجه ناشنوایی معنوی است که انسان را به توجیه گناه سوق می‌دهد.

درنگ: رفتارهای متناقض و حلال‌انگاری مال حرام، مانند غباری است که نور حقیقت را پنهان می‌کند. اخلاص و انسجام اخلاقی، راه رهایی از این تاریکی است.

بخش هشتم: قیامت و مواجهه با حقیقت

مبعوث شدن مردگان

آیه سی‌وششم سوره الأنعام، بیان می‌کند که مردگان (ناشنوایان معنوی) در قیامت برانگیخته شده و به سوی خدا بازمی‌گردند. این برانگیختگی، مانند بیداری از خوابی عمیق است که انسان را با حقیقت وجودش روبه‌رو می‌کند.

فراموشی حقیقت در قیامت

بسیاری از انسان‌ها در قیامت یا برزخ، دین، پیامبر و آیات را فراموش می‌کنند. این فراموشی، مانند مهی است که حقیقت را در خود پنهان می‌کند. خداوند، با یادآوری الهی، این مه را می‌زداید.

تشبیه شکنجه الهی به شکنجه انسانی

برخی شکنجه‌های انسانی، مانند روش‌هایی برای یادآوری حقیقت، از الگوی الهی تقلید می‌کنند، اما به‌صورت نادرست. شکنجه الهی، مانند جراحی است که برای اصلاح و بیداری روح انجام می‌شود، اما تقلید انسانی آن، گاه به ظلم می‌انجامد.

نقد ادعای نادیده‌گرفتن آیات

در قیامت، برخی ادعا می‌کنند که آیاتی بر آن‌ها نازل نشده است:

﴿وَقَالُوا لَوْلَا نُزِّلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ﴾

و گفتند: چرا نشانه‌ای از پروردگارش بر او نازل نشده است؟

این ادعا، مانند بهانه‌ای است که گمراهان برای توجیه ناشنوایی خود می‌آورند. آیات الهی در دنیا ارائه شده‌اند، اما ناشنوایان آن‌ها را نادیده گرفته‌اند.

قدرت الهی در نزول آیات

خداوند قادر است آیات را نازل کند، اما ناشنوایان، به دلیل جهل و غفلت، از پذیرش آن‌ها بازمی‌مانند. این قدرت الهی، مانند خورشیدی است که بر همه می‌تابد، اما تنها کسانی از نور آن بهره می‌برند که چشم بصیرت دارند.

نقد اکثریت ناآگاه

اکثریت مردم، به دلیل ناآگاهی، از پذیرش آیات، پیامبران و دین بازمی‌مانند. این ناآگاهی، مانند پرده‌ای است که حقیقت را از دیدگان پنهان می‌کند.

یادآوری الهی در قیامت

خداوند در قیامت، با روش‌هایی مانند عذاب، حقیقت را به ناشنوایان یادآوری می‌کند. این یادآوری، مانند آتشی است که غبار غفلت را می‌سوزاند و انسان را به خود می‌آورد.

درنگ: در قیامت، خداوند با یادآوری حقیقت، ناشنوایان را بیدار می‌کند. این بیداری، مانند نوری است که تاریکی غفلت را می‌شکافد.

جمع‌بندی

این نوشتار، با تأمل در آیه سی‌وششم سوره الأنعام و درس‌گفتارهای عالمان دینی، به بررسی عمیق مفاهیم استجابت و ناشنوایی معنوی پرداخت. قرآن کریم، مانند چشمه‌ای زلال، درس‌هایی برای هدایت بشر ارائه می‌دهد. تمایز بین شنوایان و ناشنوایان، نقش انبیا در هدایت، و نقد رفتارهای متناقض، از جمله درس‌های این آیه است. انسان باید با آزمایش شنوایی معنوی خود، به سوی حقیقت گام بردارد و از انسداد فکری و خیره‌سری دوری کند. این اثر، مانند راهنمایی است که طالبان حقیقت را به سوی سعادت ابدی رهنمون می‌شود.

با نظارت صادق خادمی