متن درس
تفسیر: تبیین آیات و آشکارسازی راه مجرمین
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۱۸۴)
دیباچه
این نوشتار، با تکیه بر گفتاری عمیق و تأملبرانگیز، به تبیین آیهای از قرآن کریم میپردازد که راه هدایت مؤمنان و مسیر گمراهی مجرمین را روشن میسازد. با نگاهی نقادانه به تاریخ و رفتارهای بشری، این متن در پی آن است که تمایز میان ایمان و گمراهی را با زبانی روشن و تأملانگیز نمایان کند. همانند رودی که از سرچشمه حقیقت جاری میشود، این نوشتار میکوشد با پیوند آیات الهی و نقد رفتارهای ناپسند، خواننده را به سوی فهم عمیقتری از هدایت و ضلالت رهنمون شود.
متن و ترجمه آیه
وَكَذَٰلِكَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ وَلِتَسْتَبِينَ سَبِيلُ الْمُجْرِمِينَ
(سوره آل عمران، آیه ۵۵)
و اینگونه آیات را به تفصیل بیان میکنیم تا راه مجرمان آشکار شود.
تفصیل آیات برای مؤمنان
قرآن کریم در آیه ۵۵ سوره آل عمران، از تفصیل آیات سخن میگوید؛ فرایندی که در آن خداوند با بیان جزئیات و نشانهها، راه هدایت را برای مؤمنان هموار میسازد. این تفصیل، چون چراغی است که مسیر ایمان را روشن میکند و مؤمنان را که با عقل و ایمان آراستهاند، به سوی عمل صالح رهنمون میشود. این فرآیند، با آیهای دیگر از قرآن کریم پیوند دارد که میفرماید: وَكَذَٰلِكَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ وَلِتَسْتَبِينَ سَبِيلُ الْحَقِّ (الأنعام: ۱۲۶)؛ یعنی «و اینگونه آیات را به تفصیل بیان میکنیم تا راه حق آشکار شود.»
درنگ: تفصیل آیات، هدیهای الهی است که مؤمنان را با عقل و ایمان به سوی عمل صالح هدایت میکند.
تبیین راه مجرمین
در کنار تفصیل آیات برای مؤمنان، قرآن کریم از تبیین راه مجرمین سخن میگوید. این تبیین، به معنای آشکارسازی اعمال و رفتارهای نادرست کسانی است که از عقل، ایمان و اخلاق تهیاند. مجرمین، چون کشتیهای بیسکان در دریای گمراهی، هر عملی را که در دسترس باشد انجام میدهند، بیآنکه به پیامدهای آن بیندیشند. این تبیین، چون آینهای است که چهره واقعی گمراهان را به دیگران نشان میدهد تا از مسیر ایشان دوری گزینند. این مفهوم با آیهای دیگر همخوانی دارد که میفرماید: وَكَذَٰلِكَ نُبَيِّنُ الْآيَاتِ (الحج: ۱۶)؛ یعنی «و اینگونه آیات را بیان میکنیم.»
درنگ: تبیین راه مجرمین، پرده از اعمال ناشایست ایشان برمیدارد تا دیگران از گمراهی عبرت گیرند.
تمایز تفصیل و تبیین
تفاوت میان «تفصیل» و «تبیین» در این آیه، چون دو شاخه از یک رود است که هر یک به مقصدی متفاوت میرسد. تفصیل، برای مؤمنان است که با فهم عمیق و عمل به آیات، خود راه هدایت را مییابند. اما تبیین، برای مجرمین است که اعمالشان را عیان میسازد تا دیگران از آن عبرت گیرند. این تمایز، با آیهای دیگر از قرآن کریم تقویت میشود که میفرماید: كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ (البقرة: ۲۴۲)؛ یعنی «و اینگونه خداوند آیات را برای شما بیان میکند.»
ویژگیهای مجرمین
مجرمین، در این گفتار، کسانیاند که از عقل، ایمان و اخلاق محروماند. آنان، چون تاریکی در برابر نور، هر عملی را که در دسترس باشد انجام میدهند، بیآنکه به پیامدهای آن بیندیشند. این ویژگی، با آیهای از قرآن کریم همخوانی دارد که گمراهان را به دلیل فقدان تعقل سرزنش میکند: أَفَلَا يَعْقِلُونَ (یس: ۶۸)؛ یعنی «آیا تعقل نمیکنند؟»
درنگ: مجرمین، به دلیل فقدان عقل و ایمان، در گرداب گمراهی گرفتارند و اعمالشان جز فساد و تباهی به بار نمیآورد.
اخلاق مؤمنان در برابر مجرمین
مؤمنان، چون ستارگان در آسمان هدایت، از ظلم، قتل و جنایت دوری میجویند، در حالی که مجرمین در دریای فساد و تباهی غوطهورند. این تفاوت، محور تمایز میان ایمان و گمراهی است. قرآن کریم در این باره میفرماید: وَلَا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ (البقرة: ۱۹۰)؛ یعنی «و تجاوز نکنید که خداوند تجاوزکاران را دوست ندارد.»
نقد کشتار و فساد جهانی
جهان، چون صحنهای از نمایش تراژیک، شاهد کشتارهای بیپایان است که نتیجه فقدان ایمان و عقل در میان مجرمین است. این رفتار، چون خاری در پای بشریت، نشانه سبیل مجرمین است. قرآن کریم در این باره میفرماید: وَلَا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ (الإسراء: ۳۳)؛ یعنی «و نفسی را که خداوند حرام کرده، نکشید.»
نقد فریب و دروغ در جامعه
جامعهای که در آن دروغ و فریب چون علف هرز روید، نمیتواند مدعی ایمان باشد. مردمان نادان، چون گوسفندان در برابر چوپان فریبکار، به دام نیرنگ میافتند. این نقد، با آیهای از قرآن کریم همخوانی دارد: وَلَا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ (البقرة: ۴۲)؛ یعنی «و حق را با باطل درنیامیزید.»
نقد نادانی حکومتی
آزادی جنایتکاران، چون ریختن بذر فساد در زمین حاصلخیز، نتیجه نادانی و بیایمانی حاکمان است. این رفتار، چون سیلی ویرانگر، جوامع را به سوی بدبختی میکشاند. این نقد، با مفهوم جهالت در قرآن کریم پیوند دارد که میفرماید: وَجَعَلْنَا عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً (الأحزاب: ۳۳)؛ یعنی «و بر دلهایشان پردهها نهادیم.»
نقد واگذاری کارهای بزرگ به نالایقان
سپردن کارهای بزرگ به افراد نالایق، چون سپردن گوهر به دستان ناپاک است که جز تباهی به بار نمیآورد. این اصل، با آیهای از قرآن کریم همخوانی دارد: إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَىٰ أَهْلِهَا (النساء: ۵۸)؛ یعنی «خداوند به شما فرمان میدهد که امانتها را به اهلش بسپارید.»
درنگ: شایستهسالاری، بنیان حکومتی عادلانه است که از سپردن امانت به نالایقان جلوگیری میکند.
تواضع و سادهزیستی پیشوایان
سادهزیستی و تواضع پیشوایان دین، چون پینهدوزی کفش توسط امیرالمؤمنین علیهالسلام، چون گوهری درخشان در تاریکی جهل میدرخشد. این رفتار، نشانهای از عظمت معنوی است که با سیره علوی در نهجالبلاغه (خطبه ۳۳) همخوانی دارد.
نقد ارزشگذاری مادی
ارزشگذاری مادی اشیاء، چون قرآنهای عظیمالجثه یا اشیاء تاریخی، چون کاخی است که بر پایههای سست بنا شده است. این نقد، با آیهای از قرآن کریم پیوند دارد: مَا أَغْنَىٰ عَنِّي مَالِيَهْ (الحاقة: ۲۸)؛ یعنی «مالم مرا بینیاز نکرد.»
نقد غارت منابع
غارت منابع ملتها، چون دزدی جواهرات یک سرزمین توسط بیگانگان، نشانهای از سبیل مجرمین است. این رفتار، با آیهای از قرآن کریم همخوانی دارد: وَلَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ (البقرة: ۱۸۸)؛ یعنی «و اموال یکدیگر را به ناحق نخورید.»
غارت منابع ایران
ایران، چون گوهری که از دستانش گریخته، شاهد غارت منابعش توسط بیگانگان بوده است. این سرزمین، چون گربهای که تنها پوستهای از آن باقی مانده، یادآور غفلت و نادانی است. این نقد، با تاریخ استعمار ایران پیوند دارد.
نقد عظمت ظاهری گذشته
عظمت ظاهری شهرهایی چون اصفهان، که با فساد و ظلم آمیخته بود، چون کاخی است که بر شنهای روان بنا شده و امروز اثری از آن باقی نمانده است. این نقد، با آیهای از قرآن کریم همخوانی دارد: كَمْ أَهْلَكْنَا مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ قَرْنٍ (مریم: ۹۸)؛ یعنی «چه بسیار نسلهایی که پیش از ایشان نابود کردیم.»
نقد رفتار غیراخلاقی حاکمان
رفتارهای غیراخلاقی برخی حاکمان، چون ریختن سکه برای تماشای زنان، نشانهای از بیماری روانی و سادیسم است. این رفتار، با آیهای از قرآن کریم همخوانی دارد: إِنَّ الْمُلُوكَ إِذَا دَخَلُوا قَرْيَةً أَفْسَدُوهَا (النمل: ۳۴)؛ یعنی «پادشاهان چون به شهری درآیند، آن را تباه کنند.»
درنگ: فساد حاکمان، چون آتشی است که جامعه را به خاکستر بدل میکند.
نقد دوگانگی دینی
دوگانگی برخی حاکمان که ادعای دفاع از دین داشتند اما مرتکب جنایت میشدند، چون نقابی است که حقیقت را پنهان میکند. این رفتار، با آیهای از قرآن کریم همخوانی دارد: أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنْسَوْنَ أَنْفُسَكُمْ (البقرة: ۴۴)؛ یعنی «آیا مردم را به نیکی فرمان میدهید و خود را فراموش میکنید؟»
نقد نظام پادشاهی
نظام پادشاهی، چون درختی است که ریشه در نادانی دارد و میوه آن ظلم و فساد است. مردم باید خود زمام امور را در دست گیرند، اما نادانی و بیلیاقتی مانع این مهم شده است. این نقد، با آیهای از قرآن کریم پیوند دارد: وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ (آل عمران: ۱۵۹)؛ یعنی «و در کارها با ایشان مشورت کن.»
نقد فساد اخلاقی
رفتارهای غیراخلاقی برخی حاکمان، چون انتخاب زنان زیبا برای خدمت، نشانهای از فساد و ظلم است. این رفتار، با آیهای از قرآن کریم همخوانی دارد: وَلَا تَقْرَبُوا الزِّنَا (الإسراء: ۳۲)؛ یعنی «و به زنا نزدیک نشوید.»
نقد ثروتاندوزی
ثروتاندوزی بیش از حد، چون جمعآوری سندهای مالکیت توسط برخی حاکمان، نشانهای از نادانی و بیفایدگی است. این نقد، با آیهای از قرآن کریم پیوند دارد: وَمَا أَمْوَالُكُمْ وَلَا أَوْلَادُكُمْ بِالَّتِي تُقَرِّبُكُمْ (سبأ: ۳۷)؛ یعنی «نه اموالتان و نه فرزندانتان شما را به خدا نزدیک نمیکند.»
غنیمت شمردن لحظه
اصل عرفانی «اغتنم الفرصة»، چون گوهری است که انسان را به بهرهگیری از لحظه حال با کارهای خیر دعوت میکند. این اصل، با آیهای از قرآن کریم همخوانی دارد: وَسَارِعُوا إِلَىٰ مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ (آل عمران: ۱۳۳)؛ یعنی «و به سوی آمرزش پروردگارتان بشتابید.»
درنگ: لحظه حال، چون فرصتی است که باید با خیر و نیکی پر شود.
اعتدال در زندگی
اعتدال در زندگی، چون غذا خوردن بر اساس نیاز، نشانهای از حکمت و توجه به نیازهای واقعی است. این مفهوم، با آیهای از قرآن کریم پیوند دارد: وَكُلُوا وَاشْرَبُوا وَلَا تُسْرِفُوا (الأعراف: ۳۱)؛ یعنی «بخورید و بیاشامید، اما اسراف نکنید.»
رزق دلی و آزمایش
رزق، چون جویباری است که از دل سرچشمه میگیرد و انسان را به آزمایش رفتار خود دعوت میکند. این دیدگاه، با آیهای از قرآن کریم همخوانی دارد: وَنَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَالْخَيْرِ فِتْنَةً (الأنبیاء: ۳۵)؛ یعنی «و شما را با خیر و شر میآزماییم.»
آزمایشگاه رفتاری
انسان، چون در آزمایشگاهی از رفتار خویشتن قرار دارد، باید اعمال خود را ارزیابی کند تا از سبیل مجرمین دوری گزیند. این پیشنهاد، با آیهای از قرآن کریم پیوند دارد: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَلْتَنْظُرْ نَفْسٌ (الحشر: ۱۸)؛ یعنی «ای مؤمنان، از خدا بترسید و هر کس به آنچه کرده بنگرد.»
نقد رفتار سادیسمی
رفتار سادیسمی برخی حاکمان، چون ریختن سکه برای تماشای زنان، نشانهای از بیماری روانی و فساد است. این نقد، با آیهای از قرآن کریم همخوانی دارد: وَلَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ (الأعراف: ۵۶)؛ یعنی «و در زمین فساد نکنید.»
نقد ترس و نفاق
ترس از ابراز عقیده و نفاق، چون پردهای است که حقیقت را پنهان میکند. این رفتار، با آیهای از قرآن کریم پیوند دارد: وَلَا يَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ (الأحزاب: ۳۹)؛ یعنی «و جز از خدا از کسی نترسند.»
نقد تبعیض دینی
تبعیض علیه گروههای دینی، چون محدود کردن مساجد برخی فرق، نشانهای از ظلم و سبیل مجرمین است. این نقد، با آیهای از قرآن کریم همخوانی دارد: لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ (البقرة: ۲۵۶)؛ یعنی «در دین اکراهی نیست.»
درنگ: آزادی عقیده، بنیان عدالت دینی است که هرگونه تبعیض را نفی میکند.
مباحثات علمی
مباحثات علمی، چون جویبارهایی از دانش، فضایی برای گفتوگوی عالمانه فراهم میکنند. ماجرای مباحثه در همدان، که عالمی وارسته از جوانی دفاع کرد، نشانهای از ارزش گفتوگوی علمی است که با سیره علما در نهجالبلاغه همخوانی دارد.
نقد ظلم حکومتی
ظلم حکومتی، چون سایهای تاریک بر جامعه میافتد و با فریب و تهدید، راه حقیقت را مسدود میکند. این نقد، با آیهای از قرآن کریم پیوند دارد: وَلَا تَظْلِمُوا النَّاسَ (الأعراف: ۸۵)؛ یعنی «و به مردم ظلم نکنید.»
مقاومت در برابر ظلم
مقاومت در برابر ظلم، چون فرار از دست ستمگران با حفظ عزت، نشانهای از ایمان و شجاعت است. این رفتار، با آیهای از قرآن کریم همخوانی دارد: وَمَنْ يُهَاجِرْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ (النساء: ۱۰۰)؛ یعنی «و هر که در راه خدا هجرت کند.»
مجرمین و اعمال ظالمانه
مجرمین، نه با کفر یا ایمان، بلکه با اعمال ظالمانه تعریف میشوند. هر که ظلم کند، در سبیل مجرمین است. این دیدگاه، با آیهای از قرآن کریم پیوند دارد: إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا (المائدة: ۶۹)؛ یعنی «همانا مؤمنان و یهود…» که عمل صالح را معیار میداند.
نقد زیارت ناپاک
زیارتی که با اعمال جنایتکارانه همراه باشد، چون گلی است که در گلدان ناپاک روییده است. این نقد، با آیهای از قرآن کریم پیوند دارد: وَمَنْ يُرِدْ فِيهِ بِإِلْحَادٍ (الحج: ۲۵)؛ یعنی «و هر که در آن به کژی گراید.»
هدف تفصیل و تبیین
تفصیل آیات، برای هدایت مؤمنان و تبیین راه مجرمین، برای عبرتگیری دیگران است. این هدف، با آیهای از قرآن کریم پیوند دارد: لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ (إبراهیم: ۵۲)؛ یعنی «تا شاید پند گیرند.»
نقد خشونت و وحشیگری
خشونت و وحشیگری، چون طوفانی است که جامعه را در هم میکوبد. این رفتار، با آیهای از قرآن کریم همخوانی دارد: أَوَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ (فاطر: ۴۴)؛ یعنی «آیا در زمین سیر نکردند؟»
نقد کشتار بیفایده
کشتار بیفایده، چون ریختن آب در کویر است که جز تباهی به بار نمیآورد. این نقد، با آیهای از قرآن کریم پیوند دارد: وَلَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلَاحِهَا (الأعراف: ۵۶)؛ یعنی «و پس از اصلاح، در زمین فساد نکنید.»
نقد نظامهای فریبکار
نظامهایی که با فریب و سوسیالیسم جعلی برپا شوند، چون خانهای بر شنهای روان است. این نقد، با تاریخ برخی نظامها پیوند دارد.
ضرورت نظام علمی و مردمی
نظام علمی و مردمی، چون درختی است که میوه عدالت و پیشرفت میدهد. این ضرورت، با آیهای از قرآن کریم پیوند دارد: وَأَمْرُهُمْ شُورَىٰ بَيْنَهُمْ (الشورى: ۳۸)؛ یعنی «و کارشان با مشورت میانشان است.»
نقد کشتار بهعنوان راهحل
کشتار، چون کلیدی شکسته است که قفلی را باز نمیکند. این نقد، با آیهای از قرآن کریم پیوند دارد: مَنْ قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ (المائدة: ۳۲)؛ یعنی «هر که نفسی را بیگناه بکشد.»
الگوهای غیرمجرمین
پیشوایان دین، چون حضرت زهرا سلاماللهعلیها، حضرت زینب سلاماللهعلیها و امیرالمؤمنین علیهالسلام، چون ستارگانی در آسمان هدایت، از خشونت پرهیز کردند. این الگوها، با سیره اهلبیت پیوند دارند.
درنگ: پیشوایان دین، با پرهیز از خشونت، راه صلح و اخلاق را به بشریت آموختند.
ناکامی در اصلاح کامل
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله، چون باغبانی که بذر هدایت پاشید، نتوانست جامعه را بهطور کامل اصلاح کند، زیرا اکثریت به سبیل مجرمین گراییدند. این دیدگاه، با آیهای از قرآن کریم پیوند دارد: وَمَا أَكْثَرْ النَّاسِ وَلَوْ حَرَصْتَ بِمُؤْمِنِينَ (یوسف: ۱۰۳)؛ یعنی «و بیشتر مردم، هرچند حرص ورزی، ایمان نمیآورند.»
جمعبندی
این نوشتار، با تکیه بر آیه ۵۵ سوره آل عمران، به تبیین تمایز میان هدایت مؤمنان و گمراهی مجرمین پرداخت. تفصیل آیات، چون نوری است که راه مؤمنان را روشن میکند، و تبیین سبیل مجرمین، چون آینهای است که اعمال ناشایست را عیان میسازد. نقد رفتارهای ظالمانه، از کشتار و فساد گرفته تا فریب و نفاق، هشداری است برای دوری از سبیل مجرمین. الگوهای پیشوایان دین، چون چراغهایی در تاریکی، راه صلح و اخلاق را نشان میدهند. این متن، با پیوند آیات قرآن کریم و نقد تاریخی، دعوتی است به سوی تأمل در هدایت و گمراهی.
با نظارت صادق خادمی