متن درس
تفسیر: محاجه ابراهیمی در اثبات توحید و نفی شرک
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۲۰۰)
دیباچه
قرآن کریم، چونان چشمهای زلال و بیکران، معارف الهی را در قالب آیات روشنگرانه به بشریت عرضه کرده است. در این میان، سوره انعام با محوریت توحید و نفی شرک، گویی آیینهای است که حقیقت ایمان را در برابر تاریکیهای کفر و شرک به نمایش میگذارد. آیه ۸۱ این سوره، که محور این نوشتار است، گفتوگوی حکمتآمیز حضرت ابراهیم علیهالسلام با قوم مشرک خویش را بازتاب میدهد. این آیه، با بیانی استدلالی و عقلانی، برتری توحید بر شرک را آشکار میسازد و ایمان خالص را چونان سپری در برابر هراسهای باطل معرفی میکند. در این نوشتار، با نگاهی عمیق به این آیه و آیات مرتبط، تلاش شده است تا معانی والای قرآنی با زبانی روشن و متین به خوانندگان عرضه گردد، تا چون چراغی راهنمای مسیر حقیقتجویان باشد.
متن و ترجمه آیه
﴿وَكَيْفَ أَخَافُ مَا أَشْرَكْتُمْ وَلَا تَخَافُونَ أَنَّكُمْ أَشْرَكْتُمْ بِاللَّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ عَلَيْكُمْ سُلْطَانًا ۚ فَأَيُّ الْفَرِيقَيْنِ أَحَقُّ بِالْأَمْنِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ﴾
و چگونه از آنچه شریک خدا ساختهاید بترسم، در حالی که شما از اینکه برای خدا شریکی آوردهاید که هیچ حجتی بر آن نازل نشده نمیترسید؟ پس کدام یک از دو گروه به ایمنی سزاوارتر است، اگر میدانید؟
تحلیل ساختاری سوره انعام
نقد نامگذاری سوره
سوره انعام، که در ظاهر به احشام اشاره دارد، در باطن گنجینهای از معارف توحیدی است. نامگذاری این سوره به «انعام» نمیتواند تمامی عمق و گستره مضامین آن را بازتاب دهد، زیرا محور اصلی سوره، گفتوگوی الهی درباره توحید، کفر و شرک است. این نقد، گویی دعوتی است به بازاندیشی در نامهایی که برای متون مقدس انتخاب میشوند، تا حقیقت محتوا در آیینه نام آشکار گردد.
محوریت توحید در سوره
سوره انعام، چونان کتابی آسمانی، به تبیین اصول توحید و نقد شرک پرداخته است. این سوره، با محوریت گفتوگوی حضرت ابراهیم علیهالسلام با قوم مشرک، به مثابه نقشهای است که مسیر ایمان را از میان تاریکیهای شرک و کفر نشان میدهد. توحید، چون ستارهای درخشان، در تمامی آیات این سوره میدرخشد و خواننده را به سوی حقیقت هدایت میکند.
درنگ: سوره انعام، فراتر از نام ظاهریاش، دریچهای به سوی معرفت توحیدی است که شرک را چونان پردهای از حقیقت کنار میزند.
حکمت الهی در هدایت پیامبران
تفاوت هدایت ابراهیم و پیامبر خاتم
قرآن کریم، در تعامل با پیامبران، حکمتهای گوناگونی به کار بسته است. خداوند با پیامبر خاتم صلیاللهعلیهوآله، گویی با کودکی سخن میگوید که نیازمند هدایت گامبهگام است. واژه «قل» در آیات، چونان دستانی مهربان، پیامبر را در مسیر ابلاغ وحی هدایت میکند. اما در برابر، حضرت ابراهیم علیهالسلام، چون شخصیتی متشخص و مستقل، بینیاز از چنین دستورات صریحی به میدان محاجه با قوم خویش گام مینهد. این تفاوت، چونان دو شیوه تربیتی، حکمت الهی را در پرورش پیامبران نشان میدهد.
میدانداری ابراهیم در استدلال
حضرت ابراهیم علیهالسلام، بدون نیاز به دستور صریح «قل»، خود میداندار گفتوگو با قوم خویش بود. این استقلال، گویی گواهی است بر عظمت روحی و بصیرت او که چون شیخالانبیا، با عقل و حکمت به نقد شرک پرداخت. محاجه او، چون شمشیری برّان، پوچی شرک را آشکار ساخت و راه را برای ایمان حقیقی هموار کرد.
درنگ: استقلال ابراهیم علیهالسلام در محاجه، نشاندهنده جایگاه والای او بهعنوان الگوی توحید و حکمت در برابر شرک است.
تبیین آیه ۸۱: محاجه توحیدی ابراهیم
نقد ترس از شرک
حضرت ابراهیم علیهالسلام، در آیه ۸۱، با پرسشی حکمتآمیز، قوم خویش را به چالش میکشد: «چگونه از آنچه شریک خدا ساختهاید بترسم؟» این پرسش، گویی آینهای است که پوچی شرک را نشان میدهد. بتها، ماه، خورشید و ستارگان، که قوم ابراهیم آنها را شریک خدا پنداشته بودند، در برابر ایمان توحیدی او چون سایههایی بیاثرند. مؤمن، که قلبش به نور توحید روشن است، از این مخلوقات هراسی ندارد، زیرا حقیقت الهی، سپری است که او را از هر باطلی مصون میدارد.
سرزنش بیهراسی مشرکان
ابراهیم علیهالسلام، قوم خویش را به دلیل بیهراسی از شرک به خدا سرزنش میکند: «در حالی که شما از اینکه برای خدا شریکی آوردهاید که هیچ حجتی بر آن نازل نشده نمیترسید؟» این سرزنش، چون زنگ بیداری است که نادانی مشرکان را در برابر عقوبت الهی آشکار میسازد. شرک، چونان ظلمی عظیم، انسان را از حقیقت دور کرده و در تاریکی جهل فرو میبرد.
فقدان پشتوانه برای شرک
ابراهیم علیهالسلام، شرک قوم را فاقد هرگونه «سلطان» یا دلیل معتبر میداند. این فقدان پشتوانه، گویی پردهای است که از بطلان شرک برمیدارد. بتها، ماه، خورشید و دیگر مخلوقات، که قوم آنها را شریک خدا پنداشتهاند، هیچ دلیل عقلانی یا وحیانی ندارند و چونان خرافهای در برابر حقیقت توحید رنگ میبازند.
مقایسه توحید و شرک
ابراهیم علیهالسلام، با مقایسهای عمیق، برتری توحید بر شرک را نشان میدهد. شرک، که به بتها و مخلوقات محدود میشود، بیضرر و بیاثر است، اما توحید، چونان پلی است که انسان را به حقیقت الهی متصل میکند. این مقایسه، گویی دعوتی است به تأمل در حقیقت و دوری از باطل.
درنگ: شرک، چونان سایهای بیاثر، در برابر نور توحید رنگ میبازد و مؤمن را از هراس مخلوقات آزاد میکند.
امنیت و ایمان در قرآن کریم
سؤال از ایمنی
ابراهیم علیهالسلام، با پرسشی استدلالی، میفرماید: «پس کدام یک از دو گروه به ایمنی سزاوارتر است؟» این پرسش، چونان مشعلی است که راه حقیقت را روشن میکند. مؤمن، که به خدا اتکا دارد، در امنیت وجودی و معنوی قرار دارد، در حالی که مشرک، فاقد پشتوانه الهی، در تاریکی جهل گرفتار است.
امنیت ایمانی
امنیت واقعی، از ایمان به خدا سرچشمه میگیرد. مؤمن، که قلبش به نور الهی روشن است، از هراسهای دنیوی و اخروی آزاد است. این امنیت، چونان سپری است که او را در برابر طوفانهای باطل محافظت میکند.
نقد ترس از غیرخدا
ترس از غیرخدا، نشانهای از خسران و دوری از ایمان است. مؤمن واقعی، جز خدا را محور امید و هراس خویش قرار نمیدهد. این اصل، چونان ستونی است که بنای توحید را استوار میسازد.
درنگ: امنیت ایمانی، چونان چشمهای زلال، از ایمان خالص به خدا سرچشمه میگیرد و مؤمن را از هراس باطل رها میسازد.
ایمان خالص و دوری از ظلم
ایمان خالص در برابر ظلم
قرآن کریم، مؤمنان واقعی را کسانی میداند که ایمانشان را با ظلم (شرک، ریا، نفاق) آلوده نکردهاند: «الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُمْ بِظُلْمٍ». این ایمان خالص، چونان گوهری ناب، عاری از هرگونه باطل است و انسان را به خدا متصل میکند.
تفاوت ایمان و عمل صالح
ایمان خالص، مقدم بر عمل صالح است. ممکن است فردی عمل صالح انجام دهد، اما ایمانش با ظلم آلوده شود. ایمان، چونان جوهرهای است که حقیقت دین را تشکیل میدهد، در حالی که عمل صالح، ابزاری برای تحقق آن است.
ظلم در ایمان
«لم یلبسوا ایمانهم بظلم»، به معنای دوری ایمان از هرگونه پوشش باطل است. ظلم، چونان لباسی است که ایمان را میپوشاند و آن را از خلوص دور میکند. مؤمن واقعی، ایمانش را از این پوششها حفظ میکند.
امنیت و هدایت مؤمنان
مؤمنانی که ایمانشان را با ظلم آلوده نکردهاند، در امنیت الهی قرار دارند و هدایتیافتهاند: «أُولَٰئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ». این وعده، چونان بشارت الهی، پاداش ایمان خالص را نشان میدهد.
درنگ: ایمان خالص، چونان گوهری ناب، عاری از ظلم است و مؤمن را به امنیت و هدایت الهی میرساند.
تقيه و ایمان
سازگاری تقيه با ایمان
تقيه یا اعمالی مانند دروغ به اذن خدا، با ایمان خالص سازگار است، زیرا خلاف جوهره ایمان نیست. تقيه، چونان سپری است که دین را در شرایط دشوار حفظ میکند، بدون آنکه ایمان را آلوده سازد.
اذن الهی و ایمان
خداوند ممکن است به مؤمن اجازه اعمالی مانند خوردن میته در شرایط خاص دهد، اما ایمان او را از ظلم حفظ میکند. این اذن، چونان کلیدی است که درهای حکمت الهی را در شریعت میگشاید.
نقد شبهایمان
نقد گروههای منحرف
گروههایی که به نام ایمان، ظلم و کفر را ترویج میکنند، فاقد ایمان واقعیاند. این گروهها، هرچند خود را مؤمن بدانند، در حقیقت از حقیقت ایمان دورند و در تاریکی کفر گرفتارند.
خسران ظالمان
کسانی که ایمان را با ظلم آلوده کنند، دچار خسران ابدی میشوند، حتی اگر ظاهری ایمانی داشته باشند. این خسران، چونان سایهای سنگین، نتیجه دوری از حقیقت توحید است.
جمعبندی
آیه ۸۱ سوره انعام، چونان مشعلی فروزان، حکمت ابراهیم علیهالسلام در محاجه با قوم مشرک را نشان میدهد. این آیه، با تبیین پوچی شرک و برتری توحید، انسان را به سوی ایمان خالص هدایت میکند. تأکید بر دوری ایمان از ظلم، نشاندهنده اهمیت اخلاص در برابر شرک، ریا و نفاق است. تفاوت ایمان و اعمال ظاهری، امکان تقيه به اذن خدا، و نقد شبهایمان، پیچیدگیهای ایمان و مسئولیت انسان را آشکار میسازد. این نوشتار، با نگاهی عمیق به این معانی، تلاش کرده است تا حقیقت قرآنی را چون گوهری درخشان به خوانندگان عرضه کند.
با نظارت صادق خادمی