متن درس
تفسیر: تنهایی وجودی انسان در خلقت و قیامت
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۲۰۸)
دیباچه
سوره انعام، یکی از سورههای مکی قرآن کریم، با محوریت تبیین توحید، قیامت، و نقد شرک و کفر، به مثابه چراغی هدایتگر، انسان را به سوی معرفت الهی فرا میخواند. آیه ۹۴ این سوره، با بیانی رسا و عمیق، حقیقت وجودی انسان را در برابر خالق هستی به تصویر میکشد. این نوشتار، با نگاهی ژرف به این آیه، تنهایی انسان در خلقت و بازگشت به سوی پروردگار را کاوش میکند. مفاهیمی چون ترک مادیات، گسستن پیوندهای غیرالهی، و ارزش ابدی خیرات، با زبانی روشن و وزین تبیین شده تا حقیقت قرآنی در قالبی منسجم و معنوی ارائه گردد.
متن و ترجمه آیه
﴿وَلَقَدْ جِئْتُمُونَا فَرَادَىٰ كَمَا خَلَقْنَاكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَتَرَكْتُمْ مَا خَوَّلْنَاكُمْ وَرَاءَ ظُهُورِكُمْ ۖ وَمَا نَرَىٰ مَعَكُمْ شُفَعَاءَكُمُ الَّذِينَ زَعَمْتُمْ أَنَّهُمْ فِيكُمْ شُرَكَاءُ ۚ لَقَدْ تَقَطَّعَ بَيْنَكُمْ وَضَلَّ عَنْكُمْ مَا كُنْتُمْ تَزْعُمُونَ﴾
و بهراستی شما تنها نزد ما آمدید، همانگونه که شما را نخستین بار آفریدیم، و آنچه را به شما بخشیده بودیم، پشت سر خود واگذاشتید، و شفیعانتان را که گمان میکردید در کار شما شریکاند، با شما نمیبینیم. بهراستی پیوندهای میان شما گسسته شده و آنچه گمان میکردید، از شما گم شده است.
ماهیت استدلالی سوره انعام
سورهای در تبیین توحید و قیامت
سوره انعام، با محوریت استدلال بر توحید، قیامت، و نقد شرک و کفر، به سان کتابی حکیمانه، عقل و قلب انسان را به سوی حقیقت رهنمون میسازد. این سوره، با بیانی منطقی و استدلالی، انسان را به تأمل در مبدأ و معاد دعوت میکند. استدلال، چونان ریسمانی است که انسان را از تاریکی شرک به نور توحید میکشاند، و سوره انعام این ریسمان را با استحکام و زیبایی به دست مخاطب میسپارد.
نقدی بر نامگذاری سوره
نامگذاری سوره به «انعام» (به معنای احشام) شاید به تمامی با محتوای عمیق و توحیدی آن سازگار نباشد، زیرا جوهره این سوره، معرفت توحیدی و تبیین جایگاه انسان در برابر خالق است. این نقد، نه از سر انکار، بلکه از سر شوق به بازشناسی حقیقت سوره است، تا نام آن بازتابدهنده محتوای والای آن باشد.
درنگ: سوره انعام، با محوریت استدلال بر توحید و قیامت، انسان را به تأمل در حقیقت وجودی خویش دعوت میکند. نامگذاری آن نیازمند بازنگری است تا با جوهره توحیدیاش همخوانی یابد.
تنهایی وجودی انسان در خلقت و قیامت
تنهایی در بدو خلقت
قرآن کریم در آیه ۹۴ سوره انعام، با تأکید بر «جِئْتُمُونَا فَرَادَىٰ كَمَا خَلَقْنَاكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ»، حقیقت تنهایی انسان را در لحظه خلقت و بازگشت به سوی پروردگار آشکار میسازد. انسان، چونان گوهری یکتا، بهتنهایی در عالم وجود پا میگذارد. حتی در موارد نادر، مانند تولد دوقلوها، هر فرد هویتی مستقل دارد و از منظر وجودی، تنها آفریده شده است. این تنهایی، نه عیب، بلکه نشانه عظمت خلقت است که هر انسان را بهسان موجودی یکتا در برابر خالق قرار میدهد.
تنهایی در لحظه مرگ
مرگ، چونان آینهای، تنهایی انسان را بار دیگر نمایان میکند. هیچکس در لحظه مرگ همراهی ندارد؛ نه در کفن با دیگری شریک است و نه در قبر با دیگری همخانه. این حقیقت، چونان تلنگری است که انسان را به سوی تأمل در عجز خویش و وابستگی مطلق به پروردگار سوق میدهد. انسان، همانگونه که تنها متولد میشود، تنها نیز از این جهان رخت برمیبندد.
پیوند با سیاق آیات پیشین
آیه ۹۴، در ادامه آیه پیشین، به عاقبت ظالمان در قیامت میپردازد. ظالمان، که در دنیا به شرک و کفر روی آوردهاند، در روز رستاخیز تنها و بییاور در برابر پروردگار حاضر میشوند. این سیاق منسجم، چونان زنجیری، آیات سوره را به هم پیوند میدهد و بر عاقبت شوم ظلم و گمراهی تأکید میورزد.
درنگ: تنهایی انسان در خلقت و مرگ، نشانهای از عظمت وجودی او در برابر خالق است. این تنهایی، انسان را به سوی توحید و معرفت الهی رهنمون میسازد.
ترک مادیات و ناپایداری دنیا
واگذاری داراییهای دنیوی
قرآن کریم با عبارت «وَتَرَكْتُمْ مَا خَوَّلْنَاكُمْ وَرَاءَ ظُهُورِكُمْ»، به ناپایداری داراییهای مادی اشاره میکند. انسان در قیامت، تمام آنچه را که در دنیا به دست آورده و جابهجا کرده، پشت سر میگذارد. این داراییها، چونان سایهای زودگذر، در برابر ابدیت قیامت رنگ میبازند و هیچ سودی به حال انسان ندارند.
پوچی وابستگیهای مادی
انسان، در گذر عمر، گاه تمام همت خویش را صرف جمعآوری مال و منال میکند، غافل از آنکه این داراییها، چونان آبی است که در مشت فشرده میشود و از میان انگشتان فرو میریزد. در روز قیامت، هیچچیز از این مادیات باقی نمیماند، و انسان با دستانی خالی در برابر پروردگار میایستد.
کاهش عاقبتبهخیری در روزگار کنونی
در روزگار معاصر، وابستگی به مادیات، چونان زنجیری، انسان را از عاقبتبهخیری بازمیدارد. این وابستگی، چونان غباری بر آینه قلب، حقیقت وجودی انسان را مکدر میسازد و او را از معرفت الهی دور میکند. قرآن کریم، با بیانی رسا، انسان را به سوی رهایی از این بندها دعوت میکند.
درنگ: داراییهای مادی، چونان سایهای ناپایدار، در قیامت از انسان جدا میشوند. تنها عمل صالح، سرمایهای ابدی است که همراه انسان میماند.
گسستن پیوندهای غیرالهی
ناپایداری شفعا و شرکا
قرآن کریم با عبارت «وَمَا نَرَىٰ مَعَكُمْ شُفَعَاءَكُمُ الَّذِينَ زَعَمْتُمْ أَنَّهُمْ فِيكُمْ شُرَكَاءُ»، به پوچی شفیعان خیالی اشاره میکند. دوستان، خویشاوندان، و کسانی که انسان در دنیا به آنها دل بسته، در قیامت غایباند و هیچ یاری به او نمیرسانند. این حقیقت، چونان تلنگری است که انسان را از توهم شرک و وابستگیهای غیرالهی بیدار میکند.
تقطع: گسستن دردناک پیوندها
عبارت «لَقَدْ تَقَطَّعَ بَيْنَكُمْ» به گسستن تدریجی و دردناک پیوندهای دنیوی اشاره دارد. این گسستن، چونان تکهتکه شدن گوشت با انبر، عذابی است برای کسانی که به غیر خدا دل بستهاند. این تشبیه، شدت و دردناکی جدایی از وابستگیهای نادرست را به تصویر میکشد.
گمراهی و گمشدن خیالات
قرآن کریم با عبارت «وَضَلَّ عَنْكُمْ مَا كُنْتُمْ تَزْعُمُونَ»، به گمشدن خیالات باطل اشاره میکند. آنچه انسان گمان میکرد یاورش خواهد بود (مال، فرزند، شفیع)، در قیامت از او جدا میشود و هیچ اثری از آن باقی نمیماند. این حقیقت، انسان را به سوی تأمل در بطلان وابستگیهای غیرالهی دعوت میکند.
درنگ: پیوندهای غیرالهی، چونان رشتههای سست، در قیامت تکهتکه میشوند. تنها رابطه با خدا و خیرات الهی، از گسستن مصون است.
ارزش خیرات الهی
ماندگاری اعمال صالح
برخلاف مادیات و پیوندهای غیرالهی، خیراتی چون کمک به نیازمندان، اقامه نماز با اخلاص، و کسب علم الهی، چونان گوهری ماندگار، در قیامت همراه انسان میمانند. این اعمال، چونان چراغی در تاریکی، راه انسان را روشن میکنند و او را از خسران نجات میدهند.
ایمان، معیار روابط
روابط انسانی، اگر بر پایه ایمان و برای خدا شکل گیرند، از تقطع و گسستن مصون میمانند. ازدواج، خویشاوندی، و دوستیهایی که بر اساس ایمان بنا شدهاند، چونان درختی ریشهدار، در برابر طوفانهای دنیا و آخرت استوار میمانند.
اختیار در انتخاب روابط
انسان در انتخاب روابط خویش مسئول است. حتی در پیوند با والدین، معیار ایمان و تقوا باید حاکم باشد. این مسئولیت، چونان امانتی است که انسان را به سوی انتخابهای الهی سوق میدهد.
درنگ: خیرات الهی، چونان سرمایهای ابدی، از انسان جدا نمیشوند. ایمان، معیاری است که روابط را از گسستن حفظ میکند.
نقد وابستگیهای غیرالهی
حماقت دل بستن به غیر خدا
دل بستن به غیر خدا، چونان ساختن خانهای بر شنهای روان، حماقتی است که به خسران میانجامد. مال، فرزند، و حتی اولیای الهی، اگر در گمراهی مورد اتکا قرار گیرند، در قیامت یاری نمیرسانند. تنها خدا، چونان صخرهای استوار، پناهگاه حقیقی انسان است.
مثال اعدام: پوچی مادیات در لحظه بحران
در لحظه اعدام، هیچچیز از داراییها، فرزندان، یا اموال به کار انسان نمیآید. این مثال، چونان آینهای، حقیقت ناپایداری دنیا را به تصویر میکشد و انسان را به سوی توحید و عمل صالح دعوت میکند.
نقد توقع از دیگران
توقع از دیگران، چونان تکیه بر شاخهای سست، نشانه ضعف ایمان است. عالمی دینی که از عدم حضور شاگردان در هنگام بیماری گله داشت، نمونهای است از این ضعف. مؤمن، چونان درختی استوار، تنها به خدا تکیه میکند و از غیر او توقعی ندارد.
درنگ: وابستگی به غیر خدا، حماقتی است که به گسستن و خسران میانجامد. مؤمن، تنها به خدا دل میبندد و از غیر او توقع ندارد.
عقلانیت توحیدی و خسران کافران
مؤمن کیّس: زیرکی در توحید
مؤمن، چونان کاوشگری زیرک، با الهی کردن روابط و اعمال خویش، از تقطع و خسران در امان میماند. این زیرکی، در گرو دل بستن به خدا و پرهیز از وابستگیهای غیرالهی است.
خسران کافران
کافران، که از آیات الهی روی گرداندهاند، هم دنیا و هم آخرت را از دست میدهند. این خسران، چونان سقوط در پرتگاهی بیانتها، عاقبت شوم کسانی است که به غیر خدا دل بستهاند.
شدت عذاب تقطع
تقطع، چونان ریشریش شدن گوشت با کارد قصابی، عذابی دردناک است که وابستگیهای غیرالهی را از انسان جدا میکند. این تشبیه، شدت و دردناکی جدایی از دنیا را به تصویر میکشد.
درنگ: عقلانیت توحیدی، مؤمن را از خسران و تقطع مصون میدارد. کافران، در پرتگاه گمراهی، همهچیز را از دست میدهند.
جمعبندی
تفسیر آیه ۹۴ سوره انعام، چونان چراغی روشن، حقیقت تنهایی وجودی انسان را در خلقت و قیامت نمایان میسازد. انسان، که تنها آفریده شده، تنها به سوی پروردگار بازمیگردد و تمام داراییها و پیوندهای غیرالهی را پشت سر میگذارد. تقطع، گسستن دردناک وابستگیهای نادرست، عذابی است برای گمراهان، در حالی که خیرات الهی، چونان گوهری ابدی، همراه مؤمن میمانند. این آیه، با بیانی رسا، انسان را به سوی توحید عملی، عقلانیت کیّس، و پرهیز از وابستگیهای غیرالهی دعوت میکند. تأمل در این حقیقت، انسان را از پوچی دنیا به سوی حقیقت ابدی رهنمون میسازد.
با نظارت صادق خادمی