در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تفسیر 1225

متن درس





تفسیر: تأملاتی در آیات 120 و 121 سوره انعام

تفسیر: تأملاتی در آیات 120 و 121 سوره انعام

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۲۲۵)

دیباچه

قرآن کریم، چونان چراغی فروزان، راهنمای بشر به سوی سعادت و رستگاری است. آیات 120 و 121 سوره انعام، با بیانی ژرف و حکیمانه، انسان را به ترک گناهان آشکار و نهان، التزام به احکام الهی، و هوشیاری در برابر وسوسه‌های شیطانی دعوت می‌کنند. این نوشتار، با تأمل در این آیات و تحلیل محتوای درس‌گفتارهای عالمان دینی، درصدد است تا با زبانی روشن و متین، ابعاد اخلاقی، اعتقادی و عملی این آیات را برای خوانندگان تبیین نماید. این اثر، با نگاهی جامع به گناه، آثار آن، و نقش شیاطین در گمراهی انسان، به دنبال ارائه بینشی عمیق و کاربردی است که راهنمای عمل و تأمل در زندگی روزمره باشد.

بخش یکم: ترک گناهان ظاهری و باطنی

تبیین آیه 120 سوره انعام

وَذَرُوا ظَاهِرَ الْإِثْمِ وَبَاطِنَهُ ۚ إِنَّ الَّذِينَ يَكْسِبُونَ الْإِثْمَ سَيُجْزَوْنَ بِمَا كَانُوا يَقْتَرِفُونَ

و گناه آشکار و نهان را واگذارید. بی‌گمان، کسانی که گناه می‌کنند، به زودی به سزای آنچه مرتکب می‌شدند، خواهند رسید.

قرآن کریم در آیه 120 سوره انعام، با واژه «ذَرُوا» که به معنای رها کردن و ترک نمودن است، انسان را به کناره‌گیری از گناهان ظاهری و باطنی فرا می‌خواند. گناه ظاهری، همانند فحاشی، در منظر عموم آشکار است و نمود بیرونی دارد، در حالی که گناه باطنی، چون ریا و سالوس، در پس پرده قلب پنهان می‌ماند. گناهان ظاهری چونان خاشاکی بر سطح آب‌اند که دیده می‌شوند، اما گناهان باطنی چون ژرفای اقیانوسی تاریک، در نهان انسان ریشه می‌دوانند. این آیه، با تأکید بر ترک هر دو نوع گناه، به جامعیت مبارزه با انحرافات اخلاقی اشاره دارد.

درنگ: ترک گناهان ظاهری و باطنی، چونان پاکسازی آینه دل است که انسان را برای دریافت نور الهی آماده می‌سازد. رها کردن گناهان کوچک، مانع از افتادن به ورطه گناهان بزرگ‌تر می‌شود.

تمایز اثم و عصیان

در تفسیر این آیه، گناهان به دو دسته «اثم» و «عصیان» تقسیم شده‌اند. اثم به گناهان کوچک و روزمره، مانند خرده‌ریزهای اخلاقی، اشاره دارد، در حالی که عصیان به گناهان بزرگ و سرکشی‌های آشکار علیه امر الهی اطلاق می‌شود. این تمایز، چونان پله‌های نردبانی است که گناهان کوچک در پایین‌ترین پله، انسان را به سوی گناهان بزرگ‌تر در پله‌های بالاتر سوق می‌دهند. ترک اثم، به مثابه قطع ریشه‌های علف هرز پیش از فراگیری آن، از افتادن به دام عصیان جلوگیری می‌کند.

پیامدهای پیگیری گناهان کوچک

آیه با عبارت «إِنَّ الَّذِينَ يَكْسِبُونَ الْإِثْمَ» به کسانی اشاره دارد که آگاهانه و با پیگیری، گناهان کوچک را اکتساب می‌کنند. واژه «يَكْسِبُونَ» به معنای کسب ارادی و «يَقْتَرِفُونَ» به معنای به دست آوردن گناه است که جزایی حتمی در پی دارد. این پیگیری، چونان کاشتن بذری است که ابتدا نهالی کوچک می‌روید، اما به مرور درختی تنومند از انحراف می‌سازد. برای نمونه، ریا در عبادت، که گناهی باطنی است، می‌تواند به تدریج به کفر و بی‌اعتقادی منجر شود. این فرایند، چونان آتش گرفتن کبریتی است که ابتدا دود می‌کند، سپس شعله‌ور می‌شود و سرانجام همه‌چیز را می‌سوزاند.

آثار دنیوی و اخروی گناه

جزای گناه، چنان‌که در «سَيُجْزَوْنَ بِمَا كَانُوا يَقْتَرِفُونَ» آمده، تنها به آخرت محدود نیست، بلکه در دنیا نیز نمود می‌یابد. گناهان کوچک، مانند چشم‌چرانی، می‌توانند به اعتیاد رفتاری و فلاکت منجر شوند. این آثار، چونان موجی هستند که از پرتاب سنگی کوچک در آب آغاز می‌شود و به تدریج گستره‌ای وسیع را در بر می‌گیرد. برای مثال، فردی که به گناه کوچک چشم‌چرانی عادت کند، ممکن است به مرور به دام اعتیادهای بزرگ‌تر افتد و زندگی‌اش به ورطه نابودی کشیده شود.

جمع‌بندی بخش یکم

آیه 120 سوره انعام، چونان آیینه‌ای است که حقیقت گناهان ظاهری و باطنی را به انسان نشان می‌دهد. ترک این گناهان، به ویژه گناهان کوچک، نه تنها از انحرافات بزرگ‌تر جلوگیری می‌کند، بلکه انسان را به سوی خودسازی و تقرب به خداوند هدایت می‌نماید. این بخش، با تأکید بر مسئولیت‌پذیری در برابر اعمال و آثار تدریجی گناه، انسان را به تأمل در رفتار خویش و مراقبت از قلب و روح دعوت می‌کند.

بخش دوم: التزام به احکام الهی در تغذیه

تبیین آیه 121 سوره انعام

وَلَا تَأْكُلُوا مِمَّا لَمْ يُذْكَرِ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَإِنَّهُ لَفِسْقٌ ۗ وَإِنَّ الشَّيَاطِينَ لَيُوحُونَ إِلَىٰ أَوْلِيَائِهِمْ لِيُجَادِلُوكُمْ ۖ وَإِنْ أَطَعْتُمُوهُمْ إِنَّكُمْ لَمُشْرِكُونَ

و از آنچه نام خدا بر آن برده نشده است نخورید، که آن قطعاً نافرمانی است. و شیاطین به دوستان خود وسوسه می‌کنند تا با شما جدال کنند، و اگر از آنان پیروی کنید، بی‌گمان شما مشرک خواهید بود.

آیه 121 سوره انعام، با تأکید بر ذکر نام خدا در تغذیه، به ویژه در ذبح حیوانات، التزام به احکام الهی را شرط تقدیس عمل می‌داند. این آیه، در تقابل با باور کافران که خوردن گوشت با ذکر نام خدا را نفی می‌کنند، مؤمنان را به التزام به «بسم‌الله» در همه اعمال، حتی خوردن میوه، دعوت می‌کند. ذکر نام خدا، چونان کلیدی است که درهای برکت و معنویت را به روی انسان می‌گشاید. عدم رعایت این حکم در ذبح، نه تنها گوشت را حرام می‌کند، بلکه به اسراف و تفویت مصلحت الهی منجر می‌شود.

درنگ: ذکر نام خدا در اعمال، به ویژه تغذیه، چونان نوری است که عمل را از تاریکی فسق به روشنایی تقوا هدایت می‌کند. التزام به این حکم، نشانه ایمان و توحید عملی است.

فسق و اسراف در عدم ذکر نام خدا

قرآن کریم، خوردن گوشت بدون ذکر نام خدا را «فسق» می‌نامد، که به معنای نافرمانی و خروج از مسیر حق است. این نافرمانی، چونان هدر دادن گوهری گران‌بها، مصلحت الهی را تباه می‌سازد. ذبح بدون «بسم‌الله»، نه تنها گوشت را حرام می‌کند، بلکه گناهی مضاعف است، زیرا اسراف در نعمت‌های الهی را در پی دارد. این عمل، چونان بریدن شاخه‌ای است که میوه‌ای ارزشمند بر آن روییده و به هدر دادن آن منجر می‌شود.

تضاد ایمان و کفر در عمل تغذیه

آیه 121، با اشاره به تفاوت میان مؤمنان و کافران در عمل تغذیه، بر اهمیت ذکر نام خدا تأکید دارد. مؤمنان، با گفتن «بسم‌الله»، عمل خود را به خدا متصل می‌کنند، در حالی که کافران، از این ذکر امتناع می‌ورزند. این تفاوت، چونان خطی است که ایمان را از کفر جدا می‌سازد. حتی در خوردن میوه، گفتن «بسم‌الله» برکت معنوی به عمل می‌بخشد، هرچند عدم ذکر آن، حرمت شرعی به دنبال ندارد، اما از ارزش معنوی عمل می‌کاهد.

جمع‌بندی بخش دوم

آیه 121 سوره انعام، با تأکید بر التزام به ذکر نام خدا در تغذیه، انسان را به تقدیس اعمال روزمره و پیوند آن‌ها با توحید دعوت می‌کند. این بخش، با تبیین مفهوم فسق و اسراف در نقض احکام الهی، به اهمیت رعایت دقیق شریعت و تأثیر آن بر معنویت زندگی تأکید دارد. التزام به «بسم‌الله»، چونان پلی است که انسان را از دنیای مادی به سوی عالم معنوی رهنمون می‌شود.

بخش سوم: نقش شیاطین در گمراهی انسان

وسوسه شیاطین و ایجاد توهم

آیه 121، با عبارت «وَإِنَّ الشَّيَاطِينَ لَيُوحُونَ إِلَىٰ أَوْلِيَائِهِمْ»، به نقش شیاطین در گمراهی انسان از طریق وسوسه و ایجاد توهم اشاره دارد. شیاطین، اعم از جن و انس، با ابزارهای گوناگون چون کلام، رسانه، یا حضور، انسان را به سوی انحراف می‌کشانند. این وسوسه، چونان بادی است که گرد و غبار را برمی‌انگیزد و دید انسان را تیره می‌سازد. هدف شیاطین، ایجاد جدال و تخریب حق است، در حالی که مؤمنان به ترویج حقیقت اهتمام می‌ورزند.

تخریب و ترویج در جامعه

درس‌گفتارها به نمونه‌ای از تخریب اجتماعی اشاره دارند که در آن، فردی از طریق رسانه، مردم را از خوردن میوه یا گوشت منع می‌کند. این ترویج نادرست، چونان کاشتن بذری مسموم است که به جای رشد، ویرانی به بار می‌آورد. در مقابل، ترویج حق، چونان آبیاری باغی است که میوه‌های ایمان و اخلاق را به ثمر می‌رساند. اما ترویج نادرست، گاه بدتر از تخریب است، زیرا به گمراهی گسترده منجر می‌شود.

درنگ: وسوسه شیاطین، چونان سایه‌ای است که بر قلب انسان می‌افتد و او را به سوی جدال و گمراهی می‌کشاند. هوشیاری در برابر این وسوسه‌ها، سپری است برای حفظ ایمان.

خطر اطاعت از شیاطین

قرآن کریم در آیه 121، با عبارت «وَإِنْ أَطَعْتُمُوهُمْ إِنَّكُمْ لَمُشْرِكُونَ»، اطاعت از شیاطین را شرک می‌نامد. این شرک، به معنای تضعیف ایمان و انحراف از توحید است. اطاعت از وسوسه‌های شیطانی، چونان افتادن در دام عنکبوتی است که تارهایش به تدریج انسان را در خود می‌پیچد. این خطر، انسان را از مسیر حق دور کرده و به فساد و فلاکت می‌کشاند.

نقد توصیه‌های غیرعقلانی

درس‌گفتارها، با اشاره به توصیه‌های غیرمنطقی مانند منع خوردن خورشت یا دارو، بر ضرورت عقلانیت در نصیحت تأکید دارند. توصیه‌ای که مستند و عقلانی نباشد، چونان شمشیری دو لبه است که هم گوینده و هم شنونده را زخمی می‌کند. برای نمونه، توصیه به استفاده از عسل برای درمان زخم، بدون پشتوانه علمی، نه تنها بی‌فایده است، بلکه می‌تواند به ضرر منجر شود. در مقابل، تجربه شخصی بهبود زخم بدون مداخله غیرعلمی، بر اهمیت عقلانیت تأکید دارد.

جمع‌بندی بخش سوم

این بخش، با تبیین نقش شیاطین در گمراهی انسان، به ضرورت هوشیاری در برابر وسوسه‌ها و تبلیغات تخریبی تأکید دارد. آیه 121 سوره انعام، با هشدار درباره شرک ناشی از اطاعت شیاطین، انسان را به حفظ ایمان و التزام به عقلانیت در تبلیغ و نصیحت دعوت می‌کند. این بخش، چونان زنگ بیداری است که انسان را از خواب غفلت بیدار می‌سازد و به سوی نور حقیقت هدایت می‌کند.

نتیجه‌گیری کلی

آیات 120 و 121 سوره انعام، چونان دو گوهر درخشان در گنجینه قرآن کریم، انسان را به سوی خودسازی، التزام به احکام الهی، و هوشیاری در برابر گمراهی‌ها رهنمون می‌شوند. ترک گناهان ظاهری و باطنی، چونان پاکسازی باغی است که آماده کشت بذرهای ایمان می‌شود. التزام به ذکر نام خدا در اعمال، نشانه‌ای از توحید عملی است که زندگی را از تاریکی فسق به روشنایی تقوا می‌رساند. در نهایت، هوشیاری در برابر وسوسه‌های شیطانی، سپری است که انسان را از افتادن به ورطه شرک و انحراف حفظ می‌کند. این نوشتار، با تأمل در این آیات و درس‌گفتارهای عالمان دینی، دعوتی است به تأمل در حکمت الهی، دقت در رفتار، و تبلیغ مسئولانه برای ساختن جامعه‌ای سرشار از ایمان و اخلاق.

با نظارت صادق خادمی