متن درس
تفسیر: تأملاتی در معارف قرآنی و عرفانی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۲۳۱)
دیباچه: درآمدی بر شناخت حقیقت وجود
شناخت حقیقت وجود، سفری است عمیق به سوی فهم گوهر هستی و جایگاه انسان در نظام آفرینش. این نوشتار، با تأمل در آیات نورانی قرآن کریم و بهرهگیری از معارف عرفانی، کوششی است برای گشودن دریچهای به سوی معانی ژرف الهی. در این مسیر، با نگاهی به آیات و روایات، تلاش میشود تا لایههای پنهان معرفت به هستی و رابطه انسان با مبدأ متعال روشن گردد. این تأملات، نه تنها به تبیین مفاهیم قرآنی میپردازد، بلکه با پیوند دادن آنها به معارف عرفانی، راهی به سوی فهم عمیقتر حقیقت وجود میگشاید.
بخش نخست: حقیقت وجود و مراتب آن
معنای وجود و چیستی آن
وجود، گوهر بنیادین هستی است که همه موجودات را در بر میگیرد. در معارف قرآنی و عرفانی، وجود به مثابه نوری است که از مبدأ هستی ساطع شده و هر آنچه در عالم است، از آن بهرهمند است. این نور، در مراتب گوناگون، از ذات اقدس الهی تا موجودات مادی، جلوههای متفاوتی مییابد. عالمان دینی در تبیین این مفهوم، وجود را به مانند رودی جاری دانستهاند که از سرچشمهای بیکران سرچشمه گرفته و در مسیر خود، کثرت موجودات را پدید میآورد.
در این راستا، قرآن کریم با بیانی بلیغ، به وحدت وجود اشاره دارد و موجودات را آیینهای از صفات الهی میداند. به عنوان نمونه، آیه شریفه زیر، این حقیقت را به زیبایی به تصویر میکشد:
﴿وَلِلَّهِ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَیْنَهُمَا ۚ یَخْلُقُ مَا یَشَاءُ ۚ وَاللَّهُ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ﴾
ترجمه: و از آنِ خداست فرمانروایی آسمانها و زمین و آنچه میان آنهاست؛ هرچه بخواهد میآفریند و خدا بر هر چیز تواناست.
این آیه، به روشنی بیانگر آن است که تمامی مراتب وجود، تحت اراده و قدرت الهی قرار دارند و هر آنچه در عالم است، جلوهای از مشیت اوست. این معنا، پایهای است برای فهم وحدت در کثرت و کثرت در وحدت، که در معارف عرفانی به تفصیل بررسی شده است.
درنگ: وجود، حقیقتی یگانه است که در مراتب گوناگون، جلوههای متفاوتی مییابد. فهم این حقیقت، نیازمند تأمل در آیات قرآن کریم و رجوع به معارف عرفانی است.
مراتب وجود در نگاه عرفانی
در معارف عرفانی، وجود به مراتب گوناگون تقسیم میشود که هر یک، درجهای از تجلی نور الهی را نشان میدهد. این مراتب، از ذات اقدس الهی آغاز شده و تا پایینترین مراتب مادی امتداد مییابد. عالمان دینی، این مراتب را به مانند نردبانی دانستهاند که روح انسانی میتواند با سلوک عرفانی، از آن بالا رود و به مقام قرب الهی نائل آید.
روایتی از اهل بیت علیهمالسلام، این معنا را به زیبایی تبیین میکند:
«العلم نور یقذفه الله فی قلب من یشاء»
ترجمه: دانش، نوری است که خداوند آن را در دل هر که بخواهد میافکند.
این روایت، به روشنی نشان میدهد که معرفت به حقیقت وجود، نوری است الهی که در دل سالک جای میگیرد و او را به سوی فهم مراتب هستی هدایت میکند.
جمعبندی بخش نخست
بخش نخست این نوشتار، به تبیین مفهوم وجود و مراتب آن در پرتو آیات قرآن کریم و معارف عرفانی پرداخت. حقیقت وجود، به مثابه نوری یگانه است که در مراتب گوناگون، جلوههای متفاوتی مییابد. این معنا، نه تنها به فهم جایگاه انسان در نظام هستی کمک میکند، بلکه راهی به سوی معرفت الهی میگشاید.
بخش دوم: رابطه انسان با حقیقت وجود
جایگاه انسان در نظام هستی
انسان، به عنوان اشرف مخلوقات، جایگاهی ممتاز در نظام آفرینش دارد. او موجودی است که در وجود خویش، توانایی بازتاب تمامی صفات الهی را داراست. این جایگاه، به مانند آیینهای است که نور الهی را در خود منعکس میکند و از اینرو، انسان را به خلیفه الهی بدل میسازد.
قرآن کریم در این باره میفرماید:
﴿وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّیِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَىٰ کَثِیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلًا﴾
ترجمه: و بهراستی فرزندان آدم را گرامی داشتیم و آنان را در خشکی و دریا برنشاندیم و از چیزهای پاکیزه روزیشان دادیم و بر بسیاری از آفریدگان خویش برتریشان بخشیدیم.
این آیه، به روشنی از کرامت ذاتی انسان و جایگاه والای او در نظام هستی سخن میگوید. انسان، با بهرهمندی از عقل و روح الهی، توانایی آن را دارد که به حقیقت وجود دست یابد و در مسیر قرب الهی گام بردارد.
درنگ: انسان، به مثابه آیینهای است که نور الهی را در خود منعکس میکند و از اینرو، توانایی فهم حقیقت وجود و نیل به مقام قرب الهی را داراست.
سلوک عرفانی و نیل به حقیقت
سلوک عرفانی، راهی است که انسان را به سوی فهم حقیقت وجود و قرب الهی هدایت میکند. این مسیر، نیازمند تهذیب نفس، معرفت به خویشتن و تأمل در آیات الهی است. عالمان دینی، این سلوک را به مانند سفری دانستهاند که سالک در آن، از ظواهر عالم عبور کرده و به باطن هستی میرسد.
روایتی از اهل بیت علیهمالسلام، این معنا را به زیبایی بیان میکند:
«من عرف نفسه فقد عرف ربه»
ترجمه: هر که خود را شناخت، پروردگارش را شناخت.
این روایت، بر اهمیت خودشناسی به عنوان دروازهای به سوی معرفت الهی تأکید دارد. انسان با تأمل در خویشتن، میتواند به حقیقت وجود و جایگاه خویش در نظام هستی پی ببرد.
جمعبندی بخش دوم
بخش دوم این نوشتار، به بررسی جایگاه انسان در نظام هستی و رابطه او با حقیقت وجود پرداخت. انسان، به عنوان خلیفه الهی، توانایی بازتاب صفات الهی را داراست و با سلوک عرفانی، میتواند به فهم حقیقت وجود و نیل به مقام قرب الهی نائل آید.
نتیجهگیری کلی
این نوشتار، با تأمل در آیات قرآن کریم و بهرهگیری از معارف عرفانی، کوشید تا به تبیین حقیقت وجود و جایگاه انسان در نظام هستی بپردازد. وجود، به مثابه نوری یگانه است که در مراتب گوناگون، جلوههای متفاوتی مییابد و انسان، به عنوان اشرف مخلوقات، توانایی فهم این حقیقت و نیل به مقام قرب الهی را داراست. این تأملات، نه تنها به فهم معارف قرآنی کمک میکند، بلکه راهی به سوی شناخت عمیقتر حقیقت هستی میگشاید.
با نظارت صادق خادمی